پرسش :
آیا دین با سیاست محدودیت دارد یا ندارد؟ به تعبیر دیگر آیا همیشه دین بر سیاست سایه افکنده و بالعکس یا خیر؟
پاسخ :
دین و سیاست هر دو مفاهیم سیالی هستند یعنی تمانم کنشها و واکنشهای فردی و اجتماعی انسان در زندگی روزمره هم رنگ دینی و هم رنگ سیاسی دارد. بنابراین به معنای وسیع، هر انسان معتقدی به یک دین در زندگی روزمره از هنگامی که از خواب برمیخیزد تا شب که برای خواب به بستر میرود، از تعالیم دینی تاثیر میپذیرد و هر انسان زندگی کننده در یک جامعه خواسته یا ناخواسته با معادلات قدرت در جامعه که تعریف علم سیاست است، دست به گریبان است. به این معنای وسیع بله همهی انسانها هم یک کارکرد سیاسی و هم یک کارکرد دینی در جامعه دارند و هر تصمیمی که بخواهیم بگیریم هر دوی این عوامل را مدنظر قرار خواهیم داد. از طرفی اگر مقصود ساختار سیاسی دولت و ساختار رسمی دین است یعنی دین تا کجا در ساختار سیاسی جامعه به جلو میرود به تعبیر دیگر مردم در انتخابات حقی نداشته باشند و همه مسائل را دین ارائه کند،خیر به هیچ عنوان اینطور نیست. انسانها میتواند در ساختار سیاست مشارکت داشته باشند. آن چیزی که در نهایت حاصل می شود یک حکومت اسلامی خواهد بود.
سیاست ایجاب میکند که انسان دروغ بگوید ولی دین با این موضوع منافات دارد. آیا میتوان این را قبول کرد که میتوان در سیاست دروغ گفت؟
سیاست دو معنا دارد، در یک معنا،مدیریت جامعه تعبیر میکنیم که مدیریت جامعه الزاماً نباید دروغ بگوید این به نوعی اشتباه برداشت است. در یک معنای دیگر، سیاست بازی معنای منفی دارد یعنی به طور مثال بیان میشود فردی سیاست بازی، تزویر، نفاق میکند که در این صورت معنای منفی است و نباید این دو را با هم یکی کرد.
دین و سیاست هر دو مفاهیم سیالی هستند یعنی تمانم کنشها و واکنشهای فردی و اجتماعی انسان در زندگی روزمره هم رنگ دینی و هم رنگ سیاسی دارد. بنابراین به معنای وسیع، هر انسان معتقدی به یک دین در زندگی روزمره از هنگامی که از خواب برمیخیزد تا شب که برای خواب به بستر میرود، از تعالیم دینی تاثیر میپذیرد و هر انسان زندگی کننده در یک جامعه خواسته یا ناخواسته با معادلات قدرت در جامعه که تعریف علم سیاست است، دست به گریبان است. به این معنای وسیع بله همهی انسانها هم یک کارکرد سیاسی و هم یک کارکرد دینی در جامعه دارند و هر تصمیمی که بخواهیم بگیریم هر دوی این عوامل را مدنظر قرار خواهیم داد. از طرفی اگر مقصود ساختار سیاسی دولت و ساختار رسمی دین است یعنی دین تا کجا در ساختار سیاسی جامعه به جلو میرود به تعبیر دیگر مردم در انتخابات حقی نداشته باشند و همه مسائل را دین ارائه کند،خیر به هیچ عنوان اینطور نیست. انسانها میتواند در ساختار سیاست مشارکت داشته باشند. آن چیزی که در نهایت حاصل می شود یک حکومت اسلامی خواهد بود.
سیاست ایجاب میکند که انسان دروغ بگوید ولی دین با این موضوع منافات دارد. آیا میتوان این را قبول کرد که میتوان در سیاست دروغ گفت؟
سیاست دو معنا دارد، در یک معنا،مدیریت جامعه تعبیر میکنیم که مدیریت جامعه الزاماً نباید دروغ بگوید این به نوعی اشتباه برداشت است. در یک معنای دیگر، سیاست بازی معنای منفی دارد یعنی به طور مثال بیان میشود فردی سیاست بازی، تزویر، نفاق میکند که در این صورت معنای منفی است و نباید این دو را با هم یکی کرد.