پرسش :
اگر حدیث غدیر از پیامبر اکرم صلّىاللَّهعلیهوآله، صادر شده پس چرا بخارى و مسلم آن را در صحیحین که مهمترین کتب حدیثى اهل سنت محسوب مىشوند نقل نکردهاند؟
پاسخ :
اولاً، صحیح مسلم بطور خلاصه به این واقعه اشاره کرده است، البته همین مقدار هم نکات مبهم زیادى را نسبت به واقعه غدیر آشکار مىکند. بدین جهت ما حدیث مسلم را نقل مىکنیم.
یزیدبن حیان مىگوید: من و حفصین بن سَیره و عمربن مسلم نزد زیدبن ارقم رفتیم. هنگامى که نزد او نشسته بودیم حصین گفت: اى زید تو به سعادت بزرگى نائل شدهاى پیامبر را ملاقات کردهاى؛ احادیث آن حضرت را شنیدهاى؛ در رکاب او در جنگها شرکت کردهاى؛ پشت سر او نماز خواندهاى؛ در مورد آنچه که از پیامبر شنیدهاى براى ما سخن بگو!
زید گفت: به خدا قسم سن من زیاد شده و پیر شدهام و بعضى از احادیثى راکهاز پیامبر اکرم صلّىاللَّهعلیهوآله، حفظ کرده بودم فراموش کردهام پس آنچه را که براى شما نقل مىکنم بپذیرید و آنچه را نقل نمىکنم مرا درتکلف وسختى نیندازید.
سپس گفت: پیامبر اکرم صلّىاللَّهعلیهوآله، روزى در کنار (برکه) آبى که به آن »خفم« مىگفتند و میان مکه و مدینه قرار داشت، براى ما خطبهاى خواند و پس از حمد و ثناى الهى و موعظه مردم فرمودند: چیزى نمانده که از طرف پروردگار خوانده شوم و دعوت حق را لبیک گویم. من دو گوهر گرانبها را در میان شما مىگذارم اولین آنها کتاب خداست که در آن نور و هدایت است؛ پس به کتاب خدا تمسک کنید... سپس گفت: و دیگرى اهلبیتم. در مورد اهل بیتم خدا را فراموش نکنید در مورد اهلبیتم خدا را فراموش نکنید؛ در مورد اهلبیتم خدا را فراموش نکنید...1
از این حدیث بخوبى روشن مىشود که اوضاع سیاسى آن زمان »زیدبن ارقم« را ناچار به کتمان حدیث غدیر نموده است؛ زیرا مىگوید: آنچه قبل از این از پیامبر اکرم صلّىاللَّهعلیهوآله، روایت کردهام بپذیرید و بیش از این مرا به تکلف و سختى نیندازید.
زیدبن ارقم تازمان حکومت مروان بن حکم زنده بوده و در سال 68 ق. وفات مىکند2 و مسلّم است در سایه حکومتى که او را وادار به دشنام حضرت على علیهالسلام، مىکند، نقل حدیث غدیر براى او مشکلاتى ایجاد خواهد کرد. از این رو از مردم پوزش مىطلبد و به بهانه سالخوردگى و فراموشى از حاضران مىخواهد که بیش از این او را در تنگنا قرار ندهند.
در عین حال زید، تلویحاً به این واقعه بزرگ اشاره مىکند و با ذکر تأکید پیامبر اکرم صلّىاللَّهعلیهوآله، در مورد اهلبیت خود با جمله «در مورد اهلبیتم خدا را فراموش نکنید» به پایمال شدن حق اهلبیت و از یاد بردن سفارش پیامبر اکرم صلّىاللَّهعلیهوآله، نیز اشاره دارد.
ثانیاً، بسیارى از احادیث معتبرى که علماى اهل سنت آنها را معتبر دانستهاند در این دو کتاب ذکر نشده است.
ثالثاً، کتب حدیثى اهل سنت منحصر در صحیح بخارى نیست و کتب معتبر دیگر مانند سنن ابن ماجه3 و مسند احمد 4 حدیث غدیر را به تفصیل ذکر کردهاند و اشاره شد که صحیح مسلم هم اجمالاً آن را ذکر کرده است.
پی نوشتها:
1. صحیح مسلم، ج4، ص122.
2. همان، تعلیق، ص123.
3. سنن ابنماجه، ج1، ص55 و 58.
4. مسند احمد حنبل، ج1، ص84، 88، 118.
منبع : ناظمزاده قمى، سیداصغر، مظهر ولایت، ص590.
اولاً، صحیح مسلم بطور خلاصه به این واقعه اشاره کرده است، البته همین مقدار هم نکات مبهم زیادى را نسبت به واقعه غدیر آشکار مىکند. بدین جهت ما حدیث مسلم را نقل مىکنیم.
یزیدبن حیان مىگوید: من و حفصین بن سَیره و عمربن مسلم نزد زیدبن ارقم رفتیم. هنگامى که نزد او نشسته بودیم حصین گفت: اى زید تو به سعادت بزرگى نائل شدهاى پیامبر را ملاقات کردهاى؛ احادیث آن حضرت را شنیدهاى؛ در رکاب او در جنگها شرکت کردهاى؛ پشت سر او نماز خواندهاى؛ در مورد آنچه که از پیامبر شنیدهاى براى ما سخن بگو!
زید گفت: به خدا قسم سن من زیاد شده و پیر شدهام و بعضى از احادیثى راکهاز پیامبر اکرم صلّىاللَّهعلیهوآله، حفظ کرده بودم فراموش کردهام پس آنچه را که براى شما نقل مىکنم بپذیرید و آنچه را نقل نمىکنم مرا درتکلف وسختى نیندازید.
سپس گفت: پیامبر اکرم صلّىاللَّهعلیهوآله، روزى در کنار (برکه) آبى که به آن »خفم« مىگفتند و میان مکه و مدینه قرار داشت، براى ما خطبهاى خواند و پس از حمد و ثناى الهى و موعظه مردم فرمودند: چیزى نمانده که از طرف پروردگار خوانده شوم و دعوت حق را لبیک گویم. من دو گوهر گرانبها را در میان شما مىگذارم اولین آنها کتاب خداست که در آن نور و هدایت است؛ پس به کتاب خدا تمسک کنید... سپس گفت: و دیگرى اهلبیتم. در مورد اهل بیتم خدا را فراموش نکنید در مورد اهلبیتم خدا را فراموش نکنید؛ در مورد اهلبیتم خدا را فراموش نکنید...1
از این حدیث بخوبى روشن مىشود که اوضاع سیاسى آن زمان »زیدبن ارقم« را ناچار به کتمان حدیث غدیر نموده است؛ زیرا مىگوید: آنچه قبل از این از پیامبر اکرم صلّىاللَّهعلیهوآله، روایت کردهام بپذیرید و بیش از این مرا به تکلف و سختى نیندازید.
زیدبن ارقم تازمان حکومت مروان بن حکم زنده بوده و در سال 68 ق. وفات مىکند2 و مسلّم است در سایه حکومتى که او را وادار به دشنام حضرت على علیهالسلام، مىکند، نقل حدیث غدیر براى او مشکلاتى ایجاد خواهد کرد. از این رو از مردم پوزش مىطلبد و به بهانه سالخوردگى و فراموشى از حاضران مىخواهد که بیش از این او را در تنگنا قرار ندهند.
در عین حال زید، تلویحاً به این واقعه بزرگ اشاره مىکند و با ذکر تأکید پیامبر اکرم صلّىاللَّهعلیهوآله، در مورد اهلبیت خود با جمله «در مورد اهلبیتم خدا را فراموش نکنید» به پایمال شدن حق اهلبیت و از یاد بردن سفارش پیامبر اکرم صلّىاللَّهعلیهوآله، نیز اشاره دارد.
ثانیاً، بسیارى از احادیث معتبرى که علماى اهل سنت آنها را معتبر دانستهاند در این دو کتاب ذکر نشده است.
ثالثاً، کتب حدیثى اهل سنت منحصر در صحیح بخارى نیست و کتب معتبر دیگر مانند سنن ابن ماجه3 و مسند احمد 4 حدیث غدیر را به تفصیل ذکر کردهاند و اشاره شد که صحیح مسلم هم اجمالاً آن را ذکر کرده است.
پی نوشتها:
1. صحیح مسلم، ج4، ص122.
2. همان، تعلیق، ص123.
3. سنن ابنماجه، ج1، ص55 و 58.
4. مسند احمد حنبل، ج1، ص84، 88، 118.
منبع : ناظمزاده قمى، سیداصغر، مظهر ولایت، ص590.