سه‌شنبه، 30 مهر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

چرا در اذان اهل سنّت «حى على خیرالعمل» وجود ندارد؟ اذان زمان پیامبر صلى الله علیه و آله چگونه بوده است؟


پاسخ :
براساس آنچه که از روایات اهل بیت پیامبر صلى الله علیه و آله وارده شده معلوم مى شود «حى على خیرالعمل» جزو اذان بوده و در عهد پیامبراکرم صلى الله علیه و آله و تا عهد ابى بکر و قسمتى از عهد عمر در اذان گفته مى شد بعداً عمر دستور داد آن را از اذان و اقامه حذف کنند.
در روایتى از ابن عباس سؤال کردند: به چه علّت «حى على خیرالعمل»، از اذان حذف شده است؟ جواب داد: «عمر مى خواست مردم با تکیه کردن بر نماز جهاد را ترک نکنند و به این جهت آن را از اذان حذف کرد».1
در روایت دیگرى فردى به نام محمّدبن ابى عمیر همین سؤال را از حضرت رضا علیه السلام پرسید؛ حضرت فرمودند: علّت ظاهرش را جویا هستى یا از علّت باطنى آن سؤال مى کنى؟
محمّدبن ابى عمیر مى گوید: عرض کردم از هر دو مى پرسم.
حضرت فرمودند: اما علّت ظاهرش، آن است که مردم جهاد را به خاطر نماز ترک نکنند و اما علّت باطنى آن، خیرالعمل ولایت است لذا کسى که امر به ترک «حى على خیرالعمل» از اذان نمود قصدش این بود که بر ولایت تحریص و تحریکى نباشد.2
حذف این فراز از اذان در حالى صورت گرفت که مسلمانان در زمان پیامبر صلى الله علیه و آله به هر دو فریضه «نماز» و «جهاد» اهمیت مى دادند و هیچ کدام مانع دیگرى نمى شد. علاوه بر این کسانى که این فراز از اذان را حذف نموده اند باید به این سؤال پاسخ دهند که مگر پیامبر صلى الله علیه و آله نمى دانستند خیرالعمل نماز است یا جهاد تا این فراز را در اذان ذکر ننمایند ولى بعدا دیگران پى به این مسئله برده و آن را از اذان حذف کردند؟
بنا بر آنچه گفته شد، در اذان اهل سنّت متأسّفانه بخشى از اذان حذف شده است و بخش دیگرى با عنوان «الصلوة خیر من النوم» اضافه شده است و اما درباره اذان رایج در میان شیعیان، در ادامه شهادت به نبوّت و رسالت پیامبر صلى الله علیه و آله، شهادت بر ولایت و امامت نیز به عنوان مستحبّ گفته مى شود و بنا بر اتّفاق همه مراجع بزرگوار تقلید شیعه، جزء اذان نیست علاوه بر این که شیعه دلایلى در دست دارد که نشان مى دهد، اقرار به ولایت على علیه السلام در اذان و اقامه، از زمان رسول خدا صلى الله علیه و آله در میان اصحاب موجود بوده و پیامبر خدا صلى الله علیه و آله نیز آن را تأیید نموده اند.
سلمان فارسى بعد از حجه الوداع، در اذان و اقامه بعد از گواهى به یکتایى خدا و رسالت پیامبر صلى الله علیه و آله به ولایت امیرمؤمنان على علیه السلام شهادت مى داد. یکى از اصحاب به محضر رسول خدا صلى الله علیه و آله رسیده و عرض کرد: اى رسول خدا! امروز موضوعى را شنیدم که قبلاً نشنیده بودم. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: آن موضوع چیست؟ او عرض کرد: سلمان اذان مى گفت، شنیدم او بعد از گواهى به یکتایى خدا و رسالت پیامبرش، به ولایت على علیه السلام گواهى داد پیامبر فرمود: «سمعتم خیراً»؛ «چیز خوبى شنیده اید».
همچنین یکى از اصحاب نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آمده و عرض کرد: اى رسول خدا! ابوذر در اذان بعد از شهادت به رسالت پیامبر صلى الله علیه و آله به ولایت على شهادت مى دهد و مى گوید: «اشهد انّ علیّاً ولى اللّه». پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند: «کذلک أو نسیتم قولى فى غدیر خم من کنت مولاه فعلى مولاه؟ فمن نکث فانّما ینکث على نفسه»؛ «همین گونه است. مگر سخن مرا در غدیر خم فراموش کرده اید که گفتم هر کس من مولاى او هستم پس على علیه السلام مولاى او است؟ هر کس پیمان را بشکند قطعا به خودش آسیب رسانده است».3
در برخى از روایات نیز آمده است که هر کس «لا اله الا اللّه محمد رسول اللّه » مى گوید: «على امیرالمؤمنین» نیز بگوید4. این روایت دلالت بر استحباب شهادت به ولایت پس از شهادت به توحید و رسالت در همه مواضع دارد چه در اذان باشد چه در غیر اذان.
در هر صورت عبارت «حى على خیرالعمل» که در زمان رسول خدا صلى الله علیه و آله جزء اذان بوده به دستور خلیفه دوّم حذف شده است بدون این که دلیل قرآنى یا روایى براى آن اقامه نماید.
متکلّم معروف اشعرى به نام علاء الدین قوشجى (متوفاى879) مى گوید: عمر بن خطاب نسبت به سه چیز هشدار داد و گفت: «ثلاث کن على عهد رسول اللّه صلى الله علیه و آله و أنا محرمهن و معاقب علیهن؛ متعه النساء، و متعه الحج و حى على خیرالعمل فى الاذان»5؛ «سه چیز در عهد رسول خدا رسمیت داشت و من از آنها باز مى دارم، و تحریم مى کنم و مؤخذه مى نمایم: متعه زنان، متعه حج، گفتن حى على خیرالعمل در اذان».
پی نوشت:
1. علل الشرائع، ج2، ص 367.
2. علل الشرائع، ج2، ص 368.
3. سیّدعلى حسینى میلانى، محاضرات فى الاعتقادات، قم، مرکز الابحاث العقائدیه، 1421ه، اوّل، ج2، ص659.
4. احمدبن على طبرسى، الإحتجاج على أهل اللجاج، مشهد، مرتضى، 1403ق، اوّل، ج1، ص 158.
5. علاء الدین قوشجى، شرح تجرید، مقصد پنجم، بحث امامت، ص 386.
منبع: www.porseman.org


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.