پرسش :
عاقبت انسانها بعد از اينكه در قيامت به جزاي خود رسيدند و آنهايي كه لايق بهشت هستند به بهشت رفته و جهنميان به جهنم رفتند چگونه خواهد بود؟ آيا زندگي آخرت مثل همين دنيا خواهد بود؟
پاسخ :
بهشتيان براي هميشه در بهشت زندگي ميكنند، و جهنميان دو دستهاند، برخي همچون كافران و منافقان معاند و منكر براي هميشه در جهنم خواهند ماند، و برخي همچون مؤمنان و يكتا پرستاني كه گناهاني انجام دادهاند، و بدون توبه از دنيا رفته و شفاعت شامل حالشان نشده براي مدتي در جهنم باقي خواهند ماند، تا از آلودگيها پاك شوند، سپس وارد بهشت خواهند شد.(ر.ك: پيام قرآن، آية الله مكارم شيرازي، ج 6، ص 475، مدرسة الامام امير المؤمنين(ع) / منشور جاويد، آية الله جعفر سبحاني، ج 9، ص 376، انتشارات مؤسسه سيد الشهدأ.)
بهشت، مكان رسيدن به زندگاني جاودانه است; انسان هر چه در اين دنيا كاشته است، در آن جا درو ميكند و از آن بهره ميبرد; مقصد نهايي است، ملاك انتخاب بدي و خوبي در اين دنياست; لذا وقتي به آخرت رسيديم; ديگر معنا ندارد گفته شود، هدف از اين مقصد چيست؟ بعد از آن چه ميشود؟
هدف غايي و نهايي از خلقت انسان، تكامل و رسيدن به رحمت الهي است: "و لذَلك خلقهم; (هود، 119) و براي همين (پذيرش رحمت) آنها را آفريد"; بنابراين وقتي به هدف نهايي رسيد معنا ندارد كه پرسيده شود بعد از آن چه ميشود؟ توضيح اين كه: به عنوان مثال اگر از محصل سؤال كنيم براي چه درس ميخواني ميگويد: براي اينكه به دانشگاه راه يابم. باز اگر پرسش كنيم دانشگاه را براي چه ميخواهي؟ ميگويد براي اينكه دكتر يا مهندس شوم ميگوييم: مدرك براي چه ميخواهي ميگويد براي اين كه فعاليت مثبتي انجام دهم و درآمد خوبي داشته باشم.
باز ميگوييم: درآمد خوب را براي چه ميخواهي؟ ميگويد: براي اينكه زندگي آبرومند و مرفهي داشته باشم. سرانجام ميپرسيم زندگي مرفه و آبرومند براي چه ميخواهي؟ در اين جا ميبينيم لحن سخن او عوض ميشود و ميگويد: خوب براي اينكه زندگي مرفه و آبرومندي داشته باشم، يعني همان پاسخ سابق را تكرار ميكند.
اين دليل بر اين است كه او به پاسخ نهايي خويش رسيده كه وراي آن پاسخ ديگري نيست. در اين جا هم ميگوييم هدف نهايي از زندگي دنيا و عبوديت، رسيدن به تكامل و قرب الهي و دريافت رحمت خاصه الهي و بهشت جاودانه است، كه ماوراي آن پاسخ ديگري نيست.(ر.ك: تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازي، ج 22، ص 393، دارالكتب الاسلامية.)
سراي آخرت، دار تكليف نيست; بنابراين در آن جا طاعات و عبادات و اعمالي وجود ندارد; امّا بندگان خدا، او را عاشقانه ستايش و حمد ميكنند; "وَ ءَاخِرُ دَعْوَلـَهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَـَـلَمِينَ; (يونس، 10) واپسين خواندشان اين است كه: ستايش براي خداي، پروردگار جهانيان است." و از حمد و ستايش او لذت ميبرند و در پر تو اعمالي كه در اين جهان انجام دادند، همچنان سير تكاملي خويش را ادامه ميدهند; "وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا; (مريم، 62) هر صبح و شام، روزي آنها ]مادّي و معنوي[ به بهشت مقرر است" و به درجات بالاتري از بهشت ميرسند كه اين باعث ميشود بهره بردن يكنواخت از نعمتهاي بهشتي از بين برود و هميشه از نعمتها لذت ببرند.(ر.ك: پيام قرآن، آيةالله مكارم شيرازي، ج 6، ص 363، انتشارات مدرسه اميرالمؤمنين.)
تنها راه آشنايي با بهشت، مراجعه به آيات قرآن و روايات است كه به طور اجمال به آنها اشاره ميشود.
از مجموع آياتي كه در زمينة بهشت آمده، به دست ميآيد كه بهشت به صورت باغهاي بسيار با صفا و بيمانند است كه قابل مقايسه با باغهاي اين جهان نيست، و در قرآن كريم به گونهاي ترسيم شده تا براي ساكنان دنيا قابل درك باشد وگرنه حقيقت آن ماورأ درك ماست.
در بهشت نعمتهاي فراوان مادّي وجود دارد; از جمله: باغهاي بهشتي، ساختمانها و قصرها، سايههاي لذتبخش، فرشها و تختها، غذاها و ظرفها، نوشيدنيهاي پاك، لباسها و زينتها، همسران بهشتي، خادمان، پذيراييكنندگان و... .
بهشتيان از نعمتها و لذتهاي روحاني نيز بر خوردارند; از جمله: احترام مخصوص، محيط صلح و صفا، امنيت، دوستان با وفا، برخوردهاي پر از محبت، احساس خشنودي خدا، نظر رحمت خدا به آنان، به دست آوردن آنچه را كه بخواهند و... .(اقتباس از پيام قرآن، ج 6، ص 228 ـ 304، نشر مدرسةالامام عليبنابيطالب.)
در مورد وسعت بهشت هم در قرآن كريم، تعبيرهايي نظير پهنة آسمان و زمين; (حديد، 21) "وسعت آسمان و زمين" (آلعمران، 133) و "ملكي عظيم" (انسان، 20) آمده است; البته واضح است كه وسعت در اين جا همان گستره و پهنا است.(پيام قرآن، همان، 318 ـ 322.) طبق بيان آية 21 از سورة حديد، خداوند، اين بهشت با وسعت را براي پرهيزكاران آماده كرده است. انشأالله از بهشتيان باشيد و از نعمتهاي آن بهرهمند شويد.
اين شمهاي كوتاه از معرفي بهشت بود. معرفي كامل آن نيازمند مباحث بسيار طولاني و مفصل است.
eporsesh.com
بهشتيان براي هميشه در بهشت زندگي ميكنند، و جهنميان دو دستهاند، برخي همچون كافران و منافقان معاند و منكر براي هميشه در جهنم خواهند ماند، و برخي همچون مؤمنان و يكتا پرستاني كه گناهاني انجام دادهاند، و بدون توبه از دنيا رفته و شفاعت شامل حالشان نشده براي مدتي در جهنم باقي خواهند ماند، تا از آلودگيها پاك شوند، سپس وارد بهشت خواهند شد.(ر.ك: پيام قرآن، آية الله مكارم شيرازي، ج 6، ص 475، مدرسة الامام امير المؤمنين(ع) / منشور جاويد، آية الله جعفر سبحاني، ج 9، ص 376، انتشارات مؤسسه سيد الشهدأ.)
بهشت، مكان رسيدن به زندگاني جاودانه است; انسان هر چه در اين دنيا كاشته است، در آن جا درو ميكند و از آن بهره ميبرد; مقصد نهايي است، ملاك انتخاب بدي و خوبي در اين دنياست; لذا وقتي به آخرت رسيديم; ديگر معنا ندارد گفته شود، هدف از اين مقصد چيست؟ بعد از آن چه ميشود؟
هدف غايي و نهايي از خلقت انسان، تكامل و رسيدن به رحمت الهي است: "و لذَلك خلقهم; (هود، 119) و براي همين (پذيرش رحمت) آنها را آفريد"; بنابراين وقتي به هدف نهايي رسيد معنا ندارد كه پرسيده شود بعد از آن چه ميشود؟ توضيح اين كه: به عنوان مثال اگر از محصل سؤال كنيم براي چه درس ميخواني ميگويد: براي اينكه به دانشگاه راه يابم. باز اگر پرسش كنيم دانشگاه را براي چه ميخواهي؟ ميگويد براي اينكه دكتر يا مهندس شوم ميگوييم: مدرك براي چه ميخواهي ميگويد براي اين كه فعاليت مثبتي انجام دهم و درآمد خوبي داشته باشم.
باز ميگوييم: درآمد خوب را براي چه ميخواهي؟ ميگويد: براي اينكه زندگي آبرومند و مرفهي داشته باشم. سرانجام ميپرسيم زندگي مرفه و آبرومند براي چه ميخواهي؟ در اين جا ميبينيم لحن سخن او عوض ميشود و ميگويد: خوب براي اينكه زندگي مرفه و آبرومندي داشته باشم، يعني همان پاسخ سابق را تكرار ميكند.
اين دليل بر اين است كه او به پاسخ نهايي خويش رسيده كه وراي آن پاسخ ديگري نيست. در اين جا هم ميگوييم هدف نهايي از زندگي دنيا و عبوديت، رسيدن به تكامل و قرب الهي و دريافت رحمت خاصه الهي و بهشت جاودانه است، كه ماوراي آن پاسخ ديگري نيست.(ر.ك: تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازي، ج 22، ص 393، دارالكتب الاسلامية.)
سراي آخرت، دار تكليف نيست; بنابراين در آن جا طاعات و عبادات و اعمالي وجود ندارد; امّا بندگان خدا، او را عاشقانه ستايش و حمد ميكنند; "وَ ءَاخِرُ دَعْوَلـَهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَـَـلَمِينَ; (يونس، 10) واپسين خواندشان اين است كه: ستايش براي خداي، پروردگار جهانيان است." و از حمد و ستايش او لذت ميبرند و در پر تو اعمالي كه در اين جهان انجام دادند، همچنان سير تكاملي خويش را ادامه ميدهند; "وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا; (مريم، 62) هر صبح و شام، روزي آنها ]مادّي و معنوي[ به بهشت مقرر است" و به درجات بالاتري از بهشت ميرسند كه اين باعث ميشود بهره بردن يكنواخت از نعمتهاي بهشتي از بين برود و هميشه از نعمتها لذت ببرند.(ر.ك: پيام قرآن، آيةالله مكارم شيرازي، ج 6، ص 363، انتشارات مدرسه اميرالمؤمنين.)
تنها راه آشنايي با بهشت، مراجعه به آيات قرآن و روايات است كه به طور اجمال به آنها اشاره ميشود.
از مجموع آياتي كه در زمينة بهشت آمده، به دست ميآيد كه بهشت به صورت باغهاي بسيار با صفا و بيمانند است كه قابل مقايسه با باغهاي اين جهان نيست، و در قرآن كريم به گونهاي ترسيم شده تا براي ساكنان دنيا قابل درك باشد وگرنه حقيقت آن ماورأ درك ماست.
در بهشت نعمتهاي فراوان مادّي وجود دارد; از جمله: باغهاي بهشتي، ساختمانها و قصرها، سايههاي لذتبخش، فرشها و تختها، غذاها و ظرفها، نوشيدنيهاي پاك، لباسها و زينتها، همسران بهشتي، خادمان، پذيراييكنندگان و... .
بهشتيان از نعمتها و لذتهاي روحاني نيز بر خوردارند; از جمله: احترام مخصوص، محيط صلح و صفا، امنيت، دوستان با وفا، برخوردهاي پر از محبت، احساس خشنودي خدا، نظر رحمت خدا به آنان، به دست آوردن آنچه را كه بخواهند و... .(اقتباس از پيام قرآن، ج 6، ص 228 ـ 304، نشر مدرسةالامام عليبنابيطالب.)
در مورد وسعت بهشت هم در قرآن كريم، تعبيرهايي نظير پهنة آسمان و زمين; (حديد، 21) "وسعت آسمان و زمين" (آلعمران، 133) و "ملكي عظيم" (انسان، 20) آمده است; البته واضح است كه وسعت در اين جا همان گستره و پهنا است.(پيام قرآن، همان، 318 ـ 322.) طبق بيان آية 21 از سورة حديد، خداوند، اين بهشت با وسعت را براي پرهيزكاران آماده كرده است. انشأالله از بهشتيان باشيد و از نعمتهاي آن بهرهمند شويد.
اين شمهاي كوتاه از معرفي بهشت بود. معرفي كامل آن نيازمند مباحث بسيار طولاني و مفصل است.
eporsesh.com