سه‌شنبه، 25 مهر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

جایگاه تعلیم و تربیت در اسلام چگونه است؟


پاسخ :
تعلیم و تربیت، بحث ساختن [افراد] انسان ها است. مکتبى که داراى هدف هاى مشخص است و مقررات همه جانبه اى دارد و به اصطلاح، سیستم حقوقى و سیستم اقتصادى و سیستم سیاسى دارد. نمى تواند یک سیستم خاص آموزشى نداشته باشد؛ یعنى مکتبى که مى خواهد در مردم طرح هاى خاص اخلاقى، اقتصادى و سیاسى را پیاده کند، این ها را براى انسان ها مى خواهد؛ اعم از اینکه هدف، فرد باشد یا جامعه (که این خود مسئله اى است). اگر هدف، جامعه باشد، بالاخره این افراد هستند که به وسیله آن ها باید این طرح ها را در اجتماع پیاده کنند و اگر هدف، فرد باشد، نیز (بدیهى است که آموزش و پرورش افراد، ضرورى است). در اسلام، هم اصالت فرد محفوظ است و هم اصالت اجتماع؛ یعنى فرد خودش خالى از اصالت نیست. پس بالاخره طرحى و برنامه اى براى ساختن فرد وجود دارد؛ اعّم از اینکه فرد را باید براى طرح هایى که براى اجتماع و جامعه است ساخت و (باید) این طرح و برنامه را به عنوان مقدمه ساختن اجتماع در نظر گرفت. یا فرد را باید ساخت، از این نظر که هدف، ساختن افراد است. یا از یک نظر جمعى، فرد باید ساخته شود، هم به آن [علت] که باید مقدمه اى و ابزارى براى ساختن اجتماع باشد و هم از نظر اینکه خودش هدف است.
اینجاست که ما باید با اصول تعلیم و تربیت اسلامى آشنا بشویم. اولاً آیا اسلام براى مسئله تعلیم به عنوان آموزش دادن و آگاهى دادن، اهمیتى قائل است یا نه؟ به عبارت دیگر، آیا اسلام عنایتى به پرورش عقل و فکر انسان دارد یا (نه)؟ این همان مسئله است که از قدیم میان علما مطرح بوده (است). هم اصل مطلب که اسلام، دینى است که به علم دعوت کرده است و هم خصوصیات آن علمى که اسلام (بدان) دعوت کرده، چه علمى است؟ افرادى (مانند) غزالى، فیض و دیگران در این زمینه بحث کرده اند. از نظر تربیت و پرورش هم همه مقررات اخلاقى اسلام، مقررات پرورشى انسان ها است (؛ یعنى) انسانى که اسلام مى خواهد پرورش بدهد، انسان نمونه اسلام چگونه انسانى است و مدل آن انسان چگونه مدلى است.1
همین که در اولین آیات وحى مى فرماید: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ، خَلَقَ اْلإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ، اقْرَأْ وَ رَبُّکَ اْلأَکْرَمُ، الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ اْلإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ». (علق: 1 ـ 5) بهترین شاهد بر عنایت فوق العاده اسلام به تعلیم و تعلم است. در عبارت: «اَلَّذى عَلَّمَ بِالقَلَم»، قلم (مظهر) سواد و نوشتن است. آیات دیگر: «هَل یَستَوى الَّذینَ یَعلَمونَ وَ الَّذینَ لا یَعلَمونَ؛ آیا کسانى که مى دانند و آنانى که نمى دانند یکسانند؟ (زمر: 4) «وَ قالَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَیْلَکُمْ ثَوابُ اللّهِ خَیْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحًا؛ کسانى که به آن ها علم داده شده است، گفتند: واى بر شما، ثواب خدا براى کسى که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده است، بهتر است. (قصص: 80) همچنین پیامبر اکرم فرمود: «بِالتَّعلیمِ اُرسِلْتُ؛ من براى تعلیم فرستاده شدم. در آن داستان معروف که وارد مسجد شدند و دو حلقه جمعیت دیدند که در یکى، مردم مشغول عبادت بودند و در دیگرى، مشغول تعلیم و تعلّم. فرمود: «کِلاهُما عَلى خَیرٍ؛ هر دو کار خوب مى کنند «وَلکِن بِالتَّعلیمِ اُرسِلْتُ؛ ولى من براى تعلیم فرستاده شده ام» و بعد خود حضرت (نزد) جمعى که مشغول تعلیم و تعلم بودند، نشستند. در آیه دیگر (مى فرماید): «هُوَ الَّذى بَعَثَ فِى الاُمِّییَّنَ رَسولاً مِنهُم یَتلوا عَلَیهِم آیاتِهِ وَ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَةَ» (جمعه: 2). «یُزَکّیهِم» بیشتر به پرورش مى خورد و مربوط به تربیت است: اوست آن کس که در میان بى سوادان، فرستاده اى از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدیشان بیاموزد.
(در عبارت) «وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَةُ»، مقصود از کتاب، مطلق کتاب است (یا قرآن). بالاخره کتاب و حکمت با یکدیگر توأم شده است. «حکمت»، دریافت حقیقت است و در این بحثى نیست. بحث اینکه چى حکمت است و چى حکمت نیست، بحث (فرعى) است. هر دریافت حقیقتى را حکمت مى گویند. پس در این که اسلام به طور کلّى به تعلیم و تعلّم دعوت کرده است؛ یعنى هدف اسلام و از خواسته هاى اسلام، عالم بودن امت اسلامى است، بحثى نیست.2
پی نوشتها:
1 . تعلیم و تربیت در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 16 و 17.
2 . همان صص 28 و 29.
www.irc.ir


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.