بیان احساسات و گفتوگوهاى متقابل در شناخت بهتر زن و شوهر بسیار ضرورى است.
وقتى زن و شوهر احساس خود را با همدیگر در میان مى گذارند، به تدریج با هم دوست مى شوند و از حالت صرفاً زن و شوهر و عاشق و معشوق بیرون مى آیند. این عنصر دوستى را اغلب زوج هایى که با یکدیگر روابط حسنه دارند به زبان مى آورند: «ما دوستان خوبى هستیم. مى توانیم درباره هر موضوعى با هم حرف بزنیم.» از آنجا که اغلب ازدواج ما در اثر جاذبه هاى جنسى شروع مى شود و پاى دوستى در میان نیست، بعضى از زوج ها هرگز دوست خوب بودن را نمى آموزند.29 دوست خوب بودن مستلزم در میان گذاشتن نقطه نظرها، فعالیت ها و احساسات، بدون داشتن احساس مالکیت و داورى است. امروزه بسیارى از زوج هاى جوان نمى خواهند پاى دوستى را به روابط زناشویى بکشند; معتقدند که ماهیت دوستى تغییر مى کند و آن ها مایل نیستند که روابط زناشویى خود را به خطر بیندازند. متأسفانه این باور بدى است که بسیارى از زوج ها معتقدند زن و شوهر نمى توانند دوستان یکدیگر باشند.30
بیان احساسات و گفتوگوهاى متقابل در شناخت بهتر آن ها بسیار ضرورى است. مردى را در نظر بگیرید که از شرکت در مهمانى ها و برنامه هاى اجتماعى متنفّر است، در مقابل، همسر او این برنامه ها را دوست دارد. هر بار که در یک مهمانى شرکت مى کنند، مرد بدون اینکه با کسى حرف بزند، تک و تنها در گوشه اى مى نشیند، ولى زن به شدت با دوستانش گرم مى شود و بعد در راه مراجعت به خانه زن از رفتار غیر اجتماعى شوهرش عصبانى مى گردد و مشاجرات شروع مى شوند. اما اگر مرد احساس خود را براى همسر خود بیان کند که «دوست دارد او هم با دیگران رفتار گرم و صمیمى داشته باشد و به شیوه همسرش غبطه مى خورد، ولى به علت خجالتى بودن نمى تواند این گونه رفتار کند» چنین مشاجراتى پیش نمى آید.
تحقیقات انجام شده حاکى از آن است که بخش معظمى از طلاق ها معلول عدم ارضاى جنسى صحیح و متعادل این غریزه مى باشد. سرد مزاجى زنان یا مردان و یا بى اهمیتى به ارضاى صحیح و طبیعى غریزه جنسى، خانواده تشکیل شده را در آستانه طلاق قرار مى دهد.31 روابط زناشویى با ارضاى غریزه جنسى فرق دارد. چه بسیارند افرادى که به عمل زناشویى اقدام مى کنند، ولى به هیچ وجه غریزه جنسى آنان ارضا و اشباع نمى گردد. به عبارت دیگر، تحقق ارضاى جنسى تنها در ارتباط با برقرارى روابط جسمى نیست، بلکه احتیاج به آمادگى جسمى و روحى دارد.
مردان باید بدانند زنان تنها به دفع عمل جنسى نیاز ندارند، بلکه از نظر روحى و تمایلات زنانه، احتیاج دارند که از طرف مردان به عنوان زن بودن و تمایلات زنانگى مورد تأیید قرار گیرند. مرد پیش از عمل جنسى، باید با ابراز اعمال و رفتارى که نشانگر بازى و شوخى است، زن را براى عمل جنسى مهیا سازد. نتیجه دیگرى که از این رهگذر عاید مى گردد، آن است که زن تمام شخصیت زنانه خود را در این حالت حس مى کند و مى فهمد که شریک زندگى مرد بوده، همتاى اوست.32
بسیارى از مردان بدون توجه به این نکات عاطفى و روانى، زن را در بلوغ جنسى و لذت جنسى یارى نمى دهند، بلکه شخصیت او را تنزّل داده، عملا او را در حدّ یک وسیله و ابزار پایین مى آورند.
امام صادق(علیه السلام) از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل مى کنند که فرمود: «هرگاه مردى بخواهد با همسرش هم بستر شود، نباید در انجام این کار شتاب کند.»33 امام صادق(علیه السلام) همچنین مى فرمایند: «هرگاه یکى از شما اراده کرد با همسرش هم بستر گردد، باید پیش از شروع، با همسرش ملاعبه و مداعبه داشته باشد.»34
ملاعبه و مداعبه یعنى بازى و شوخى هاى مناسب و نشاط انگیز پیش از هم بستر شدن با همسر. این کار عمل جنسى را پاکیزه تر و لذت بخش تر مى کند و به عبارت دیگر، با این کار، آمادگى زنان در وصول به اوج لذت جنسى تشدید مى گردد و رضایت خاطر آن ها محسوس تر خواهد شد. حضرت على(علیه السلام) فرمودند: «هرگاه یکى از شما اراده کرد که با همسرش هم بستر شود، نباید در انجام این کار شتاب نماید، زیرا زنان نیازمندى هایى دارند.»35 روشن است که ناز و کرشمه خریدار مى طلبد و مردان باید با برگزارى مقدّماتى به عنوان ملاعبه، زنان را در وصول به اوج لذت جنسى یارى رسانند، بخصوص آنکه این کار در آماده ساختن ترشّحات و هورمون هاى جنسى زنان نقش مهمى دارد.
از آنجا که دل بستگى دخترها به خانواده خود و نیازشان به دیدار خانواده بیشتر است، دل تنگى و غمگینى در دخترانى که پس از ازدواج ناچار به ترک بستگان و شهر خود هستند، بیشتر بروز مى کند. از این رو، زن و شوهرى که ازدواج مى کنند، نباید چنین انتظارى از یکدیگر داشته باشند که با افراد خانواده خود قطع رابطه کنند و یا در این مورد اعتراضى داشته باشند و یا چنین تلقّى شود که رابطه هر کدام با خانواده خود دلیلى بر بى مهرى و بى توجهى او به همسرش است. البته میزان این روابط باید به گونه اى باشد که خللى به روند زندگى زناشویى زن و شوهر وارد نسازد و موجب غفلت و یا کوتاهى از انجام وظایف زندگى مشترک نشود.
در صورت امکان، بهتر است که زن و شوهر به اتفاق همدیگر با خانواده هاى خود رفت و آمد داشته باشد، اگرچه از نظر روانى لازم است که گه گاه زن و شوهر به تنهایى با خانواده هاى خود معاشرت کنند و به گفتوگوهاى خصوصى و خانوادگى بپردازند.36
نکته بسیار حسّاسى که توجه به آن ضرورى است، اینکه همان گونه که غریزه جنسى عامل اساسى در پیدایش خانواده و زندگى مشترک است، همین غریزه در استمرار و استحکام خانواده نیز نقش مهمى دارد. مسئولیت تنظیم روابط و رفتار مناسب و درست زن و شوهر با دو خانواده بر عهده فرزند آن خانواده است که نقش مهمى در ایجاد رابطه اى صمیمى و دوستانه بین همسر و خانواده خود دارد و شخص اوست که باید به گونه اى رفتار کند که محبت و صمیمیت بیشترى بین آن ها برقرار شود. ذکر نکات مثبت همسر در زندگى مشترک و مطرح نکردن نکات منفى و کشمکش هاى زندگى خصوصى با خانواده خود، از نکات بسیار مهم است.37
باید توجه داشت که زن و شوهر اگر اختلاف سلیقه و یا برداشت هایى از خانواده دیگرى دارند، بهتر است تا حد امکان از بیان آن خوددارى کنند; چرا که هیچ فردى به سادگى نمى تواند انتقادات دیگران را نسبت به افراد خانواده خود بپذیرد و بعضى از انتقادها باعث بروز واکنش هاى عصبى مى گردد که همراه با مقاومت هاى روانى است و یا موجب ابراز انتقاد و عیب جویى متقابل از خانواده دیگرى خواهد شد، مگر در بعضى موارد که انتقاد و یا گله به گونه اى ملایم بیان شود و همسر او انسانى منطقى باشد. البته نمى توان پذیرفت که هر انتقاد و یا گله شوهر و یا زن از خانواده دیگرى مى تواند درست و صحیح باشد، بلکه این احتمال وجود دارد که این انتقاد ناشى از سوءتفاهم ها و یا اختلاف فرهنگ دو خانواده باشد.38
زن و شوهر باید به گونه اى با خانواده هاى خود رفتار کنند که آنان را از ابراز انتقاد و یا گله از همسرشان باز دارد. دو خانواده نیز نباید چنین تصور کنند که مانند گذشته مى توانند و یا باید از جزئى ترین مسائل زندگى مشترک و زناشویى فرزندشان اگاه شوند و یا به خود اجازه دهند که در زندگى مشترک فرزندشان دخالت کنند. آن ها باید این حقیقت را بپذیرند که فرزندان شان حق دارند و باید با مشورت و تفاهم در مورد زندگى شان تصمیم گیرى کنند و به همین دلیل، اصلاح زندگى آن ها در این است که بسیارى از روابط خصوصى و چگونگى روش زندگى شان را پنهان نگه دارند.39
قطع رابطه یک طرفه و یا دو طرفه با خانواده ها موجب بروز خلأ عاطفى خواهد شد که نه تنها زن و شوهر را تحت تأثیر قرار خواهد داد، بلکه بر نوه ها نیز از جهات روانى و اجتماعى تأثیر خواهد گذاشت. آن ها نیاز دارند که با خانواده هاى پدر و مادر خود در ارتباط باشند، و گرنه آنان نیز احساس کمبود عاطفى خواهند کرد.
نویسنده : داوود حسینی
1و2و3ـ ویرجینا ستیر آدم سازى در روان شناسى خانواده، ترجمه بهروز بیرشک، تهران، رشد، 1370، ص 43ـ 44 / ص 44 / ص 45.
4و5ـ فرانک فینچام و همکاران، رابطه همسران، ترجمه مهدى قراچه داغى، تهران، پیک بهار، 1380، ص 47 / ص 49.
6و7و8ـ فیلیپ اچ. برنشتاین، مارسى تى. برنشتاین، شناخت و درمان اختلاف هاى زناشویى (زناشویى درمانى)، ترجمه حمیدرضاسهرابى،رسا،1377،ص125ـ124/ص125 / ص 126.
99ـ مجید رشیدپور، تعادل و استحکام خانواده، تهران، اطلاعات، 1373، ص 154.
10ـ على قائمى، خانواده و مسائل همسران جوان، تهران، امیدى، 1362، ص 258.
11ـ ابراهیم امینى، اسلام و تعلیم و تربیت (2)، تهران، انجمن اولیا و مربیان، 1372، ص 178 با تلخیص.
12و13،ـ آمدى،غررالحکمودررالکلم،فصل77،ش1076/ش1117.
14ـ غررالحکم، ج 2، ص 298.
15ـ محمدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج 2، ص 312.
16و17ـ احمد حسینیا، بهداشت روانى ازدواج و همسردارى، تهران، مفید، 1380، ص 208 / ص 201.
18و19ـ محمدرضا شرفى، خانواده متعادل، تهران، انجمن اولیا و مربیان، 1374، ص 96.
20ـ على قائمى، پیشین، ص 252.
21ـ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 43، ص 50.
22و23و24ـ حسین عسکرى، نقش بهداشت روان در زندگى زناشویى ازدواج طلاق، تهران، گفتگو، 1380، ص 266 / همان / ص 267.
25ـ حبیب الله طاهرى، سیرى در مسائل خانواده، سازمان تبلیغات اسلامى، 1370، ص 113.
26ـ غلامعلى افروز، همسران برتر، تهران، انجمن اولیا و مربیان، 1377، ص 66ـ65.
27و28ـ همان، ص 66 با تلخیص / ص 67.
29ـ دولورس کوران، استرس و خانواده سالم، ترجمه مهدى قراچه داغى، البرز، 1375، ص 41.
30ـ همان، با تلخیص.
31ـ مجید رشیدپور، تعادل و استحکام خانواده، ص 102.
32ـ مجید رشیدپور، روان شناسى ازدواج در اسلام، تهران، انجمن اولیا و مربیان، 1365، ص 91.
33ـ فضل بن حسن طبرسى، وسائل الشیعه، ج 14، ص 82، ح 2، باب 56.
34و35ـ همان، ج 14، ص 82، باب 56، ح 3 / ص 83.
36ـ حسین عسکرى، پیشین، ص 252.
37و38و39ـ همان، ص 253ـ 254 / ص 255.
چکیده : از جمله عواملی که در ایجاد روابط سالم و سازنده بین همسران موثر است، گفتوگوهاى متقابل و بیان احساسات، ارضاى نیاز جنسى و تنظیم رابطه صحیح بین دو خانواده می توان اشاره کرد. با ما همراه باشید.
تعداد کلمات 1669 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
تعداد کلمات 1669 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
عوامل مؤثر در ایجاد روابط سالم
5- گفت وگوهاى متقابل و بیان احساسات
زوج ها باید با کلام و با احساس، با یکدیگر ارتباط برقرار سازند تا صمیمت و صفا در بین آن ها حاکم شود. بسیارى از افراد هرگز براى همسر خود ابراز احساسات نمى کنند، مى ترسند که رفتارشان احمقانه به نظر برسد، فکر مى کنند که ابراز احساسات نوعى رفتار بچه گانه و در بعضى موارد، نوعى ریسک کردن است و با طرح احساسات خود آسیب پذیر مى شوند. اغلب زن ها از ارتباط با همسرشان شکایت دارند، ولى هیچ اقدامى براى بهتر شدن این روابط انجام نمى دهند; آنچه در درون خود دارند بیان نمى کنند.وقتى زن و شوهر احساس خود را با همدیگر در میان مى گذارند، به تدریج با هم دوست مى شوند و از حالت صرفاً زن و شوهر و عاشق و معشوق بیرون مى آیند. این عنصر دوستى را اغلب زوج هایى که با یکدیگر روابط حسنه دارند به زبان مى آورند: «ما دوستان خوبى هستیم. مى توانیم درباره هر موضوعى با هم حرف بزنیم.» از آنجا که اغلب ازدواج ما در اثر جاذبه هاى جنسى شروع مى شود و پاى دوستى در میان نیست، بعضى از زوج ها هرگز دوست خوب بودن را نمى آموزند.29 دوست خوب بودن مستلزم در میان گذاشتن نقطه نظرها، فعالیت ها و احساسات، بدون داشتن احساس مالکیت و داورى است. امروزه بسیارى از زوج هاى جوان نمى خواهند پاى دوستى را به روابط زناشویى بکشند; معتقدند که ماهیت دوستى تغییر مى کند و آن ها مایل نیستند که روابط زناشویى خود را به خطر بیندازند. متأسفانه این باور بدى است که بسیارى از زوج ها معتقدند زن و شوهر نمى توانند دوستان یکدیگر باشند.30
بیان احساسات و گفتوگوهاى متقابل در شناخت بهتر آن ها بسیار ضرورى است. مردى را در نظر بگیرید که از شرکت در مهمانى ها و برنامه هاى اجتماعى متنفّر است، در مقابل، همسر او این برنامه ها را دوست دارد. هر بار که در یک مهمانى شرکت مى کنند، مرد بدون اینکه با کسى حرف بزند، تک و تنها در گوشه اى مى نشیند، ولى زن به شدت با دوستانش گرم مى شود و بعد در راه مراجعت به خانه زن از رفتار غیر اجتماعى شوهرش عصبانى مى گردد و مشاجرات شروع مى شوند. اما اگر مرد احساس خود را براى همسر خود بیان کند که «دوست دارد او هم با دیگران رفتار گرم و صمیمى داشته باشد و به شیوه همسرش غبطه مى خورد، ولى به علت خجالتى بودن نمى تواند این گونه رفتار کند» چنین مشاجراتى پیش نمى آید.
6- ارضاى نیاز جنسى
بدون شک، اگر انسان ها فاقد غریزه جنسى بودند، تن به ازدواج و تشکیل خانواده نمى دادند و هرگز از کانون گرم خانواده جدا نمى شدند و مسئولیت هاى دشوار زندگى مشترک را نمى پذیرفتند. همه انسان ها بر اساس کشش و جاذبه غریزه جنسى به ازدواج مى پردازند و بدین وسیله، نسل بشریت استمرار و دوام پیدا مى کند. نکته بسیار حسّاسى که توجه به آن ضرورى است، اینکه همان گونه که غریزه جنسى عامل اساسى در پیدایش خانواده و زندگى مشترک است، همین غریزه در استمرار و استحکام خانواده نیز نقش مهمى دارد.تحقیقات انجام شده حاکى از آن است که بخش معظمى از طلاق ها معلول عدم ارضاى جنسى صحیح و متعادل این غریزه مى باشد. سرد مزاجى زنان یا مردان و یا بى اهمیتى به ارضاى صحیح و طبیعى غریزه جنسى، خانواده تشکیل شده را در آستانه طلاق قرار مى دهد.31 روابط زناشویى با ارضاى غریزه جنسى فرق دارد. چه بسیارند افرادى که به عمل زناشویى اقدام مى کنند، ولى به هیچ وجه غریزه جنسى آنان ارضا و اشباع نمى گردد. به عبارت دیگر، تحقق ارضاى جنسى تنها در ارتباط با برقرارى روابط جسمى نیست، بلکه احتیاج به آمادگى جسمى و روحى دارد.
مردان باید بدانند زنان تنها به دفع عمل جنسى نیاز ندارند، بلکه از نظر روحى و تمایلات زنانه، احتیاج دارند که از طرف مردان به عنوان زن بودن و تمایلات زنانگى مورد تأیید قرار گیرند. مرد پیش از عمل جنسى، باید با ابراز اعمال و رفتارى که نشانگر بازى و شوخى است، زن را براى عمل جنسى مهیا سازد. نتیجه دیگرى که از این رهگذر عاید مى گردد، آن است که زن تمام شخصیت زنانه خود را در این حالت حس مى کند و مى فهمد که شریک زندگى مرد بوده، همتاى اوست.32
بسیارى از مردان بدون توجه به این نکات عاطفى و روانى، زن را در بلوغ جنسى و لذت جنسى یارى نمى دهند، بلکه شخصیت او را تنزّل داده، عملا او را در حدّ یک وسیله و ابزار پایین مى آورند.
امام صادق(علیه السلام) از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل مى کنند که فرمود: «هرگاه مردى بخواهد با همسرش هم بستر شود، نباید در انجام این کار شتاب کند.»33 امام صادق(علیه السلام) همچنین مى فرمایند: «هرگاه یکى از شما اراده کرد با همسرش هم بستر گردد، باید پیش از شروع، با همسرش ملاعبه و مداعبه داشته باشد.»34
ملاعبه و مداعبه یعنى بازى و شوخى هاى مناسب و نشاط انگیز پیش از هم بستر شدن با همسر. این کار عمل جنسى را پاکیزه تر و لذت بخش تر مى کند و به عبارت دیگر، با این کار، آمادگى زنان در وصول به اوج لذت جنسى تشدید مى گردد و رضایت خاطر آن ها محسوس تر خواهد شد. حضرت على(علیه السلام) فرمودند: «هرگاه یکى از شما اراده کرد که با همسرش هم بستر شود، نباید در انجام این کار شتاب نماید، زیرا زنان نیازمندى هایى دارند.»35 روشن است که ناز و کرشمه خریدار مى طلبد و مردان باید با برگزارى مقدّماتى به عنوان ملاعبه، زنان را در وصول به اوج لذت جنسى یارى رسانند، بخصوص آنکه این کار در آماده ساختن ترشّحات و هورمون هاى جنسى زنان نقش مهمى دارد.
7- تنظیم رابطه صحیح بین دو خانواده
دختر و پسرى که از کودکى در دامن خانواده اى رشد یافته است، نمى تواند و نباید خانواده خود را به راحتى و سادگى فراموش کند. احساسات و عواطف هر فرد در مورد خانواده اش، حتى اگر خاطراتى ناخوشایند نیز داشته باشد، ریشه دار و عمیق است.از آنجا که دل بستگى دخترها به خانواده خود و نیازشان به دیدار خانواده بیشتر است، دل تنگى و غمگینى در دخترانى که پس از ازدواج ناچار به ترک بستگان و شهر خود هستند، بیشتر بروز مى کند. از این رو، زن و شوهرى که ازدواج مى کنند، نباید چنین انتظارى از یکدیگر داشته باشند که با افراد خانواده خود قطع رابطه کنند و یا در این مورد اعتراضى داشته باشند و یا چنین تلقّى شود که رابطه هر کدام با خانواده خود دلیلى بر بى مهرى و بى توجهى او به همسرش است. البته میزان این روابط باید به گونه اى باشد که خللى به روند زندگى زناشویى زن و شوهر وارد نسازد و موجب غفلت و یا کوتاهى از انجام وظایف زندگى مشترک نشود.
در صورت امکان، بهتر است که زن و شوهر به اتفاق همدیگر با خانواده هاى خود رفت و آمد داشته باشد، اگرچه از نظر روانى لازم است که گه گاه زن و شوهر به تنهایى با خانواده هاى خود معاشرت کنند و به گفتوگوهاى خصوصى و خانوادگى بپردازند.36
نکته بسیار حسّاسى که توجه به آن ضرورى است، اینکه همان گونه که غریزه جنسى عامل اساسى در پیدایش خانواده و زندگى مشترک است، همین غریزه در استمرار و استحکام خانواده نیز نقش مهمى دارد. مسئولیت تنظیم روابط و رفتار مناسب و درست زن و شوهر با دو خانواده بر عهده فرزند آن خانواده است که نقش مهمى در ایجاد رابطه اى صمیمى و دوستانه بین همسر و خانواده خود دارد و شخص اوست که باید به گونه اى رفتار کند که محبت و صمیمیت بیشترى بین آن ها برقرار شود. ذکر نکات مثبت همسر در زندگى مشترک و مطرح نکردن نکات منفى و کشمکش هاى زندگى خصوصى با خانواده خود، از نکات بسیار مهم است.37
باید توجه داشت که زن و شوهر اگر اختلاف سلیقه و یا برداشت هایى از خانواده دیگرى دارند، بهتر است تا حد امکان از بیان آن خوددارى کنند; چرا که هیچ فردى به سادگى نمى تواند انتقادات دیگران را نسبت به افراد خانواده خود بپذیرد و بعضى از انتقادها باعث بروز واکنش هاى عصبى مى گردد که همراه با مقاومت هاى روانى است و یا موجب ابراز انتقاد و عیب جویى متقابل از خانواده دیگرى خواهد شد، مگر در بعضى موارد که انتقاد و یا گله به گونه اى ملایم بیان شود و همسر او انسانى منطقى باشد. البته نمى توان پذیرفت که هر انتقاد و یا گله شوهر و یا زن از خانواده دیگرى مى تواند درست و صحیح باشد، بلکه این احتمال وجود دارد که این انتقاد ناشى از سوءتفاهم ها و یا اختلاف فرهنگ دو خانواده باشد.38
زن و شوهر باید به گونه اى با خانواده هاى خود رفتار کنند که آنان را از ابراز انتقاد و یا گله از همسرشان باز دارد. دو خانواده نیز نباید چنین تصور کنند که مانند گذشته مى توانند و یا باید از جزئى ترین مسائل زندگى مشترک و زناشویى فرزندشان اگاه شوند و یا به خود اجازه دهند که در زندگى مشترک فرزندشان دخالت کنند. آن ها باید این حقیقت را بپذیرند که فرزندان شان حق دارند و باید با مشورت و تفاهم در مورد زندگى شان تصمیم گیرى کنند و به همین دلیل، اصلاح زندگى آن ها در این است که بسیارى از روابط خصوصى و چگونگى روش زندگى شان را پنهان نگه دارند.39
قطع رابطه یک طرفه و یا دو طرفه با خانواده ها موجب بروز خلأ عاطفى خواهد شد که نه تنها زن و شوهر را تحت تأثیر قرار خواهد داد، بلکه بر نوه ها نیز از جهات روانى و اجتماعى تأثیر خواهد گذاشت. آن ها نیاز دارند که با خانواده هاى پدر و مادر خود در ارتباط باشند، و گرنه آنان نیز احساس کمبود عاطفى خواهند کرد.
نویسنده : داوود حسینی
بیشتر بخوانید :
ارتباط سالم در زندگی مشترک
اصول روابط سالم در همسران
استحکام روابط در خانواده های سالم و متعادل
در زندگی روابط اجتماعی سالم داشته باشید
ویژگی های زندگی مشترک سالم
افزایش ارتباط سالم همسران با ابراز وجود
1و2و3ـ ویرجینا ستیر آدم سازى در روان شناسى خانواده، ترجمه بهروز بیرشک، تهران، رشد، 1370، ص 43ـ 44 / ص 44 / ص 45.
4و5ـ فرانک فینچام و همکاران، رابطه همسران، ترجمه مهدى قراچه داغى، تهران، پیک بهار، 1380، ص 47 / ص 49.
6و7و8ـ فیلیپ اچ. برنشتاین، مارسى تى. برنشتاین، شناخت و درمان اختلاف هاى زناشویى (زناشویى درمانى)، ترجمه حمیدرضاسهرابى،رسا،1377،ص125ـ124/ص125 / ص 126.
99ـ مجید رشیدپور، تعادل و استحکام خانواده، تهران، اطلاعات، 1373، ص 154.
10ـ على قائمى، خانواده و مسائل همسران جوان، تهران، امیدى، 1362، ص 258.
11ـ ابراهیم امینى، اسلام و تعلیم و تربیت (2)، تهران، انجمن اولیا و مربیان، 1372، ص 178 با تلخیص.
12و13،ـ آمدى،غررالحکمودررالکلم،فصل77،ش1076/ش1117.
14ـ غررالحکم، ج 2، ص 298.
15ـ محمدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج 2، ص 312.
16و17ـ احمد حسینیا، بهداشت روانى ازدواج و همسردارى، تهران، مفید، 1380، ص 208 / ص 201.
18و19ـ محمدرضا شرفى، خانواده متعادل، تهران، انجمن اولیا و مربیان، 1374، ص 96.
20ـ على قائمى، پیشین، ص 252.
21ـ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 43، ص 50.
22و23و24ـ حسین عسکرى، نقش بهداشت روان در زندگى زناشویى ازدواج طلاق، تهران، گفتگو، 1380، ص 266 / همان / ص 267.
25ـ حبیب الله طاهرى، سیرى در مسائل خانواده، سازمان تبلیغات اسلامى، 1370، ص 113.
26ـ غلامعلى افروز، همسران برتر، تهران، انجمن اولیا و مربیان، 1377، ص 66ـ65.
27و28ـ همان، ص 66 با تلخیص / ص 67.
29ـ دولورس کوران، استرس و خانواده سالم، ترجمه مهدى قراچه داغى، البرز، 1375، ص 41.
30ـ همان، با تلخیص.
31ـ مجید رشیدپور، تعادل و استحکام خانواده، ص 102.
32ـ مجید رشیدپور، روان شناسى ازدواج در اسلام، تهران، انجمن اولیا و مربیان، 1365، ص 91.
33ـ فضل بن حسن طبرسى، وسائل الشیعه، ج 14، ص 82، ح 2، باب 56.
34و35ـ همان، ج 14، ص 82، باب 56، ح 3 / ص 83.
36ـ حسین عسکرى، پیشین، ص 252.
37و38و39ـ همان، ص 253ـ 254 / ص 255.