پرسش :
تفاهم والدین چه نقشی در رشد وتربیت کودک دارد؟
پاسخ :
من و همسرم در بيشتر مسائل زندگي تفاهم نداريم و اين مسئله فرزندانم را گمراه و سرگردان كرده است.
اگر قبل از ازدواج اجازه پيدا مي كردم تا با نقطه نظرها و اعتقادات همسرم بيشتر آشنا شوم، اين مشكلات پيش نمي آمد و فرزندانمان هم قرباني تفاهم نداشتن ما نمي شدند.
در مواردي با همسرم در مورد تربيت فرزندان تفاهم ندارم ولي در حضور كودكان عنوان نمي كنم. اين روش باعث موفقيت ما در زندگي شده است و چون فرزندانم از اختلاف نظرهاي ما آگاه نمي شوند، هميشه شاد و آرام هستند.
نبود تفاهم بين پدر و مادرم باعث شده من و برادرم در مدرسه و خانه با مشكلات زيادي روبرو شويم.
تربيت و پرورش فرزندان از مهم ترين وظايف والدين محسوب مي شود و هماهنگي والدين در شيوه هاي تربيتي تأثير به سزايي در تربيت صحيح فرزندان دارد. مشكلات والدين بر روي نوجوانان اثرات سويي داشته و آن ها را از موفقيت هاي تحصيلي و اجتماعي باز مي دارد. فرزندان براساس نوع تربيتي كه والدينشان به آن ها اعمال كرده اند در جامعه حضور مي يابند و در بين هم نوعان خود زندگي مي كنند. بيشتر ما زماني كه رفتار ناشايستي از كسي مي بينيم، مي گوئيم تربيت خانوادگي ندارد كه اين جمله از نظر علمي نادرست است زيرا هر خانواده شيوه تربيتي خاصي دارد حتي اگر اين شيوه با تربيت بسياري از افراد جامعه سازگاري نداشته باشد.
كودكان از همان آغاز تولد مستعد و آماده پذيرش هر گونه شيوه تربيتي هستند بنابراين والدين براي داشتن فرزنداني صالح و با تربيت بايد از همان روزهاي آغاز مراقب رفتار خود در حضور كودكان باشند. زيرا حتي جنين در رحم مادر هم از برخورد والدين و اطرافيان تأثير مي گيرد.
خانواده هايي كه دچار بي نظمي و هرج و مرج رفتاري هستند و گاهي سخت گير، گاه آسان گير و زماني متعادل رفتار مي كنند، فرزنداني خواهند داشت كه نه تنها در تصميم گيري و ارتباط با اعضاي جامعه دچار مشكل مي شوند بلكه نمي توانند با والدينشان نيز ارتباطي مسالمت آميز، آرام و دوستانه برقرار كنند. اين افراد در بيشتر مواقع براي تعيين خوب و بد يا درست و نادرست دچار ترديد مي شوند چون والدينشان گاه رفتاري را تشويق و گاه همان رفتار را تنبيه مي كنند.
بيشتر زوجين تا قبل از تولد فرزندانشان تفاهم بسياري با هم دارند اما پس از تولد كودك به دليل افزايش حساسيت ها و علاقه زياد به كودك، هر يك براي نگهداري و تربيت فرزندشان شيوه خاصي را پيش مي گيرند. در عصر حاضر كه والدين به دليل مشغله كاري زمان كمتري را كنار فرزندانشان سپري مي كنند، بايد در همان زمان كم، كيفيت رابطه خود را بهبود بخشند و رفتاري آرام، متعادل و دوستانه با فرزندان خود داشته باشند.
در خانواده هايي كه مادر تمام وقت خود را در منزل به سر مي برد به دليل يكنواختي محيط زندگي و كنجكاوي بي اندازه كودكان به هيجان و بازي و كمبود فضاي منازل و ... مشكلاتي براي مادران پيش مي آيد و به دليل خستگي بي اندازه، گاهي برخوردهايي جدي، خشن و غير معقول از خود نشان مي دهند. برخي از كودكان مادران خود را فقط در حضور پدران، مهربان و خوشحال مي بينند كه اين نوع رفتار نه تنها بين كودكان و مادر فاصله زيادي ايجاد مي كند بلكه باعث مي شود فرزندان در نبود پدر، از مادر حرف شنوي نداشته باشند.
در خانواده هايي كه والدين هر دو، شاغل هستند پدر و مادر به دليل اين كه زمان كمتري كنار فرزندانشان هستند نمي توانند در انتخاب شيوه تربيتي با هم هماهنگي داشته باشند و اين نبود هماهنگي مشكلات زيادي را ايجاد مي كند و گاهي هرج و مرج در اين خانواده ها باعث مي شود كودكان به دوستان ناباب، مواد مخدر، فرار از منزل و ... روي آورند.
والدين نبايد در صورت نبود تفاهم در حضور فرزندانشان به مشاجره، قهر و دعوا بپردازند و بايد توجه داشت كه فرزنداني كه در خانواده هاي تك سرپرست زندگي مي كنند بسيار متعادل تر از فرزنداني هستند كه در خانواده هايي با پدر و مادر ولي پر مشاجره رشد مي يابند.
اگر زوجين جوان قبل از بارداري به مطالعه و تحقيق در رابطه با شيوه هاي تربيتي كودكان بپردازند و با پيدا كردن شيوه اي مناسب، هماهنگي خود را در اجراي اصول تربيتي حفظ كنند، مي توانند به داشتن فرزنداني نيك، پرورش يافته و صالح اميدوار و مطمئن باشند. آنان بايد تربيت فرزندان را جدي بگيرند و تا زماني كه آمادگي لازم براي پذيرش مسئوليت و هماهنگي در شيوه هاي تربيتي را پيدا نكرده اند، نبايد براي بچه دار شدن تصميم بگيرند. مشاجره والدين در حضور فرزندان باعث تضعيف روحيه و سلب آرامش در فرزندان شده و فرزندان احساس كمبود محبت، سرگرداني و ... مي كنند كه آينده آن ها را تهديد مي كند. تنبيه و تشويق هاي به موقع پدر و مادر باعث مي شود فرزندان بتوانند رفتار درست و نادرست را بشناسند و در تشخيص خوب و بد با مشكل جدي روبرو نشوند.اگر والدين در تربيت فرزندان بتوانند با هم هماهنگي داشته باشند اطرافيان هم اجازه دخالت بي موقع و نامناسب را نخواهند داشت و فرزندان با يك شيوه تربيتي مناسب به طور متعادل رشد مي يابند. تأثير محيط نيز بر كودكاني كه با روشي مناسب و صحيح تربيت مي شوند، كم و كنترل شده خواهد بود.
www.eporsesh.com
من و همسرم در بيشتر مسائل زندگي تفاهم نداريم و اين مسئله فرزندانم را گمراه و سرگردان كرده است.
اگر قبل از ازدواج اجازه پيدا مي كردم تا با نقطه نظرها و اعتقادات همسرم بيشتر آشنا شوم، اين مشكلات پيش نمي آمد و فرزندانمان هم قرباني تفاهم نداشتن ما نمي شدند.
در مواردي با همسرم در مورد تربيت فرزندان تفاهم ندارم ولي در حضور كودكان عنوان نمي كنم. اين روش باعث موفقيت ما در زندگي شده است و چون فرزندانم از اختلاف نظرهاي ما آگاه نمي شوند، هميشه شاد و آرام هستند.
نبود تفاهم بين پدر و مادرم باعث شده من و برادرم در مدرسه و خانه با مشكلات زيادي روبرو شويم.
تربيت و پرورش فرزندان از مهم ترين وظايف والدين محسوب مي شود و هماهنگي والدين در شيوه هاي تربيتي تأثير به سزايي در تربيت صحيح فرزندان دارد. مشكلات والدين بر روي نوجوانان اثرات سويي داشته و آن ها را از موفقيت هاي تحصيلي و اجتماعي باز مي دارد. فرزندان براساس نوع تربيتي كه والدينشان به آن ها اعمال كرده اند در جامعه حضور مي يابند و در بين هم نوعان خود زندگي مي كنند. بيشتر ما زماني كه رفتار ناشايستي از كسي مي بينيم، مي گوئيم تربيت خانوادگي ندارد كه اين جمله از نظر علمي نادرست است زيرا هر خانواده شيوه تربيتي خاصي دارد حتي اگر اين شيوه با تربيت بسياري از افراد جامعه سازگاري نداشته باشد.
كودكان از همان آغاز تولد مستعد و آماده پذيرش هر گونه شيوه تربيتي هستند بنابراين والدين براي داشتن فرزنداني صالح و با تربيت بايد از همان روزهاي آغاز مراقب رفتار خود در حضور كودكان باشند. زيرا حتي جنين در رحم مادر هم از برخورد والدين و اطرافيان تأثير مي گيرد.
خانواده هايي كه دچار بي نظمي و هرج و مرج رفتاري هستند و گاهي سخت گير، گاه آسان گير و زماني متعادل رفتار مي كنند، فرزنداني خواهند داشت كه نه تنها در تصميم گيري و ارتباط با اعضاي جامعه دچار مشكل مي شوند بلكه نمي توانند با والدينشان نيز ارتباطي مسالمت آميز، آرام و دوستانه برقرار كنند. اين افراد در بيشتر مواقع براي تعيين خوب و بد يا درست و نادرست دچار ترديد مي شوند چون والدينشان گاه رفتاري را تشويق و گاه همان رفتار را تنبيه مي كنند.
بيشتر زوجين تا قبل از تولد فرزندانشان تفاهم بسياري با هم دارند اما پس از تولد كودك به دليل افزايش حساسيت ها و علاقه زياد به كودك، هر يك براي نگهداري و تربيت فرزندشان شيوه خاصي را پيش مي گيرند. در عصر حاضر كه والدين به دليل مشغله كاري زمان كمتري را كنار فرزندانشان سپري مي كنند، بايد در همان زمان كم، كيفيت رابطه خود را بهبود بخشند و رفتاري آرام، متعادل و دوستانه با فرزندان خود داشته باشند.
در خانواده هايي كه مادر تمام وقت خود را در منزل به سر مي برد به دليل يكنواختي محيط زندگي و كنجكاوي بي اندازه كودكان به هيجان و بازي و كمبود فضاي منازل و ... مشكلاتي براي مادران پيش مي آيد و به دليل خستگي بي اندازه، گاهي برخوردهايي جدي، خشن و غير معقول از خود نشان مي دهند. برخي از كودكان مادران خود را فقط در حضور پدران، مهربان و خوشحال مي بينند كه اين نوع رفتار نه تنها بين كودكان و مادر فاصله زيادي ايجاد مي كند بلكه باعث مي شود فرزندان در نبود پدر، از مادر حرف شنوي نداشته باشند.
در خانواده هايي كه والدين هر دو، شاغل هستند پدر و مادر به دليل اين كه زمان كمتري كنار فرزندانشان هستند نمي توانند در انتخاب شيوه تربيتي با هم هماهنگي داشته باشند و اين نبود هماهنگي مشكلات زيادي را ايجاد مي كند و گاهي هرج و مرج در اين خانواده ها باعث مي شود كودكان به دوستان ناباب، مواد مخدر، فرار از منزل و ... روي آورند.
والدين نبايد در صورت نبود تفاهم در حضور فرزندانشان به مشاجره، قهر و دعوا بپردازند و بايد توجه داشت كه فرزنداني كه در خانواده هاي تك سرپرست زندگي مي كنند بسيار متعادل تر از فرزنداني هستند كه در خانواده هايي با پدر و مادر ولي پر مشاجره رشد مي يابند.
اگر زوجين جوان قبل از بارداري به مطالعه و تحقيق در رابطه با شيوه هاي تربيتي كودكان بپردازند و با پيدا كردن شيوه اي مناسب، هماهنگي خود را در اجراي اصول تربيتي حفظ كنند، مي توانند به داشتن فرزنداني نيك، پرورش يافته و صالح اميدوار و مطمئن باشند. آنان بايد تربيت فرزندان را جدي بگيرند و تا زماني كه آمادگي لازم براي پذيرش مسئوليت و هماهنگي در شيوه هاي تربيتي را پيدا نكرده اند، نبايد براي بچه دار شدن تصميم بگيرند. مشاجره والدين در حضور فرزندان باعث تضعيف روحيه و سلب آرامش در فرزندان شده و فرزندان احساس كمبود محبت، سرگرداني و ... مي كنند كه آينده آن ها را تهديد مي كند. تنبيه و تشويق هاي به موقع پدر و مادر باعث مي شود فرزندان بتوانند رفتار درست و نادرست را بشناسند و در تشخيص خوب و بد با مشكل جدي روبرو نشوند.اگر والدين در تربيت فرزندان بتوانند با هم هماهنگي داشته باشند اطرافيان هم اجازه دخالت بي موقع و نامناسب را نخواهند داشت و فرزندان با يك شيوه تربيتي مناسب به طور متعادل رشد مي يابند. تأثير محيط نيز بر كودكاني كه با روشي مناسب و صحيح تربيت مي شوند، كم و كنترل شده خواهد بود.
www.eporsesh.com