فضیلت ذکر، فکر و عبرت
امام علی علیه السلام فرمودند:
کُلُّ قَولٍ لَیسَ لِلهِ فیهِ ذَکرٌ فَلَغوٌ، وَ کُلُّ صَمتٍ لَیسَ فیهِ فِکرٌ فَسَهوٌ، وَ کُلُّ نَظَرٍ لَیسَ فیه اِعتِبارٌ فَلَهوٌ؛
هر سخنی که ذکر خدا در آن نباشد بیهوده است و هر سکوتی که در آن فکر کردن نباشد سهوست و هر نظری که در آن عبرت نباشد لهوست.
بحارالانوار، ج 74، ص 406
شرح حدیث:
شرح حدیث توسط حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی مدظلهالعالی:
امام علی علیه السلام ترسیم مهمّی از یک انسان مؤمن و آگاه کرده که مطابق آن انسان دارای سه حالت است: یا متکلّم است یا ساکت و یا ناظر به چیزهایی در خارج میکند؛ مؤمن در این سه حالت باید سه برنامه داشته باشد، اگر سخن میگوید، سخنی از خدا بگوید و ذکری از خدا در او باشد؛ اگر سکوت میکند، سکوتش آمیخته با تفکر باشد؛ و اگر نگاه میکند، نگاهش عبرت باشد. سخنی که خالی از ذکر باشد لغوست و سکوتی که خالی از فکر باشد سهوست و نظری که خالی از عبرت باشد لهوست. اگر بتوانیم این برنامه را در زندگی رعایت کنیم، زندگی ما عوض میشود، یعنی اگر سخن میگوییم یاد خدا باشد چرا که انگیزهی الهی در آن باشد؛ درس، کار و خرید و فروش ذکر خدا می شود، و سکوتهایی که میکنیم، دربارهی اولیاءالله، معاد و یا مسائلی که انگیزهی الهی دارد فکر کنیم در این صورت فکرمان هم خدایی میشود. نگاهمان هم اگر دارای انگیزهی الهی باشد ذکرالله است.
مهم این است که این قلب نمیرد و زنده باشد؛ زنده ماندن قلب هم به ذکر، فکر و عبرت میسّر میگردد.
در کتاب «سفینة البحار» مادّهی «وعظ» از «امالی صدوق» نقل میکند که: «روی أنّهُ کتَب هارونُالرَّشیدُ إلی أبی الحَسَنِ موسیبنِ جعفر علیه السلام: عِظنِی و أَوجِز، فکتَب إلیه: ما مِن شَیءٍ تَراهُ عَینُکَ إلّا وفیه مَوعِظَة؛ هارونالرشید برای موسیبن جعفر علیه السلام نامه نوشت که مرا موعظه کن. امام علیه السلام در جواب نوشت: آنچه چشمت میبیند موعظه است» یعنی تمام اتفاقاتی که در اطراف تو رخ میدهد دیدن آن برای تو موعظه است.
در دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان میخوانیم: «اللهُمَّ... وَاَذِقنی فیهِ حَلاوَةَ ذِکرِکَ؛ خدایا شیرینی ذکر و یاد خویش را به من بچشان».
از آنجا که عوامل غفلت در زندگی مادّی بسیار فراوان است و نیروها و وسوسههای شیاطین از هر طرف به سوی انسان حملهور میشود، برای مبارزهی با آن راهی جز ذکر کثیر نیست و ذکر زیاد یعنی توجّه به خدا با تمام وجود.
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِیرًا * وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِیلًا؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا را بسیار یاد کنید و صبح و شام او را تسبیح گویید.»(1)
باید در همه حال به یاد خدا بود. به هنگام عبادت، صحنههای گناه، به هنگام نعمت و به هنگام بلا و مصیبت. در حدیثی که در «صحیح ترمذی» و «مسند احمد» از ابوسعید خدری از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نقل شده است چنین میخوانیم: از آن حضرت پرسیدند: «أی العِبادِ أفضَلُ درجةً عِندَالله یومَ القِیامَةِ؛ کدام یک از بندگان در روز قیامت مقامشان از همه برتر است؟» فرمود: «الذاکِروناللهَ کثیراً؛ آنها که خدا را بسیار یاد میکنند». ابوسعید میگوید: عرض کردم: «یا رسولالله و مِنَ الغازی فی سَبیلِ الله؟، آیا چنین کسانی حتی از جنگجویان راه خدا مقام بالاتری دارند؟» فرمود: «لو ضَرَبَ بِسَیفِهِ فی الکُفّارِ وَالمُشرِکینَ حتّی ینکَسِرَ وَ یختَضِبَ دَماً، لکانَ الذّاکِرونَاللهِ أفضَلَ درَجةً مِنه؛ اگر با شمشیرش آنقدر بر پیکر کفّار و مشرکین بزند که شمشیرش بشکند و با خون رنگین شود، آنها که بسیار یاد خدا میکنند از او برترند».(2)
چرا که جهاد خالصانه نیز بدون ذکر کثیر خداوند ممکن نیست.
رسول اکرم صلّی الله علیه و آله میفرماید: «کُلّ أحَدٍ یموتُ عطشاناً إلّا ذاکِرالله؛ هر کسی هنگام مرگ تشنه جان میدهد مگر کسی که ذاکر خدا باشد».(3)
امام صادق علیه السلام میفرماید: «یموتُ المُؤمِنُ، بِکُلِّ مِیتَةٍ، یمُوتُ غَرَقاً، وَ یمُوتُ بِالهَدمِ، ویبتَلی بِالسَّبعِ، وَ یمُوتُ بِالصّاعِقَةِ، ولا یصِیب ذاکِرَالله؛ شخص مؤمن ممکن است با هر مرگی بمیرد، غرق شود و یا دچار حیوان درنده شود و یا صاعقه او را فرا بگیرد، امّا شخص ذاکر هرگز با اینگونه مرگها نمیمیرد».(4)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله میفرماید: زمانی که حضرت موسیبنعمران با خداوند مناجات میکرد عرض کرد: «یا رَبّ أبَعیدٌ أنتَ مِنّی فأُنادِیکَ أم قَریبٌ فأُناجِیکَ؟؛ آیا از من دوری تا با صدای بلند تو را بخوانم یا نزدیک هستی تا اینکه با تو نجوی کنم؟»
«فأوحی الله جلّ جلاله: أنا جَلِیسُ مَن ذَکَرَنی؛ خداوند میفرماید: من همنشین کسی هستم که مرا یاد میکند».(5)
یاد خدا برای روح انسان غذاست و تنها با یاد خداست که دلها آرام میگیرد: «أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ».(6)
و نتیجهی آرامش و اطمینان قلب همان است که در سورهی فجر آمده است: «یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلَى رَبِّكِ رَاضِیةً مَّرْضِیةً * فَادْخُلِی فِی عِبَادِی * وَادْخُلِی جَنَّتِی».(7)
برای ذکر خداوند حدّی نیست.
امام صادق علیه السلام میفرماید: «مَا مِن شَیءٍ إلّا وَلَهُ حَدٌّ ینتَهی إلَیهِ إلّا الذِّکرُ فَلَیسَ لَهُ حَدٌّ ینتَهی إلَیهِ؛ برای هر چیزی حدّی است که منتهی به آن میشود جز ذکر خدا که برای آن حدّی نیست» سپس افزود: خداوند فرایضی را واجب کرده و هر که آن را بجا آورد، همان حد و انتهای آن است؛ ماه رمضان را هر کس روزه بگیرد حدش انجام گردیده و حج نیز همینطور، جز ذکر خدا که خداوند به کم آن راضی نیست و برای آن حدّی قائل نشده، سپس به عنوان شاهد این آیه را خواند که «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِیرًا».(8)
و امام علیه السلام در توضیح این روایت میفرماید: پدرم امام باقر علیه السلام فراوان ذکر خدا میکرد، با او راه میرفتیم ذکر خدا میگفت، به هنگام غذا خوردن به ذکر خدا مشغول بود، هنگامی که با مردم سخن میگفت از ذکر خدا غافل نمیشد و ما را به ذکر خدا فرمان میداد، در پایان فرمود: خانهای که قرآن در آن تلاوت شود و ذکر خدا در آن گفته شود، برکتش زیاد خواهد شد و فرشتگان در آن حضور مییابند و شیطانها از آن فرار میکنند؛ برای اهل آسمان میدرخشد همانگونه که ستاره برای اهل زمین درخشان است، امّا خانهای که در آن تلاوت قرآن و ذکر خدا نیست، برکاتش کم و فرشتگان از آن فرار میکنند؛ و شیطانها در آن حضور دائم دارند.(9)
انواع ذکر:
1.ذکر لفظی: زبان به ذکر خدا مشغول باشد.
2. ذکر قلبی: باطن آدمی مشغول به ذکر باشد. ذکر قلبی میتواند با ذکر زبانی همراه باشد که در این صورت نورانیت مضاعف میشود.
3. ذکر عملی: عمل او به گونهای باشد که حکایت از شوق و محبّت به خداوند و تسلیم و اطاعت نسبت به دستورات او داشته باشد.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله میفرماید: «ذکر خدا باید در هر حال باشد و ذکر خدا، گفتن «سُبحانَ اللهِ وَالحَمدُللهِ و لاإلهَإلّا اللهُ وَ اللهُ أکبَر» نیست، بلکه وقتی یا چیزی که بر او حرام است روبرو گردد ازخدا بترسد و آن را ترک کند».(10)
اوقات ذکر خدا:
1.هنگام برخورد با دشمن.
2. هنگام کار و کوشش.
3. زمان خشم.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله میفرماید: «اَوحی اللهُ اِلی نَبِی مِن اَنبیائِهِ؛ ابنَ آدَم اُذکُرنی عِندَ غَضَبِکَ اَذکُرکَ عِندَ غَضَبی؛ خداوند به یکی از انبیائش فرمود: ای فرزند آدم مرا هنگام خشمت به یادآور، من تو را هنگام خشمم به یاد میآورم».(11)
4. در شادمانیها:
امام باقر علیه السلام میفرماید: «فیالتَّوراةِ مکتوبٌ: یا موسی اُذکُرنی فی خَلَواتِکَ وَ عِندَ سُرورِ لَذّاتِک اَذکُرکَ عِندَ غَفَلاتِکَ؛ در تورات نوشته شده ای موسی! در خلوتها مرا یاد کن و نیز در هنگام شادیهایت مرا یاد کن، تا من در هنگام لغزشهایت تو را به یاد آورم».(12)
موانع ذکر خدا:
1. اولاد و اموال
بسیاری از افراد برای بدست آوردن مال و مقام و شهوت، دست به هر کاری میزنند و حلال و حرام خدا را فراموش میکنند و نیز به سبب عشق به فرزندانشان، خدا را فراموش کرده و از یاد خدا غافل میشوند.
قرآن میفرماید: «(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن یفْعَلْ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند! و کسانی که چنین کنند، از زیانکارانند».(13)
2. شیطان
شیطان سوگند یاد کرده که فرزندان آدم علیه السلام را گمراه کرده و آنان را از راه خدا منحرف گرداند، به همین جهت خداوند خطر او را نیز گوشزد کرده، آنجا که میفرماید: «(إِنَّمَا یرِیدُ الشَّیطَانُ أَن یوقِعَ بَینَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِی الْخَمْرِ وَالْمَیسِرِ وَیصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللّهِ)؛ شیطان میخواهد به وسیلهی شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا باز دارد).(14)
3. ناشکرترین عضو
امام علی علیه السلام میفرماید: «لَیسَ فی الجَوارِحِ اَقَلُّ شَکراً مِنَ العَینِ، فلا تُعطوها سُؤلَها فَتَشغَلُکُم عَن ذِکرِاللهِ؛ در میان اعضا ناشکرتر از چشم نیست، به خواهشهای او تن ندهید که شما را از یاد خدا غافل میکند».(15)
نتایج دوری از یاد خدا:
1. سختی زندگی
قرآن در این زمینه میفرماید: «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنكًا؛ هر کس از یاد من رویگردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت».(16)
2. همراهی با شیطان
قرآن در این زمینه میفرماید:« وَمَن یعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیضْ لَهُ شَیطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ»؛ و هرکس از یاد خدا رویگردان شود، شیطان را به سراغ او میفرستیم پس هموارترین اوست».(17)
3. قساوت قلب
امام باقر علیه السلام میفرماید: «اِیاکَ وَالغَفلَة فَفیها تَکونُ قَساوَةُ القَلبِ؛ از غفلت برحذر باش که در آن قساوت قلب است».(18)
خداوند به حضرت موسی علیه السلام میفرماید: «لاتنسَنی عَلی کُلِّ حالٍ وَلا تَفرَح بِکَثرَةِ المالِ فَاِنّ نِسیانی یقسی القُلوبَ؛ ای موسی، مرا در هیچ حال فراموش نکن و به زیادی ثروت خود خوشحال مباش، زیرا فراموش کردن من قلبها را سخت میگرداند».(19)
4. خودفراموشی
قرآن در این زمینه میفرماید: «وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ؛ و همچون کسانی نباشید، که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خودفراموشی» گرفتار کرد».(20)
5. عدم قبول اعمال
امام علی علیه السلام میفرماید: «لا عَمَلَ لِغافِلٍ؛ عملی از غافل پذیرفته نمیشود».(21)
پینوشتها:
1. احزاب، آیهی 41 و 42.
2. تفسیر نمونه، ج 17، ص 351.
3. بحارالانوار، ج 81، ص 240؛ میزانالحکمه، ج 3، ص 413.
4. همان مدرک، ج 93، ص 162؛ میزانالحکمه، ج 3، ص 414.
5. همان مدرک، ج 93، ص 153؛ میزانالحکمه، ج 3، ص 415.
6. رعد، آیهی 28.
7. فجر، آیهی 27- 30 .
8. احزاب، آیهی 41.
9. اصول کافی، ج 2، کتاب الدعاء «باب ذکر الله عزوجل».
10. من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 358.
11. بحارالانوار، ج 75، ص 321.
12. همان مدرک، ج 13، ص 328.
13. منافقون، آیهی 9.
14. مائده، آیهی 91.
15. بحارالانوار، ج 77، ص 179.
16. طه، آیهی 124.
17. زخرف، آیهی 36.
18. مستدرک الوسائل، ج 12، ص 93.
19. بحارالانوار، ج 74، ص 34.
20. حشر، آیهی 19.
21. غررالحکم، شمارهی 5767.
منبع: گفتار معصومین علیهمالسلام، جلد اول (درس اخلاق حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبداللهزاده، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب علیهالسلام، چاپ سوم، 1391.
امام علی علیه السلام ترسیم مهمّی از یک انسان مؤمن و آگاه کرده که مطابق آن انسان دارای سه حالت است: یا متکلّم است یا ساکت و یا ناظر به چیزهایی در خارج میکند؛ مؤمن در این سه حالت باید سه برنامه داشته باشد، اگر سخن میگوید، سخنی از خدا بگوید و ذکری از خدا در او باشد؛ اگر سکوت میکند، سکوتش آمیخته با تفکر باشد؛ و اگر نگاه میکند، نگاهش عبرت باشد. سخنی که خالی از ذکر باشد لغوست و سکوتی که خالی از فکر باشد سهوست و نظری که خالی از عبرت باشد لهوست. اگر بتوانیم این برنامه را در زندگی رعایت کنیم، زندگی ما عوض میشود، یعنی اگر سخن میگوییم یاد خدا باشد چرا که انگیزهی الهی در آن باشد؛ درس، کار و خرید و فروش ذکر خدا می شود، و سکوتهایی که میکنیم، دربارهی اولیاءالله، معاد و یا مسائلی که انگیزهی الهی دارد فکر کنیم در این صورت فکرمان هم خدایی میشود. نگاهمان هم اگر دارای انگیزهی الهی باشد ذکرالله است.
مهم این است که این قلب نمیرد و زنده باشد؛ زنده ماندن قلب هم به ذکر، فکر و عبرت میسّر میگردد.
در کتاب «سفینة البحار» مادّهی «وعظ» از «امالی صدوق» نقل میکند که: «روی أنّهُ کتَب هارونُالرَّشیدُ إلی أبی الحَسَنِ موسیبنِ جعفر علیه السلام: عِظنِی و أَوجِز، فکتَب إلیه: ما مِن شَیءٍ تَراهُ عَینُکَ إلّا وفیه مَوعِظَة؛ هارونالرشید برای موسیبن جعفر علیه السلام نامه نوشت که مرا موعظه کن. امام علیه السلام در جواب نوشت: آنچه چشمت میبیند موعظه است» یعنی تمام اتفاقاتی که در اطراف تو رخ میدهد دیدن آن برای تو موعظه است.
در دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان میخوانیم: «اللهُمَّ... وَاَذِقنی فیهِ حَلاوَةَ ذِکرِکَ؛ خدایا شیرینی ذکر و یاد خویش را به من بچشان».
از آنجا که عوامل غفلت در زندگی مادّی بسیار فراوان است و نیروها و وسوسههای شیاطین از هر طرف به سوی انسان حملهور میشود، برای مبارزهی با آن راهی جز ذکر کثیر نیست و ذکر زیاد یعنی توجّه به خدا با تمام وجود.
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِیرًا * وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِیلًا؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا را بسیار یاد کنید و صبح و شام او را تسبیح گویید.»(1)
باید در همه حال به یاد خدا بود. به هنگام عبادت، صحنههای گناه، به هنگام نعمت و به هنگام بلا و مصیبت. در حدیثی که در «صحیح ترمذی» و «مسند احمد» از ابوسعید خدری از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نقل شده است چنین میخوانیم: از آن حضرت پرسیدند: «أی العِبادِ أفضَلُ درجةً عِندَالله یومَ القِیامَةِ؛ کدام یک از بندگان در روز قیامت مقامشان از همه برتر است؟» فرمود: «الذاکِروناللهَ کثیراً؛ آنها که خدا را بسیار یاد میکنند». ابوسعید میگوید: عرض کردم: «یا رسولالله و مِنَ الغازی فی سَبیلِ الله؟، آیا چنین کسانی حتی از جنگجویان راه خدا مقام بالاتری دارند؟» فرمود: «لو ضَرَبَ بِسَیفِهِ فی الکُفّارِ وَالمُشرِکینَ حتّی ینکَسِرَ وَ یختَضِبَ دَماً، لکانَ الذّاکِرونَاللهِ أفضَلَ درَجةً مِنه؛ اگر با شمشیرش آنقدر بر پیکر کفّار و مشرکین بزند که شمشیرش بشکند و با خون رنگین شود، آنها که بسیار یاد خدا میکنند از او برترند».(2)
چرا که جهاد خالصانه نیز بدون ذکر کثیر خداوند ممکن نیست.
رسول اکرم صلّی الله علیه و آله میفرماید: «کُلّ أحَدٍ یموتُ عطشاناً إلّا ذاکِرالله؛ هر کسی هنگام مرگ تشنه جان میدهد مگر کسی که ذاکر خدا باشد».(3)
امام صادق علیه السلام میفرماید: «یموتُ المُؤمِنُ، بِکُلِّ مِیتَةٍ، یمُوتُ غَرَقاً، وَ یمُوتُ بِالهَدمِ، ویبتَلی بِالسَّبعِ، وَ یمُوتُ بِالصّاعِقَةِ، ولا یصِیب ذاکِرَالله؛ شخص مؤمن ممکن است با هر مرگی بمیرد، غرق شود و یا دچار حیوان درنده شود و یا صاعقه او را فرا بگیرد، امّا شخص ذاکر هرگز با اینگونه مرگها نمیمیرد».(4)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله میفرماید: زمانی که حضرت موسیبنعمران با خداوند مناجات میکرد عرض کرد: «یا رَبّ أبَعیدٌ أنتَ مِنّی فأُنادِیکَ أم قَریبٌ فأُناجِیکَ؟؛ آیا از من دوری تا با صدای بلند تو را بخوانم یا نزدیک هستی تا اینکه با تو نجوی کنم؟»
«فأوحی الله جلّ جلاله: أنا جَلِیسُ مَن ذَکَرَنی؛ خداوند میفرماید: من همنشین کسی هستم که مرا یاد میکند».(5)
یاد خدا برای روح انسان غذاست و تنها با یاد خداست که دلها آرام میگیرد: «أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ».(6)
و نتیجهی آرامش و اطمینان قلب همان است که در سورهی فجر آمده است: «یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلَى رَبِّكِ رَاضِیةً مَّرْضِیةً * فَادْخُلِی فِی عِبَادِی * وَادْخُلِی جَنَّتِی».(7)
برای ذکر خداوند حدّی نیست.
امام صادق علیه السلام میفرماید: «مَا مِن شَیءٍ إلّا وَلَهُ حَدٌّ ینتَهی إلَیهِ إلّا الذِّکرُ فَلَیسَ لَهُ حَدٌّ ینتَهی إلَیهِ؛ برای هر چیزی حدّی است که منتهی به آن میشود جز ذکر خدا که برای آن حدّی نیست» سپس افزود: خداوند فرایضی را واجب کرده و هر که آن را بجا آورد، همان حد و انتهای آن است؛ ماه رمضان را هر کس روزه بگیرد حدش انجام گردیده و حج نیز همینطور، جز ذکر خدا که خداوند به کم آن راضی نیست و برای آن حدّی قائل نشده، سپس به عنوان شاهد این آیه را خواند که «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِیرًا».(8)
و امام علیه السلام در توضیح این روایت میفرماید: پدرم امام باقر علیه السلام فراوان ذکر خدا میکرد، با او راه میرفتیم ذکر خدا میگفت، به هنگام غذا خوردن به ذکر خدا مشغول بود، هنگامی که با مردم سخن میگفت از ذکر خدا غافل نمیشد و ما را به ذکر خدا فرمان میداد، در پایان فرمود: خانهای که قرآن در آن تلاوت شود و ذکر خدا در آن گفته شود، برکتش زیاد خواهد شد و فرشتگان در آن حضور مییابند و شیطانها از آن فرار میکنند؛ برای اهل آسمان میدرخشد همانگونه که ستاره برای اهل زمین درخشان است، امّا خانهای که در آن تلاوت قرآن و ذکر خدا نیست، برکاتش کم و فرشتگان از آن فرار میکنند؛ و شیطانها در آن حضور دائم دارند.(9)
انواع ذکر:
1.ذکر لفظی: زبان به ذکر خدا مشغول باشد.
2. ذکر قلبی: باطن آدمی مشغول به ذکر باشد. ذکر قلبی میتواند با ذکر زبانی همراه باشد که در این صورت نورانیت مضاعف میشود.
3. ذکر عملی: عمل او به گونهای باشد که حکایت از شوق و محبّت به خداوند و تسلیم و اطاعت نسبت به دستورات او داشته باشد.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله میفرماید: «ذکر خدا باید در هر حال باشد و ذکر خدا، گفتن «سُبحانَ اللهِ وَالحَمدُللهِ و لاإلهَإلّا اللهُ وَ اللهُ أکبَر» نیست، بلکه وقتی یا چیزی که بر او حرام است روبرو گردد ازخدا بترسد و آن را ترک کند».(10)
اوقات ذکر خدا:
1.هنگام برخورد با دشمن.
2. هنگام کار و کوشش.
3. زمان خشم.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله میفرماید: «اَوحی اللهُ اِلی نَبِی مِن اَنبیائِهِ؛ ابنَ آدَم اُذکُرنی عِندَ غَضَبِکَ اَذکُرکَ عِندَ غَضَبی؛ خداوند به یکی از انبیائش فرمود: ای فرزند آدم مرا هنگام خشمت به یادآور، من تو را هنگام خشمم به یاد میآورم».(11)
4. در شادمانیها:
امام باقر علیه السلام میفرماید: «فیالتَّوراةِ مکتوبٌ: یا موسی اُذکُرنی فی خَلَواتِکَ وَ عِندَ سُرورِ لَذّاتِک اَذکُرکَ عِندَ غَفَلاتِکَ؛ در تورات نوشته شده ای موسی! در خلوتها مرا یاد کن و نیز در هنگام شادیهایت مرا یاد کن، تا من در هنگام لغزشهایت تو را به یاد آورم».(12)
موانع ذکر خدا:
1. اولاد و اموال
بسیاری از افراد برای بدست آوردن مال و مقام و شهوت، دست به هر کاری میزنند و حلال و حرام خدا را فراموش میکنند و نیز به سبب عشق به فرزندانشان، خدا را فراموش کرده و از یاد خدا غافل میشوند.
قرآن میفرماید: «(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن یفْعَلْ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند! و کسانی که چنین کنند، از زیانکارانند».(13)
2. شیطان
شیطان سوگند یاد کرده که فرزندان آدم علیه السلام را گمراه کرده و آنان را از راه خدا منحرف گرداند، به همین جهت خداوند خطر او را نیز گوشزد کرده، آنجا که میفرماید: «(إِنَّمَا یرِیدُ الشَّیطَانُ أَن یوقِعَ بَینَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِی الْخَمْرِ وَالْمَیسِرِ وَیصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللّهِ)؛ شیطان میخواهد به وسیلهی شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا باز دارد).(14)
3. ناشکرترین عضو
امام علی علیه السلام میفرماید: «لَیسَ فی الجَوارِحِ اَقَلُّ شَکراً مِنَ العَینِ، فلا تُعطوها سُؤلَها فَتَشغَلُکُم عَن ذِکرِاللهِ؛ در میان اعضا ناشکرتر از چشم نیست، به خواهشهای او تن ندهید که شما را از یاد خدا غافل میکند».(15)
نتایج دوری از یاد خدا:
1. سختی زندگی
قرآن در این زمینه میفرماید: «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنكًا؛ هر کس از یاد من رویگردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت».(16)
2. همراهی با شیطان
قرآن در این زمینه میفرماید:« وَمَن یعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیضْ لَهُ شَیطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ»؛ و هرکس از یاد خدا رویگردان شود، شیطان را به سراغ او میفرستیم پس هموارترین اوست».(17)
3. قساوت قلب
امام باقر علیه السلام میفرماید: «اِیاکَ وَالغَفلَة فَفیها تَکونُ قَساوَةُ القَلبِ؛ از غفلت برحذر باش که در آن قساوت قلب است».(18)
خداوند به حضرت موسی علیه السلام میفرماید: «لاتنسَنی عَلی کُلِّ حالٍ وَلا تَفرَح بِکَثرَةِ المالِ فَاِنّ نِسیانی یقسی القُلوبَ؛ ای موسی، مرا در هیچ حال فراموش نکن و به زیادی ثروت خود خوشحال مباش، زیرا فراموش کردن من قلبها را سخت میگرداند».(19)
4. خودفراموشی
قرآن در این زمینه میفرماید: «وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ؛ و همچون کسانی نباشید، که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خودفراموشی» گرفتار کرد».(20)
5. عدم قبول اعمال
امام علی علیه السلام میفرماید: «لا عَمَلَ لِغافِلٍ؛ عملی از غافل پذیرفته نمیشود».(21)
پینوشتها:
1. احزاب، آیهی 41 و 42.
2. تفسیر نمونه، ج 17، ص 351.
3. بحارالانوار، ج 81، ص 240؛ میزانالحکمه، ج 3، ص 413.
4. همان مدرک، ج 93، ص 162؛ میزانالحکمه، ج 3، ص 414.
5. همان مدرک، ج 93، ص 153؛ میزانالحکمه، ج 3، ص 415.
6. رعد، آیهی 28.
7. فجر، آیهی 27- 30 .
8. احزاب، آیهی 41.
9. اصول کافی، ج 2، کتاب الدعاء «باب ذکر الله عزوجل».
10. من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 358.
11. بحارالانوار، ج 75، ص 321.
12. همان مدرک، ج 13، ص 328.
13. منافقون، آیهی 9.
14. مائده، آیهی 91.
15. بحارالانوار، ج 77، ص 179.
16. طه، آیهی 124.
17. زخرف، آیهی 36.
18. مستدرک الوسائل، ج 12، ص 93.
19. بحارالانوار، ج 74، ص 34.
20. حشر، آیهی 19.
21. غررالحکم، شمارهی 5767.
منبع: گفتار معصومین علیهمالسلام، جلد اول (درس اخلاق حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبداللهزاده، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب علیهالسلام، چاپ سوم، 1391.