دوران زندگی دوم «بازنشستگی» (بخش اول)

دوران بازنشستگی که غالبا بعد از سی سال کار مداوم اتفاق می افتد، برای خود ضوابطی دارد. گاه عدم توجه به نیازهای این دوران باعث از بین رفتن سلامت روحی و روانی افراد می شود. در این نوشتار به برخی ملزومات این دوران اشاره خواهیم کرد.
پنجشنبه، 3 خرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیدروح الله حسین پور
موارد بیشتر برای شما
دوران زندگی دوم «بازنشستگی» (بخش اول)
 بازنشستگی، زمان اتمام زندگی نیست، تولدی برای یک زندگی جدید است.
 
چکیده: دوران بازنشستگی که غالبا بعد از سی سال کار مداوم اتفاق می افتد، برای خود ضوابطی دارد. گاه عدم توجه به نیازهای این دوران باعث از بین رفتن سلامت روحی و روانی افراد می شود. در این نوشتار به برخی ملزومات این دوران اشاره خواهیم کرد.

تعداد کلمات 1470 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
 
دوران زندگی دوم «بازنشستگی»

یک آغاز

زمانی که مدت خدمت در ادارات و محل کار بر اساس قوانین، یا بر اساس از کارافتادگی یا هر علت دیگر به پایان رسید، فرد با محل کار خود وداع نموده و دوران بازنشستگی یا بقول ما، زندگی دوم، آغاز می گردد.
امید به زندگی در حال حاضر، حدود ۷۵ سال است، و بر اساس تحقیقات به عمل آمده، و بواسطه پیشرفت تکنولوژی، برآوردها حاکی از این است که امید به زندگی تا ۲۰۰ سالگی در سال ۱۴۰۰ افزایش می یابد که این خبر بسیار خوبی برای کلیه مردم روی زمین است، لذا ما به صورت خیلی بدبینانه، افزایش امید به زندگی را تا ۱۰۰ سالگی را مدنظر قرار می دهیم و برای داشتن زندگی خوب، سالم و بانشاط پس از بازنشستگی و شروع زندگی دوم و استفاده بهینه از وقت های اضافه زندگی، انشاله تا یکصد سالگی برنامه ریزی می نمائیم.

این برنامه ریزی می تواند شامل موارد ذیل گردد:

1 . توکل بر خدا و اعتماد به نفس:

نگارنده با توجه به تحقیقات و بررسی های انجام شده بر روی تعداد کثیری از بازنشستگان و کسانی که دچار بیماریهای مزمن گردیده اند، بر این عقیده است که اولین اصلی که باید هر فرد بعد از بازنشستگی باید به آن توجه نماید، توکل بر خدای خوب و مهربان، و داشتن اعتماد به نفس می باشد، زیرا که اگر بدانید که خدائی که بر همه چیز قادر است و همیشه دست ما را گرفته، در این دوران نیز ما را رها نمی کند و همچنان روزی ما را که مقدر شده است، با وسائل گوناگون به دست ما می رساند، دیگر نگرانی و استرسی برای ما بوجود نخواهد آمد. اما متأسفانه جمع کثیری از همکاران با رسیدن به سن بازنشستگی، بجای توکل بر خدا و داشتن اعتماد به نفس و اینکه هر کاری را باید خودشان انجام دهند، دست یاری به سمت فرزندان خود برای ادامه زندگی دارند.
تعدادی دیگر امیدشان به دست دولتمردان است، که شاید گوشه چشمی به آنان نمایند و مبلغی به حقوق آنان یا بیمه اضافه نمایند.
اینجانب خود شاهد یک اطلاعیه بسیار مهم از طرف یکی از صندوق های بازنشستگی .......... بودم. متن اطلاعیه به شرح ذیل بود:
«مژده به بازنشستگان گرامی، وام دو میلیون تومانی !، برای بازنشستگان تأمین گردید، بازنشستگان واجد شرایط می توانند با مراجعه به سامانه الکترونیکی صندوق بازنشستگی ...................... به نشانی ............................................................................ برای ثبت نام اقدام کنند.»
حال سئوال این است که درست است که ما حدود سی سال خدمت نموده ایم، چرا باید دست به دامان دولت و ادارات بشویم تا آنها مسائل و مشکلات ما را حل نمایند؟ در صورتی که اگر توکل بر خدا و اعتماد به نفس داشته باشیم، خدا، خود راه حل ها را به ما خواهد گفت و مسیر به ما نشان داده خواهد شد.
کافی است که ما قدم اول را برداریم، بقیه راه و قدمها و مسیر به ما نمایانگر خواهد شد.
تو قدم در این راه نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
بنابر این پیشنهاد می کنم که تنها توکل بر خدا و معبود خود نمائیم، و ثانیاً اعتماد به نفس خود را بالا برده و منتظر یاری شخص سومی برای داشتن روحیه ای شاد در دوران بازنشستگی نباشیم.

2 . اهداف دوران بازنشستگی

مهم ترین اصل این دوران بازنشستگی این است که آیا فرد برای خودش هدف دارد، یا اینکه فکر می کند چون سی سال خدمت خود را انجام داده، دیگر غیر از شمردن روزها برای رسیدن به روز موعود(رفتن)، کار دیگری از ایشان بر نمی آید، یا اینکه فکر می کند که حالا که بعد از چندین سال، بازنشسته شدم، با تجربه فعلی چه اهداف و برنامه هایی می توانم داشته باشم و چگونه باید به این اهداف و برنامه ها برسم؟
اگر از قشر اول هستید که دیگر صحبتی با شما نداریم و میتوانید در همین جا، این کتاب را بسته و به سراغ روزشماری خود بروید. باقی عمر خود را به روش خود بگذرانید، و انتظار بکشید تا روز بروز افتاده تر، رنجورتر، بی حال تر بشوید و مشکلات بیشتری به سراغتان بیاید. چون این مسیر را خودتان انتخاب نموده اید و خود کرده را تدبیر نیست.
لکن اگر از قشر دوم هستید، باید برای خود برنامه ها و اهدافی مد نظر داشته باشید، و مصمم و متعهد باشید که به آن اهداف برسید.
هم اکنون، حداقل ۳ هدف اساسی که برای دوران بازنشستگی خود دارید را به صورت واضح و روشن بیان نموده و راه کارهای اجرائی آن را نیز بنویسید:
  1. ...........................
  2. ...........................
  3. ...........................
اگر با داشتن اهداف و نوشتن راه های اجرائی رسیدن به آن، زندگی آینده خود را ترسیم نمودید، از شما تقدیر بعمل می آید چون بزرگ ترین و مهم ترین کار ممکن را انجام داده اید، کاری که کسانی که افسرده هستند، علاقه ای به انجام آن ندارند.
در ذیل بعنوان پیشنهاد، یکسری از اهدافی که می تواند، مدنظر قرار بگیرد لیست گردیده است. لکن این به آن معنا نیست که غیر از اینها، هدف های دیگری وجود ندارد، بلکه هر هدف دیگری که مورد علاقه و اشتیاق خودتان است نیز می بایست در این لیست قرار گیرد.
بیرون زتو نیست، هر آن چه درعالم است
از خود طلب هر آن چه خواهی تویی
 

1 . سلامتی

 سلامتی یکی از اصلی ترین و مهم ترین هدف های دوران بازنشستگی است. یک ضرب المثل ناصحیح که از قدیم در بین مردم، زبان به زبان میچرخد، این است که "سن که رسید به پنجاه، فشار میاد به چند جا" این ضرب المثل اصلا درست نیست و بر اساس تحقیقات جدید، مشخص شده است که بیماری در سالمندی اصلا طبیعی نیست و اینکه فردی در سنین بالای ۵۰ سال به بیماری مبتلا گردد، اصلا عادی نیست.
بحث اصلی که در این جا وجود دارد این است که فرد به موجب بالا رفتن سن خود و جدا شدن از محیط کار و کاهش درآمد، به نوعی دچار مشکلات روحی می گردد و روحیه خود را ازدست می دهد و آغوش خود را به روی مهمان ناخوانده افسردگی باز می نماید. همین مهمان ناخوانده است که با جا خوش کردن در بدن و دسترسی کامل به کلیدهای ورود به بدن، بقیه مهمان های ناخوانده مزاحم دیگر را از جمله، انواع بیماریها را، به بدن دعوت می نماید و متأسفانه در این حالت، بدن محل تجمع بیماری ها می گردد.
پیشنهاد می نماییم، هر فرد به خدای خودش و توانایی هایش اعتماد و اطمینان داشته باشد، و بداند که انسان های بسیاری هستند(خود شاهد این نفرات بوده و هستم) و اگر به اطراف نگاه کنید، از این دست انسان ها به کرات مشاهده خواهید نمود که تا سنین بالا بدون هیچگونه بیماری، زندگی سراسر شاد، خوشحال و سلامت خود را دارند و تا حدود یکصد سالگی بدون هیچگونه همراه اضافی به زندگی سراسر لذت بخش خود ادامه می دهند. پس دیگر معطل نکنید و زمان را از دست ندهید و به جای فکر کردن به انواع بیماریها، در ابتدا اولین مهمان ناخوانده را که خود شما، اجازه ورود آن را، به بدن داده اید را جواب کرده و از این مأمن آرامش بخش، اخراج نمائید. تا بتوانید خیلی راحت با مهمان های ناخوانده دیگر مواجه شوید و آنها را براحتی از بدن خارج نمائید و اجازه ورود به بقیه مهمانهای ناخوانده دیگر بیماری را به بدن ندهیم.
در حال حاضر مهم نیست که چه مهمان های ناخوانده ای را به بدن وارد نموده اید، و با چه مشکلات و بیماریهایی مواجه هستید، لکن تنها یک خواسته از شما دارم و آن اینکه با آموزه های این نوشتار همراه شده و با تعهدی که به خود می دهید، مدتی را با برنامه های این نوشتارباشید.
به شما اطمینان داده می شود که اگر به برنامه های این نوشتار عمل نمائید، (همانند پیره زنی که در سن ۸۶ سالگی علیرغم اینکه در سال قبل توانائی انجام خیلی از کارها را نداشت، و برای حرکت از ویلچر استفاده می کرد، با آموزه های دریافتی، توانست در روز تولدش، کیک تولدش را خودش و بدون همراهی کسی و بدون ویلچر به خانواده خود تعارف نماید، نتیجه این تعارف چیزی جز غش کردن چند تن از اقوام نبود) خیلی راحت، کیک تولد یکصد سالگی خود را با دستان خود و بدون کمک و یاری دیگران برای فرزندان و نوه ها و نتیجه های خود، تعارف نموده و زندگی سراسر عشق و محبت و شاد را تجربه خواهید نمود.
 اقدام نمائید تا سلامتی خود را نیز از دست ندهید.
 
ادامه دارد ....

منبع : کتاب «لذت زندگی در وقت اضافه»
نویسنده: ولی بختیاری
 

بیشتر بخوانید :
دوران زندگی دوم «بازنشستگی» (بخش دوم)
دوران زندگی دوم «بازنشستگی»  (بخش سوم)
بازنشستگی و سلامت روان
سالمندی (پیری) را بهتر بشناسیم
دوران یائسگی مردان



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.