پرسش :
مگر نه این که با ارزش ترین اعمال خدمت به مردم است! پس اگر کسى به دیگران خدمت بکند مثل کسانى که با اختراعات خود به مردم خدمت مى کنند دیگر چه نیازى به نماز دارد!؟
پاسخ :
بدیهى است ریشه و عامل خدمات، ارزنده تر از یک خدمت است زیرا کسى که انگیزه خدمت را در درون خود بارور کند، خدمات فراوانى را از خود بروز خواهد داد و یکى از مهم ترین آثار نماز آن است که ریشه پاکى ها و انگیزه ساز خدمات است. علاوه بر این که نباید فراموش کرد که بالاتر از خدمت به مردم خدمت به خالق و پروردگار عالمیان در روى زمین مى باشد و نماز خدمت به خداوند متعال است که هیچ چیز جایگزین آن نمى شود.
امام صادق علیه السلام فرموده اند: «إِنَّ طَاعَةَ اللَّهِ خِدْمَتُهُ فِى الْأَرْضِ فَلَیسَ شَى ءٌ مِنْ خِدْمَتِهِ تَعْدِلُ الصَّلاَة»1؛ «پیروى و اطاعت از پروردگار خدمت کردن به او در زمین است و هیچ چیز در خدمت به پروردگار معادل نماز نیست».
دستورات دین مقدس اسلام هر کدام در جاى خود خوب و مناسب است و هر کدام اثر و نورانیت و کمال بخشى خاص خود را دارد. همان گونه که سیرى جاى تشنگى را نمى گیرد و سیرابى جایگزین گرسنگى نمى شود، در تعالیم اسلام نیز خدمت به خلق جاى نماز را نمى گیرد و نماز جایگزین خدمت به مردم نمى شود.
البته در مورد نمازهاى مستحبّى مى توان گفت که اگر با خدمت به مردم تعارض داشته باشد، در این صورت خدمت به خلق، تقدم دارد.
نکته مهم این است که معمولاً همین تعارض و تقابل میان نماز مستحبّى و خدمت به خلق موردى و مختص موارد خاصى است و این گونه نیست که من همیشه نماز مستحبّى و نافله را به خاطر خدمت به مردم ترک کنم چون این خود از دام شیطان براى محروم کردن بندگان مؤمن از فیض نماز مستحبّى است.
در پایان خوب است این نکته را نیز یادآور شویم که خدمت به خلق دامنه وسیعى دارد و اگر چه به طور قطع هرگونه خدمت به خلق خدا هر چند به ظاهر ناچیز باشد موجب پاداش و ثواب است، چنان که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرموده اند: «من رفع حجراً عن الطریق کتبت له حسنة»2؛ «هر کس سنگى را از راه مردم بردارد براى آن حسنه و ثوابى نوشته مى شود».
اما اگر این خدمت از راه تعلیم و هدایت دیگران باشد، ارزش فوق العاده اى دارد؛ پیامبر اکرم به امام على علیه السلام فرمود: «لَأَنْ یهْدِى اللَّهُ عَلَى یدَیکَ عَبْداً مِنْ عِبَادِ اللَّهِ خَیرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیهِ الشَّمْسُ مِنْ مَشَارِقِهَا إِلَى مَغَارِبِهَا»3؛ «اگر خداوند به دست تو کسى را هدایت کند براى تو از همه چیز که خورشید بر آن طلوع و غروب کند بهتر است».
و یا در خصوص خدمت به مردم در مسیر علم آموزى، امام صادق علیه السلام فرموده اند: «مَنْ عَلَّمَ خَیراً فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِه»4؛ «کسى که به دیگرى چیزى بیاموزد براى او مثل پاداش آن که به آن علم عمل مى کند پاداش هست».
پی نوشت:
1. بحارالأنوار، ج 14، ص 185.
2. نهج الفصاحة، مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلى الله علیه و آله، ص769 شماره 3018.
3. بحارالأنوار، ج1، ص 216.
4. الکافى، ج1، ص 35.
منبع: www.porseman.org
بدیهى است ریشه و عامل خدمات، ارزنده تر از یک خدمت است زیرا کسى که انگیزه خدمت را در درون خود بارور کند، خدمات فراوانى را از خود بروز خواهد داد و یکى از مهم ترین آثار نماز آن است که ریشه پاکى ها و انگیزه ساز خدمات است. علاوه بر این که نباید فراموش کرد که بالاتر از خدمت به مردم خدمت به خالق و پروردگار عالمیان در روى زمین مى باشد و نماز خدمت به خداوند متعال است که هیچ چیز جایگزین آن نمى شود.
امام صادق علیه السلام فرموده اند: «إِنَّ طَاعَةَ اللَّهِ خِدْمَتُهُ فِى الْأَرْضِ فَلَیسَ شَى ءٌ مِنْ خِدْمَتِهِ تَعْدِلُ الصَّلاَة»1؛ «پیروى و اطاعت از پروردگار خدمت کردن به او در زمین است و هیچ چیز در خدمت به پروردگار معادل نماز نیست».
دستورات دین مقدس اسلام هر کدام در جاى خود خوب و مناسب است و هر کدام اثر و نورانیت و کمال بخشى خاص خود را دارد. همان گونه که سیرى جاى تشنگى را نمى گیرد و سیرابى جایگزین گرسنگى نمى شود، در تعالیم اسلام نیز خدمت به خلق جاى نماز را نمى گیرد و نماز جایگزین خدمت به مردم نمى شود.
البته در مورد نمازهاى مستحبّى مى توان گفت که اگر با خدمت به مردم تعارض داشته باشد، در این صورت خدمت به خلق، تقدم دارد.
نکته مهم این است که معمولاً همین تعارض و تقابل میان نماز مستحبّى و خدمت به خلق موردى و مختص موارد خاصى است و این گونه نیست که من همیشه نماز مستحبّى و نافله را به خاطر خدمت به مردم ترک کنم چون این خود از دام شیطان براى محروم کردن بندگان مؤمن از فیض نماز مستحبّى است.
در پایان خوب است این نکته را نیز یادآور شویم که خدمت به خلق دامنه وسیعى دارد و اگر چه به طور قطع هرگونه خدمت به خلق خدا هر چند به ظاهر ناچیز باشد موجب پاداش و ثواب است، چنان که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرموده اند: «من رفع حجراً عن الطریق کتبت له حسنة»2؛ «هر کس سنگى را از راه مردم بردارد براى آن حسنه و ثوابى نوشته مى شود».
اما اگر این خدمت از راه تعلیم و هدایت دیگران باشد، ارزش فوق العاده اى دارد؛ پیامبر اکرم به امام على علیه السلام فرمود: «لَأَنْ یهْدِى اللَّهُ عَلَى یدَیکَ عَبْداً مِنْ عِبَادِ اللَّهِ خَیرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیهِ الشَّمْسُ مِنْ مَشَارِقِهَا إِلَى مَغَارِبِهَا»3؛ «اگر خداوند به دست تو کسى را هدایت کند براى تو از همه چیز که خورشید بر آن طلوع و غروب کند بهتر است».
و یا در خصوص خدمت به مردم در مسیر علم آموزى، امام صادق علیه السلام فرموده اند: «مَنْ عَلَّمَ خَیراً فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِه»4؛ «کسى که به دیگرى چیزى بیاموزد براى او مثل پاداش آن که به آن علم عمل مى کند پاداش هست».
پی نوشت:
1. بحارالأنوار، ج 14، ص 185.
2. نهج الفصاحة، مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلى الله علیه و آله، ص769 شماره 3018.
3. بحارالأنوار، ج1، ص 216.
4. الکافى، ج1، ص 35.
منبع: www.porseman.org