خانواده موفق در اندیشه روان شناسان (بخش اول)

چکیده: خانواده به عنوان یک کوچک ترین نهاد اجتماعی، ویژگی هایی را دارد که در صورت کارکرد درست خود می تواند، جامعه ای را به سمت خوشبختی و در صورت کارکرد نادرست، آن جامعه را به سوی مرزهای نیستی بکشاند. روان شناسان همچون دیگر اندیشمندان علوم انسانی به تبیین خانواده های موفق پرداخته اند که در این نوشتار به برخی از ویژگی های خانواده موفق اشاره می کنیم. ​​​​​​​
پنجشنبه، 12 بهمن 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیدروح الله حسین پور
موارد بیشتر برای شما
خانواده موفق در اندیشه روان شناسان (بخش اول)
 اگر خواهان خانواده ای موفق هستید، سعی کنید این هشت ویژگی را در آن پدید آورید.
 
چکیده: خانواده به عنوان یک کوچک ترین نهاد اجتماعی، ویژگی هایی را دارد که در صورت کارکرد درست خود می تواند، جامعه ای را به سمت خوشبختی و در صورت کارکرد نادرست، آن جامعه را به سوی مرزهای نیستی بکشاند. روان شناسان همچون دیگر اندیشمندان علوم انسانی به تبیین خانواده های موفق پرداخته اند که در این نوشتار به برخی از ویژگی های خانواده موفق اشاره می کنیم.

تعداد کلمات 1177 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه 

خانواده موفق

بسیاری از ویژگی هایی که زوج های سالم را از زوج های بد کارکرد متمایز می کند، میتواند خانواده های سالم را از خانواده هایی با عملکرد ضعیف نیز جداسازد (مک کوی، ۱۹۹۶). یافته ها و پژوهش ها (دفرین و دیگران، ۲۰۰۵؛ کرایسان، مور و زیل، ۱۹۹۰؛ استینت و دفراین، " ۱۹۸۵) نشان می دهند که خانواده های سالم ویژگیهای زیر را دارند: تعهد نسبت به خانواده و اعضای آن، ارزش قائل شدن برای یکدیگر (داشتن یک پیوند اجتماعی)، میل به باهم بودن، الگوهای ارتباطی مؤثر، سطح بالای معنویت و دینداری، توانایی مقابله با بحران به شکلی مثبت (یعنی انطباق پذیری)، تشویق و دلگرمی دادن به یکدیگر، نقش های روشن و تعریف شده.  در ادامه به بررسی این ویژگی ها می پردازیم:

۱. تعهد

 تعهد به «میزان تمایل فرد به ادامه رابطه زناشویی اش» تعریف می شود. جانسون، کاخلین و هوستون، " تعهد زناشویی را به «فراهم کننده توجیهات شخصی، اخلاقی و ساختاری برای متأهل ماندن» توصیف کرده اند. اهمیت تعهد در تشکیل، تحکیم و رضایت زناشویی ثابت شده است.ارزیابی زوجین از میزان تعهد خود در زوج درمانی لازم است (هاروی، ۱۳۸۸، ص 62-68) و هسته مرکزی عملکرد یک خانواده سالم، مفهوم تعهد است. در خانواده های مستحکم، اعضا نه تنها خود را وقف رفاه خانواده، بلکه وقف رشد هر یک از اعضای دیگر نیز می کنند (توماس ۱۹۹۲، ص ۱۶۲). تعهد نسبت به خانواده مبنایی است که اعضا براساس آن وقت و توان خود را صرف امور مربوط به خانواده می کنند.
تعهد دربرگیرنده وفاداری نسبت به خانواده و اعضای آن در رخدادهای تلخ و شیرین زندگی و مشتمل بر دو جزء هیجان و قصد است. زوج ها و افرادی که نسبت به یکدیگر متعهد نیستند یا در تعهد خود دچار تردید هستند، در وفادار ماندن به ازدواج با همکاری با هم مردد هستند که این امر بیشتر به پیمان شکنی منتهی میشود (پیتمن، ۱۹۹۱، به نقل از: گلادینگ، ۱۳۹۲، ص ۶۳). تعهد زناشویی حدی است که در آن افراد دیدگاه بلندمدتی بر ازدواجشان دارند، برای رابطه شان فداکاری می کنند و برای حفظ، تقویت و همبستگی اتحادشان گام برمیدارند. آنها حتی هنگامی که ازدواجشان پاداش دهنده نیست، با همسرشان میمانند (هارمون، ۲۰۰۵۳).
اگرچه تعهد یا قصد برای ادامه رابطه، بیشتر سازه ای کلی در نظر گرفته می شود، اما میتوان آن را به سه نوع متمایز تقسیم کرد که عبارت است از:۔
الف) تعهد نسبت به همسر (تعهد شخصی) براساس تمایل به باقی ماندن در رابطه؛
ب) تعهد به ازدواج (تعهد اخلاقی) مرتبط با تعهدات اجتماعی یا مذهبی و پیمان های یکپارچگی و مسئولیت؛
ج) تعهد اجباری براساس احساس به دام افتادن در یک رابطه به دلیل هزینه ها و مشکلات موجود در فسخ کردن پیوند است (آدامز و همکاران، ۱۹۹۷۴ و جانسون و همکاران، ۱۹۹۹).

بیشتر بخوانید : جایگاه تعهد در زندگی زناشویی

۲. قدردانی

تعهدی که اعضای خانواده نسبت به یکدیگر دارند، هنگامی مستحکم تر می شود که اعضا به صورت زبانی و جسمی از یکدیگر قدردانی کنند. در خانواده های سالم، زوج ها تمایل دارند تا با ابراز عشق، احترام و ستایش، عزت نفس یکدیگر را تقویت کنند (توماس، ۱۹۹۲، ص ۶۴). دیگر اعضای خانواده نیز به همین ترتیب با یکدیگر برخورد می کنند، آنها از مشاجره هایی که شکل حمله یا خشونت به خود می گیرد، اجتناب می کنند. (ویلس، ویس و پترسون، ۱۹۷۴). یک روش مناسب برای فراهنم آوردن بازخورد مثبت از ازدواج در سختی ها و مشکلات، قدردانی از همه کارهایی است که هر روز همسر برای او و فرزندان انجام می دهد. این عمل در بهبود بخشیدن به رابطه بسیار موثر است و به زوج ها در دو طرفه بودن حمایت و عشق اطمینان می دهد (هاروی، ۱۳۸۸، ص ۹۲).
 

۳. میل به گذراندن وقت با یکدیگر

اعضای خانواده های سالم، زمان های بیشتر و بهتری را با هم سپری میکنند. منظور از گذراندن وقت، اوقات خوش است. ھیچ کسی از بگومگو، جر و بحث، اخم و قلدری کردن خوشش نمی آید. همچنین، زمان های سپری شده باید به اندازه کافی زیاد باشد. تعاملهای با کیفیت نمی توانند در یک زمان کوتاه چند دقیقه ای اتفاق بیفتند (استینت و دفراین، ۱۹۸۵، ص ۸۳ و ۸۴). راه های زیادی هست که بدان روش می توان اوقات خوشی را با یکدیگر گذراند: رفتن به سفرهای تفریحی کوتاه مدت، تعطیلات و تفریحات شبانه مانند رفتن به بوستان ها و شهر بازی، آیینها و مراسمی مثل جشن های تولد، سالگرد ازدواج، دید و بازدید از خانوادههای دیگر، و شرکت در آیین های انتقال از مراحل مختلف زندگی از جمله جشن های فارغ التحصیلی و عروسی (گیبلین، ۱۹۹۵). ایده زیربنایی سپری کردن اوقات با یکدیگر، سهیم شدن در افکار احساسات و هویت یکدیگر است. در این فرایند، اعضای خانواده به خود به شکل واحدی منسجم و نه صرفاً تجمع گروهی از افراد نگاه می کنند.
 

۴۔ الگوهای ارتباطی مؤثر

أرسال و دریافت اطلاعات کلامی و غیر کلامی بین اعضای خانواده و مشتمل بر مهارت های تبادل الگوهای اطلاعاتی در درون نظام خانواده است» (براک و برنارد، 1۹۹۹، ص ۴۶). در خانواده سالم، اعضا به پیام های یکدیگر توجه و نکات ریز و درشت آنها را برداشت می کنند. در چنین خانواده هایی، حمایت، تفاهم و درک متقابل وجود دارد (گیبلین، ۱۹۹۴). هیچ عضوی با عضو دیگر برای پر کردن خلاء یا سکوت به وجود آمده در بین گفتگوها رقابت نمی کند.
پیام ها سنجیده و با توجه، ارسال و دریافت می شوند. از سوی دیگر، اعضای خانواده های نابسامان گرایش دارند که احساسات، خواستهها، علایق و نیازهایشان نسبت به یکدیگر را در خود نگاه دارند و آنها را به زبان نیاورند (فریرا و وینتر، ۱۹۶۸).براک و برنارد (۲۰۰۸) ویژگیهای ارتباط بهینه در موقعیت های خانوادگی را برشمرده اند. به اعتقاد آنها، ارتباط درون خانوادگی در بهترین شرایط، نه تنها از لحاظ کمیت در سطح بالایی قرار دارد، بلکه دربرگیرنده جستجو و تشریک الگوها است. پیام های بین اعضای خانواده روشن و متناسب هستند. افزون بر این، خانواده های سالم درباره موضوعات زیادی صحبت میکنند و بیشتر به گفتگو تمایل دارند تا اینکه ساکت باشند. هنگامی که بحث های دشوار درمی گیرد، اعضا سعی میکنند که با استفاده از شوخی، اظهار نظرهای آرام کننده یا تغییر موضوع، جهت گفتگوها را به سمت وسوی مثبت تغییر دهند، به این فرآیند «ترمیم» گفته می شود. در هنگام بروز تعارض، خانواده از راه گفتگو تلاش می کند که آن را حل و فصل کند نه اینکه با اظهارات آسیب زننده تعارض را «فرونشاند»، به ویژه زمانی که سایر اعضا سعی میکنند که با دیدی مثبت به قضیه نگاه کنند (گلن، ۲۰۰۳). اعضای خانواده های سالم سعی در حل مسئله دارند و به شیوه ای مثبت با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

منبع: ویژگی های خانواده سالم، نوشته: محمدرضا سالاری فر

بیشتر بخوانید : 
شاخص های شناسایی خانواده ی موفق
بسترهای لازم برای خانواده ی موفق «1»
بسترهای لازم برای خانواده ی موفق «2»



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.