سه‌شنبه، 4 آذر 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

چرا به امام زمان علیه السلام، قائم آل محمد گفته می‌شود؟


پاسخ :
یونس بن عبدالرحمن از امام کاظم (ع) پرسید: آیا شما همان قائم به حق هستید؟ امام کاظم (ع) فرمودند: «آری، من قائم به حق هستم، اما آن قائم به حقی که زمین را از دشمنان خداپاک می کند و آن را پر از عدل و داد می کند، پس از آن که پر از ظلم و جور شده است، او پنجمین فرزند از اولاد من است که غیبتش طولانی خواهد شد».(۱)
عبدالعظیم حسنی به امام جواد (ع) گفت: من امیدوارم که تو همان قائم از اهل بیت باشی که زمین را پر از عدل و داد می کند، همان گونه که پر از جور و ستم شده است. آن حضرت در پاسخ او فرمود: «ای ابوالقاسم! هریک از ما قائم به امر خدا و هدایت کننده به سوی دین می باشد، اما آن قائمی که خداوند به وسیله او زمین را از اهل کفر پاک می گرداند، همان است که ولادتش بر مردم مخفی شده است و ازنظرها غایب خواهد شد».(۲)
باعنایت به این که تمام معصومین علیهم السلام دارای این صفت هستند، اما این لقب مخصوص امام زمان (ع) است و تقریباً در تمام احادیثی که نام ایشان را می برند، این لقب درباره وجود مقدّس امام زمان (ع) به کار رفته است. درشرح این لقب سخنانی گفته شده است که به جهت اختصار، به چند سخن بسنده می‌کنیم:

۱- قیام و حمایت از دین
امام حسین (ع) فرمود: «مرد عربی پس از مسلمان شدن، از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرسید: آیا پس از تو پیامبری هست؟ حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمو: نه، من خاتم پیامبران هستم، اما بدان که پس از من امامانی از نسل من خواهند بود که قائم به قسط می باشند و تعدادشان همان تعداد نقبای بنی اسرائیل می باشد.اولین نفر آنها علی بن ابی طالب است که امام و خلیفه پس از من و نُه نفر از صلب این است - و در همان حال دست به سینه ام گذارد- و قائم، نُهمین فرد از آنهاست که در آخرالزمان، برای دین قیام می کند، همان گونه که من در نخستین روز برای دین چنین کردم...»(۳)

۲- قیام به وسیله شمشیر
علقمه بن محمّد حضرمی می گوید: از امام صادق (ع) خواستم نام امامان را به من بگوید. آن حضرت (ع) فرمو: ازگذشتگان، علی بن ابی طالب، امام حسن، امام حسین، علی بن الحسین، محمّدبن علی، سپس خودم.
عرض کردم: یابن رسول الله! پس از شما کیست؟ فرمود: من به فرزندم، موسی وصیت کردم که او پس از من است.
عرض کردم : و پس از موسی چه کسی خواهد بود؟
فرمود: فرزند او علی است که رضا لقب گرفته است و پس از او فرزندش محمّد و پس از محمّد، فرزندش علی و پس ازعلی، فرزندش حسن و فرزند حسن، مهدی صلوات الله علیهم اجمعین.
سپس افزود: پدرم ازپدرش، ازجدّ خود، از علی (ع)،از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده است که: «قائم ما هر گاه خروج کند، سیصد و سیزده نفر به عدد رزمندگان جنگ بدر، گرد او جمع می شوند».
پس زمانی که ظهور او فرا می رسد، شمشیری در غلاف بوده و درمقابلش قرار دارد، فریاد برمی آورد: «قم یاولی الله فاقتل أعداءالله؛(۴) برخیز ای ولی خدا و دشمنان خدا را به قتل برسان!».

۳- قیام پس از مردن نام او
صقر بن ابی دلف می گوید: از ابوجعفر، امام جواد (ع) شنیدم که فرمود: «امام پس ازمن، فرزندم علی است، امر او امر من، گفتار او گفتار من و طاعت او طاعت من است. امام پس از او،فرزندش حسن است، امر او امر پدرش، گفتار او گفتار پدرش و طاعت او، طاعت پدرش می باشد».
سپس سکوت کرد. عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! چه کسی پس ازحسن، امام خواهد بود؟ امام جواد(ع) به شدت گریست، سپس فرمود: «پس ازحسن، فرزند او قائم به حق، امام منتظر است».
عرض کردم: یابن رسول الله! چرا به وی قائم گفته می شود؟ فرمود: «چون قیام می کند، پس از آن که نام وی مرده باشد و بیشترین معتقدان به امامتش مرتد شده باشند».(۵)
ابوحمزه ثمالی می گوید: به ابوجعفر محمّد بن علی، باقر(ع) گفتم: ای فرزند رسول خدا! مگر همه شما قائم به حق نیستید؟ فرمود: چرا.
گفتم: پس چرا حضرت مهدی (ع) قائم نامیده شده است؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «هنگامی که جدّم حسین (ع) به شهادت رسید، فرشتگان در درگاه خداوند به گریه و ضجّه و ناله افتادند و گفتند: خدایا! تو درباره کسی که برگزیده و فرزند برگزیده ات را به قتل رسانده است، سکوت می کنی؟ ندا رسید: ای فرشتگانم! آرام باشید! قسم به عزّت وجلالم! از آنها انتقام خواهم گرفت؛ اگر چه مدّتی از این جرم و جنایت گذشته باشد. سپس حجاب ها را نسبت به فرزندان امام حسین (ع) ازبرابرشان کنار زده فرشتگان با دیدن امامان از نسل امام حسین (ع) بسیار شاد و خرسند گشتند و درمیان آنها یک نفر ایستاده در حال نماز بود. ندا رسید من به وسیله این قائم از آنها انتقام می گیرم».(۶)
در روایات دیگر به تعبیرات دیگری برخورد می کنیم که تقریباً شبیه به یکدیگر می باشند، مثل قائم بأمرالله،(۷) قائم به قسط(۸ ، قائم به حق.(۹)

پی‌نوشت‌ها:
۱. کفایه الاثر ،ص ۲۶۵.
۲. همان ،ص ۲۷۸.
۳. کفایه الاثر ،ص ۳۳۸،۳۳۴،۱۷۳.
۴. کفایه الاثر،ص ۲۶۳.
۵. همان ،ص ۲۷۹.
۶. علل الشرائع ، ص ۱۶۰؛ ومعجم احادیث الامام المهدی،ص ۳۱۰.
۷. معجم احادیث الامام المهدی،ج۵،ص۲۲۲.
۸. کفایه الاثر،ص ۷۶.
۹. همان ،ص۱۴۵.
منبع: پورتال جامع مهدویت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.