پرسش :
مى گویند: نماز قضاى پدر، بر پسر بزرگ، واجب است؛ چرا باید گناه و تکلیف پدر را پسر بزرگ بر دوش بکشد؟ چرا فقط پدر، اما مادر مطرح نشده آیا این تبعیض نیست و تحقیر مقام زن و مادر نیست؟!
پاسخ :
در ابتدا توجّه شما را به حکم شرعى در این باره جلب مى کنیم:
همه مراجع: نماز قضاى پدر تنها بر عهده پسر بزرگ خانواده (بعد از فوت پدر) است. امّا اگر کس دیگرى هم بجا آورد، اشکال ندارد و رفع تکلیف از پسر مى شود. پسر بزرگ نیز مى تواند کسى را براى خواندن نماز پدر اجیر کند. اگر پدر وصیت کند که از ثلث مالش براى قضاى نماز او اجیر بگیرند، پس از خواندن اجیر، قضاى نماز از عهده پسر بزرگ ساقط مى شود.1
این نکته نیز قابل ذکر است که برخى فقها مى گویند: وجوب قضاى نماز بر پسر بزرگ تر فقط در صورتى است که پدر به خاطر مرض و سفر، نتوانسته نماز و روزه اش را انجام دهد نه این که به خاطر نافرمانى و یا از روى بى مبالاتى آنها را ترک کرده باشد؛ بنابراین، پدر که از روى بى مبالاتى، نمازش را ترک کرده، در روز قیامت، مؤخذه و عذاب مى شود و او نیز مانند بقیّه مردم، در برابر اعمال خود، مسئول مى باشد.
البته همان طور که انجام خیرات و صدقه دادن به نیت والدین، در حق آنها مؤثر است، اداى نماز و روزه قضا نیز از باب فضل الهى، بى تأثیر در وضع آنها در برزخ و قیامت نیست؛ اما این که چرا خداوند این تکلیف را بر دوش پسر گذاشته، علّت ها و حکمت هاى گوناگونى مى تواند داشته باشد که به تعدادى از آنها اشاره مى کنیم:
1. یکى از علل وجوب قضاى روزه و نماز پدر بر پسر بزرگ تر این است که به طور معمول پسر بزرگ تر بیشترین بهره را از لطف و حضور پدر مى برد چرا که از نظر سنّى زمان بیشترى از نعمت وجودى پدر بهره مند بوده است و از نظر محوریت در کارها و امور نیز بیشتر از خواهر و برادران کوچک تر از خود مدّ نظر قرار مى گیرد. علاوه بر این که در مقابل این تکلیف، پسر بزرگ تر اموال اختصاصى پدر، مثل انگشتر، اسلحه، عصا را مالک مى شود که در فقه اسلامى از آنها به «حبوه» تعبیر شده است و این حکم، امروزه نیز جریان دارد؛ البته ثوابى که از ناحیه انجام آن نمازها و روزه ها به وى مى رسد، بسیار زیادتر از آن است که با ارزش آن ارث مازاد، مقایسه گردد.
2. به جهت فرهنگ سازى مدیریت پسر بزرگ تر نسبت به خانواده؛ وقتى خداوند مى خواهد مدیریت شخصى را جا بیندازد و فرهنگ سازى کند، تکلیف بیشترى نیز بر دوشش مى گذارد؛ تا مدیریت او، توجیه پذیر باشد. پررنگ کردن مدیریت پسر بزرگ بعد از فوت والدین، مسئله مهم و حائز اهمیتى است.
البته پسر بزرگ تر مى تواند از ثلث میراث، قبل از تقسیم آن، هزینه خواندن نماز و اداى روزه را جدا کند و شخص دیگرى را براى انجام آن، اجیر نماید و یا اگر فرزندان با یکدیگر همکارى کنند و هر کدام مقدارى از این وظیفه را انجام دهند تکلیف از پسر بزرگ تر ساقط مى شود.
و اما درباره نماز قضاى مادر، توجّه شما را به حکم شرعى در این باره جلب مى کنیم:
مقام معظم رهبرى: قضاى نماز و روزه هاى فوت شده مادر بر پسر ارشد واجب است.2
آیات عظام سیستانى و وحید: قضاى نماز و روزه هاى فوت شده مادر بر پسر ارشد خانواده واجب نیست.3
آیات عظام صافى و نورى همدانى: بنابر احتیاط واجب، قضاى نماز و روزه مادر را واجب مى دانند.4
آیت اللّه مکارم: اگر از روى نافرمانى نبوده و توانایى بر قضا داشته، بر پسر بزرگ تر واجب است آنها را بجا آورد؛ ولى اگر از روى نافرمانى بوده، واجب نیست.5
در پایان گفتنى است؛ در خصوص چگونگى احکام الهى خوب است با واقع بینى و بدون پیش فرض نگاه تحقیرآمیز به مرد یا زن، موضوع را مورد بررسى قرار دهیم. زیرا مرد و زن هر دو آفریده خداوندند و هر کدام نقش مهمى را در این نظام هستى و به دنبال آن زندگى فردى، خانوادگى و اجتماعى ایفا مى کنند. بنابراین دلیلى ندارد به جهت نظر برخى مراجع تقلید مبنى بر این که نماز قضاى مادر بر پسر بزرگ تر واجب نیست، نتیجه گیرى کنیم که از سوى خداوند به شخصیت زن توهین شده، بلکه این تفاوت میان پدر و مادر چه بسا براساس یک واقع بینى شکل گرفته است. به طورى که همان گونه که پسربزرگ تر برخى از اموال اختصاصى پدر به او مى رسد و دلایل متعدّد روان شناختى و اجتماعى دیگر جایگاه خاص را براى جایگزینى پسر بزرگ تر به جاى پدر ایجاد کرده است این وظیفه نیز الزامى شده است.
اما براى نماز قضاى مادر این ویژگى نیست بلکه وظیفه اخلاقى همه فرزندان است که این مسئولیت را بر عهده بگیرند.
پی نوشت:
1. توضیح المسائل مراجع، م 1394 و 1390 ؛ آیه اللّه نورى، توضیح المسائل، م 1393 - 1390؛ آیه اللّه وحید، توضیح المسائل، م 1402 - 1398؛ آیه اللّه خامنه اى، دفتر.
2. اجوبة الاستفتاءآت، س 542.
3. توضیح المسائل مراجع، م 1390، 1712؛ آیه اللّه وحید، توضیح المسائل، م 1398، 1720.
4. توضیح المسائل مراجع، م 1712.
5. توضیح المسائل مراجع، م 1712، زمستان 1390.
منبع: www.porseman.org
در ابتدا توجّه شما را به حکم شرعى در این باره جلب مى کنیم:
همه مراجع: نماز قضاى پدر تنها بر عهده پسر بزرگ خانواده (بعد از فوت پدر) است. امّا اگر کس دیگرى هم بجا آورد، اشکال ندارد و رفع تکلیف از پسر مى شود. پسر بزرگ نیز مى تواند کسى را براى خواندن نماز پدر اجیر کند. اگر پدر وصیت کند که از ثلث مالش براى قضاى نماز او اجیر بگیرند، پس از خواندن اجیر، قضاى نماز از عهده پسر بزرگ ساقط مى شود.1
این نکته نیز قابل ذکر است که برخى فقها مى گویند: وجوب قضاى نماز بر پسر بزرگ تر فقط در صورتى است که پدر به خاطر مرض و سفر، نتوانسته نماز و روزه اش را انجام دهد نه این که به خاطر نافرمانى و یا از روى بى مبالاتى آنها را ترک کرده باشد؛ بنابراین، پدر که از روى بى مبالاتى، نمازش را ترک کرده، در روز قیامت، مؤخذه و عذاب مى شود و او نیز مانند بقیّه مردم، در برابر اعمال خود، مسئول مى باشد.
البته همان طور که انجام خیرات و صدقه دادن به نیت والدین، در حق آنها مؤثر است، اداى نماز و روزه قضا نیز از باب فضل الهى، بى تأثیر در وضع آنها در برزخ و قیامت نیست؛ اما این که چرا خداوند این تکلیف را بر دوش پسر گذاشته، علّت ها و حکمت هاى گوناگونى مى تواند داشته باشد که به تعدادى از آنها اشاره مى کنیم:
1. یکى از علل وجوب قضاى روزه و نماز پدر بر پسر بزرگ تر این است که به طور معمول پسر بزرگ تر بیشترین بهره را از لطف و حضور پدر مى برد چرا که از نظر سنّى زمان بیشترى از نعمت وجودى پدر بهره مند بوده است و از نظر محوریت در کارها و امور نیز بیشتر از خواهر و برادران کوچک تر از خود مدّ نظر قرار مى گیرد. علاوه بر این که در مقابل این تکلیف، پسر بزرگ تر اموال اختصاصى پدر، مثل انگشتر، اسلحه، عصا را مالک مى شود که در فقه اسلامى از آنها به «حبوه» تعبیر شده است و این حکم، امروزه نیز جریان دارد؛ البته ثوابى که از ناحیه انجام آن نمازها و روزه ها به وى مى رسد، بسیار زیادتر از آن است که با ارزش آن ارث مازاد، مقایسه گردد.
2. به جهت فرهنگ سازى مدیریت پسر بزرگ تر نسبت به خانواده؛ وقتى خداوند مى خواهد مدیریت شخصى را جا بیندازد و فرهنگ سازى کند، تکلیف بیشترى نیز بر دوشش مى گذارد؛ تا مدیریت او، توجیه پذیر باشد. پررنگ کردن مدیریت پسر بزرگ بعد از فوت والدین، مسئله مهم و حائز اهمیتى است.
البته پسر بزرگ تر مى تواند از ثلث میراث، قبل از تقسیم آن، هزینه خواندن نماز و اداى روزه را جدا کند و شخص دیگرى را براى انجام آن، اجیر نماید و یا اگر فرزندان با یکدیگر همکارى کنند و هر کدام مقدارى از این وظیفه را انجام دهند تکلیف از پسر بزرگ تر ساقط مى شود.
و اما درباره نماز قضاى مادر، توجّه شما را به حکم شرعى در این باره جلب مى کنیم:
مقام معظم رهبرى: قضاى نماز و روزه هاى فوت شده مادر بر پسر ارشد واجب است.2
آیات عظام سیستانى و وحید: قضاى نماز و روزه هاى فوت شده مادر بر پسر ارشد خانواده واجب نیست.3
آیات عظام صافى و نورى همدانى: بنابر احتیاط واجب، قضاى نماز و روزه مادر را واجب مى دانند.4
آیت اللّه مکارم: اگر از روى نافرمانى نبوده و توانایى بر قضا داشته، بر پسر بزرگ تر واجب است آنها را بجا آورد؛ ولى اگر از روى نافرمانى بوده، واجب نیست.5
در پایان گفتنى است؛ در خصوص چگونگى احکام الهى خوب است با واقع بینى و بدون پیش فرض نگاه تحقیرآمیز به مرد یا زن، موضوع را مورد بررسى قرار دهیم. زیرا مرد و زن هر دو آفریده خداوندند و هر کدام نقش مهمى را در این نظام هستى و به دنبال آن زندگى فردى، خانوادگى و اجتماعى ایفا مى کنند. بنابراین دلیلى ندارد به جهت نظر برخى مراجع تقلید مبنى بر این که نماز قضاى مادر بر پسر بزرگ تر واجب نیست، نتیجه گیرى کنیم که از سوى خداوند به شخصیت زن توهین شده، بلکه این تفاوت میان پدر و مادر چه بسا براساس یک واقع بینى شکل گرفته است. به طورى که همان گونه که پسربزرگ تر برخى از اموال اختصاصى پدر به او مى رسد و دلایل متعدّد روان شناختى و اجتماعى دیگر جایگاه خاص را براى جایگزینى پسر بزرگ تر به جاى پدر ایجاد کرده است این وظیفه نیز الزامى شده است.
اما براى نماز قضاى مادر این ویژگى نیست بلکه وظیفه اخلاقى همه فرزندان است که این مسئولیت را بر عهده بگیرند.
پی نوشت:
1. توضیح المسائل مراجع، م 1394 و 1390 ؛ آیه اللّه نورى، توضیح المسائل، م 1393 - 1390؛ آیه اللّه وحید، توضیح المسائل، م 1402 - 1398؛ آیه اللّه خامنه اى، دفتر.
2. اجوبة الاستفتاءآت، س 542.
3. توضیح المسائل مراجع، م 1390، 1712؛ آیه اللّه وحید، توضیح المسائل، م 1398، 1720.
4. توضیح المسائل مراجع، م 1712.
5. توضیح المسائل مراجع، م 1712، زمستان 1390.
منبع: www.porseman.org