طلاق چگونه بوجود می‌آید؟

برای شروع زندگی باید خودمان را مجهز به نیروی صبر بکنیم، تا در مقابل مشکلات زندگی کمر خم نکنیم و از مشکلات برای خودمان راه سعادت درست بکنیم، اما بسیاری در مقابل این مشکلات تحمل نمی‌کنند و زندگی خود را با طلاق پایان می‌دهند. در این مقاله سعی شده نکاتی را بیان کنیم به ظاهر ساده اما بسیار مهم برای ادامه زندگی بیان شده.
يکشنبه، 11 مهر 1400
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سجاد رستمی چورتی
موارد بیشتر برای شما
طلاق چگونه بوجود می‌آید؟
اکثر طلاق ها ناشی از درگیری و عدم همفکری زوجین نیست، بلکه بحث های مکرر و دعواهای جدی، علت طلاق بسیاری از زوج ها بوده. 
 

مقدمه

جوان، با عشق وارد زندگی می‌شود، بدون اینکه تفکری کرده باشد و بداند برای دنیای جدید چه وسایلی لازم دارد، خانواده و جامعه هم کمکی نمی‌کنند. جوان عاشقانه زندگی را شروع می‌کند، به گونه ای که اگر از دور زندگی آنها را نگاه کنی، با خود می‌گویی، آن دو تا ابد کنار هم خوشحال و راضی هستند، اما بعد از مدتی با شنیدن خبری، شوکه می شوید. آن خبر این است که آن دو نفر عاشق از هم جدا شدند و طلاق گرفتند. 

اکثر افراد به امید زندگی بهتر ازدواج می‌کنند و اگر در مقطعی غیر از این با‌شد، برای آنها احمقانه خواهد بود و آنها نا امید می‌شوند. اگر توقعات و انتظارات ما از زندگی مشترک بیشتر از حد مجاز باشد و با خودمان فکر کنیم که زندگی مشترک، فقط گل و بلبل است و رابطه عاشقانه، گردش کردن و دور زدن های شبانه است و خیال کنند که در آن غم و غصه ای نیست، تصور غلطی است.

با این تصورات، اگر در زندگی دچار مشکل شوند، آنوقت است که یاس و نا امیدی به سراغ آنها می‌رود و دیوار بی تفاوتی و رخوت و نومیدی، بدون آنکه طرفین متوجه باشند به آرامی مانند سم کشنده ای بین زوجین کشیده می‌شود و آنها را در گرداب تنهایی اسیر می‌کند و فکری جز طلاق به ذهن آنها نمی آید و تک تک آجرهای که با آن زندگی مشترک شان را ساختن بر سر آنها آوار می‌شود و بعضی ها زیر این آوار کمر خم می‌کنند و ادامه ای زندگی برای آنها بسیار سخت می‌شود، اما بعضی ها هم با مدیریت و کمک روانشناس ها به دنبال ساختن زندگی جدید می‌روند. 
 

نقش رنج و سختی در زندگی

بسیاری از زوج های جوان با کوچکترین رنجش، اقدام به برهم زدن زندگی می‌کنند، آنها نمی‌دانند، برای اینکه بخواهیم آسوده زندگی کنیم. اولا باید اهل تفکر و تعقل باشیم تا فلسفه ای رنج های زندگی را بفهمیم و درک کنیم و بدانیم که این رنج ها سبب رشد ما می‌شود و باید آنها را تحمل کنیم. ثانیاً بدانیم که رنج ها و سختی ها در این دنیا قطعی است(قرآن می‌فرماید؛ ما انسان را در سختی آفریدیم لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ) [1] 
 

وظیفه خانواده و بزرگان، تبیین کردن رنج برای زوجین است

وقتی جوانان می‌خواهند ازدواج کنند باید به آنها بگویید؛ زندگی مشترک رنج ها دارد و فلسفه اش هم این است که باید در زندگی اختلافاتی باشد تا آن ارزش‌های که نهفته در وجود شما هستند را رشد دهند و سبب شکوفایی آنها می‌شود. 

به قول یه بزرگی، ما انسان ها می‌دانیم که دو جنس مخالف اگر بخواهند به همدیگر جذب شوند کار مشکلیه وقتی ما می‌دانیم، پس خداوند به طریق اولی می‌داند، پس چرا آنها را در کنار هم قرار داده؟ جواب معلوم هست، آن هم رشد انسان ها است که با وجود اختلافاتی که دارند در کنار هم قرار می‌گیرند. 
 

تقسیم زوج، در هنگام مقابله با رنج و سختی

زوج به دو قسم تقسیم می‌شود، برخی ها در مقابل این رنجش ها با تفکر برخورد می‌کنند و آن را پله ای برای پیشرفت خودشان استفاده می‌کنند، یا همانند موج سواری که از دریای طوفانی و مواج به بهترین شکل استفاده می‌کند و می‌داند چه موقع روی آب قرار بگیرد و برای خودش خاطره ای شیرینی درست می کند. 

اما کسانی هم هستند که در مقابل سختی ها و رنج ها، بخاطر توقعات و تفکرات اشتباهی که برای خودشان ساخته بودند، کم می‌آورند و در سیاه چال زندگی فرو می‌روند، این دسته از آدم ها باید بدانند که آدم بی مشکل مرده است، باید دنبال راه حل مشکل باشیم نه اینکه غرق در مشکل بشیم. 
 

زن و مرد تفاوت همدیگر را درک کنند

بسیاری، تصورشان از ازدواج این است که خانمم مانند من فکر کند و رفتارش مانند من باشد یا خانم هم همین تصور را دارد، در حالی که باید بدانیم ما با همدیگر متفاوت هستیم،  (زمانی که زن و شوهر بپذیرند این حق قانونی هر یک از آنهاست که هر طوری می‌خواهند بیندیشند و هر طوری می‌خواهند احساس کنند هیچ کس به این دلیل که بر خلاف نظر دیگری فکر می‌کند یا کاری را به شکل دیگری انجام می‌دهد، محاکمه نمی‌شود) [2]

این تفاوت را بعضی ها درک نکردند و هنگامی که دیدند طرف مقابل یه تفکری دارد که بر خلاف میل اوست، تصمیم می‌گیرد، او را تغییر دهد یا به این نتیجه می‌رسد که ما به درد هم نمی خوریم.  واقعا چه منطقی است که بعضی ها دارند!!!!! 
 

نکته نگران کننده

اکثر طلاق ها ناشی از درگیری و عدم همفکری زوجین نیست، بلکه مطالعات نشان داده است که تنها حدود یک سوم زوج های طلاق گرفته، گفته اند؛ که بحث های مکرر و دعواهای جدی، علت طلاق آنها بوده. 

بحث های که روی مسائل جزئی و بی ربط، به صورت مداوم صورت می‌گیرد و تبدیل به یک غده ای می‌شود که به مرور زمان و بدون مشاوره، آن غده تبدیل به سرطان می‌شود و به جان زندگی مشترک می‌افتد و باعث از هم پاشیدن زندگی شان می‌شود. 
 

تحمل کم

آستانه ای تحمل صبر، در برابر مشکلات بسیار پایین است ما باید قدر مشکلات را بدانیم و آن را جز نعمت الهی بدانیم(3)
 

نکات پایانی

این ها نکات های بودن که نیاز به درمان و مراقبت دارند، اگرنگهبانی نکنیم از خودمان و زندگی خودمان، ما هم می‌توانیم جز کسانی باشیم که طلاق می‌گیرند، باید آستانه ای صبر و توکل و شناخت خودمان را بالا ببریم. 

در مقاله ای بعدی طلاق را از نظر لغت و اصطلاح و اقسام آن تعریف و بیان می کنیم.


پاورقی
[1] قرآن، سوره بلد، آیه 4
[2] آذر، دکتر ماهیار، طلاق، چاپخانه سارنگ، اول، تهران: نشر قطره، 1386 صفحه 18
 [3] ما مِنْ بَلِیَّة إِلاّ وَ لِلّهِ فیها نِعْمَةٌ تُحیطُ بِها° هیچ بلایى نیست، مگر این که در آن از طرف خدا نعمتى است.» بحار الأنوار( ط- بیروت)، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، ناشر: دار إحیاء التراث العربی‏، سال چاپ: 1403 ق‏، ج‏75، ص374

منبع
قرآن کریم ، سوره بلد
آذر، دکتر ماهیار، طلاق، چاپخانه سارنگ، اول، تهران: نشر قطره، 1386
بحار الأنوار( ط- بیروت)، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، ناشر: دار إحیاء التراث العربی‏، 1403

بیشتر بخوانید :
علل طلاق و پیامدهای آن در جامعه ایران (بخش اول)
علل طلاق و پیامدهای آن در جامعه ایران (بخش دوم)
آمارها در مورد علت طلاق چه می گوید؟
سونامی طلاق و راه‌های مقابله با آن​​​​​​​



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.