حدیث گذشت کردن به وقت پیروزی بر دشمن
امام علی علیه السلام فرمودند:
إذا قَدَرتَ عَلی عَدُوِّکَ فَاجعَلِ العَفوَ عَنهُ شُکراً لِلقُدرَةِ عَلَیهِ؛
هنگامی که بر دشمنت پیروز شدی، عفو را شکرانهی این پیروزی قرار ده.
نهجالبلاغه، حکمت 11
شرح حدیث:
شرح حدیث توسط حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی مدظلهالعالی:
برخلاف آنچه که دشمنان اسلام در تبلیغات خود بیان میکنند که اسلام به وسیلهی نیروی نظامی و شمشیر پیشرفت کرد، ولی همان طور که از مستندات تاریخی برمیآید اسلام فقط برای از بین بردن موانع سر راه به جنگ متوسّل میشد و بهترین سند تاریخی برای مدّعای ما، فتح مکّه است که بدون درگیری و خونریزی فتح شد و بعد از پیروزی، پیامبر مردم را مجبور به گرویدن به اسلام نکرد، بلکه فرمود: سه جا نقطهی امن است، اوّل کسانی که وارد مسجدالحرام شوند، دوم کسانی که وارد خانه ابوسفیان شوند و سوم کسانی که در خانهی خود بمانند و اسلحه را زمین بگذارند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فقط بتها را شکست اما اجبار به ترک بتپرستی هم نکرد ولی در عین حال میبینیم که (یدخُلُونَ فِی دِینِ اللهِ أفوَاجاً) (1) مردم فوج فوج به طرف اسلام میآمدند با اینکه زور نظامی نبود. ببینیم چه عاملی باعث شد که مردم عصر جاهلی که فاقد سواد و تمدن و مردمی خشن و متعصّب بودند، به سوی اسلام گرایش پیدا کردند. با توجه به این مقدّمه میرویم سراغ حدیث امام (علیه السلام) که جواب در آن نهفته است. مردم انتظارشان این بود که پیامبر (علیه السلام) وقتی به مکّه مسلّط شد دستور قتل عام را صادر کند چرا که سیرهی عرب در دوران جاهلیت همین بود.
امّا با اینکه قریش و مشرکین، مسلمانهای زیادی را به شهادت رسانده بودند، از جمله حمزه سید الشهدا، و آن همه جنگها بر علیه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به راه انداختند، ولی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «إذهَبُوا فَأنتُمُ الطُّلقاء؛ بروید، همهی شما آزادید» و بعد دست بر پردهی کعبه کرد و فرمود: تمام خونهایی که تا حال ریخته شده زیر پای من و فراموش شده است.
امام علی (علیه السلام) هم در این جمله میفرماید: وقتی بر دشمنت مسلّط شدی عفو از دشمنت مسلّط شدی عفو از دشمن را شکرانهی پیروزی خود قرار بده. (البتّه استثنا هم دارد ولی ما اصل و پایه را میگیریم که عفو وگذشت است).
بحث عفو و گذشت از مسائل مهمّ در آیات و روایات است که به طور مختصر توضیح میدهیم؛ خداوند به پیامبرش میفرماید: «(فَاصفَحِ الصَّفحَ الجَمِیلَ)؛ پس، به نحو شایستهای از آنها صرف نظر کن». (2) «صفح جمیل» به معنای عفو بزرگوارانه است نه عفوی که با بیاعتنایی و قهر کردن باشد، چرا که کینهتوزی و لجاجت، ویژهی روحهای حقیر و همّتهای پایین است، امّا آنها که نظر بلند و روح بزرگ دارند، پوزشها را میپذیرند، از خطاهای دیگران چشم میپوشند و از حقّ شخصی خویش در میگذرند. چون در عفو لذّتی است که در انتقام نیست.
امام سجّاد (علیه السلام) در دعای مکارم الاخلاق از خدا میخواهد: «وَ سَدِّدنی لِأن اُعارِضَ مَن غَشَّنِی بالنُّصحِ و أجزِی مَن هَجَرَنِی بِالبِرِّ و اُثیبَ مَن حَرَمَنی بِالبَذلِ و اَکافِیءُ مَن قَطَعَنِی بالصّلَةِ وَ اُحالِفَ مَنِ اغتابَنِی إلی حُسنِ الذِّکرِ و أن أشکُرَ الحَسَنَةَ و اُغضِی عَنِ السِّیئَةِ؛ خدایا مرا ثابت قدم و استوار بدار، تا با ناخالصان دغلکار، خیرخواهانه برخورد کنم، و هر کس از من دوری گزید، من به او نیکی کنم، و به هر کس که مرا محروم کرده، بذل و عطا کنم، و با آن که با من قطع رابطه کرده، بپیوندم، و کسی را که غیبت مرا کرده است، به خوبی یاد کنم، توفیقم بده که نیکی را سپاسگزار باشم، و از بدی چشم بپوشم و درگذرم». (3)
حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: «عاتِب أخَاکَ بِالإحسانِ إلَیهِ وَاردُد شَرَّهُ بِالإنعَامِ عَلَیهِ؛ برادرت را در برابر کار خلافی که انجام داده است به وسیلهی نیکی سرزنش کن، و شر او را از طریق انعام و احسان به او برگردان». (4)
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در پاداش کسانی که عفو میکنند میفرمایند: «اِذا کانَ یومُ القِیامَةِ نَادی مُنادٍ: مَن کانَ أجرُهُ عَلَی اللهِ فَلیدخُلِ الجنَّةَ، فَیقال: مَن ذَا الَّذِی أجرُهُ عَلَی اللهِ؟ فَیقال: العَافُونَ عَنِ النّاس، یدخُلونَ الجنّةَ بِغَیرِ حِسَابٍ؛ هنگام که روز قیامت میشود کسی از سوی خداوند ندا میدهد که هر کس اجر او بر خداست وارد بهشت شود، گفته میشود: چه کسی اجرش بر خداست؟ در جواب به آنها میگویند: کسانی که مردم را عفو کردند، آنها بدون حساب داخل بهشت میشوند.» (5)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: «عَلَیکُم بالعَفوِ، فإنَّ العَفوَ لایزِیدُ العَبدَ إلاّ عِزّاً، فَتَعافُوا یعِزِّکُمُ اللهُ؛ بر شما باد به گذشت، زیرا که گذشت جز بر عزّت بنده نمیافزاید. پس یکدیگر را گذشت کنید، تا خداوند شما را عزّت بخشد». (6)
و همان حضرت فرموده است: «مَن کَثُرَ عَفُوهُ مُدَّ فی عُمرِهِ؛ هر کس پر گذشت باشد عمرش دراز شود». (7)
خداوند نیز بخشنده است، در حدیثی آمده که عربی بادیهنشین نزد رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) آمد و گفت: «یا رسولَ الله، مَن یحاسِبُ الخَلقَ یومَ القِیامَةِ؟ قالَ: اللهُ عزّو جلّ. قالَ: نَجَونا وَ رَبِّ الکَعبَةِ: قالَ: و کیفَ ذلکَ یا أعرَابی؟ قالَ: لأنَّ الکریمَ إذا قَدَرَ عَفا؛ عرب گفت: ای رسول خدا در روز قیامت چه کسی به حساب خلایق میرسد؟ فرمود: خداوند عز و جل. بادیهنشین گفت: به خداوندگار کعبه سوگند که نجات یافتهایم. حضرت فرمود: چگونه، ای بادیهنشین؟ عرض کرد: زیرا کریم هرگاه قدرت یابد، ببخشاید». (8)
پینوشتها:
1. سورهی نصر، آیه 2.
2. سورهی حجر، آیهی 85.
3. صحیفهی سجّادیه، دعای 20 (دعای مکارم الاخلاق).
4. نهجالبلاغه، حکمت 158.
5. تفسیر نمونه، ج2، ذیل آیات 37-40 سورهی شوری.
6. اصول کافی، ج2، ص 108.
7. أعلام الدین، ص315.
8. تنبیه الخواطر، ج 1، ص 9.
منبع: گفتار معصومین (ع)، جلد دوم (درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبدالله زاده، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب (ع)، چاپ سوم (1393).
برخلاف آنچه که دشمنان اسلام در تبلیغات خود بیان میکنند که اسلام به وسیلهی نیروی نظامی و شمشیر پیشرفت کرد، ولی همان طور که از مستندات تاریخی برمیآید اسلام فقط برای از بین بردن موانع سر راه به جنگ متوسّل میشد و بهترین سند تاریخی برای مدّعای ما، فتح مکّه است که بدون درگیری و خونریزی فتح شد و بعد از پیروزی، پیامبر مردم را مجبور به گرویدن به اسلام نکرد، بلکه فرمود: سه جا نقطهی امن است، اوّل کسانی که وارد مسجدالحرام شوند، دوم کسانی که وارد خانه ابوسفیان شوند و سوم کسانی که در خانهی خود بمانند و اسلحه را زمین بگذارند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فقط بتها را شکست اما اجبار به ترک بتپرستی هم نکرد ولی در عین حال میبینیم که (یدخُلُونَ فِی دِینِ اللهِ أفوَاجاً) (1) مردم فوج فوج به طرف اسلام میآمدند با اینکه زور نظامی نبود. ببینیم چه عاملی باعث شد که مردم عصر جاهلی که فاقد سواد و تمدن و مردمی خشن و متعصّب بودند، به سوی اسلام گرایش پیدا کردند. با توجه به این مقدّمه میرویم سراغ حدیث امام (علیه السلام) که جواب در آن نهفته است. مردم انتظارشان این بود که پیامبر (علیه السلام) وقتی به مکّه مسلّط شد دستور قتل عام را صادر کند چرا که سیرهی عرب در دوران جاهلیت همین بود.
امّا با اینکه قریش و مشرکین، مسلمانهای زیادی را به شهادت رسانده بودند، از جمله حمزه سید الشهدا، و آن همه جنگها بر علیه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به راه انداختند، ولی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «إذهَبُوا فَأنتُمُ الطُّلقاء؛ بروید، همهی شما آزادید» و بعد دست بر پردهی کعبه کرد و فرمود: تمام خونهایی که تا حال ریخته شده زیر پای من و فراموش شده است.
امام علی (علیه السلام) هم در این جمله میفرماید: وقتی بر دشمنت مسلّط شدی عفو از دشمنت مسلّط شدی عفو از دشمن را شکرانهی پیروزی خود قرار بده. (البتّه استثنا هم دارد ولی ما اصل و پایه را میگیریم که عفو وگذشت است).
بحث عفو و گذشت از مسائل مهمّ در آیات و روایات است که به طور مختصر توضیح میدهیم؛ خداوند به پیامبرش میفرماید: «(فَاصفَحِ الصَّفحَ الجَمِیلَ)؛ پس، به نحو شایستهای از آنها صرف نظر کن». (2) «صفح جمیل» به معنای عفو بزرگوارانه است نه عفوی که با بیاعتنایی و قهر کردن باشد، چرا که کینهتوزی و لجاجت، ویژهی روحهای حقیر و همّتهای پایین است، امّا آنها که نظر بلند و روح بزرگ دارند، پوزشها را میپذیرند، از خطاهای دیگران چشم میپوشند و از حقّ شخصی خویش در میگذرند. چون در عفو لذّتی است که در انتقام نیست.
امام سجّاد (علیه السلام) در دعای مکارم الاخلاق از خدا میخواهد: «وَ سَدِّدنی لِأن اُعارِضَ مَن غَشَّنِی بالنُّصحِ و أجزِی مَن هَجَرَنِی بِالبِرِّ و اُثیبَ مَن حَرَمَنی بِالبَذلِ و اَکافِیءُ مَن قَطَعَنِی بالصّلَةِ وَ اُحالِفَ مَنِ اغتابَنِی إلی حُسنِ الذِّکرِ و أن أشکُرَ الحَسَنَةَ و اُغضِی عَنِ السِّیئَةِ؛ خدایا مرا ثابت قدم و استوار بدار، تا با ناخالصان دغلکار، خیرخواهانه برخورد کنم، و هر کس از من دوری گزید، من به او نیکی کنم، و به هر کس که مرا محروم کرده، بذل و عطا کنم، و با آن که با من قطع رابطه کرده، بپیوندم، و کسی را که غیبت مرا کرده است، به خوبی یاد کنم، توفیقم بده که نیکی را سپاسگزار باشم، و از بدی چشم بپوشم و درگذرم». (3)
حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: «عاتِب أخَاکَ بِالإحسانِ إلَیهِ وَاردُد شَرَّهُ بِالإنعَامِ عَلَیهِ؛ برادرت را در برابر کار خلافی که انجام داده است به وسیلهی نیکی سرزنش کن، و شر او را از طریق انعام و احسان به او برگردان». (4)
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در پاداش کسانی که عفو میکنند میفرمایند: «اِذا کانَ یومُ القِیامَةِ نَادی مُنادٍ: مَن کانَ أجرُهُ عَلَی اللهِ فَلیدخُلِ الجنَّةَ، فَیقال: مَن ذَا الَّذِی أجرُهُ عَلَی اللهِ؟ فَیقال: العَافُونَ عَنِ النّاس، یدخُلونَ الجنّةَ بِغَیرِ حِسَابٍ؛ هنگام که روز قیامت میشود کسی از سوی خداوند ندا میدهد که هر کس اجر او بر خداست وارد بهشت شود، گفته میشود: چه کسی اجرش بر خداست؟ در جواب به آنها میگویند: کسانی که مردم را عفو کردند، آنها بدون حساب داخل بهشت میشوند.» (5)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: «عَلَیکُم بالعَفوِ، فإنَّ العَفوَ لایزِیدُ العَبدَ إلاّ عِزّاً، فَتَعافُوا یعِزِّکُمُ اللهُ؛ بر شما باد به گذشت، زیرا که گذشت جز بر عزّت بنده نمیافزاید. پس یکدیگر را گذشت کنید، تا خداوند شما را عزّت بخشد». (6)
و همان حضرت فرموده است: «مَن کَثُرَ عَفُوهُ مُدَّ فی عُمرِهِ؛ هر کس پر گذشت باشد عمرش دراز شود». (7)
خداوند نیز بخشنده است، در حدیثی آمده که عربی بادیهنشین نزد رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) آمد و گفت: «یا رسولَ الله، مَن یحاسِبُ الخَلقَ یومَ القِیامَةِ؟ قالَ: اللهُ عزّو جلّ. قالَ: نَجَونا وَ رَبِّ الکَعبَةِ: قالَ: و کیفَ ذلکَ یا أعرَابی؟ قالَ: لأنَّ الکریمَ إذا قَدَرَ عَفا؛ عرب گفت: ای رسول خدا در روز قیامت چه کسی به حساب خلایق میرسد؟ فرمود: خداوند عز و جل. بادیهنشین گفت: به خداوندگار کعبه سوگند که نجات یافتهایم. حضرت فرمود: چگونه، ای بادیهنشین؟ عرض کرد: زیرا کریم هرگاه قدرت یابد، ببخشاید». (8)
پینوشتها:
1. سورهی نصر، آیه 2.
2. سورهی حجر، آیهی 85.
3. صحیفهی سجّادیه، دعای 20 (دعای مکارم الاخلاق).
4. نهجالبلاغه، حکمت 158.
5. تفسیر نمونه، ج2، ذیل آیات 37-40 سورهی شوری.
6. اصول کافی، ج2، ص 108.
7. أعلام الدین، ص315.
8. تنبیه الخواطر، ج 1، ص 9.
منبع: گفتار معصومین (ع)، جلد دوم (درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبدالله زاده، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب (ع)، چاپ سوم (1393).