پرسش :
براي رفع سوء ظن ها و بدبيني ها بايد چه كار كرد؟
پاسخ :
در طريق رفع سوءظنها و بدگمانيها نسبت بيكديگر به مسائل و نكاتي ميتوان اشاره كرد كه اهم آنها بدين قرارند.
1- التزام به تعهدات انساني:
درباره زن و شوهر حداقل مساله اين است كه دو انسان با هم زندگي مشتركي را ميگذرانند. زندگي مشترك مستلزم رعايت تعهداتي است كه طرفين با يكديگر قرار بستهاند. البته بخشي از اين تعهدات الزامي و از جانب شرع است و بخشي ديگر براساس قرارداد شخصي پديدي ميآيد. در آنجا كه پاي قراردادي هم در ميان نباشد جنبههاي عرف ميتوانند مورد ملاك قرار گيرند. بايد ديد زن و شوهر متعهد رعايت چه اصولي و ضوابطي در برابر هم بايد باشند. اين جنبهها را شما هم ملتزم شويد.
2- رعايت عفّت:
اين ضروري حيات زوجين است كه زن و شوهر در برابر هم و در پيشگاه تعاليم شرع و اخلاق رعايت عفت را در همه جهات بنمايند. عفت در كلام، عفت در معاشرت، پاكدامني در همه امور.
زن و شوهر با هم متعهد شوند كه خود را جز براي يكديگر نيارايند، راه افترا و تهمت و بدگماني را از هر حيث بر روي خود سد كنند، حرف و عملشان انديشيده باشد. سعي بعمل آورند كه تنها طرف توجه همديگر باشند و ياري و غمخواري از هم را فراموش ننمايند.
3- تحقيق در امور:
چه بسيارند افرادي كه با دو بهم زنيهاي خود زمينه را براي بدگماني زوجين نسبت به بهم فراهم ميآورند. با دلايل پوچ و بيحساب نسبت بهم بدبين شده و دچار مشكلي ميشوند كه بسادگي قابل رفع نيست.
شما با تحقيق درباره سخني كه راجع به همسر شما گفته شده ميتوانيد اين مشكل را رفع كنيد. بددلي و سوءظن قبل از تحقيق، تصميمگيري بيش از جستجوي حقيقت خطائي بزرگ است. اين كار جاهلانهاي است كه در قضاوت شتابزدگي كنيم و رفتاري از ما صادر شود كه حاكي از ضعف روحي و احساس حقارت ما باشد.
4- تدبير در امور:
هيچ مساله ي نيست كه با تدبير حل نشود و هيچ گره و مشكلي نيست كه به نوعي گشوده و حل نگردد. آنچه مهم است غلبه بر احساس و بكار بردن عقل است. درك و تصور خود را از مسالهاي نخست با خود در ميان بگذاريد و حتي از خود او بخواهيد در حل مشكل به شما كمك كند خودخواهي خود را در اين راه بگونه اي معقول كنترل كنيد و با قيافهاي جدّي بدنبال يافتن راه حل جهت رفع بدبيني و سوءظن برويد. بالاخره در سايه تدبير شما مساله صورت واقعي خود را نشان خواهد داد و حقيقت روشن و آشكار خواهد شد.
5- سازندگي خود:
در مواردي ممكن است لغزش و خطا از خود شما باشد و يا خود احساس كنيد و ديگران هم تاييد كنند كه شما فردي بدگمان و داراي وسواس هستيد. و تازه اگر به اين مساله هم نرسيده باشيد بايد بگوييم مصلحت حيات ايجاب ميكند كه شما در هيچ مرحلهاي خود را كامل ندانيد. اين تصور براي شما باشد كه ممكن است گاهي اشتباه كنيد. در اين صورت چنين تصوري شما را وادار خواهد كرد كه دست از لجاج برداريد وب ه دنبال شناخت حقيقت برويد.
6- حسن نيت:
اين ضروري حيات مشترك است كه دو زوج جوان با حسن نيّت و گمان خوش نسبت بهم ادامه زندگي دهند وس ازش و دوستي را فيما ببين هم ترويج نمايند. اگر وسايل آسايش و رفاه آن چنان كه بايد فراهم نبود نبايد تصور شود كه قصد صدمه زدن وجود داشته است. اگر سخني و خندهاي نابجا اتفاق افتاد نبايد گمان شود كه در آن سوء نظري بوده است. اعضاي خانواده، بخصوص همسران جوان به چنين حسن نيت و ياري بين اعضاي خود نيازمندند وگرنه فكر و روحشان ضعيف و اركان حياتشان متزلزل خواهد بود.
7- در ميان گذاردن حقايق:
در زندگي مشترك سهم عقل را در حيات بايد بر سهم دل فزوني داد و در مواردي بسيار ميتوان با در ميان گذاشتن واقعيتها از پديد آمدن كدورتها جلوگيري كرد. انتظار اين امر از هر دو طرف است تا اظهار نظرهايشان روي ضابطه و انيدشيده باشد، اگر اين چنين نكنيد ناگزيريد به منطقهاي نادرست و سخنان بيريشه ديگران توجه و حيات خانوادگي را تيره و تار كنيد.
8- پذيرش قيود:
شما ديگر كودك آزاد ديروز نيستيد، زوجين جوانيد وب ايد بناي حيات را روي ضابطههايي بگذاريد. زندگي زناشويي در حقيقت نوعي تن در دادن به آزاديهاي مشروط و مقيد است. پذيرا شدن قيودي از روي ميل و اختيار است. پذيرش اين فرائض و الزامات زندگي ما را مرتب و خودمان را مهذّبتر خواهد ساخت. آمد و شدها، معاشرتها تحت قاعده و انضباطي باشد كه اين امر در حفظ عفت و تامين امنيت زوجين و جلوگيري از درگيريها نقش مهمي دارد.
پی نوشت:
1- خانواده و مسائل همسران جوان، علي قائمي، ص64
www.morsalat.com
در طريق رفع سوءظنها و بدگمانيها نسبت بيكديگر به مسائل و نكاتي ميتوان اشاره كرد كه اهم آنها بدين قرارند.
1- التزام به تعهدات انساني:
درباره زن و شوهر حداقل مساله اين است كه دو انسان با هم زندگي مشتركي را ميگذرانند. زندگي مشترك مستلزم رعايت تعهداتي است كه طرفين با يكديگر قرار بستهاند. البته بخشي از اين تعهدات الزامي و از جانب شرع است و بخشي ديگر براساس قرارداد شخصي پديدي ميآيد. در آنجا كه پاي قراردادي هم در ميان نباشد جنبههاي عرف ميتوانند مورد ملاك قرار گيرند. بايد ديد زن و شوهر متعهد رعايت چه اصولي و ضوابطي در برابر هم بايد باشند. اين جنبهها را شما هم ملتزم شويد.
2- رعايت عفّت:
اين ضروري حيات زوجين است كه زن و شوهر در برابر هم و در پيشگاه تعاليم شرع و اخلاق رعايت عفت را در همه جهات بنمايند. عفت در كلام، عفت در معاشرت، پاكدامني در همه امور.
زن و شوهر با هم متعهد شوند كه خود را جز براي يكديگر نيارايند، راه افترا و تهمت و بدگماني را از هر حيث بر روي خود سد كنند، حرف و عملشان انديشيده باشد. سعي بعمل آورند كه تنها طرف توجه همديگر باشند و ياري و غمخواري از هم را فراموش ننمايند.
3- تحقيق در امور:
چه بسيارند افرادي كه با دو بهم زنيهاي خود زمينه را براي بدگماني زوجين نسبت به بهم فراهم ميآورند. با دلايل پوچ و بيحساب نسبت بهم بدبين شده و دچار مشكلي ميشوند كه بسادگي قابل رفع نيست.
شما با تحقيق درباره سخني كه راجع به همسر شما گفته شده ميتوانيد اين مشكل را رفع كنيد. بددلي و سوءظن قبل از تحقيق، تصميمگيري بيش از جستجوي حقيقت خطائي بزرگ است. اين كار جاهلانهاي است كه در قضاوت شتابزدگي كنيم و رفتاري از ما صادر شود كه حاكي از ضعف روحي و احساس حقارت ما باشد.
4- تدبير در امور:
هيچ مساله ي نيست كه با تدبير حل نشود و هيچ گره و مشكلي نيست كه به نوعي گشوده و حل نگردد. آنچه مهم است غلبه بر احساس و بكار بردن عقل است. درك و تصور خود را از مسالهاي نخست با خود در ميان بگذاريد و حتي از خود او بخواهيد در حل مشكل به شما كمك كند خودخواهي خود را در اين راه بگونه اي معقول كنترل كنيد و با قيافهاي جدّي بدنبال يافتن راه حل جهت رفع بدبيني و سوءظن برويد. بالاخره در سايه تدبير شما مساله صورت واقعي خود را نشان خواهد داد و حقيقت روشن و آشكار خواهد شد.
5- سازندگي خود:
در مواردي ممكن است لغزش و خطا از خود شما باشد و يا خود احساس كنيد و ديگران هم تاييد كنند كه شما فردي بدگمان و داراي وسواس هستيد. و تازه اگر به اين مساله هم نرسيده باشيد بايد بگوييم مصلحت حيات ايجاب ميكند كه شما در هيچ مرحلهاي خود را كامل ندانيد. اين تصور براي شما باشد كه ممكن است گاهي اشتباه كنيد. در اين صورت چنين تصوري شما را وادار خواهد كرد كه دست از لجاج برداريد وب ه دنبال شناخت حقيقت برويد.
6- حسن نيت:
اين ضروري حيات مشترك است كه دو زوج جوان با حسن نيّت و گمان خوش نسبت بهم ادامه زندگي دهند وس ازش و دوستي را فيما ببين هم ترويج نمايند. اگر وسايل آسايش و رفاه آن چنان كه بايد فراهم نبود نبايد تصور شود كه قصد صدمه زدن وجود داشته است. اگر سخني و خندهاي نابجا اتفاق افتاد نبايد گمان شود كه در آن سوء نظري بوده است. اعضاي خانواده، بخصوص همسران جوان به چنين حسن نيت و ياري بين اعضاي خود نيازمندند وگرنه فكر و روحشان ضعيف و اركان حياتشان متزلزل خواهد بود.
7- در ميان گذاردن حقايق:
در زندگي مشترك سهم عقل را در حيات بايد بر سهم دل فزوني داد و در مواردي بسيار ميتوان با در ميان گذاشتن واقعيتها از پديد آمدن كدورتها جلوگيري كرد. انتظار اين امر از هر دو طرف است تا اظهار نظرهايشان روي ضابطه و انيدشيده باشد، اگر اين چنين نكنيد ناگزيريد به منطقهاي نادرست و سخنان بيريشه ديگران توجه و حيات خانوادگي را تيره و تار كنيد.
8- پذيرش قيود:
شما ديگر كودك آزاد ديروز نيستيد، زوجين جوانيد وب ايد بناي حيات را روي ضابطههايي بگذاريد. زندگي زناشويي در حقيقت نوعي تن در دادن به آزاديهاي مشروط و مقيد است. پذيرا شدن قيودي از روي ميل و اختيار است. پذيرش اين فرائض و الزامات زندگي ما را مرتب و خودمان را مهذّبتر خواهد ساخت. آمد و شدها، معاشرتها تحت قاعده و انضباطي باشد كه اين امر در حفظ عفت و تامين امنيت زوجين و جلوگيري از درگيريها نقش مهمي دارد.
پی نوشت:
1- خانواده و مسائل همسران جوان، علي قائمي، ص64
www.morsalat.com