دوشنبه، 4 دی 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

امام زمان (عج) وقتی ظهور می‌کند طبق دعای ندبه (این الطالب بدم المقتول بکربلا) از مردم زمان امام حسین ( علیه‌السلام ) یا از مردم تمامی اعصار انتقام می‌گیرد, آیا این با اسلام که انتقام‌جوئی را مذمت کرده است می سازد در حالی که خداوند بهترین انتقام گیرنده است؟


پاسخ :
نخست باید واژة انتقام معنا شود تا افق مناسب برای بحث گشوده شود. «انتقام در لغت عرب به معنی «مجازات کردن» است هر چند مفهوم تشفی قلب (فرو نشاندن سوز دل در درون) در مفهوم این کلمه در استعمالات روزمرّه رایج شده ولی در معنی اصلی لغوی آن وجود ندارد، و خداوند نیز برتر و بالاتر از چنین مفاهیمی است[1]. انتقام در مورد خداوند و در قرآن کریم مکرّر به کار رفته ولی از ناحیة خداوند انتقام به معنای مجازات در برابر اعمال خلافی است که انجام شده، این نشان می‌دهد که اضلال انسان، جنبة مجازات دارد و عکس العمل خود انسان است[2].
اکنون که معنای انتقام روشن شد، سراغ اصل پاسخ می‌رویم . در وقت ظهور و قیام حضرت (عج) ازمردم زمان امام حسین ـ علیه‌السلام ـ و یا از تمامی مردم اعصار انتقام گرفته نخواهد شد، زیرا طبق روایات، تمام مردم عصر امام حسین ـ‌علیه‌السلام‌ـ و یا تمام مردم اعصار رجعت نمی‌کنند. به فرمودة امام صادق ـ علیه‌السلام ـ «رجعت برای همة مردم نیست بلکه برای گروه های خاص است، مؤمنان خالص و کافران محض»[3].
علامة مجلسی (ره) نیز می‌فرماید: «رجعت در نزد ما به مؤمن محض و کافر محض اختصاص دارد؛ غیر این دو فرقه به دنیا رجوع نخواهند کرد. وقتی که خداوند آنان را به ‌دنیا باز گردانید؛ شیاطین به خیال آنها می‌اندازد که شما در دنیا برای طغیان کردن بر خدا برگردانیده شده‌اید؛ و آنان کفر و طغیان در پیش می‌گیرند و خداوند با مؤمنان از آنان انتقام می‌گیرد و نوبت غلبه کردن را برای مؤمنان قرار می‌دهد؛ و از آنان کسانی را که با انواع عذاب و نقمت و عقاب مبتلا هستند باقی نمی‌گذارد. روی زمین از اهل طغیان خالی می‌شود؛ و همة دین برای خدا می‌شود. رجعت فقط برای مؤمنان محض و منافقان محض که از این اُمتند می‌باشد و برای امت‌های گذشته رجعت نخواهد بود.[4]
براساس روایات، امام زمان (عج) اولاد زاده‌های قاتلان حضرت سیدالشهداء(س) را که به ظلم و ستم پدران و اجداد خویش راضی هستند و به آن افتخار کرده‌ و از روی نیّت و گفتار و عمل با آن‌ها شریک باشند، می‌کشند و انتفام می‌گیرند. «به خدمت امام رضا ـ علیه‌السلام ـ عرض شده است که چه می‌فرمائی در خصوص حدیثی که از امام صادق ـ علیه‌السلام ـ روایت شده که آن حضرت فرمود: وقتی که قائم (عج) خروج می‌کند اولاد قاتلان حسین ـ علیه‌السلام ـ را در عوض کرده‌های پدرانشان به قتل می‌رساند. امام رضا ـ علیه‌السلام ـ فرمود: چنان است که امام صادق ـ علیه‌السلام ـ فرموده: عرض کردم بنابراین چه‌می‌شود معنای قول خداوند «و لا تزر وازرة وزر أخری» هیچ کسی وزر و گناه دیگری را به گردن نمی‌گیرد؛ فرمود: خداوند در همة فرموده‌هایش صادق است ولی اولاد قاتلان حسین ـ علیه‌السلام ـ به کرده‌های پدران‌شان در خصوص آن حضرت راضی می‌شوند و به آن‌ها افتخار می‌کنند و هر‌که به چیزی راضی شود مانند کسی است که به آن مرتکب شده است و هرگاه مردی در مشرق کشته شود و مردی در مغرب به کشته شدن او راضی شود در آینده آن راضی شونده در نزد خداوند، شریک قاتل می‌شود. و این‌که قائم ـ علیه‌السلام ـ در وقت خروجش آنان را می‌کشد برای این است که آنان به کرده‌های پدرانشان راضی می‌باشند[5].
در مورد قاتلان خود اباعبدالله حسین ـ علیه‌السلام ـ دلیل قطعی به ‌ما نرسیده که آنها را زنده می‌کند و سپس انتقام می‌گیرد اگر چه در روایات فراوان که در بارة رجعت وجود دارد آمده است که خداوند عده‌ای از کفار را زنده می‌کند تا سلطنت آل‌محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ را ببینند و از آن‌ها انتقام کشیده می‌شود؛ و ممکن است قاتلان امام حسین ـ علیه‌السلام ـ نیز جزء آن‌ها باشند.
از جمله روایاتی که به انتقام گرفتن از قاتلین امام حسین ـ علیه‌السلام ـ تصریح دارد روایتی است که ابوحمزة‌ ثمالی نقل می‌کند که: از امام باقر ـ علیه‌السلام ـ پرسیدم یا بن رسول الله! مگر شما أئمه همه قائم نیستید؟ فرمود: «بله عرض کردم پس چرا فقط امام زمان (عج) را «قائم» نامیده‌اند؟» فرمود: «چون جدم امام حسین ـ علیه‌السلام ـ شهید گردید فرشتگان به درگاه خداوند نالیدند و گفتند: «پروردگارا! آیا قاتلین بهترین بندگانت، و زادة اشرف برگزیدگانت را به حال خود وامی‌گذاری؟» خداوند به آن‌‍‌‌ها وحی فرستاد که ای فرشتگان من! آرام گیرید به عزت و جلالم سوگند از آن‌ها انتقام خواهم گرفت، هر چند بعد از گذشت زمان‌ها باشد. آنگاه پروردگار عالم، امامان از اولاد امام حسین ـ علیه‌السلام ـ را به آن‌ها نشان داد و فرشتگان مسرور و شاد گشتند، یکی از آن‌ها ایستاده بود و نماز می‌خواند، خداوند فرمود: «بذالک القایم انتقم منهم» به این قائم از آن‌ها انتقام می‌گیرم[6].»
بنابراین امام زمان (عج) هنگامی که قیام می‌کند از تمام مردم زمان امام حسین ـ علیه‌السلام ـ و یا از تمام مردم اعصار انتقام نمی‌گیرد؛ از کافران، قاتلان و اولاد زاده‌های قاتلان امام حسین ـ علیه‌السلام ـ که به ظلم و ستم پدران و اجداد خویش راضی هستند و به آن افتخار کرده و از روی نیت، گفتار و عمل با آن‌ها شریک‌اند انتقام می‌گیرند؛ و چنین انتقامی حتماً مورد رضایت خداوند و به اذن خداونداست. زیرا طبق روایتی که در مورد انتقام قاتلین امام حسین ذکر شد، فرشتگان به درگاه خداوند نالیدند که خدایا! قاتلین بهترین بندگانت را به حالش وامی‌گذاری؟! وحی رسید که «بذالک القائم انتقم منهم» به این قایم از آن‌ها انتقام می‌گیرم. در قرآن نیز فرموده: «مسلماً ما از مجرمان انتقام خواهیم گرفت»[7]
براساس تعریفی که بیان شد انتقام از ناحیة خداوند به معنای مجازات در برابر اعمال خلافی است که انجام شده است. بنابراین خداوند، به وسیله حضرت مهدی (عج) از کافران، دشمنان اهل بیت ـ علیه‌السلام ـ و انسان نماهائی خون‌آشام، انتقام می‌گیرد. «و کفی باالله منتقماً و نصیرا[8]...؛ خداوند در انتقام و یاری ما را بس... «مهدی دست انتقام خدایی است» «شمشیر مهدی» سیف الله است، سیف الله المنتقم شمشیر مهدی شمشیر انتقام از همة جانیان در طول تاریخ است»[9]
لازم به ذکراست که اصولاً روش حضرت مهدی (عج) با روش جدش پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و علی ـ علیه‌السلام ـ در برخورد با مخالفان و جانیان متفاوت است. آنان مأمور رحمت و گذشت بودند، مهدی (عج) مأمور انتقام است. اگر امام علی ـ علیه‌السلام ـ در برخورد با مخالفان مذهبی و سیاسی گذشت می‌کرد و از کردار افراد مثل شورشیان بصره و خوارج می‌گذشت، بر اثر نبودن شرایط انتقام بود، ولی در حکومت مهدی (عج) مانعی برای شدّت عمل با مخالفان وجود ندارد. امام صادق ـ علیه‌السلام ـ می‌فرماید: علی ـ علیه‌السلام ـ فرمود: «برای من روا بود که فراریان (از جنگ) را به قتل برسانم و زخمیان را بکشم ولی دست به این کار نزدم، برای این که اگر شیعیان قیام کردند زخمیان‌شان را به قتل نرسانند، ولی برای حضرت قائم ـ علیه‌السلام ـ جائز و رواست و زمینه وجود دارد که فراریان را به قتل برساند و زخمیان را نابود گرداند[10].
حسن‌ بن هارون می‌گوید: در نزد امام صادق ـ علیه‌السلام ـ بودم، معلّی بن خنیس از حضرت پرسید: آیا هنگامی که حضرت قائم ـ علیه‌السلام ـ ظهور کند بر خلاف روش امیرمؤمنان ـ علیه‌السلام ـ در برخورد با مخالفان رفتار می‌کند امام فرمود: «آری علی ـ علیه‌السلام ـ ملایمت و نرمش را در پیش گرفت، چون می‌دانست پس از او دشمنان بر یاران و شیعیانش چیرگی پیدا می‌کنند. ولی سیاست حضرت قائم (عج) قهر و غلبه و به اسارت گرفتن آنان است، زیرا می‌داند که پس از او کسی بر شیعیان تسلط نخواهد یافت.»[11]
انتقام آن‌گاه مورد مذمت اسلام است که از سوی کسی به خاطر کینه‌توزی و فرونشاندن سوزدل و با انگیزه‌های شخصی انجام شود که این خود عملی غیر اخلاقی است؛ چنان که امام علی ـ علیه‌السلام ـ فرموده: «چون به خشم آیم، چه هنگامی خشم خویش را فرو نشانم؟ آیا در زمانی که انتقام گرفتن را نتوانم؟ که خواهند گفت: بهتر آن که بشکیبی، یا به گاهی که قدرت می‌یابم؟ که گفته شود: آن به که بگذاری»[12] و یا فرمود: «ای فرزندان عبدالمطلب، مبادکه با بازگفت پیاپی «امیرمؤمنان کشته شد امیرمؤمنان کشته شد» در خون مسلمانان غوط‌ور شوید. به هوش باشید که به خون خواهی من، جز از قاتلم هیچ کسی نباید کشته شود»[13]
آری، مهدی (عج) که دست انتقام خدایی است در برابر خداوند و جلال خداوندی سخت فروتن است، هم چون عقاب، به هنگامی که بال خویش فروگشاید و سر به زیر انداخته، از اوج آسمان فرود آید. خدا و عظمت او در وجود حضرت متجّلی است؛ هیچگاه، به غیر رضایت خداوند ارادة انجام کاری را نخواهد کرد. او به دستور حق ظهور خواهد کرد و انتقام خواهد گرفت.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. چشم اندازی از حکومت مهدی، نجم الدین طبسی، بوستان کتاب انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، 1380، فصل ششم.
2. امام مهدی (عج) از ولادت تا ظهور، سید محمد کاظم قزوینی، ترجمه و تحقیق علی کرمی و سید محمد حسینی، دفتر نشر الهادی ، چاپ سوم پائیز78، بخش22 به بعد.
3. عصر زندگی و چگونگی آیندة انسان، محمد حکیمی، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، پاییز74، بخش دوم تا ششم.
پاورقی ها:
[1] . مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، (ناشر دارالکتب الاسلامیه) چاپ هفتم، زمستان 1369، چاپخانه مدرسة الامام امیرالمومنین ـ علیه‌السلام ـ قم).
[2] . مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، همان، ج19، ص460.
[3] . علامه مجلسی، بحارالانوار، موسسة الوفاء بیروت، ج53، ص39، باب الرجعة.
[4] . علامة مجلسی، بحارالانوار، ترجمه محمد حسن بن محمد ولی ارومیه‌ای، کتابفروش اسلامیه، تهران، ح13، ص776.
[5] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ترجمه محمد حسن بن محمد ولی ارومیه‌ای، همان، ص575.
[6] . ابوجعفر محمدبن علی‌بن نابویه (صدوق) علل الشرایع، کتاب‌فروشی حیدریه، نجف اشرف، ج1، ص219، ابو‌جعفر محمدبن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا، نشر توس، قم، ج1، ص237، علامه مجلسی، بحارالانوار، موسسة الوفا بیروت، ج52، ص313.
[7] . انا من المجرمین منتقمون، سجده، آیه22.
[8] . عبدالمجید معادیخواه، فرهنگ آفتاب، فرهنگ تفصیلی نهج البلاغه، نشر ذره، چاپ افست، چاپ اول1373، ج1، ص439.
[9] . محمدرضا حکیمی، خورشید مغرب، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، جاپ هفدهم1379، ص37ـ38.
[10] محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، پیشین، ج52، ص353؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ج11، ص57، میرزا حسین نوری، مستدرک الوسایل، موسسة آل البیت لاحیاء التراث، قم، ج11، ص54.
[11] . حر عاملی، وسایل الشیعه، پیشین، ص57، میرزا حسین نوری، مستدرک الوسایل، پشین، ص58.
[12] . فرهنگ آفتاب، فرهنگ تفصیلی نهج‌البلاغه، پیشین،ص436.
[13] . عبدالمجید معادیخواه، فرهنگ آفتاب ، فرهنگ تفصیلی نهج‌البلاغه، همان، ص439.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.