یکی از مهم ترین کارکردهای روان شناختی زنان، مراقبت کنندگی است.
چکیده: با بررسی های علمی و پژوهش های گوناگون این گونه به دست آمده که زن و مرد با هم تفاوت هایی دارند که این تفاوت ها در حوزه روان شناختی بیشتر نمود دارد. در این نوشتار به تفاوت های روان شناختی زن و مرد و به گونه ای برکارکردهای روان شناختی زنان می پردازیم.
تعداد کلمات 531 / تخمین زمان مطالعه 3 دقیقه
تعداد کلمات 531 / تخمین زمان مطالعه 3 دقیقه
کارکردهای روان شناختی زنان
مراقبت کنندگی
یکی از مهم ترین کارکردهای روانشناختی زنان، کارکرد «مراقبت کنندگی» آنان است. زمانی احساس رضامندی به یک زن دست خواهد داد که در کنار تمام برنامه های فوق العاده خویش بتواند از کارکرد مراقبتی برای اعضای خانواده به گونه ای شایسته استفاده کند.
کارول گیلیگان،[1] روان شناس تحولی نگر، اخلاق زنانه مبتنی بر «مراقبت»[2] را در مقابل اخلاق مبتنی بر «عدالت»[3] قرار داد. او معتقد است این تفاوت جنسیتی، مبتنی بر متفاوت بودن تصویری است که افراد از خود دارند. این تفاوت ها در تصاویر جنسیتی، مردانی را که «منصف» هستند و زنانی را که «مراقبت کننده»اند، نشان می دهد. زنان با داشتن کارکرد مراقبت کنندگی، خود را در برابر «دیگران» مسئول می دانند حال آن که مردان خود را در برابر «کار» مسئول می دانند.[4] مراقبت کردن از موضوع عشق و مسئولیت پذیری نسبت به دیگران، «هسته اصلی اخلاق» در زنان است.[5]
کارول گیلیگان،[1] روان شناس تحولی نگر، اخلاق زنانه مبتنی بر «مراقبت»[2] را در مقابل اخلاق مبتنی بر «عدالت»[3] قرار داد. او معتقد است این تفاوت جنسیتی، مبتنی بر متفاوت بودن تصویری است که افراد از خود دارند. این تفاوت ها در تصاویر جنسیتی، مردانی را که «منصف» هستند و زنانی را که «مراقبت کننده»اند، نشان می دهد. زنان با داشتن کارکرد مراقبت کنندگی، خود را در برابر «دیگران» مسئول می دانند حال آن که مردان خود را در برابر «کار» مسئول می دانند.[4] مراقبت کردن از موضوع عشق و مسئولیت پذیری نسبت به دیگران، «هسته اصلی اخلاق» در زنان است.[5]
عشق ورزی
ویژگی دیگر زنان، برخورداری از کارکرد «عشق ورزی» است. از ویژگی های مهم زنان، داشتن احساسات و عواطف قوی و پرشور است که آنان را از مردان متمایز می سازد. زنان به لحاظ احساسی و عاطفی، غنی تر و زلال تر و در ابراز احساسات و عواطف گویاتر و سریع ترند، اما در مقابل، مردان به زمان بیشتری نیاز دارند تا با تمام احساساتشان ارتباط برقرار کنند.[6]
بیشتر بخوانید :
عشق پنهان به همسر کافی نیست
نوازش بی آمیزش
پرورش دهندگی
یکی دیگر از کارکردهای زنان، «پرورش و رشددهندگی» است. میلر[7]، روانشناس تحولی نگر، دریافت که زنان احساس بی قدرتی می کنند؛ حال آنکه قدرت آنان در این است که می توانند دیگران را رشد و پرورش دهند. وی با این معنا، قدرت دهی به دیگران و توانمندسازی آنان را مهمتر از اقتدار دانست.[8]
یک زن، اعضای خانواده را بر پایه اعتماد به نفس و خودارزشمندی رشد داده و توانمند می سازد و این، نقطه اقتدار اوست. موفق ترین زنان کسانی اند که در کنار فعالیت های اجتماعی، به خوبی از کارکرد پرورشی خود در تربیت اعضای خانواده بهره گیرند؛ براساس یک مطالعه، مشخص شد زنان هنگامی که خودشان در حال مراقبت از کودک و پرورش وی نبودند، به سختی می توانستند توجه شان را بر دیگر وظایف خود معطوف کنند. در چنین وضعیتی، جدایی فیزیکی می توانست مادران را در «احساس خلاء و سردرگمی» رها سازد؛ بدین ترتیب، زن در «مرکز دایره» به «مراقبت و پرورش» سرگرم است و مرد همانند «محیط دایره» از زن «حمایت» می کند.
منبع: کتاب «این نقش ها واقعی است (نقش های زناشویی)»
نویسنده: سید مهدی خطیب
یک زن، اعضای خانواده را بر پایه اعتماد به نفس و خودارزشمندی رشد داده و توانمند می سازد و این، نقطه اقتدار اوست. موفق ترین زنان کسانی اند که در کنار فعالیت های اجتماعی، به خوبی از کارکرد پرورشی خود در تربیت اعضای خانواده بهره گیرند؛ براساس یک مطالعه، مشخص شد زنان هنگامی که خودشان در حال مراقبت از کودک و پرورش وی نبودند، به سختی می توانستند توجه شان را بر دیگر وظایف خود معطوف کنند. در چنین وضعیتی، جدایی فیزیکی می توانست مادران را در «احساس خلاء و سردرگمی» رها سازد؛ بدین ترتیب، زن در «مرکز دایره» به «مراقبت و پرورش» سرگرم است و مرد همانند «محیط دایره» از زن «حمایت» می کند.
منبع: کتاب «این نقش ها واقعی است (نقش های زناشویی)»
نویسنده: سید مهدی خطیب
بیشتر بخوانید :
روان شناسی زن و مرد
چرا زنها این همه حرف میزنند؟
ده خواسته زنان از همسران
پی نوشت :
[1] . Gilligan
[2] . care
[3] . justice
[4] . مسعود جان بزرگی، اساس روان شناختی تفاوت زن و مرد، ص۴۲.
[5] . همان، ص 46.
[6] . و باربارا دی آنجلیس، «مردها، زن ها و عشق»، ترجمه هادی ابراهیمی، ص3۷.
[7] . Miller
[8] . مشعود جان بزرگی، اساس روان شناختی زن و مرد، ص 48.
[1] . Gilligan
[2] . care
[3] . justice
[4] . مسعود جان بزرگی، اساس روان شناختی تفاوت زن و مرد، ص۴۲.
[5] . همان، ص 46.
[6] . و باربارا دی آنجلیس، «مردها، زن ها و عشق»، ترجمه هادی ابراهیمی، ص3۷.
[7] . Miller
[8] . مشعود جان بزرگی، اساس روان شناختی زن و مرد، ص 48.