حضرت زكريّا (عليه السلام) از خدا خواست تا نامهاى «پنج تن» را به او بياموزد، پس جبرئيل را بر او نازل كرد، و آموخت. پس از آن هنگا
امام مهدی علیه السّلام فرمودند:
... اِنَّ زَكَرِيّا عليه السلام سَأَلَ رَبَّهُ أنْ يُعَلِّمَهُ أسْماءَ الْخَمْسَةَ، فَأهْبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئيلَ عليه السلام فَعَلَّمَهُ إيّاهُ فَكانَ زَكَريّا اِذا ذَكَرَ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً وَ فاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ سُرِّى عَنْهُ هَمُّهُ وَ انْجَلى كَرْبُهُ وَ إذا ذَكَرَ اَلْحُسَيْنَ خَنَقَتْهُ الْعَبْرةَ وَ وَقَعَتْ عَلَيْهِ الْبَهَرَةُ؛
حضرت زكريّا (عليه السلام) از خدا خواست تا نامهاى «پنج تن» را به او بياموزد، پس جبرئيل را بر او نازل كرد، و آموخت. پس از آن هنگامى كه نام محمد و على و فاطمه و حسن را ياد آور مى شد غم و اندوهش برطرف مى شد ولى هنگامى كه امام حسين را به ياد مى آورد گريه گلويش را مى فشرد و نفسهايش به شماره مى افتاد... .
[بحارالانوار، ج 52 ص 84.]