پرسش :
اگر عزاداری امام حسین علیه السّلام مانع از نماز اول وقت شود، آیا این عزاداری اشکال دارد یا خیر؟ برای رفع این نوع تفکر چه باید کرد؟
پاسخ :
1) اصل نماز و عزاداری
بی شک اقامه نماز و عزاداری سید الشهداء ـ علیه السّلام ـ دو عنصر کارآمد و مهم در دین ما به حساب می آید. یکی اصل اصیل و دیگری فرع اصیل. نماز پایه و ستون دین الهی و عزاداری مایه حفظ جهت دین است. در خصوص نسبت اصل نماز و عزاداری باید گفت: نماز یک واجب شرعی و عزاداری یک استحباب دینی است. به عبارت روشن، نماز هرگز و در هیچ شرایطی نباید ترک بشود و ترک آن موجب حرمت است ولی ترک عزاداری در شرایط و مواردی، ممکن است و حرمت شرعی نیز در پی ندارد. از این رو، در فرض تلاقی این دو، باید عزاداری را فدای نماز نمود و نه نماز را فدای عزاداری. چه اینکه نماز اصل و عزاداری فرع است.
2) نماز اول وقت و عزاداری
الف) نگاه ابتدائی
در خصوص اول وقت برگزار کردن نماز و عزاداری می توان گفت: هر دو یک استحباب دینی می باشند. به عبارت گویا، نماز اول وقت، مورد سفارش مؤکد سنت نبوی و سیره نظری و عملی اهل البیت ـ علیهم السّلام ـ است و عزاداری برای سید الشهداء ـ علیه السّلام ـ نیز از زمره سفارشات مؤکد همین مکتب است. از این رو در فرض تلاقی این دو، در یک نگاه ابتدایی می توان گفت: اختیار و انتخاب هر کدام، ضرر به دیگری وارد نکرده و بلامانع است. وانگهی در این مورد هیچ خلاف شرعی هم صورت نمی پذیرد. چه اینکه تخییر بین دو مستحب است.
ب) نگاه دقیق
در این نگاه باید گفت: اختیار نماز اول وقت بر انتخاب عزاداری مقدم است زیرا:
اولاً؛ استحباب اول وقت بودن نماز، تحت لوای اقامه یک واجب دینی یا اصل اصیل (نماز) است ولی استحباب عزاداری تحت لوای اقامه یک فضیلت دینی یا فرع اصیل (عزاداری) است. از این رو، اولویت با نماز اول وقت است و نه با عزاداری.
ثانیاً؛ سیره عملی اهل البیت ـ علیهم السّلام ـ نشان می دهد که نماز اول وقت در هیچ شرایط طبیعی از ایشان به تأخیر نیافتاده و فوت نشده است. حتی درباره ابا عبدالله الحسین ـ علیه السّلام ـ آمده است: ظهر عاشورا، در آن کشاکش نبرد، حضرت ضمن دعا برای ابو ثمامه صائدی به جهت یاد آوری وقت نماز ظهر، به ابن سعد فرمود: وقت نماز است. ولی ابن سعد توجهی نداده و دست از تیراندازی نکشید. از این رو امام، چند نفر از یاران صدیق و پیش مرگ را در مقابل خود قرار داده و در همان معرکه جنگ نماز ظهر را اقامه نمود.
اساساً امام حسین ـ علیه السّلام ـ و یاران باوفایش جملگی، کشته نماز و راه نماز بوده اند. از این رو در زیارتنامه امام می گوئیم: «اشهد انک قد اقمت الصلوه و اتیت الزکات و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر.» (زیارت وارث) بنابراین بر طبق این سیره، نباید کاری، حتی جهاد فی سبیل الله را، بر نماز اول وقت مقدم نمود.
ج) نگاه دقیقتر
در یک نگاه دقیقتر و لطیف تر باید گفت: اختیار نماز اول وقت بر انتخاب عزاداری نه تنها ارجح و مقدم بلکه متعین است. چه اینکه نماز اول وقت گویای اهتمام به بایدها و نبایدهای الهی و نیز بیانگر احیاء دین در همه مظاهر و جلوه های آن و همچنین نماد دوری از هر گونه فساد و فحشاء است. «ان الصلوه تنهی عن الفحشاء والمنکر»[1]
از این رو، نماز اول وقت گویاترین زبان و رساترین پیام بندگی و توحید بوده که همه فرائض بر محور آن می گردد. بنابراین چیزی در اهمیت و قداست و نورانیت به اندازه آن نمی باشد. با این نگاه می توان گفت: در تلاقی بین عزاداری و نماز اول وقت، تقدّم عزاداری بر نماز اول وقت به معنی غفلت از روح بندگی و توحید و نیز فراموشی اساس و بنیان دین می باشد.
بنابراین با توجه به آنچه بیان شد اگر چه اصل چنین عزاداری اشکال شرعی ندارد ولی در تزاحم با نماز حداقل اینکه مرجوح است و سزاوار است که نماز اول وقت مقدم گردد.
اما در اینکه برای رفع این نوع تفکر چه باید کرد.
پاسخ این است که چنانچه اهمیت و ارزش نماز و رجحان آن بر هر امر دیگری و همچنین علت اصل قیام امام زمان(عج) بیان شود و همگان به این امر واقف شوند که در تزاحم بین نماز و عزاداری سزاوار است نماز بر عزاداری مقدم گردد و این مسأله به صورت یک فرهنگ درآید و به اطلاع همگان برسد، خود به خود این نوع تفکر زائل می شود.
پینوشت:
[1]. نحل/90.
منبع: اندیشه قم
1) اصل نماز و عزاداری
بی شک اقامه نماز و عزاداری سید الشهداء ـ علیه السّلام ـ دو عنصر کارآمد و مهم در دین ما به حساب می آید. یکی اصل اصیل و دیگری فرع اصیل. نماز پایه و ستون دین الهی و عزاداری مایه حفظ جهت دین است. در خصوص نسبت اصل نماز و عزاداری باید گفت: نماز یک واجب شرعی و عزاداری یک استحباب دینی است. به عبارت روشن، نماز هرگز و در هیچ شرایطی نباید ترک بشود و ترک آن موجب حرمت است ولی ترک عزاداری در شرایط و مواردی، ممکن است و حرمت شرعی نیز در پی ندارد. از این رو، در فرض تلاقی این دو، باید عزاداری را فدای نماز نمود و نه نماز را فدای عزاداری. چه اینکه نماز اصل و عزاداری فرع است.
2) نماز اول وقت و عزاداری
الف) نگاه ابتدائی
در خصوص اول وقت برگزار کردن نماز و عزاداری می توان گفت: هر دو یک استحباب دینی می باشند. به عبارت گویا، نماز اول وقت، مورد سفارش مؤکد سنت نبوی و سیره نظری و عملی اهل البیت ـ علیهم السّلام ـ است و عزاداری برای سید الشهداء ـ علیه السّلام ـ نیز از زمره سفارشات مؤکد همین مکتب است. از این رو در فرض تلاقی این دو، در یک نگاه ابتدایی می توان گفت: اختیار و انتخاب هر کدام، ضرر به دیگری وارد نکرده و بلامانع است. وانگهی در این مورد هیچ خلاف شرعی هم صورت نمی پذیرد. چه اینکه تخییر بین دو مستحب است.
ب) نگاه دقیق
در این نگاه باید گفت: اختیار نماز اول وقت بر انتخاب عزاداری مقدم است زیرا:
اولاً؛ استحباب اول وقت بودن نماز، تحت لوای اقامه یک واجب دینی یا اصل اصیل (نماز) است ولی استحباب عزاداری تحت لوای اقامه یک فضیلت دینی یا فرع اصیل (عزاداری) است. از این رو، اولویت با نماز اول وقت است و نه با عزاداری.
ثانیاً؛ سیره عملی اهل البیت ـ علیهم السّلام ـ نشان می دهد که نماز اول وقت در هیچ شرایط طبیعی از ایشان به تأخیر نیافتاده و فوت نشده است. حتی درباره ابا عبدالله الحسین ـ علیه السّلام ـ آمده است: ظهر عاشورا، در آن کشاکش نبرد، حضرت ضمن دعا برای ابو ثمامه صائدی به جهت یاد آوری وقت نماز ظهر، به ابن سعد فرمود: وقت نماز است. ولی ابن سعد توجهی نداده و دست از تیراندازی نکشید. از این رو امام، چند نفر از یاران صدیق و پیش مرگ را در مقابل خود قرار داده و در همان معرکه جنگ نماز ظهر را اقامه نمود.
اساساً امام حسین ـ علیه السّلام ـ و یاران باوفایش جملگی، کشته نماز و راه نماز بوده اند. از این رو در زیارتنامه امام می گوئیم: «اشهد انک قد اقمت الصلوه و اتیت الزکات و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر.» (زیارت وارث) بنابراین بر طبق این سیره، نباید کاری، حتی جهاد فی سبیل الله را، بر نماز اول وقت مقدم نمود.
ج) نگاه دقیقتر
در یک نگاه دقیقتر و لطیف تر باید گفت: اختیار نماز اول وقت بر انتخاب عزاداری نه تنها ارجح و مقدم بلکه متعین است. چه اینکه نماز اول وقت گویای اهتمام به بایدها و نبایدهای الهی و نیز بیانگر احیاء دین در همه مظاهر و جلوه های آن و همچنین نماد دوری از هر گونه فساد و فحشاء است. «ان الصلوه تنهی عن الفحشاء والمنکر»[1]
از این رو، نماز اول وقت گویاترین زبان و رساترین پیام بندگی و توحید بوده که همه فرائض بر محور آن می گردد. بنابراین چیزی در اهمیت و قداست و نورانیت به اندازه آن نمی باشد. با این نگاه می توان گفت: در تلاقی بین عزاداری و نماز اول وقت، تقدّم عزاداری بر نماز اول وقت به معنی غفلت از روح بندگی و توحید و نیز فراموشی اساس و بنیان دین می باشد.
بنابراین با توجه به آنچه بیان شد اگر چه اصل چنین عزاداری اشکال شرعی ندارد ولی در تزاحم با نماز حداقل اینکه مرجوح است و سزاوار است که نماز اول وقت مقدم گردد.
اما در اینکه برای رفع این نوع تفکر چه باید کرد.
پاسخ این است که چنانچه اهمیت و ارزش نماز و رجحان آن بر هر امر دیگری و همچنین علت اصل قیام امام زمان(عج) بیان شود و همگان به این امر واقف شوند که در تزاحم بین نماز و عزاداری سزاوار است نماز بر عزاداری مقدم گردد و این مسأله به صورت یک فرهنگ درآید و به اطلاع همگان برسد، خود به خود این نوع تفکر زائل می شود.
پینوشت:
[1]. نحل/90.
منبع: اندیشه قم