پرسش :
آيا ازدواج با فردي كه از لحاظ اقتصادي بالاتر است درست است يا نه؟هم كفوي اقتصادي چه ميزان اهميت دارد؟
پاسخ :
از نظر سطح مالي و اقتصادي صلاح نيست كه دختر و پسر و خانواده هايشان تفاوت زيادي داشته باشند. انسان - به خصوص اگر خود ساخته نباشد - معمولا با مقداري ثروت و توانگري خود را گم مي كند و تكبرها، غرورها، تحقير كردن ها، منت گذاشتن ها به سراغ او مي آيد. اگر پسر فقير يا متوسط از نظر مالي، با خانواده اي ثروتمند وصلت كند معمولا بايد نوكر و برده آنان باشد و يا دختر فقير، عروس خانواده اي ثروتمند شود معمولا بايد به عنوان كنيز در خدمت آنها باشد. هر چند استثناهايي نيز وجود دارد كه البته نبايد ملاك عمل ما موارد استثناء باشد. بنابراين بهتر است كه از نظر مسائل مالي و اقتصادي از تناسب كافي برخوردار باشند و در يك سطح يا نزديك به هم باشند.
" اين امر درباره مردان بايد بيشتر مورد توجه باشد . آنان سعي كنند از خانواده هائي همسر بگيرند كه از لحاظ اقتصادي در سطح پايين تري باشد تا ازدواج زن با او موجب رشد و تكاملي بوده و زن از سطحي كه در آن است بالاتر آيد .ازدواج مردي فقير با زني ه در وضع بسيار خوبي و ب انواع نعمتها متنعم بوده كاري خلاف نيست ولي از لحاظ اخلاقي گناه است . از آن بابت كه زمينه رفاهي خوبي را از زن سلب كرده او را اسير فقر و فاقه خود نموده است ."(1)
البته با توجه به معيارها ي بيان شده در انتخاب همسر و اين كه هم كفوي اقتصادي از ملاكهاي اصلي نيست بلكه از ملاكهاي كمال است اگرشخص مورد نظراز ساير جهات كفو شما هستند و تنها تفاوت او با شما در مسائل اقتصادي است و ايشان عليرغم اينكه به اين تفاوت واقف است ولي در عين حال با آگاهي كامل و كمال ميل حاضر است با شما ازدواج كند مي توان گفت در اين مواقع عدم هم كفوي اقتصادي را مي توان ناديده گرفت. بنابراين توصيه مي شود از طريق تحقيق از دوستان و همكاران او و همچنين گفتگو با خود ايشان احراز كنيد كه از نظر اخلاقي فردي خودساخته و اهل تواضع و فروتني در مقابل شوهر است و روحيه تكبر و خود برتر بيني در او نيست و عليرغم اينكه از تمكين مالي خوبي برخوردار است روحيهء اطاعت پذيري در او وجود دارد و حاضر است مطيع شوهر باشد و موقعيت اقتصادي شما را مي پذيرد و جنبه اقتصادي براي او مهم نيست. نكته ديگري كه توجه به آن لازم است اينست كه رفتار او در آينده با شما تا حدود زيادي به نحوه برخورد خود شما نيز بستگي دارد. اگر شما به عنوان يك همسر بتوانيد رابطهء عاطفي مناسبي با او برقرار كنيد به گونه اي كه اعتماد او را در زندگي به خود جلب نمائيد قطعا احتمال رفتار متكبرانه و برخورد نامناسب بدليل تمكن مالي به حداقل مي رسد و شايد كاملا چنين رفتاري در او منتفي باشد و رفتار شما با او موجب شود كه او همه هستي خود را بدون هيچ گونه منتي در اختيار شما قرار دهد بنابراين در مرحله اول شما بايد از هر طريق ممكن احراز كنيد كه ايشان فرد خودسر، متكبر و سلطه جو نيست من باب مثال اين فرد به چه ميزاني از والدين خود روحيه اطاعت پذيري دارد و به آنها احترام مي گذارد اينها فاكتورهاي خوبي است براي اينكه شما در روحيه او واقف شويد و در مرحله دوم بايد توجه داشته باشيد كه رفتارهاي خود شما در واكنش هاي بعد او در زندگي مشتركتان نقش فوق العاده دارد.
در هر صورت اگر توانستيد از روحيه و اخلاق شخصي مطلع شويد بهتر مي توانيد تصميم بگيريد كه آيا مي توانيد با او زندگي كنيد يا در آينده دچار مشكل خواهيد شد.
پی نوشت:
1- تشكيل خانواده در اسلام ، دكتر علي قائمي ، ص 82
www.morsalat.com
از نظر سطح مالي و اقتصادي صلاح نيست كه دختر و پسر و خانواده هايشان تفاوت زيادي داشته باشند. انسان - به خصوص اگر خود ساخته نباشد - معمولا با مقداري ثروت و توانگري خود را گم مي كند و تكبرها، غرورها، تحقير كردن ها، منت گذاشتن ها به سراغ او مي آيد. اگر پسر فقير يا متوسط از نظر مالي، با خانواده اي ثروتمند وصلت كند معمولا بايد نوكر و برده آنان باشد و يا دختر فقير، عروس خانواده اي ثروتمند شود معمولا بايد به عنوان كنيز در خدمت آنها باشد. هر چند استثناهايي نيز وجود دارد كه البته نبايد ملاك عمل ما موارد استثناء باشد. بنابراين بهتر است كه از نظر مسائل مالي و اقتصادي از تناسب كافي برخوردار باشند و در يك سطح يا نزديك به هم باشند.
" اين امر درباره مردان بايد بيشتر مورد توجه باشد . آنان سعي كنند از خانواده هائي همسر بگيرند كه از لحاظ اقتصادي در سطح پايين تري باشد تا ازدواج زن با او موجب رشد و تكاملي بوده و زن از سطحي كه در آن است بالاتر آيد .ازدواج مردي فقير با زني ه در وضع بسيار خوبي و ب انواع نعمتها متنعم بوده كاري خلاف نيست ولي از لحاظ اخلاقي گناه است . از آن بابت كه زمينه رفاهي خوبي را از زن سلب كرده او را اسير فقر و فاقه خود نموده است ."(1)
البته با توجه به معيارها ي بيان شده در انتخاب همسر و اين كه هم كفوي اقتصادي از ملاكهاي اصلي نيست بلكه از ملاكهاي كمال است اگرشخص مورد نظراز ساير جهات كفو شما هستند و تنها تفاوت او با شما در مسائل اقتصادي است و ايشان عليرغم اينكه به اين تفاوت واقف است ولي در عين حال با آگاهي كامل و كمال ميل حاضر است با شما ازدواج كند مي توان گفت در اين مواقع عدم هم كفوي اقتصادي را مي توان ناديده گرفت. بنابراين توصيه مي شود از طريق تحقيق از دوستان و همكاران او و همچنين گفتگو با خود ايشان احراز كنيد كه از نظر اخلاقي فردي خودساخته و اهل تواضع و فروتني در مقابل شوهر است و روحيه تكبر و خود برتر بيني در او نيست و عليرغم اينكه از تمكين مالي خوبي برخوردار است روحيهء اطاعت پذيري در او وجود دارد و حاضر است مطيع شوهر باشد و موقعيت اقتصادي شما را مي پذيرد و جنبه اقتصادي براي او مهم نيست. نكته ديگري كه توجه به آن لازم است اينست كه رفتار او در آينده با شما تا حدود زيادي به نحوه برخورد خود شما نيز بستگي دارد. اگر شما به عنوان يك همسر بتوانيد رابطهء عاطفي مناسبي با او برقرار كنيد به گونه اي كه اعتماد او را در زندگي به خود جلب نمائيد قطعا احتمال رفتار متكبرانه و برخورد نامناسب بدليل تمكن مالي به حداقل مي رسد و شايد كاملا چنين رفتاري در او منتفي باشد و رفتار شما با او موجب شود كه او همه هستي خود را بدون هيچ گونه منتي در اختيار شما قرار دهد بنابراين در مرحله اول شما بايد از هر طريق ممكن احراز كنيد كه ايشان فرد خودسر، متكبر و سلطه جو نيست من باب مثال اين فرد به چه ميزاني از والدين خود روحيه اطاعت پذيري دارد و به آنها احترام مي گذارد اينها فاكتورهاي خوبي است براي اينكه شما در روحيه او واقف شويد و در مرحله دوم بايد توجه داشته باشيد كه رفتارهاي خود شما در واكنش هاي بعد او در زندگي مشتركتان نقش فوق العاده دارد.
در هر صورت اگر توانستيد از روحيه و اخلاق شخصي مطلع شويد بهتر مي توانيد تصميم بگيريد كه آيا مي توانيد با او زندگي كنيد يا در آينده دچار مشكل خواهيد شد.
پی نوشت:
1- تشكيل خانواده در اسلام ، دكتر علي قائمي ، ص 82
www.morsalat.com