پاکیزگی از اخلاق انبیاست
امام رضا علیه السلام فرمودند:
مِن أَخلاقِ الأنبیاءِ التَّنَظُّف؛
پاکیزه بودن از اخلاق انبیاست.
بحارالانوار، ج 78، ص 335 ؛ تحفالعقول، حکمت 4
شرح حدیث:
شرح حدیث توسط حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی مدظلهالعالی:
از جمله شرایطی که برای انبیا ذکر میکنند این است که صفاتی که باعث تنفّر است در آنها نباشد. ممکن است در میان آنها فردی نابینا باشد، مثل یعقوب علیه السلام که نابینا شد، امّا به بیماری تنفّرآمیز مبتلا نمیشوند، و این افسانهای که دربارهی حضرت ایوب علیه السلام نقل شده که بدنش کرم زد، دروغ است و ساختهی افراد خرافی است.
همچنین انبیا اخلاقی که مایهی تنفّر است را هم نباشد داشته باشند، به عنوان مثال نباید تندخو و خشن باشند، چون نقض غرض میشود، چرا که خداوند نبی را برای جلب مردم فرستاده است و اگرتندخو باشد مردم از او دوری میکنند.
همچنین انبیا از انحرافات اجتماعی که لکّهی ننگی به حساب میآید نیز باید دور باشند، چون موجب تنفّر میشود، به عنوان مثال اگر همسر پیغمبر از جادّهی عفّت انحراف داشته باشد باعث تنفّر میشود و مردم به او اعتماد نمیکنند، و امّا زن حضرت لوط علیه السلام و یا پسر حضرت نوح علیه السلام فقط انحراف اعتقادی و ایمانی داشتند. از اینجا میفهمیم که چرا پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله به عطریات و وسایل خوشبو اهمیت میداد، و مقید به نظافت بود، مسواک میزد، و زمانی که میخواست از خانه خارج شود، خود را در ظرف آب نگاه میکرد.
مطابق این حدیث امام علیه السلام یکی از اخلاق انبیا را نظافت معرّفی کرده که شامل نظافت ظاهری و باطنی میشود، یعنی آنها هم نظافت اخلاقی و هم نظافت ظاهری داشتند.
این یکی از اصول مشترک در زندگی همهی امامان معصوم علیها السلام بوده که علاوه بر آراستگی باطنی و روح و روان، ظاهری زیبا، پاکیزه و آراسته داشتهاند.
بعضی خیال میکنند همین مقدار که انسان ایمان محکم، و باطنی پاک داشته باشد کافی است، و ظاهر و شکل و قیافه، هرگونه باشد عیبی ندارد، چنین خیالی از نظر اسلام خیال باطل میباشد، بلکه به عکس بخشی از برنامهها و دستورهای اسلام مربوط به نظافت، زیبایی و آراستگی ظاهر، مثل قیافه و لباس و رنگ و بو است، برای روشن شدن این مطلب، لازم است به بررسی آن از جهت آیات، روایات و سیرهی بزرگان دین بپردازیم.
زیبایی و آراستگی ظاهر از دیدگاه قرآن
قرآن هیچگاه این حس را سرکوب و استفاده از آن را منع نکرده و با صراحت اعلام میکرد که زینتهایی که خدا داده در ابتدا و بالذات متعلّق به بندگان خوب و صالح خداست و دیگران ریزهخوار سفرهی مؤمنان هستند.
قرآن مجید میفرماید: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالْطَّیبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِی لِلَّذِینَ آمَنُواْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خَالِصَةً یوْمَ الْقِیامَةِ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیاتِ لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ؛ ای پیامبر بگو: چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟! بگو: اینها در زندگی دنیا متعلّق به آنهایی است که ایمان آوردهاند (اگر چه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند ولی) در قیامت به مؤمنان اختصاص خواهد داشت، این چنین آیات را برای کسانی که آگاهند شرح میدهیم».(1)
و میفرماید: «یا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ»؛ ای فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود بردارید».(2)
این جمله میتواند هم اشاره به «زینتهای جسمانی» باشد که شامل پوشیدن لباسهای مرتّب و پاک و تمیز، و شانه زدن موها، و به کار بردن عطر و مانند آن میشود، و هم شامل «زینتهای معنوی» یعنی خصایص انسانی و فضایل اخلاقی و پاکی نیت و اخلاص.(3)
مرحوم بحرانی در ذیل آیهی «خُذُواْ زِینَتَکُمْ...» نقل میکند: حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در موقع نماز بهترین لباسهای خود را میپوشید. هنگامی که از آن حضرت علّت را جویا شدند فرمود: «اِنَّ الله تَعالی جَمِیلٌ یحِبُّ الجَمالَ فَاَتَجَمَّلُ لِرَبّی وَ هُو یقولُ: «خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ» فَاَحَبَّ أن ألبَسَ أجوَدَ ثِیابی؛ خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد، به همین جهت من برای پروردگارم خود را آرایش میکنم که فرموده است زینتهای خود را در هنگام عبادت در بر گیرید. پس خداوند دوست میدارد که من بهترین لباسم را بپوشم».(4)
و باز مرحوم بحرانی نقل میکند که امام صادق علیه السلام لباس زیبایی پوشیده بود، عبّاد بنکثیر با حضرت برخورد کرد و لب به اعتراض گشود و گفت: تو از خاندان نبوّتی، پدرت (علی علیه السلام) این گونه لباس نمیپوشید، لباس او بسیار ساده بود. چرا چنین لباس زیبایی به تن کردهای؟ بهتر نبود لباس سادهتر و ارزانتری میپوشیدی؟
امام صادق علیه السلام فرمود: «وای بر تو ای عبّاد! چه کسی حرام کرده است زینتهایی را که خداوند برای بندگانش آفریده و روزیهای پاکیزه را؟ خداوند دوست دارد نعمتی را که به بندهای عطا کرده است آن را بیکم و کاست در برش ببیند (یعنی دوست دارد که بندهاش به طور کامل از آن بهره گیرد)».(5)
قرآن نیز میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُحَرِّمُواْ طَیبَاتِ مَا أَحَلَّ اللّهُ لَکُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ یحِبُّ الْمُعْتَدِینَ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید چیزهای پاکیزه را که خداوند برای شما حلال کرده برخود حرام نکنید، و ازحدّ تجاوز ننمایید، زیرا خداوند متجاوزان را دوست نمیدارد».(6)
در شأن نزول این آیه آمده: «روزی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله دربارهی رستاخیز و وضع مردم در آن دادگاه بزرگ الهی بیاناتی فرمود: این بیانات مردم را تکان داد و جمعی گریستند و به دنبال آن جمعی از یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تصمیم گرفتند پارهای از لذّتها و راحتیها را برخود تحریم کرده و به جای آن به عبادت بپردازند،... عثمان مظعون قسم یاد کرد که آمیزش جنسی را با همسر خویش ترک گوید و به عبادت بپردازد. روزی همسر عثمانبن مظعون که زن جوان و صاحب جمالی بود، نزد عایشه آمد، عایشه از وضع او متعجّب شد و گفت: چرا به خودت نمیرسی، و زینت نمیکنی؟! در پاسخ گفت: برای چه کسی زینت کنم؟ همسرم مدّتی است که مرا ترک گرفته و رهبانیت پیش گرفته است، این سخن به گوش پیامبر صلّی الله علیه و آله رسید و فرمان داد که همهی مسلمانان به مسجد آیند، هنگامی که مردم در مسجد اجتماع کردند، حضرت بالای منبر قرار گرفت و پس از حمد و ثنای پروردگار فرمود: چرا بعضی از شما چیزهای پاکیزه را برخود حرام کردهاید؟ من سنّت خود را برای شما بازگو میکنم، هرکس از آن روی گرداند از من نیست، من قسمتی از شب را میخوابم و با همسرانم آمیزش دارم و همهی روزها را روزه نمیگیرم...»(7)
در روایت اسلامی و گفتار امامان معصوم علیهم السلام از هر عاملی که موجب ناپاکی و کثیفی میشود نهی شده، و به هر امری که باعث پاکیزگی و بهداشت میگردد تأکید شده است. به عنوان نمونه چند روایت را ذکر میکنیم:
الف) علیبن جعفر علیه السلام میگوید: «عن أَخیه أبی الحسن علیه السلام: سألتُه عن قصّ الشاربِ، أمِنَ السُّنَّةِ؟ قال: نعم. و قال أمیرالمؤمنین علیه السلام: أخذُ الشاربِ من النظافَةِ، و هو مِن السَنَّة؛ از برادرم امام کاظم علیه السلام در مورد کوتاه نمودن شارب پرسیدم که آیا از سنّت است؟ فرمود: آری.(8) امیرمؤمنان علیه السلام هم فرمود: کوتاه کردن شارب از نظافت و از سنّت پاک اسلام است».(9)
از آنجا که شارب و سبیل بلند کمینگاه میکروب خواهد شد، و عملی بر خلاف بهداشت و نظافت است، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله برای فهماندن مطلب به مردم عصرش، به جای میکروب، از شیطان نام برده، چرا که شیطان در اصل به معنای هر موجود موذی است؛ و چنین فرمود: «لایطَوِّلَنَّ اَحَدُکُم شارِبَهُ، فَاِنَّ الشَّیطانَ یتَّخِذُهُ مَخابِیاً؛ قطعاً هیچ یک از شما سبیل خود را بلند نکند، زیرا اگر بلند کرد، شیطان آن را کمینگاه خود قرار میدهد».(10)
ب) امام باقر علیه السلام میفرماید: «ناخنها به این خاطر گرفته میشوند که آنها محل خوابگاه شیطان است».(11)
ج) رسول خدا صلّی الله علیه و آله دندان چه نفر از مسلمانان را زرد دید، به آنها فرمود: «چرا دندانهای شما زرد و کثیف است؟ چرا مسواک نمیزنید؟»(12)
د) امام کاظم علیه السلام فرمود: «اَلعِطرُ مِن سُنَنِ المُرسَلین؛ استفاده از عطر، از شیوههای رسولان خداست.»(13)
و نیز امام صادق علیه السلام فرمود: «کانَ رسولُ الله صلّی الله علیه و آله ینفِقُ فی الطِّیبِ اَکثَرَ مِمّا ینفِقُ فی الطَّعامِ؛ رسول خدا صلّی الله علیه و آله آنچه را که برای مصرف عطر و بوهای خوش، خرج می کرد، بیشتر از آن بود که برای غذا مصرف مینمود».(14)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود است: «با هر چیزی که توان دارید نظافت کنید، چرا که خداوند متعال، اسلام را براساس نظافت بنا کرده است، و جز انسان پاکیزه و پاک وارد بهشت نگردد».(15)
آراستگی ظاهری در زندگی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام
1. ابوایوب انصاری میزبان پیامبر صلّی الله علیه و آله در مدینه میگوید: «شبی برای پیامبر صلّی الله علیه و آله غذایی همراه پیاز و سیر آماده کردیم و به حضور آن حضرت بردیم. حضرت از غذا نخورد، و آن را رد کرد، ما جای انگشتان آن حضرت را در آن غذا ندیدیم. من بیتابه به حضور آن حضرت رفته و عرض کردم: پدر و مادرم به فدایت چرا از غذا نخوردی، و جای دست شما در آن غذا نبود تا با خوردن آن قسمت، طلب برکت کنیم؟ در پاسخ فرمود: آری غذای امروز «سیر» داشت و چون من در اجتماع شرکت میکنم و مردم از نزدیک با من تماس میگیرند و با من سخن میگویند، از خوردن غذا معذورم. ما آن غذا را خوردیم، و از آن پس چنان غذایی برای پیامبر صلّی الله علیه و آله آماده نکردیم».(16)
2. امام صادق علیه السلام به قدری از عطریات استفاده میکرد، که هرگاه کسی وارد مسجد میشد و او را نمیدید، از محلّی که بوی عطر از آن استشمام میشد، میفهمید که امام صادق علیه السلام در همان محلّ بوده است، زیرا محلّ سجدهی او همیشه خوشبو بود.(17)
3. حسنبن جهم میگوید: «به محضر امام کاظم علیه السلام رفتم، دیدم موی صورتش را با رنگ سیاه، رنگین نموده است، عرض کردم: فدایت شوم، محاسنت را رنگ کردهای؟ فرمود: همانا خطاب کردن پاداش دارد، خضاب و آراستگی موجب افزایش حفظ عفّت زنان میگردد، زیرا بعضی از زنان بر اثر آن که همسرانشان خود را نمیآرایند، به فساد و بیعفّتی کشیده میشوند».(18)
پینوشتها:
1. اعراف، آیهی 32.
2. اعراف، آیهی 31.
3. تفسیر نمونه، ج 6، ص 147.
4. تفسیر برهان، ج 2، ص 10 ؛ تفسیر نورالثقلین، ج 2، ص 19.
5. تفسیر نمونه، ج 6، ص 11 ؛ وسائل الشیعه، ج 3، ص 347.
6. مائده، آیهی 87.
7. تفسیر نمونه، ج 5، ص 60.
8. فروع کافی، ج 6، ص 478.
9. تحفالعقول، ص 102.
10. فروع کافی، ج 5، ص 448.
11. مکارم الاخلاق، ص 72.
12. فروع کافی، ج 6، ص 495.
13. فروع کافی، ج 6، ص 511.
14. همان مدرک، ص 512.
15. میزان الحکمه، ج 10، ص 93.
16. سیرهی ابنهشام، ج 2، ص 144.
17. فروع کافی، ج 6، ص 511.
18. بحارالانوار، ج 76، ص 100.
منبع: گفتار معصومین علیهمالسلام، جلد اول (درس اخلاق حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبداللهزاده، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب علیهالسلام، چاپ سوم، 1391.
از جمله شرایطی که برای انبیا ذکر میکنند این است که صفاتی که باعث تنفّر است در آنها نباشد. ممکن است در میان آنها فردی نابینا باشد، مثل یعقوب علیه السلام که نابینا شد، امّا به بیماری تنفّرآمیز مبتلا نمیشوند، و این افسانهای که دربارهی حضرت ایوب علیه السلام نقل شده که بدنش کرم زد، دروغ است و ساختهی افراد خرافی است.
همچنین انبیا اخلاقی که مایهی تنفّر است را هم نباشد داشته باشند، به عنوان مثال نباید تندخو و خشن باشند، چون نقض غرض میشود، چرا که خداوند نبی را برای جلب مردم فرستاده است و اگرتندخو باشد مردم از او دوری میکنند.
همچنین انبیا از انحرافات اجتماعی که لکّهی ننگی به حساب میآید نیز باید دور باشند، چون موجب تنفّر میشود، به عنوان مثال اگر همسر پیغمبر از جادّهی عفّت انحراف داشته باشد باعث تنفّر میشود و مردم به او اعتماد نمیکنند، و امّا زن حضرت لوط علیه السلام و یا پسر حضرت نوح علیه السلام فقط انحراف اعتقادی و ایمانی داشتند. از اینجا میفهمیم که چرا پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله به عطریات و وسایل خوشبو اهمیت میداد، و مقید به نظافت بود، مسواک میزد، و زمانی که میخواست از خانه خارج شود، خود را در ظرف آب نگاه میکرد.
مطابق این حدیث امام علیه السلام یکی از اخلاق انبیا را نظافت معرّفی کرده که شامل نظافت ظاهری و باطنی میشود، یعنی آنها هم نظافت اخلاقی و هم نظافت ظاهری داشتند.
این یکی از اصول مشترک در زندگی همهی امامان معصوم علیها السلام بوده که علاوه بر آراستگی باطنی و روح و روان، ظاهری زیبا، پاکیزه و آراسته داشتهاند.
بعضی خیال میکنند همین مقدار که انسان ایمان محکم، و باطنی پاک داشته باشد کافی است، و ظاهر و شکل و قیافه، هرگونه باشد عیبی ندارد، چنین خیالی از نظر اسلام خیال باطل میباشد، بلکه به عکس بخشی از برنامهها و دستورهای اسلام مربوط به نظافت، زیبایی و آراستگی ظاهر، مثل قیافه و لباس و رنگ و بو است، برای روشن شدن این مطلب، لازم است به بررسی آن از جهت آیات، روایات و سیرهی بزرگان دین بپردازیم.
زیبایی و آراستگی ظاهر از دیدگاه قرآن
قرآن هیچگاه این حس را سرکوب و استفاده از آن را منع نکرده و با صراحت اعلام میکرد که زینتهایی که خدا داده در ابتدا و بالذات متعلّق به بندگان خوب و صالح خداست و دیگران ریزهخوار سفرهی مؤمنان هستند.
قرآن مجید میفرماید: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالْطَّیبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِی لِلَّذِینَ آمَنُواْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خَالِصَةً یوْمَ الْقِیامَةِ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الآیاتِ لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ؛ ای پیامبر بگو: چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟! بگو: اینها در زندگی دنیا متعلّق به آنهایی است که ایمان آوردهاند (اگر چه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند ولی) در قیامت به مؤمنان اختصاص خواهد داشت، این چنین آیات را برای کسانی که آگاهند شرح میدهیم».(1)
و میفرماید: «یا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ»؛ ای فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود بردارید».(2)
این جمله میتواند هم اشاره به «زینتهای جسمانی» باشد که شامل پوشیدن لباسهای مرتّب و پاک و تمیز، و شانه زدن موها، و به کار بردن عطر و مانند آن میشود، و هم شامل «زینتهای معنوی» یعنی خصایص انسانی و فضایل اخلاقی و پاکی نیت و اخلاص.(3)
مرحوم بحرانی در ذیل آیهی «خُذُواْ زِینَتَکُمْ...» نقل میکند: حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در موقع نماز بهترین لباسهای خود را میپوشید. هنگامی که از آن حضرت علّت را جویا شدند فرمود: «اِنَّ الله تَعالی جَمِیلٌ یحِبُّ الجَمالَ فَاَتَجَمَّلُ لِرَبّی وَ هُو یقولُ: «خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ» فَاَحَبَّ أن ألبَسَ أجوَدَ ثِیابی؛ خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد، به همین جهت من برای پروردگارم خود را آرایش میکنم که فرموده است زینتهای خود را در هنگام عبادت در بر گیرید. پس خداوند دوست میدارد که من بهترین لباسم را بپوشم».(4)
و باز مرحوم بحرانی نقل میکند که امام صادق علیه السلام لباس زیبایی پوشیده بود، عبّاد بنکثیر با حضرت برخورد کرد و لب به اعتراض گشود و گفت: تو از خاندان نبوّتی، پدرت (علی علیه السلام) این گونه لباس نمیپوشید، لباس او بسیار ساده بود. چرا چنین لباس زیبایی به تن کردهای؟ بهتر نبود لباس سادهتر و ارزانتری میپوشیدی؟
امام صادق علیه السلام فرمود: «وای بر تو ای عبّاد! چه کسی حرام کرده است زینتهایی را که خداوند برای بندگانش آفریده و روزیهای پاکیزه را؟ خداوند دوست دارد نعمتی را که به بندهای عطا کرده است آن را بیکم و کاست در برش ببیند (یعنی دوست دارد که بندهاش به طور کامل از آن بهره گیرد)».(5)
قرآن نیز میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُحَرِّمُواْ طَیبَاتِ مَا أَحَلَّ اللّهُ لَکُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ یحِبُّ الْمُعْتَدِینَ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید چیزهای پاکیزه را که خداوند برای شما حلال کرده برخود حرام نکنید، و ازحدّ تجاوز ننمایید، زیرا خداوند متجاوزان را دوست نمیدارد».(6)
در شأن نزول این آیه آمده: «روزی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله دربارهی رستاخیز و وضع مردم در آن دادگاه بزرگ الهی بیاناتی فرمود: این بیانات مردم را تکان داد و جمعی گریستند و به دنبال آن جمعی از یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تصمیم گرفتند پارهای از لذّتها و راحتیها را برخود تحریم کرده و به جای آن به عبادت بپردازند،... عثمان مظعون قسم یاد کرد که آمیزش جنسی را با همسر خویش ترک گوید و به عبادت بپردازد. روزی همسر عثمانبن مظعون که زن جوان و صاحب جمالی بود، نزد عایشه آمد، عایشه از وضع او متعجّب شد و گفت: چرا به خودت نمیرسی، و زینت نمیکنی؟! در پاسخ گفت: برای چه کسی زینت کنم؟ همسرم مدّتی است که مرا ترک گرفته و رهبانیت پیش گرفته است، این سخن به گوش پیامبر صلّی الله علیه و آله رسید و فرمان داد که همهی مسلمانان به مسجد آیند، هنگامی که مردم در مسجد اجتماع کردند، حضرت بالای منبر قرار گرفت و پس از حمد و ثنای پروردگار فرمود: چرا بعضی از شما چیزهای پاکیزه را برخود حرام کردهاید؟ من سنّت خود را برای شما بازگو میکنم، هرکس از آن روی گرداند از من نیست، من قسمتی از شب را میخوابم و با همسرانم آمیزش دارم و همهی روزها را روزه نمیگیرم...»(7)
در روایت اسلامی و گفتار امامان معصوم علیهم السلام از هر عاملی که موجب ناپاکی و کثیفی میشود نهی شده، و به هر امری که باعث پاکیزگی و بهداشت میگردد تأکید شده است. به عنوان نمونه چند روایت را ذکر میکنیم:
الف) علیبن جعفر علیه السلام میگوید: «عن أَخیه أبی الحسن علیه السلام: سألتُه عن قصّ الشاربِ، أمِنَ السُّنَّةِ؟ قال: نعم. و قال أمیرالمؤمنین علیه السلام: أخذُ الشاربِ من النظافَةِ، و هو مِن السَنَّة؛ از برادرم امام کاظم علیه السلام در مورد کوتاه نمودن شارب پرسیدم که آیا از سنّت است؟ فرمود: آری.(8) امیرمؤمنان علیه السلام هم فرمود: کوتاه کردن شارب از نظافت و از سنّت پاک اسلام است».(9)
از آنجا که شارب و سبیل بلند کمینگاه میکروب خواهد شد، و عملی بر خلاف بهداشت و نظافت است، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله برای فهماندن مطلب به مردم عصرش، به جای میکروب، از شیطان نام برده، چرا که شیطان در اصل به معنای هر موجود موذی است؛ و چنین فرمود: «لایطَوِّلَنَّ اَحَدُکُم شارِبَهُ، فَاِنَّ الشَّیطانَ یتَّخِذُهُ مَخابِیاً؛ قطعاً هیچ یک از شما سبیل خود را بلند نکند، زیرا اگر بلند کرد، شیطان آن را کمینگاه خود قرار میدهد».(10)
ب) امام باقر علیه السلام میفرماید: «ناخنها به این خاطر گرفته میشوند که آنها محل خوابگاه شیطان است».(11)
ج) رسول خدا صلّی الله علیه و آله دندان چه نفر از مسلمانان را زرد دید، به آنها فرمود: «چرا دندانهای شما زرد و کثیف است؟ چرا مسواک نمیزنید؟»(12)
د) امام کاظم علیه السلام فرمود: «اَلعِطرُ مِن سُنَنِ المُرسَلین؛ استفاده از عطر، از شیوههای رسولان خداست.»(13)
و نیز امام صادق علیه السلام فرمود: «کانَ رسولُ الله صلّی الله علیه و آله ینفِقُ فی الطِّیبِ اَکثَرَ مِمّا ینفِقُ فی الطَّعامِ؛ رسول خدا صلّی الله علیه و آله آنچه را که برای مصرف عطر و بوهای خوش، خرج می کرد، بیشتر از آن بود که برای غذا مصرف مینمود».(14)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود است: «با هر چیزی که توان دارید نظافت کنید، چرا که خداوند متعال، اسلام را براساس نظافت بنا کرده است، و جز انسان پاکیزه و پاک وارد بهشت نگردد».(15)
آراستگی ظاهری در زندگی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام
1. ابوایوب انصاری میزبان پیامبر صلّی الله علیه و آله در مدینه میگوید: «شبی برای پیامبر صلّی الله علیه و آله غذایی همراه پیاز و سیر آماده کردیم و به حضور آن حضرت بردیم. حضرت از غذا نخورد، و آن را رد کرد، ما جای انگشتان آن حضرت را در آن غذا ندیدیم. من بیتابه به حضور آن حضرت رفته و عرض کردم: پدر و مادرم به فدایت چرا از غذا نخوردی، و جای دست شما در آن غذا نبود تا با خوردن آن قسمت، طلب برکت کنیم؟ در پاسخ فرمود: آری غذای امروز «سیر» داشت و چون من در اجتماع شرکت میکنم و مردم از نزدیک با من تماس میگیرند و با من سخن میگویند، از خوردن غذا معذورم. ما آن غذا را خوردیم، و از آن پس چنان غذایی برای پیامبر صلّی الله علیه و آله آماده نکردیم».(16)
2. امام صادق علیه السلام به قدری از عطریات استفاده میکرد، که هرگاه کسی وارد مسجد میشد و او را نمیدید، از محلّی که بوی عطر از آن استشمام میشد، میفهمید که امام صادق علیه السلام در همان محلّ بوده است، زیرا محلّ سجدهی او همیشه خوشبو بود.(17)
3. حسنبن جهم میگوید: «به محضر امام کاظم علیه السلام رفتم، دیدم موی صورتش را با رنگ سیاه، رنگین نموده است، عرض کردم: فدایت شوم، محاسنت را رنگ کردهای؟ فرمود: همانا خطاب کردن پاداش دارد، خضاب و آراستگی موجب افزایش حفظ عفّت زنان میگردد، زیرا بعضی از زنان بر اثر آن که همسرانشان خود را نمیآرایند، به فساد و بیعفّتی کشیده میشوند».(18)
پینوشتها:
1. اعراف، آیهی 32.
2. اعراف، آیهی 31.
3. تفسیر نمونه، ج 6، ص 147.
4. تفسیر برهان، ج 2، ص 10 ؛ تفسیر نورالثقلین، ج 2، ص 19.
5. تفسیر نمونه، ج 6، ص 11 ؛ وسائل الشیعه، ج 3، ص 347.
6. مائده، آیهی 87.
7. تفسیر نمونه، ج 5، ص 60.
8. فروع کافی، ج 6، ص 478.
9. تحفالعقول، ص 102.
10. فروع کافی، ج 5، ص 448.
11. مکارم الاخلاق، ص 72.
12. فروع کافی، ج 6، ص 495.
13. فروع کافی، ج 6، ص 511.
14. همان مدرک، ص 512.
15. میزان الحکمه، ج 10، ص 93.
16. سیرهی ابنهشام، ج 2، ص 144.
17. فروع کافی، ج 6، ص 511.
18. بحارالانوار، ج 76، ص 100.
منبع: گفتار معصومین علیهمالسلام، جلد اول (درس اخلاق حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبداللهزاده، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب علیهالسلام، چاپ سوم، 1391.