امام علی علیه السلام فرمودند:
اِسْتَعِدُّوا لِلْمَوْتِ فَقَدْ اَظَلَّکُمْ، وَ کُونُوا قَوْماً صیحَ بِهِمْ فَانْتَبَهُوا، وَ عَلِمُوا اَنَّ الدُّنْیا لَیْسَتْ لَهُمْ بِدار فَاسْتَبْدَلُوا؛
همواره مهیّاى مرگ باشید که بر شما سایه افکنده است، و همانند قومى باشید که آن ها را بانگ زده اند و بیدار شده اند و دانستند که دنیا سراى جاویدان نیست، بدین جهت آن را با جهان آخرت مبادله کردند.
نهج البلاغه خطبه 64.
شرح حدیث:
حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در این سه جمله پرمعنى پایان زندگى بشر را ترسیم نموده، و ضمن بیان حقیقت و ماهیّت دنیا و در کمین بودن خطر بزرگى به نام «مرگ»، هشدارهایى براى بیدارى و هدایت انسان ها مى دهد.
تعبیر به «فَقَدْ اَظَلَّکُمْ» در جایى گفته مى شود که وقوع حادثه اى بسیار نزدیک باشد و فاصله تا انجام آن بسیار کم باشد. اگر گفته شود فلان درخت بر شما سایه انداخته و شما در سایه آن در حال استراحت هستید، یعنى فاصله شما با آن درخت بسیار کم است. در مورد این جمله سه سؤال مطرح است:
سؤال اوّل: این سایه کنایه از چیست؟
پاسخ: مى تواند اشاره به امور زیادى باشد; از جمله حوادثى که در زندگى انسان رخ مى دهد؛ بیمارى هاى گوناگون، مرگ هاى ناگهانى، سکته ها، زلزله ها، تصادفات و مانند آن.
سؤال دوم: حال که مرگ اینقدر نزدیک است و باید آماده بود، آمادگى به چه حاصل مى شود؟
پاسخ: باید با توبه، خودسازى، أداى دیون و حقوق مردم، انجام اعمال صالح، کمک به مردم، همواره به یاد خدا بودن، و امورى همانند آن، خود را آماده مرگ کنیم.
سؤال سوم: مخاطب کلام حضرت چه کسانى هستند؟
پاسخ: آنچه از جمله «فَقَدْ اَظَلَّکُمْ» استفاده مى شود این است که مخاطب حضرت همه مردم هستند و مرگ سایه اش را بر سر همه مردم انداخته است.
شاید کثرت مرگ هاى ناگهانى در این عصر و زمان از یک نظر از ألطاف الهى باشد! بدین معنى که چون اسباب هوى و هوس نسبت به گذشته بسیار فراوان گشته و انسان ها از مرگ غافل شده اند، مرگ هاى ناگهانى آن ها را از این غفلت هوشیار مى سازد.
«وَ کُونُوا قَوْماً صیحَ بِهِمْ فَانْتَبَهُوا» این جمله اشاره به جمعیّت و کاروانى است که شب هنگام به خواب رفته اند، ناگهان رییس کاروان بانک بیدار باش مى زند و فرمان حرکت صادر مى کند، کاروانیان از خواب برمى خیزند، به اطراف خویش مى نگرند، آن جا را منزلگاه سفر مى یابند، نه جاى ماندن! دنیا و انسان ها بسان این کاروان و منزلگاه آن است.
چه کسى بر کاروان هاى انسانى صیحه مى زند؟ حضرت فرمود: «کَفى بِالْمَوْتِ واعِظاً; اگر واعظ و موعظه کننده مى خواهید، مرگ بهترین موعظه کننده است»(1). مرگ با زبان بى زبانى چه مى گوید؟ مرگ خاموشى است، امّا یک دنیا خروش دارد! بنابراین مرگ و میرها، قبرستان ها، بیمارى ها، حوادث مختلف، همه این امور، بانک بیدار باش و فرمان حرکت را سر مى دهند، امّا افسوس که گوش شنوایى نیست!
«وَ عَلِمُوا اَنَّ الدُّنْیا لَیْسَتْ لَهُمْ بِدار فَاسْتَبْدَلُوا» حال که از خواب غفلت بیدار شدید و فهمیدید که دنیا بسان مسافرخانه است و جاى ماندن نیست، دنیاى خود را به آخرت تبدیل کنید. دیگر توقّف نکنید و با تهیّه زاد و توشه کافى به همراه کاروان به حرکت ادامه دهید.
آنچه قطعى و روشن است و هیچ شک و شبهه اى در آن نیست، این که همه ما را همراه این کاروان مى ببرند و سرانجام همه کاروانیان بدون شک مرگ است. پس چه خوب که از خواب غفلت برخیزیم و زاد و توشه مناسبى براى این سفر تهیّه کنیم.
پی نوشت:
1. بحار الانوار، جلد 6، صفحه 132. این روایت در بحار الانوار، جلد 64، صفحه 29، و جلد 71، صفحه 264، و جلد 73، صفحه 342، و جلد 77، صفحه 137، و 388 نیز آمده است.
منبع: ۱۱۰ سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، مؤلّف: حضرت آیت الله العظمى مکارم شیرازى، تهیّه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى.
تعبیر به «فَقَدْ اَظَلَّکُمْ» در جایى گفته مى شود که وقوع حادثه اى بسیار نزدیک باشد و فاصله تا انجام آن بسیار کم باشد. اگر گفته شود فلان درخت بر شما سایه انداخته و شما در سایه آن در حال استراحت هستید، یعنى فاصله شما با آن درخت بسیار کم است. در مورد این جمله سه سؤال مطرح است:
سؤال اوّل: این سایه کنایه از چیست؟
پاسخ: مى تواند اشاره به امور زیادى باشد; از جمله حوادثى که در زندگى انسان رخ مى دهد؛ بیمارى هاى گوناگون، مرگ هاى ناگهانى، سکته ها، زلزله ها، تصادفات و مانند آن.
سؤال دوم: حال که مرگ اینقدر نزدیک است و باید آماده بود، آمادگى به چه حاصل مى شود؟
پاسخ: باید با توبه، خودسازى، أداى دیون و حقوق مردم، انجام اعمال صالح، کمک به مردم، همواره به یاد خدا بودن، و امورى همانند آن، خود را آماده مرگ کنیم.
سؤال سوم: مخاطب کلام حضرت چه کسانى هستند؟
پاسخ: آنچه از جمله «فَقَدْ اَظَلَّکُمْ» استفاده مى شود این است که مخاطب حضرت همه مردم هستند و مرگ سایه اش را بر سر همه مردم انداخته است.
شاید کثرت مرگ هاى ناگهانى در این عصر و زمان از یک نظر از ألطاف الهى باشد! بدین معنى که چون اسباب هوى و هوس نسبت به گذشته بسیار فراوان گشته و انسان ها از مرگ غافل شده اند، مرگ هاى ناگهانى آن ها را از این غفلت هوشیار مى سازد.
«وَ کُونُوا قَوْماً صیحَ بِهِمْ فَانْتَبَهُوا» این جمله اشاره به جمعیّت و کاروانى است که شب هنگام به خواب رفته اند، ناگهان رییس کاروان بانک بیدار باش مى زند و فرمان حرکت صادر مى کند، کاروانیان از خواب برمى خیزند، به اطراف خویش مى نگرند، آن جا را منزلگاه سفر مى یابند، نه جاى ماندن! دنیا و انسان ها بسان این کاروان و منزلگاه آن است.
چه کسى بر کاروان هاى انسانى صیحه مى زند؟ حضرت فرمود: «کَفى بِالْمَوْتِ واعِظاً; اگر واعظ و موعظه کننده مى خواهید، مرگ بهترین موعظه کننده است»(1). مرگ با زبان بى زبانى چه مى گوید؟ مرگ خاموشى است، امّا یک دنیا خروش دارد! بنابراین مرگ و میرها، قبرستان ها، بیمارى ها، حوادث مختلف، همه این امور، بانک بیدار باش و فرمان حرکت را سر مى دهند، امّا افسوس که گوش شنوایى نیست!
«وَ عَلِمُوا اَنَّ الدُّنْیا لَیْسَتْ لَهُمْ بِدار فَاسْتَبْدَلُوا» حال که از خواب غفلت بیدار شدید و فهمیدید که دنیا بسان مسافرخانه است و جاى ماندن نیست، دنیاى خود را به آخرت تبدیل کنید. دیگر توقّف نکنید و با تهیّه زاد و توشه کافى به همراه کاروان به حرکت ادامه دهید.
آنچه قطعى و روشن است و هیچ شک و شبهه اى در آن نیست، این که همه ما را همراه این کاروان مى ببرند و سرانجام همه کاروانیان بدون شک مرگ است. پس چه خوب که از خواب غفلت برخیزیم و زاد و توشه مناسبى براى این سفر تهیّه کنیم.
پی نوشت:
1. بحار الانوار، جلد 6، صفحه 132. این روایت در بحار الانوار، جلد 64، صفحه 29، و جلد 71، صفحه 264، و جلد 73، صفحه 342، و جلد 77، صفحه 137، و 388 نیز آمده است.
منبع: ۱۱۰ سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، مؤلّف: حضرت آیت الله العظمى مکارم شیرازى، تهیّه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى.