مقابله با عصبانیت همسر

زنانی وجود دارند که از عصبانی شدن و از کوره در رفتن همسر خود بسیار ناراضی هستند و از این اخلاق همسر خود شاکی هستند و بعضی اوقات با روش های اشتباه می خواهند با عصبانیت همسر خود مواجه شوند. ما را همراهی کنید تا بدانید هنگام عصبانیت همسر خود چه واکنشی باید نشان دهید. ​​​​​​​
دوشنبه، 5 شهريور 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیدروح الله حسین پور
موارد بیشتر برای شما
مقابله با عصبانیت همسر
در برابر عصبانیت همسر باید واکنش مناسب نشان داد.
 
چکیده: زنانی وجود دارند که از عصبانی شدن و از کوره در رفتن همسر خود بسیار ناراضی هستند و از این اخلاق همسر خود شاکی هستند و بعضی اوقات با روش های اشتباه می خواهند با عصبانیت همسر خود مواجه شوند. ما را همراهی کنید تا بدانید هنگام عصبانیت همسر خود چه واکنشی باید نشان دهید.

تعداد کلمات 1691 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه

 مقابله با عصبانیت همسر
حل تعارض و اختلاف زوجین

شناسایی و تغییر راهبردهای ناکارآمد

در بسیاری از اختلافات زناشویی معمولا همسران به روش ها و راهکارهای ناکارآمدی برای حل اختلافات خود متوسل می شوند و حال آنکه اگر این روش های ناکارآمد را شناسایی و تصمیم بر تغییر این روش ها بگیرند بسیار موفق تر عمل می کنند و به حل تعارض خود کمک شایانی می نمایند. استفاده از سبک های پرخاشگرانه، عجولانه، بدبینانه، لجوجانه و ... روند حل تعارض را با کندی روبرو می سازد.
 

مقابله با همسر عصبانی

در جوامع پرهیاهوی امروزی در اغلب افراد رفتارهای پرخاشگر و ستیزه جو مشاهده می شود و درصد بالایی از مردم عصبی بوده و بر سر هر موضوع ناراحت کننده ای هرچند کوچک  به بحث و مشاجره با دیگران می پردازند.
زندگی با آدم خشمگین و عصبانی مثل این است که همیشه نزدیک یک کوه آتشفشان فعال باشید. همیشه چیزی وجود دارد که او را عصبانی کند و خشم اش را نثارتان کند. این توصیف زنی است که سال ها با مردی عصبانی و همیشه خشمگین زندگی کرده است. خشم مهار نشده به نظر شباهت زیادی به آتش فشان دارد چون قدرت تخریب اش زیاد است اما این فقط یک شباهت ظاهری است چون در حالی که این خشم وجود دارد اما شما می توانید برای آن کاری انجام بدهید.
ابتدا از مهارت های کنترل و مدیریت خشم استفاده می کنید و در بدترین شرایط رابطه را ترک خواهید کرد. قدرت انتخاب، اراده و آزادی عمل باعث می شود بتوانید خیلی چیزها را در این رابطه تغییر بدهید حتی اگر این تغییر چیزی ناامیدکننده مثل ترک زندگی زناشویی باشد. ‏
مهم این است که دنبال راه حل مناسبی باشید که به کار هردوی شما بیاید در این صورت می توانید خیلی چیزها را تغییر بدهید. این تغییرات در هر صورت مثبت خواهند بود و زمینه ای هستند برای یک رابطه بدون ترس و وحشت از کسی که خشم و عصبانیتش نگرانتان می کند. ‏

یکی از چیزهایی که رابطه و ذهنیت شما را درباره همسرتان خراب می کند احساس ترس است. خشم از ناتوانی و قدرت کم ایجاد می شود. وقتی یکی نفر در کنترل و مدیریت یک شرایط احساس ناتوانی می کند خشمگین می شود. خشم آدم ها بیشتر از اینکه شبیه خشم و غرش یک شیر باشد؛ گریه یک بچه نوزاد است. ‏
خیلی وقت ها خشم یک عادت ناشی از کم تحملی و ناسازگاری با شرایط پیچیده است. این که همسرتان آدم کم تحملی است گناه و اشتباه شما نیست. شما مسئولیتی درباره رفتار و ناراحتی هایش ندارید چون اصلا این مساله مربوط به شما نیست. خشم همسرتان می تواند یک نوع خشونت به حساب بیاید اگر شما را بترساند، نگرانتان کند و دیگران بدون هیچ دلیلی شما را مقصر آن بدانند. خیلی وقت ها شاید دیگران به شما توصیه کنند «حالا تو رفتاری نکن که اون عصبانی بشه» یا«تو محیط رو آروم نگه دار» این توصیه ها دوستانه نیستند چون حق شما را در رابطه نادیده می گیرند و بی جهت از وضعیتی عادی که نباید از آن بترسید یا وحشت کنید برحذر می دارند. ‏
خیلی ها فکر می کنند باید خشم دیگران را کنترل کنند. اما این وظیفه ای تعریف نشده است. شما قرار نیست همسرتان را تغییر بدهید چون چنین توانایی ای ندارید. تنها کاری که از شما برمی آید این است که یاد بگیرید واکنش به جا و به موقع و درستی نشان بدهید. اگر نمی توانید جلوی خشم و عصبانیت او را بگیرید لااقل کاری کنید تا در آتش این خشم نسوزید. ‏
یادتان باشد‏ خشم و عصبانیت و تخلیه احساسات بر دیگری یک نوع خشونت است هرچند که فرد دیگر آزار از رفتارش احساس شرمندگی کند. مرد یا زن هر دو می توانند به یک اندازه شریک رابطه را با خشم غیر قابل کنترل خود آزار بدهند اما با توجه به کلیشه ها و باورهایی که مردها را نیرومند و صاحب قدرت شیر نشان می دهد معمولاً مردها پرخاشگری بیشتری نشان می دهند. هر چقدر هم این یک باور عرفی اشتباه رایج باشد بازهم نشان دهنده ضعف است. می گویند سگ قوی هرگز پارس نمی کند و آدم قوی و قابل قبول کمتر اسیر خشم و عصبانیت می شود. ‏ 
 

واکنش مناسب چیست؟

ـ رفتار خوشایند داروی خشم و عصبانیت است. به جای اینکه بترسید و وحشت کنید یا یک گوشه قایم شوید و مراقب رفتارتان باشید تا بهانه به دست همسرتان ندهید سعی کنید با خوش برخوردی و مهربانی شرایط عصبانیت را تغییر بدهید. در واقع شما باید خوراک این خشم را بگیرید و برایش جایگزین داشته باشید. سکوت نکنید و با توجه به شرایط موقعیت را به چیزی خوشایند تغییر بدهید. ‏
ـ خشم و عصبانیت یک رفتار تهدید آمیز اما موقتی است. گاهی هم لازم است او خشمگین باشد اما برای خودش. شما نباید توجه زیادی به این خشم نشان بدهید. حتی اگر او برای چند روز متوالی هم از چیزی عصبانی باشد خودش باید با آن کنار بیاید مگر اینکه از شما بخواهد تا راهی برای خروج از این موقعیت نشانش بدهید. به جز این اگر از او و واکنش هایش می ترسید بهتر است توجهی به آن نشان ندهید. ‏
ـ این خشم بالاخره فرو می نشیند. حالا بهترین موقع برای حرف زدن درباره آن است. شما این حق را دارید از همسرتان بپرسید چرا نمی تواند افسار احساسش را دست بگیرد و اینقدر سریع از کوره در می رود. خیلی خوب است که در شرایط عادی روش های کنترل خشم را با هم تمرین کنید و درباره اش حرف بزنید. ‏
ـ اشتباه شما این است که حد و مرزهای تان را در زندگی مشترکتان مشخص نکرده اید. هرگز به همسرتان نگفته اید که تحمل چه چیزهایی را دارید و تا کجا می توانید یک رفتار را تاب بیاورید. به جای اینکه با آزارهای همسرتان سازگار و هماهنگ شوید محدودیت های رفتاری لازم را ایجاد کنید. ‏
‏ـ همانقدر که سکوت، ترس و یا تحمل اشتباه است واکنش پرخاشگرانه نیز بد است. شاید در موقع خشم همسرتان حرف های زننده و بدی بزند و یا بخواهد به سوی شما حمله ور شود حتی در این شرایط هم نباید واکنش مشابه نشان بدهید. اگر می توانید موقعیت را ترک کنید و یا آرامشتان را حفظ کنید. بعد از اینکه این خشم گذر کرد درباره اتفاقی که افتاده است حرف بزنید. گفتگوی شما نباید از روی ضعف یا ترس باشد. درباره احساس توهین و تاثیر رفتار بد همسرتان روی رابطه حرف بزنید و مشخص کنید که تا چه زمانی حاضر هستید به همسرتان مهلت تغییر رفتار را بدهید. ‏
‏ـ اگر خودتان آدم مهربان و صبوری باشید می توانید به همسرتان یاد بدهید با کمی مهربانی و بالا بردن تحمل می تواند نتایج بهتری بگیرد. بردباری اکسیر ادامه رابطه است و فقط در این شرایط می تواند چیزی را برای خودش حفظ کند.
یادتان باشد‏ خشم و عصبانیت و تخلیه احساسات بر دیگری یک نوع خشونت است هرچند که فرد دیگر آزار از رفتارش احساس شرمندگی کند. مرد یا زن هر دو می توانند به یک اندازه شریک رابطه را با خشم غیر قابل کنترل خود آزار بدهند

‏‏ـ حواستان باشد که آدم ها می توانند باعث خشم و عصبانیت یکدیگر بشوند. اگر شما کاری می کنید که باعث خشم و عصبانیت همسرتان می شود باید مسئولیت رفتارتان را بپذیرید. البته این به معنای این نیست که وقتی عصبانی می شویم باید افسار گسیخته رفتار کنیم اما اگر شرایط ناراحتی دیگران را فراهم می کنیم در هر صورت مسئول آن هستیم. اگر منشا عصبانیت ربطی به شما ندارد دلایل دیگر آن را جستجو کنید. چیزی که همسرتان را عصبی می کند پیدا کنید و با هم به دنبال راه حلی برای آن باشید. ‏
ـ در نهایت اگر راهی برای رابطه سالم با کسی که بلد نیست خشم و عصبانیت اش را مهار کند پیدا نمی کنید؛ شاید مجبور باشید تصمیم جدی تر و سخت تری برای زندگی تان بگیرید. اگر خشم همسرتان سلامت روانی و جسمی شما یا فرزندانتان را تهدید می کند این خشم دیگر یک غلیان ساده احساسات نیست و دیگرآزاری و خشونت عنوان مناسب تری برای آن است. اگر قرار است همسرتان افسار احساسش را به دست نگیرد و هر موقع که عصبانی شد شما و دیگران را بترساند, یا چیزی را به سمت شما نشانه بگیرد و یا آماج توهین و تحقیر قرار بدهد ادامه این رابطه در حالی که همسرتان تلاشی برای بهبود خودش نمی کند خوشایند، درست و منطقی نخواهد بود.
 

همدلی(امپاتی)

همدلی در بین همسران به خاطر نقش زیاد عواطف، در زندگی خانوادگی، اهمیت بیشتری دارد.خیلی وقت ها همدلی می تواند ناراحتی ها را برطرف کند بدون اینکه توافق بین همسران وجود داشته شود. خیلی وقت ها ناراحتی ها و هیجانات منفی به خاطر وجود مشکلات نیست بلکه به خاطر عدم همدلی و درک همسر است. همسری که خودش را قربانی و رهاشده احساس می کند. همدلی به معنای درک کردن احساس دیگران یا به قول برخی نظریه پردازان، توانایی ادراک تجربه ذهنی و گاهی اشتراک پیدا کردن در هیجانات فرد دیگر است.
همدلی یعنی اینکه بتوانیم دیگران را درک کنیم و بفهمیم بدون اینکه آنها را تایید یا رد کرده باشیم. بدون اینکه دلسوزی یا بی اعتنایی کرده باشیم. همدلی یعنی اینکه طرف مقابل بداند که من حالش را، دلیل رفتارش را و... می دانم، درک می کنم، می فهمم، بی اعتنا، بی خبر ،بی تفاوت نیستم. حالا هر نوع واکنشی که داشته باشم چه مطلوب او باشد یا نه، یک مزیت مهم را دارد.
اینکه از بسیاری از بحث های بیهوده و مقاومت ها و تلاش های بی هدف جلوگیری می کند. کسی که احساس همدلی طرف مقابل خود را درک می کند دیگر انرژی و سیاست خود را روی تفهیم خود و احساساتش به دیگران متمرکز نمی کند یا برای جلب توجه تلاش نمی کند. اکنون نیمی از راه رفته به حساب می آید. در این صورت امکان به توافق رسیدن و حتی امکان حل مشکلات خیلی بیشتر می شود. با همدلی می توانیم احساس های منفی را به احساسات مثبت تبدیل کنیم در چنین شرایطی نادیده گرفتن مشکلات کار سختی نخواهد بود.
 
 
منبع: درس نامه مهارت های زندگی با رویکرد ازدواج و خانواده
نویسنده: گروه نویسندگان پورتال فرهنگی راسخون

بیشتر بخوانید :
با همسر عصبانی چطور برخورد کنیم؟
عصبانیت و رفتارهای نادرست شوهر
رفتارهای زن زمینه ساز خشم مرد



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.