امام صادق علیه السلام فرمودند:
اِنَّ بَنى اِسرائیلَ اَتَوا موسى علیه السلام، فَسَأَلوهُ اَنْ یسْاَلَ اللهَ عَزَّوَجَلَّ اَنْیمْطِرَ السَّماءَ عَلَیهِمْ اِذا اَرادوا، وَ یحْبِسَها اِذا اَرادوا، فَسَاَلَ اللهَ عَزَّوَجَلَّ ذلِكَ لَهُمْ. فَقالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ: ذلِكَ لَهُم یا موسى، فَاَخْبَرَهُم موسى فَحَرَثوا وَ لَمْ یتْرُكوا شَیئا اِلاّ زَرَعوهُ ثُمَّ اسْتَنْزَلُوا الْمَطَرَ عَلى اِرادَتِهِم، وَ حَبَسوهُ عَلى اِرادَتِهِم، فَصارَت زُروعُهُم كَاَنَّهَا الْجِبالُ وَ الآجامُ، ثُمَّ حَصَدوا وَ داسوا وَ ذَرّوا فَلَمْ یجِدوا شَیئا فَضَجّوااِلى موسى علیه السلام وَ قالوا: اِنَّما سَأَلناكَ اَنْ تَسْاَلَ اللهَ اَنْ یمْطِرَ السَّماءَ عَلَینا اِذا اَرَدْنا فَاَجابَنا، ثُمَّ صَیرَها عَلَینا ضَرَرا فَقالَ: یا رَبِّ اِنَّ بَنى اِسرائیلَ ضَجّوامِمّا صَنَعْتَ بِهِم، فَقالَ: وَ مِمَّ ذاكَ یا موسى؟ قالَ: سَاَلونى اَنْ اَسْاَلَكَ اَنْ تُمْطِرَالسَّماءَ اِذا اَرادوا وَ تَحبِسَها اِذا اَرادوا فَاَجَبْتَهُمْ ثُمَّ صَیرتَها عَلَیهِمْ ضَرَرا! فَقالَ: یا موسى، اَنَا كُنتُ المُقَدِّرَ لِبَنى اِسرائیلَ فَلَمْ یرضَوا بِتَقدیرى، فَاَجَبْتُهُم اِلى اِرادَتِهِمْ فَكانَ ما رَاَیتَ؛
بنى اسرائیل نزد موسى علیه السلام آمدند و از او خواستند كه از خداوند عزّوجلّ درخواست كند تا هرگاه آنان اراده كردند، آسمان برایشان ببارد و هرگاه آنان خواستند، آن را از باریدن باز دارد. موسى علیه السلام نیز خواسته آنان را از خداوند عزّوجلّ در خواست نمود. خداوند عزّوجلّ فرمود: «اى موسى! باشد پذیرفتم». موسى علیه السلام آنان را خبردار كرد. پس به كشت همه دانهها پرداختند و چیزى را فروگذار نكردند. سپس بر پایه خواستشان، بارش باران را درخواست نمودند و براساس درخواستشان از آن جلوگیرى كردند. در نتیجه، كشتزارهایشان چنان پُربار شد كه محصول آنها همانند كوهها و نیزارها گردید. سپس درو كردند و كوبیدند و باد دادند، امّا چیزى به دست نیاوردند. پس، نزد موسى علیه السلام فریاد و ناله سر دادند و گفتند: ما از تو در خواست كردیم كه از خدا بخواهى كه هرگاه ما خواستیم، آسمان بر ما ببارد. خدا خواسته ما را پذیرفت و سپس آن را بر ضرر ما گرداند! موسى علیه السلام گفت: پروردگارا! بنى اسرائیل، از كار تو به فریاد آمدند. خداوند فرمود: «اى موسى! براى چه؟» گفت: از من درخواست كردند كه از تو بخواهم هرگاه آنان خواستند، آسمان را ببارانى و هرگاه خواستند، آن را از بارش باز دارى. تو هم پذیرفتى، اما آن را به ضررشان گرداندى! خدا فرمود: «اى موسى! من براى بنى اسرائیل، تقدیر كرده بودم، ولى آنان به مقدرات من راضى نشدند. پس، خواستهشان را پذیرفتم و نتیجهاش این شد كه دیدى».
كافى، ج ۵، ص ۲۶۲، ح ۲