بهترین اعمال
امام علی علیه السلام فرمودند:
عن امیرالمؤمنین (علیه السلام): عَلَّمَ اَصْحابَهُ فى مَجْلِس واحِد اَرْبَعَمِأَةِ باب مِمّا یَصْلَحُ لِلْمُؤْمِنِ فى دینِه وَ دُنْیاهُ، ... قالَ: انْتَظِرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ، فَاِنَّ اَحَبَّ الاَْعْمالِ اِلى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ اِنْتِظارُ الْفَرَجِ؛
حضرت على (علیه السلام) در یک جلسه چهارصد موضوع به یارانش تعلیم داد که براى دین و دنیاى آن ها مفید بود (یکى از آن موضوعات این بود): منتظر فرج باشید و از رحمت الهى مأیوس نشوید، چون محبوب ترین اعمال در نزد خداوند متعال انتظار فرج است.
بحارالانوار، جلد 10، صفحه 94.
شرح حدیث:
منظور از کلمه «الفرج» چیست؟
در این جا دو احتمال وجود دارد: 1ـ «ال» در «الفرج» الف و لام جنس است، یعنى همواره در مشکلات و سختى ها امیدوار به یافتن راه حل و گشایشى باشید و هیچ گاه از رحمت الهى ناامید نشوید; زیرا رحمت الهى پایان ناپذیر و نامتناهى است. دنیا همواره فراز و نشیب داشته و امّت هاى مختلف نیز مشکلات و مصائب گوناگونى داشته اند، و گاه شیاطین و فرمانروایان ظالم عرصه را بر مردم تنگ مى کردند و لشکر ایمان تضعیف مى شد، به گونه اى که گاه مشکلات نفس گیر مى شد، ولى هیچ گاه مؤمنان از رحمت الهى مأیوس نمى شدند.
به عنوان مثال در جنگ احزاب آن قدر عرصه بر مسلمانان تنگ شد که به تعبیر قرآن «مى خواست سینه ها از گلوها خارج شود!»(1) و به تعبیر ما «کارد به استخوان رسیده بود» ولى مسلمانان باز هم به حل مشکلات و انتظار رفع ناملایمات امید داشتند و این انتظار به ثمر نشست و خداوند به وسیله باد تمام بساط کفّار را در هم ریخت.
بنابراین اگر مشکلاتى براى جامعه، حوزه هاى علمیّه، انقلاب، جوانان، حکومت اسلامى، نوامیس مسلمانان و مانند آن پیش مى آید، نباید خود را ببازیم و از رحمت حق مأیوس گردیم، او که رحمتش عام است و شامل کسانى که حتّى او را نمى خوانند و نمى شناسند(2) مى شود، چطور شامل حال ما نمى شود؟!
2ـ این واژه معناى معهودى دارد، یعنى منتظر فرج مخصوص، که همه شیعیان و مسلمانان در انتظار آن هستند باشید; به تعبیر دیگر این روایت به ما توصیه مى کند که منتظر قیام حضرت مهدى (علیه السلام) باشیم. طبق احتمال دوم معناى جمله «احب الاعمال» این است که انتظار فرج از نماز، روزه، حجّ، جهاد، امر به معروف و نهى از منکر، و خلاصه از همه اعمال بهتر است و هیچ عملى به ارزش انتظار فرج نمى رسد(3).
سؤال: انتظار فرج یک حالت باطنى و درونى است، بنابراین همه مى توانند ادّعا کنند که منتظر هستند، آیا صرف این حالت درونى، که کار سختى هم نیست، افضل الاعمال است؟ و حتّى از جهاد با آن همه مشکلات و سختى ها، که جان انسان در خطر مى افتد، برتر است؟ آیا چنین انسانى مانند کسى است که خون خود را در راه خدا اهداء مى کند؟
پاسخ: انتظار چند گونه است:
1ـ انتظار دروغین که همراه با هیچ گونه آمادگى نیست و فقط با حرکت زبان است.
2ـ انتظار راستین که آمیخته با آمادگى هایى مى باشد که این خود درجاتى دارد. همانند نیروهاى نظامى که وقتى به آن ها آماده باش مى دهند گاه در آماده باش 50%، و گاه در آماده باش 70%، و گاه در آماده باش کامل 100%، به سر مى برند.
برخى از منتظرین آمادگى ناقصى دارند، برخى دیگر آمادگى نسبتاً کاملى دارند و گروهى نیز آمادگى 100% و کامل دارند. کدام یک از این منتظرین مشمول أحبُّ الاعمال هستند؟
بدون شک کسانى که آمادگى کامل دارند به این مقام رفیع و بلند نائل مى شوند; نه هر کسى که مدّعى انتظار باشد. مگر مى شود ما منتظر میهمانى بس عزیز و عالیقدر باشیم و عمرى را در انتظار مَقدم او به سر بریم، ولى حتّى ابتدایى ترین اسباب و وسایل پذیرایى را فراهم نکرده باشیم؟ اگر چنین شخصى مدّعى انتظار باشد، در حالى که هیچ آمادگى ندارد، مردم در عقل او شک مى کنند!
از سوى دیگر انتظار أشکال گوناگون دارد; انتظار شخصى که منتظر یک میهمان است، با انتظار کسى که منتظر صد میهمان مى باشد متفاوت است، انتظار یک شخص عادى با انتظار امامى که برترین انسان روى زمین است و براى برپایى حکومت جهانى و گسترش عدالت و قسط مى آید بسیار متفاوت است. اگر أشکال مختلف انتظار فرج را بررسى کنیم اعتراف خواهیم کرد که این انتظار، بزرگ ترین، با شکوه ترین و پرارزش ترین انتظار در طول تاریخ بشریّت است!
ولى آنچه مهمّ است این که: آیا اعمال ما نشانگر این انتظار هست؟ ما باید جایگاه خود را در حکومت جهانى مهدى (علیه السلام) از هم اکنون مشخّص کنیم! آیا از کسانى خواهیم بود که در خطّ مقدم جبهه خواهیم بود؟ یعنى آن قدر شجاعت، شهامت، آگاهى، تقوى، ایمان، و استقامت داریم که در این صف قرار گیریم؟ یا از کسانى خواهیم بود که در پشت جبهه یار و یاور رزمندگان خواهیم بود؟ یا از کسانى خواهیم بود که نه در خط مقدّم قرار خواهیم گرفت و نه در پشت جبهه یار و یاور آن ها خواهیم بود، بلکه (خداى ناکرده) فقط و فقط به فکر دنیاى خود خواهیم بود؟ یا (نعوذ بالله) در جبهه مخالف و رو در روى امام زمان قرار خواهیم گرفت!؟
عجبا! کسى که مدعى انتظار منتظَر بود حالا در صف مخالف قرار مى گیرد و با شمشیر آقا کشته مى شود! چنین انسانى در حقیقت با خواندن دعاى فرج، دعاى تعجیل مرگ خود را مى خوانده است؟!
با این توضیحات، انتظار واقعى مى تواند یک مکتب و دانشگاه خودسازى باشد.
پی نوشت:
1. سوره احزاب، آیه 10.
2. این مطلب در دعاى معروف ماه رجب، که بعد از نمازهاى واجب و مستحبّ خوانده مى شود، آمده است.
3. این مضمون در روایات دیگر نیز دیده مى شود; در برخى از روایات از انتظار فرج به «افضل اعمال امتى» و در برخى روایات به «افضل العبادة» و در روایات دیگر به «افضل عبادة المؤمن» تعبیر شده است، مشروح این روایات را در میزان الحکمة، باب 240 مطالعه فرمایید.
منبع: 110 سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، آیت الله العظمى مکارم شیرازى دام ظله، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى، قم: انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب علیه السلام، 1384.
در این جا دو احتمال وجود دارد: 1ـ «ال» در «الفرج» الف و لام جنس است، یعنى همواره در مشکلات و سختى ها امیدوار به یافتن راه حل و گشایشى باشید و هیچ گاه از رحمت الهى ناامید نشوید; زیرا رحمت الهى پایان ناپذیر و نامتناهى است. دنیا همواره فراز و نشیب داشته و امّت هاى مختلف نیز مشکلات و مصائب گوناگونى داشته اند، و گاه شیاطین و فرمانروایان ظالم عرصه را بر مردم تنگ مى کردند و لشکر ایمان تضعیف مى شد، به گونه اى که گاه مشکلات نفس گیر مى شد، ولى هیچ گاه مؤمنان از رحمت الهى مأیوس نمى شدند.
به عنوان مثال در جنگ احزاب آن قدر عرصه بر مسلمانان تنگ شد که به تعبیر قرآن «مى خواست سینه ها از گلوها خارج شود!»(1) و به تعبیر ما «کارد به استخوان رسیده بود» ولى مسلمانان باز هم به حل مشکلات و انتظار رفع ناملایمات امید داشتند و این انتظار به ثمر نشست و خداوند به وسیله باد تمام بساط کفّار را در هم ریخت.
بنابراین اگر مشکلاتى براى جامعه، حوزه هاى علمیّه، انقلاب، جوانان، حکومت اسلامى، نوامیس مسلمانان و مانند آن پیش مى آید، نباید خود را ببازیم و از رحمت حق مأیوس گردیم، او که رحمتش عام است و شامل کسانى که حتّى او را نمى خوانند و نمى شناسند(2) مى شود، چطور شامل حال ما نمى شود؟!
2ـ این واژه معناى معهودى دارد، یعنى منتظر فرج مخصوص، که همه شیعیان و مسلمانان در انتظار آن هستند باشید; به تعبیر دیگر این روایت به ما توصیه مى کند که منتظر قیام حضرت مهدى (علیه السلام) باشیم. طبق احتمال دوم معناى جمله «احب الاعمال» این است که انتظار فرج از نماز، روزه، حجّ، جهاد، امر به معروف و نهى از منکر، و خلاصه از همه اعمال بهتر است و هیچ عملى به ارزش انتظار فرج نمى رسد(3).
سؤال: انتظار فرج یک حالت باطنى و درونى است، بنابراین همه مى توانند ادّعا کنند که منتظر هستند، آیا صرف این حالت درونى، که کار سختى هم نیست، افضل الاعمال است؟ و حتّى از جهاد با آن همه مشکلات و سختى ها، که جان انسان در خطر مى افتد، برتر است؟ آیا چنین انسانى مانند کسى است که خون خود را در راه خدا اهداء مى کند؟
پاسخ: انتظار چند گونه است:
1ـ انتظار دروغین که همراه با هیچ گونه آمادگى نیست و فقط با حرکت زبان است.
2ـ انتظار راستین که آمیخته با آمادگى هایى مى باشد که این خود درجاتى دارد. همانند نیروهاى نظامى که وقتى به آن ها آماده باش مى دهند گاه در آماده باش 50%، و گاه در آماده باش 70%، و گاه در آماده باش کامل 100%، به سر مى برند.
برخى از منتظرین آمادگى ناقصى دارند، برخى دیگر آمادگى نسبتاً کاملى دارند و گروهى نیز آمادگى 100% و کامل دارند. کدام یک از این منتظرین مشمول أحبُّ الاعمال هستند؟
بدون شک کسانى که آمادگى کامل دارند به این مقام رفیع و بلند نائل مى شوند; نه هر کسى که مدّعى انتظار باشد. مگر مى شود ما منتظر میهمانى بس عزیز و عالیقدر باشیم و عمرى را در انتظار مَقدم او به سر بریم، ولى حتّى ابتدایى ترین اسباب و وسایل پذیرایى را فراهم نکرده باشیم؟ اگر چنین شخصى مدّعى انتظار باشد، در حالى که هیچ آمادگى ندارد، مردم در عقل او شک مى کنند!
از سوى دیگر انتظار أشکال گوناگون دارد; انتظار شخصى که منتظر یک میهمان است، با انتظار کسى که منتظر صد میهمان مى باشد متفاوت است، انتظار یک شخص عادى با انتظار امامى که برترین انسان روى زمین است و براى برپایى حکومت جهانى و گسترش عدالت و قسط مى آید بسیار متفاوت است. اگر أشکال مختلف انتظار فرج را بررسى کنیم اعتراف خواهیم کرد که این انتظار، بزرگ ترین، با شکوه ترین و پرارزش ترین انتظار در طول تاریخ بشریّت است!
ولى آنچه مهمّ است این که: آیا اعمال ما نشانگر این انتظار هست؟ ما باید جایگاه خود را در حکومت جهانى مهدى (علیه السلام) از هم اکنون مشخّص کنیم! آیا از کسانى خواهیم بود که در خطّ مقدم جبهه خواهیم بود؟ یعنى آن قدر شجاعت، شهامت، آگاهى، تقوى، ایمان، و استقامت داریم که در این صف قرار گیریم؟ یا از کسانى خواهیم بود که در پشت جبهه یار و یاور رزمندگان خواهیم بود؟ یا از کسانى خواهیم بود که نه در خط مقدّم قرار خواهیم گرفت و نه در پشت جبهه یار و یاور آن ها خواهیم بود، بلکه (خداى ناکرده) فقط و فقط به فکر دنیاى خود خواهیم بود؟ یا (نعوذ بالله) در جبهه مخالف و رو در روى امام زمان قرار خواهیم گرفت!؟
عجبا! کسى که مدعى انتظار منتظَر بود حالا در صف مخالف قرار مى گیرد و با شمشیر آقا کشته مى شود! چنین انسانى در حقیقت با خواندن دعاى فرج، دعاى تعجیل مرگ خود را مى خوانده است؟!
با این توضیحات، انتظار واقعى مى تواند یک مکتب و دانشگاه خودسازى باشد.
پی نوشت:
1. سوره احزاب، آیه 10.
2. این مطلب در دعاى معروف ماه رجب، که بعد از نمازهاى واجب و مستحبّ خوانده مى شود، آمده است.
3. این مضمون در روایات دیگر نیز دیده مى شود; در برخى از روایات از انتظار فرج به «افضل اعمال امتى» و در برخى روایات به «افضل العبادة» و در روایات دیگر به «افضل عبادة المؤمن» تعبیر شده است، مشروح این روایات را در میزان الحکمة، باب 240 مطالعه فرمایید.
منبع: 110 سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، آیت الله العظمى مکارم شیرازى دام ظله، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى، قم: انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب علیه السلام، 1384.