پرسش :
آيا صحيح است كه خانمي كه به مردي علاقمند است به خواستگاري برود يا از او درخواست ازدواج كند؟
پاسخ :
دو نكته در مسائل خواستگاري قابل دقت است كه اين دو نكته بايد از هم تفكيك شود و سپس بحث كنيم كه حيطه اختيار مردها و زن ها در مورد همسر آينده شان چگونه است و آن دو نكته: يكي مسأله "انتخاب" است و دوم مسأله "خواستگاري".
در حوزه ي انتخاب بدون هيچ شك و ترديد زن ها يا دختران همچون مردها حق انتخاب دارند و معمولا در بيشتر موارد وقتي كسي به خواستگاري آنها مي آيد مي توانند در مورد آن فرد تحقيق دقيق انجام دهند و سپس بعد از تحقيقات لازم "انتخاب" كنند يعني جواب آري يا نه بگويند و انتخاب شرعاً و قانوناً حق طبيعي زنان در مورد همسر آينده شان مي باشد و از لحاظ عرفي نيز در حال حاضر در بيشتر مناطق كشور ما تقريبا همين طور عمل مي شود مگر در موارد بسيار نادري كه ممكن است خانواده از روي تعصبات، فردي را به دختر تحميل كند.
اما مسأله خواستگاري گرچه مقدمه يك انتخاب است ولي بيشتر شبيه به پيشنهاد است يعني آنچه در فرآيند خواستگاري رخ مي دهد اين است كه از طرف خانواده پسر يا از طرف خود پسر به خواستگاري دختر مي روند يعني در واقع پيشنهاد ازدواج با دختر را مطرح مي كنند و دختر حق دارد انتخاب كند و جواب مثبت دهد و همچنين حق دارد رد كند و جواب منفي بدهد.
اما اين كه در جامعه ي ما معمولاً پسران از دختران خواستگاري مي كنند و آيا دختران نيز مي توانند از همسر مورد علاقه خود خواستگاري كنند يا نه؟ اين يك مسأله فرهنگي است نه يك مسأله شرعي و قانوني و حقوقي.
از اين رو در بعضي از كشورها مانند هندوستان در بعضي از مناطق آن مرسوم است كه خانواده دختر به خانواده پسر پيشنهاد ازدواج مي كند يعني خواستگاري بيشتر از ناحيه خانواده دختر انجام مي گيرد يا حداقل از طرف خانواده دختر پيشنهاد مي شود كه ما آمادگي داريم كه دخترمان را به ازدواج پسر شما درآوريم در چنين فرهنگ هايي خواستگاري زن از مرد از قدر و منزلت زن نمي كاهد و او را در چشم مرد كوچك نمي كند و حتي اگر جواب از طرف خانواده مرد منفي باشد موجب سرشكستگي خانواده دختر نمي شود و همچنين از نظر رواني براي دختر شكننده نيست اما در كشورهايي كه چنين فرهنگي وجود ندارد بلكه فرهنگ خواستگاري دقيقاً برعكس مي باشد مانند كشور ما خواستگاري مستقيم زن از مرد مورد علاقه مطلوب نيست و عوارضي دارد كه در نهايت از نظر رواني و شخصيتي و حيثيت اجتماعي و خانوادگي به ضرر زن تمام مي شود به ويژه اگر زن در اين رابطه پاسخ منفي دريافت كند زيرا زنان از نظر عاطفي و هيجاني در عين حال كه در سطح بالاتري از جنس مخالف هستند اما شكنندگي آنها نيز به همين ميزان از نظر عاطفي بيشتر از مردهاست .
مطلبي كه شهيد مطهري در اين زمينه مي گويد قابل توجه است : "از قديم الايام، مردان به عنوان خواستگاري نزد زنان مي رفتهاند و از آنان تقاضاي همسر مي كردهاند از بزرگترين عوامل حفظ حيثيت و احترام زن بوده است. خدا طبيعتِ مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفريده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن. خدا طبيعتِ زن را گُل، و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است. اين يكي از تدابير حكيمانه و شاهكارهاي خلقت است كه در غريزه مرد نياز و طلب و در غريزه زن ناز و جلوه قرار داده است... خلاف حيثيت و احترام زن است كه به دنبال مرد بدود. براي مد قابل تحمّل است كه از زني خواستگاري كند و جواب رد بشنود و آن گاه از زن ديگري خواستگاري كند و جواب رد بشنود تا بالاخره زني رضايت خود را به همسري با او اعلام كند اما براي زن كه مي خواهد، محبوب و معشوق باشد و از قلب مرد سر در آورد تا به سراسر وجود او حكومت كند قابل تحمّل و موافق غريزه نيست كه مردي را به همسري خود دعوت كند و احياناً جواب رد بشنود وس راغ مرد ديگري برود.(1)
خواستگاري دختر يا زن از پسر يا مرد حرام و بر خلاف دستور خدا و دين نيست اما چون خلاف عرف و به قول شهيد مطهري(ره) بر خلاف غريزه است، اگر پاسخ مرد مثبت باشد موجب منّت و حقارت زن است و اگر منفي باشد، باعث وهن و ذلّت مي گردد.
بنابراين در اين گونه مسائل كه هم احتمال دريافت پاسخ منفي و هم پاسخ مثبت وجود دارد با يك درايت خاصي بايد عمل شود و در صورت لزوم اولا با افراد كارشناس و مجرب مشورت شود ثانيا بعد از مشورت از واسطه استفاده شود آن هم واسطه اي كه از نظر تعهد، دلسوزي و رازداري مورد اعتماد باشد تا به صورت كاملاً محرمانه كار را پيگيري كند و با مهارت و كياست خاصي، فرد مورد نظر را تشويق و ترغيب به ازدواج كند و بعد از اين كه آمادگي ازدواج در او ايجاد شد به او جهت دهي كند و هدايت كند او را به سمتي كه از اين دختر خانم خواستگاري نمايد با اين شيوه هم دختر از حق انتخاب خود به خوبي استفاده نموده است و هم با واسطه و به صورت غير مستقيم از فرد مورد نظر خواستگاري كرده و هم از آسيب هاي خواستگاري مستقيم در امان مانده است.
پي نوشتها:
1. مرتضي مطهري(ره)، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، ص 15.
www.morsalat.com
دو نكته در مسائل خواستگاري قابل دقت است كه اين دو نكته بايد از هم تفكيك شود و سپس بحث كنيم كه حيطه اختيار مردها و زن ها در مورد همسر آينده شان چگونه است و آن دو نكته: يكي مسأله "انتخاب" است و دوم مسأله "خواستگاري".
در حوزه ي انتخاب بدون هيچ شك و ترديد زن ها يا دختران همچون مردها حق انتخاب دارند و معمولا در بيشتر موارد وقتي كسي به خواستگاري آنها مي آيد مي توانند در مورد آن فرد تحقيق دقيق انجام دهند و سپس بعد از تحقيقات لازم "انتخاب" كنند يعني جواب آري يا نه بگويند و انتخاب شرعاً و قانوناً حق طبيعي زنان در مورد همسر آينده شان مي باشد و از لحاظ عرفي نيز در حال حاضر در بيشتر مناطق كشور ما تقريبا همين طور عمل مي شود مگر در موارد بسيار نادري كه ممكن است خانواده از روي تعصبات، فردي را به دختر تحميل كند.
اما مسأله خواستگاري گرچه مقدمه يك انتخاب است ولي بيشتر شبيه به پيشنهاد است يعني آنچه در فرآيند خواستگاري رخ مي دهد اين است كه از طرف خانواده پسر يا از طرف خود پسر به خواستگاري دختر مي روند يعني در واقع پيشنهاد ازدواج با دختر را مطرح مي كنند و دختر حق دارد انتخاب كند و جواب مثبت دهد و همچنين حق دارد رد كند و جواب منفي بدهد.
اما اين كه در جامعه ي ما معمولاً پسران از دختران خواستگاري مي كنند و آيا دختران نيز مي توانند از همسر مورد علاقه خود خواستگاري كنند يا نه؟ اين يك مسأله فرهنگي است نه يك مسأله شرعي و قانوني و حقوقي.
از اين رو در بعضي از كشورها مانند هندوستان در بعضي از مناطق آن مرسوم است كه خانواده دختر به خانواده پسر پيشنهاد ازدواج مي كند يعني خواستگاري بيشتر از ناحيه خانواده دختر انجام مي گيرد يا حداقل از طرف خانواده دختر پيشنهاد مي شود كه ما آمادگي داريم كه دخترمان را به ازدواج پسر شما درآوريم در چنين فرهنگ هايي خواستگاري زن از مرد از قدر و منزلت زن نمي كاهد و او را در چشم مرد كوچك نمي كند و حتي اگر جواب از طرف خانواده مرد منفي باشد موجب سرشكستگي خانواده دختر نمي شود و همچنين از نظر رواني براي دختر شكننده نيست اما در كشورهايي كه چنين فرهنگي وجود ندارد بلكه فرهنگ خواستگاري دقيقاً برعكس مي باشد مانند كشور ما خواستگاري مستقيم زن از مرد مورد علاقه مطلوب نيست و عوارضي دارد كه در نهايت از نظر رواني و شخصيتي و حيثيت اجتماعي و خانوادگي به ضرر زن تمام مي شود به ويژه اگر زن در اين رابطه پاسخ منفي دريافت كند زيرا زنان از نظر عاطفي و هيجاني در عين حال كه در سطح بالاتري از جنس مخالف هستند اما شكنندگي آنها نيز به همين ميزان از نظر عاطفي بيشتر از مردهاست .
مطلبي كه شهيد مطهري در اين زمينه مي گويد قابل توجه است : "از قديم الايام، مردان به عنوان خواستگاري نزد زنان مي رفتهاند و از آنان تقاضاي همسر مي كردهاند از بزرگترين عوامل حفظ حيثيت و احترام زن بوده است. خدا طبيعتِ مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفريده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن. خدا طبيعتِ زن را گُل، و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است. اين يكي از تدابير حكيمانه و شاهكارهاي خلقت است كه در غريزه مرد نياز و طلب و در غريزه زن ناز و جلوه قرار داده است... خلاف حيثيت و احترام زن است كه به دنبال مرد بدود. براي مد قابل تحمّل است كه از زني خواستگاري كند و جواب رد بشنود و آن گاه از زن ديگري خواستگاري كند و جواب رد بشنود تا بالاخره زني رضايت خود را به همسري با او اعلام كند اما براي زن كه مي خواهد، محبوب و معشوق باشد و از قلب مرد سر در آورد تا به سراسر وجود او حكومت كند قابل تحمّل و موافق غريزه نيست كه مردي را به همسري خود دعوت كند و احياناً جواب رد بشنود وس راغ مرد ديگري برود.(1)
خواستگاري دختر يا زن از پسر يا مرد حرام و بر خلاف دستور خدا و دين نيست اما چون خلاف عرف و به قول شهيد مطهري(ره) بر خلاف غريزه است، اگر پاسخ مرد مثبت باشد موجب منّت و حقارت زن است و اگر منفي باشد، باعث وهن و ذلّت مي گردد.
بنابراين در اين گونه مسائل كه هم احتمال دريافت پاسخ منفي و هم پاسخ مثبت وجود دارد با يك درايت خاصي بايد عمل شود و در صورت لزوم اولا با افراد كارشناس و مجرب مشورت شود ثانيا بعد از مشورت از واسطه استفاده شود آن هم واسطه اي كه از نظر تعهد، دلسوزي و رازداري مورد اعتماد باشد تا به صورت كاملاً محرمانه كار را پيگيري كند و با مهارت و كياست خاصي، فرد مورد نظر را تشويق و ترغيب به ازدواج كند و بعد از اين كه آمادگي ازدواج در او ايجاد شد به او جهت دهي كند و هدايت كند او را به سمتي كه از اين دختر خانم خواستگاري نمايد با اين شيوه هم دختر از حق انتخاب خود به خوبي استفاده نموده است و هم با واسطه و به صورت غير مستقيم از فرد مورد نظر خواستگاري كرده و هم از آسيب هاي خواستگاري مستقيم در امان مانده است.
پي نوشتها:
1. مرتضي مطهري(ره)، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، ص 15.
www.morsalat.com