چهارشنبه، 10 خرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

چرا مادرشوهر نمى تواند به فرزند آدم شير دهد؟


پاسخ :
در پاسخ به اين پرسش توجه به چند نکته ضروري است:
شير دادني که موجب محرميت مي شود داراي شرايطي است که ذيلا به بعضي از آنها شاره مي شود:
الف. شير، خالص و با چيز ديگر مخلوط نباشد.
ب. بچه شير را از پستان بمکد، پس اگر شير را در گلوي او بريزند نتيجه ندارد.
ج. دو سال بچه تمام نشده باشد و اگر بعد از تمام شدن دو سال، او را شير دهند به کسي محرم نمي شود
د. پانزده مرتبه، يا يک شبانه روز، شير سير بخورد يا مقداري شير به او بدهند که بگويند از آن شير استخوانش محکم شده و گوشت در بدنش روييده است.
هـ. شير آن زن از حرام نباشد.
بنابراين اگر، زني بچه اي را با شرايطي که ذکر شد ونيز ديگر شرايطي که در رساله هاي علميه مذکور است شير بدهد، آن بچه به خود آن زن و نيز فرزندان و ديگر محارم آن زن، محرم خواهد بود و ازدواج با آنان ممنوع و حرام است. لذا فقها فرموده اند: اگر زني بچه دختر خود را شير دهد، آن دختر به شوهر خود حرام مي‎شود.
شاید دلیل این ممنوعیت این نکته باشد که اصولا بعضي چيزها داراي حريم است و آن حريم، به تبع آن چيز، داراي احکام و مقررات ويژه اي است. مثلا کعبه و مسجد الحرام، حريم دارد و تا مسافتي طولاني از اطراف شهر مکه، از حرمت خاصي برخوردار است.
امروز براي راه ها و جاده ها حريم در نظر مي گيرند. مردم به حسب عرف خودشان، خانه ها يا زمين ها و املاک مجاور ملک خود را حريم مي شمارند.
زناشويي نيز حريم دارد. در اين حريم، ايجاد محرميت مي شود و حتما عواطف و علايقي نيز -به گونه اي شديد يا ضعيف- حکمفرماست و چه بهتر که اين عواطف و علايق، به گونه اي باشد که الفت و التيام روح ها باشد و مسائل جنسي و التذاذات شهواني در آن راه نيابد!
اين که براي ازدواج، در همه اديان و در همه جاي جهان -با مختصري اختلاف- حريم قايل شده اند، نمايانگر اصالت و قداست پيوند يک زن و مرد و قدرت جذب و کشش آن در ميان بستگان هر يک از آنها يا هر دوي آنهاست؛ يعني اين پيوند جسمي و روحي و اين حرکت جوهري، از بيگانگي به سوي يگانگي، موجب آن چنان پيوندي عاطفي در ميان افرادي که در حريم آنها هستند مي شود که مسأله التذاذات جنسي را تحت الشعاع قرار مي دهد و گويا آن تضادي که لازمه کشش جنسي است از بين مي رود و اين ها همه يکي مي شوند، تا آن جا که اگر معقول باشد که کسي از مشاهده و ملاحظه صورت و پيکر خود لذت جنسي ببرد، معقول است که از مشاهده صورت يا پيکر خواهر و برادر و فرزند و پدر و مادر و اجداد پدري و مادري و نوه ها و خواهرزاده و برادرزاده و عروس و داماد و پدرشوهر و مادر زن و زن پدر و شوهر مادر، لذت ببرد!
انسان است که: اگر کسي از مشاهده صورت و پيکر خويش لذت مي برد، ناسالم است و بنابراين، آنهايي هم که در حريم ازدواج، بهره جنسي غلط مي گيرند، از تعادل و سلامت محرومند.(آيه الله دکتر احمد بهشتي، خانواده قرآن، ويرايش دوم، مؤسسه بوستان کتاب قم، صص 308-309)
بنابراين زني که انسان از شير او تغذيه کرده است او و خانواده اش داراي حريم خواهند بود و در واقع اين بچه اي که از آن زن شير خورده است گويا با هم يک خانواده هستند و با هم يکي شده اند.
با شير خوردن يک رابطه عاطفي بين کودک و زن مرضعه و نيز فرزندان وي حاصل مي شود از اين رو، همين رابطه عاطفي مي تواند يکي از حکمت هاي تحريم ازدواج باشد.
از سوی دیگر، يکي از اموري که زمينه ساز وراثت ها و نقل وانتقال ويژگي هاست، تغذيه مي باشد. وراثت در چند بعد قابل مطالعه و بررسي است:
الف. بعد فيزيکي و جسمي: در بعد فيزيکي و جسمي، به طور طبيعي مختصات و ويژگي هاي جسمي بوسيله کروموزوم هايي که حامل ژن ها هستند، به فرزندان و نسل هاي بعد، منتقل مي شود و هر انساني مجموعه بسيار پيچيده اي از خصايص ارثي والدين و اجداد پدري و مادري خويش است.
ژن ها آن عوامل نامرئي و فعال هستند که در ساختمان بدن يک انسان دخالت مستقيم دارند و از رنگ مو و رنگ چشم گرفته، تا کيفيت ساختمان اعضا و جوارح و طول و عرض بدن، همه را با خودهماهنگ مي سازند و ساختمان جسمي هيچ جنبنده اي نمي تواند خارج از برنامه از پيش طراحي شده ژنتيک، در جهان طبيعت تحقق پيدا کند (آيت الله دکتر احمد بهشتي، خانواده در قرآن، ص 327).
در اين بعد اگر چه نقش اصلي را ژن هاي والدين ايفا مي کنند اما تأثير شير (تغذيه) را نيز نمي توان ناديده گرفت.
ب. بعد روحي و اخلاقي: امور نفساني و اخلاقي را نبايد تافته اي جدا بافته از بعد جسمي و فيزيکي تلقي کرد بلکه روح، غنچه شکفته همين بدن و ميوه همين کالبد خاکي است. اگر از چنين ديدگاهي به بعد روحي و اخلاقي يک انسان بنگريم، بهتر متوجه مي شويم که چه قدر روحيات و اخلاقيات يک انسان به ويژگي هاي جسمي او ارتباط دارد و حتي شير و غذا در تکوين شخصيت او اثر مي گذارد.
شير و غذا، اعضاء و جوارح انسان را مي سازند، قبل از تولد، همه مواد سازنده اعضا و جوارح را بدن مادر تأمين مي کند و بدن مادر نيز اينها را از جهان خارج مي گيرد.
آن گونه که از قرآن بر مي آيد وقتي بدن انسان پس از گذشتن از مراحل و مقاطعي چون «علقه» و «مضغه» استخوان بندي و شکل بندي و از گوشت و پوست پوشيده شد، صاحب روح مي شود و بنابراين همه غذاها و ويتامين ها و شرايط جسمي والدين در امور روحي و نفساني طفل مؤثرند. و از آن پس نيز تن و جان کودک، با غذاهايي که از بدن مادر مي گيرد و شيري که از مادر (چه نسبي و چه رضاعي) مي نوشد، رشد مي کند و شرايط جسمي و روحي او با شرايط جسمي و روحي والدين (و نيز مادر رضاعي) هماهنگ مي شود.
به همين دليل بود که در گذشته سعي مي شد تا براي کودکان دايه هايي بگيرند که داراي اوصاف برجسته، کمالات، شجاعت و سجاياي اخلاقي باشند زيرا اين اوصاف از طريق شير دادن به کودک منتقل مي شود. بنابراين در يک خانواده که فرزندان آن از شير اين زن نوشيده و رشد يافته اند داراي اوصاف و ويژگي هاي مشترکي خواهند بود. بنابراين بين فرزندان نسبي و رضاعي يک نوع همانندي و همساني وجود خواهد داشت و شايد يک از حکمت هاي تحريم ازدواج محارم رضاعي همين امر باشد. پس اگر بپذيريم که با شير خوردن کودک از يک زن، محرميت بين آن زن و کودک برقرار مي شود، پذيرش محرميت بين فرزندان آن مادر و اين کودک امر ساده اي خواهد بود و هيچ بعدي نخواهد داشت.
porseman.org


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.