شنبه، 14 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

چه لزومی دارد که ما سیستم کنونی تقلید را بپذیریم ؟ در قدیم سیستم تقلید اخبارگری بود و این چنین نبود . آیا ما باید درهمه ی امور فقهی به یک نفر مراجعه کنیم ؟


پاسخ :
در قدیم اخباریها هم مجتهد بودند مثل مرحوم صدوق منتها روش های استنباط و استخراج احکام متدهای مختلفی است . ما باید در فقه هم ابتکار داشته باشیم . بعد علمائی مثل خواجه نصیرالدین طوسی ابتکار به خرج دادند و راههای اصولی را باز کردند که خیلی دقیقتر است .
الان در میان مجتهدین بزرگ ، بعضی ها در بحث عبادات قویتر از بقیه هستند ، بعضی از آنها در بحث تجارت قویتر هستند و بعضی هم در کلیه ابواب قوی هستند . اگر ما بدانیم که مجتهدی مثلا در بحث جهاد اعلم تر است می توانیم به او رجوع کنیم . اگر ما مجتهدی داشتیم که در همه باب ها زبردست هستند مثل امام خمینی که می توان گفت که ایشان اعلم از همه بودند ، ما آیت الله خوئی و گلپایگانی را هم داشته ایم .چون ما سالیان سال مراجع تقلیدی داشته ایم که در همه باب ها نخبه بودند و فقط به آنها مراجعه می کردیم . اگر در این سالیان ما چنین نخبه هایی نداشتیم و مجتهدی داشتیم که در باب عبادات بیشتر کار کرده بود و در آنجا اعلم بود ، حتما به آنها مراجعه می کردیم . استنباط دو مدل است . البته مشترکاتی دارد . آنقدرکه در بحث عبادات از روایات استفاده می شود در حقوق تجارت و معامله از آنها استفاده نمی شود و بیشتر از قواعد استفاده می شود . اگر نخبه ای که همه اینها را جمع کرده باشد ، در زمانی وجود نداشته باشد ، در هر بابی می توانیم به اعلم آن رجوع کنیم . البته اینکه گروهی با هم بصورت شورا بنشینند قابل تصور است ولی مشکلاتی دارد .
طبیعت اجتهاد جوری است که قرار است در همه ی مسائل به نظر واحد برسد. اگر در فقه همه یک نظر داشته باشند دیگر اجتهادی در کار نیست یعنی همه مقلد یکدیگر می شوند . یعنی آقای الف چه گفته ، آقای ب هم همان را بگوید .پس آقای ب مقلد آقای الف می شود و آزادی و حریت در اجتهاد از بین می رود . همیشه باید درعلوم اختلاف آراء باشد . با اینکه باید در علوم تجربی اختلاف خیلی کم باشد ولی می بینیم اختلاف وجود دارد و گاهی پزشکی نظر پزشک دیگر را رد می کند .
آیا شما انتظار دارید که نظر همه ی تاریخ نویسان ها یکی باشد ؟ در ضمن اجتهاد علمی است که ابزار تجربی ندارد . ممکن است که یک منبع در دسترس همه باشد ولی تحلیل ها متفاوت است . اینکه چرا در فتواها اختلاف هست دلایلی دارد. یکی از دلایل آن این است که مجتهدین طبق آیات و روایات حکم می دهند . ما پانصد آیه در مورد احکام داریم و بسیاری از احکام از روایات است که راویان آن همه باید موثق و راستگو باشند و از همدیگر نقل کنند تا به امام معصوم برسد . ما در اصول کافی دوهزار روایت از محمد بن سنان داریم ، هشت صد روایت از سهل بن زیاد داریم . پس دو هزار روایت بدست شما می آید که می توانید از روی آنها فتوا بدهید . اگر شما نتوانید وثاقت محمد بن سنان را در تاریخ ثابت کنید ، دو هزار حدیث از دست شما گرفته می شود. بعد یک بحث مفصل رجالی در تاریخ پیش می آید که آیا محمدبن سنان موثق بوده یا خیر ، این آنقدر بحث دارد که ما یکبار شش ماه روی محمدبن سنان کار کردیم که او یکی از هزاران راوی است. این علم رجال است که در استخراج احکام موثر است . بنظر ما محمد بن سنان ثقه بود . خیلی از احکام روایاتی را نقل کرده اند که در سندش محمدبن سنان است . فرض کنید اگر آیت الله خوئی محمدبن سنان را قبول نداشته باشد ، پس دو هزا حدیث را کنار می گذارد . اگر امام خمینی محمدبن سنان را قبول داشته باشد دو هزار روایت بدستش می آید . پس این باعث اختلاف در فتواها می شود .


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.