شنبه، 11 آبان 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آیا همه انسان ها از نسل حضرت آدم علیه السلام هستند و انسان دیگرى قبل از او در زمین نبوده است؟ کشفیّات علمى خلاف آن را مى گوید.


پاسخ :
در پاسخ به این پرسش به نکاتى اشاره مى شود. خداوند در سوره نساء آیه یکم مى فرماید:
«الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً».
از ظاهر سیاق و بافت آیه بر مى آید، مراد از «نفس واحده» حضرت آدم علیه السلام و منظور از «زوجها» حضرت حوّا مى باشد که پدر و مادر نسل انسانند و ما نیز از آن نسل هستیم. از آیه شریفه نیز استفاده مى شود که نسل موجود از انسان تنها به آدم و همسرش باز مى گردد و جز این دو نفر، هیچ کس دیگرى در انتشار این نسل دخالت نداشته است1.
در تاریخ یهود بیان شده که عمر نوع بشر از روزى که در زمین آفریده شده تاکنون، بیش از هفت هزار سال نیست. لیکن دانشمندان زمین شناسى «ژئولوژى» بر این باورند که عمر نوع انسان بیش از میلیون ها سال است و بر این گفتار خود، از فسیل آثارى از انسان ها و نیز اسکلت هاى سنگ شده انسان هاى کهن، شواهد و دلایلى ذکر نموده اند که عمر هر یک از آنها بر اساس معیارهاى علمى این رشته بیش از پانصد هزار سال است.
امّا ادلّه اى که این کارشناسان بیان کرده اند، قانع کننده نیست؛ زیرا دلیلى نیست که بتواند اثبات کند این فسیل ها، بدن سنگ شده اجساد همین انسان هاى امروزى است؛ و نیز دلیلى وجود ندارد که بتواند این احتمال را رد نماید که این اسکلت هاى سنگ شده مربوط به یکى از ادوارى است که انسان هایى در زمین زندگى مى کرده اند، چون ممکن است چنین بوده باشد و دوره ما انسان ها پیوسته به دوره فسیل هاى نامبرده نباشد؛ بلکه انسان هایى قبل از آفرینش آدم ابوالبشر در زمین زندگى مى کرده و سپس منقرض شده اند، و این پیدایش انسان ها و انقراضشان تکرار شده باشد تا پس از چند دوره نوبت به نسل حاضر رسیده باشد2.
از برخى آیات قرآن ممکن است استفاده شود که پیش از آفرینش حضرت آدم ابوالبشر، انسان هایى دیگر در این زمین زندگى مى کرده اند؛ مانند آیه شریفه 30 سوره بقره که مى فرماید:
«وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ...»؛
«و زمانى که پروردگارت به فرشتگان فرمود: مى خواهم در زمین جانشینى قرار بدهم، گفتند: در زمین کسانى را مى گذارى که در آن فساد کنند و خون ها بریزند؟».
پرسش مهم این است که فرشتگان پیش از خلیفه شدن آدم علیه السلام در زمین، از کجا مى دانستند که او در زمین فساد نموده و خون ها مى ریزد؟
علاّمه طباطبایى در پاسخ مى فرمایند که فرشته ها مى دانستند انسان موجودى زمینى و مادّى است و مرکّب از غضب و شهوت است؛ از سوى دیگر جهان مادّه و دنیا، جهان تزاحم و اصطکاک است و اگر انسان ها بخواهند یک زندگى اجتماعى داشته باشند، منجر به درگیرى و خونریزى خواهد شد؛ از این رو این پرسش را مطرح کردند. ایشان در پاسخ به پرسش مذکور این احتمال را نیز بیان مى کنند که فرشتگان، دوره ها و افرادى پیش از آدم علیه السلام را دیده بودند و مى دیدند که آنها در زمین مرتکب فساد و خونریزى مى شوند؛ از این رو به خداوند گفتند: آیا در زمین انسانى مى آفرینى که فساد انجام دهد و خون ها مى ریزد؟3
در روایات متعدّدى از اهل بیت علیهم السلام آمده که پیش از دوره کنونى انسان، ادوار بسیارى از بشر در زمین زندگى مى کرده اند.
امام صادق علیه السلام در پاسخ به این پرسش که آیا خداوند بشرى غیر از انسان کنونى نیافریده؟ فرمودند: «بلى و اللّه لقد خلق اللّه تبارک و تعالى ألف ألف عالم و ألف ألف آدم و انت فى آخر تلک العوالم و اولئک الآدمیین»4؛ «آرى به خدا سوگند به طور قطع خداوند هزار هزار جهان و هزار هزار آدم (انسان) آفرید، در حالى که تو در آخرین این جهان ها و در جرگه آخرین آن آدم ها قرار دارى».
از امام باقر علیه السلام روایت شده که فرمودند: «خداى عزّ و جلّ از روزى که زمین را آفریده، هفت عالم را در آن خلق (و سپس منقرض کرده است) که هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبوده اند و خداى تعالى همه آنها را از پوسته روى زمین آفریده و نسلى را بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و براى هر یک عالمى بعد از عالم دیگر پدید آورد، تا در آخر، آدم ابوالبشر را بیافرید و ذریّه اش را از او منشعب ساخت»5. بنابراین از مجموعه شواهد تاریخى و متون دینى به دست مى آید که پیش از آفرینش حضرت آدم علیه السلام احتمال انسان ها و عوالم دیگرى نیز وجود دارد. امّا در هر صورت آدم و حوّا علیهماالسلام از ویژگى خاصى در آفرینش و عقل و اراده بهره مند شدند و سرسلسله انسان هاى کنونى هستند.
پی نوشت:
1. تفسیر المیزان، ج 4، ص 142.
2. همان، ج 4، صص 140-139.
3. تفسیر المیزان، ج 1، ص 119.
4. صدوق، الخصال، ج 2، ص 652، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1362.
5. بحارالأنوار، ج 54، صص 320-319.
منبع: www.porseman.org


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.