بیبند و باری در پوشش مادر در منزل و حریم خانواده، تأثیرات آشکار و پنهانی برای کودکان به خصوص پسران دارد.
مادر- زن در تصور پسران
هنگامی که مادر با پوشش نامناسب (یا مناسب برای زمانی که فرزند در زندگی مشترک آنان حضور نداشت) در جمع خانواده حاضر میشود و عرف مادر- فرزندی را نادیده میگیرد، به مرور برخی موارد و تفاوتهای بدنی بین زن و مرد را برای کودکانش و به خصوص فرزندان پسر برجسته میکند. اگر کنشها و واکنشهای والدین در قبال فرزند به اندازه و به موقع باشد، کودک نیز در آینده از تعادل روانی و اخلاقی و هماهنگی بیشتری در شخصیت برخوردار خواهد بود، در غیر این صورت عدم تعادل روحی و روانی و ناسازگاریهای رفتاری را در دورانهای بعدی زندگی او به دنبال خواهد داشت.
در نظریات روانشناسی فروید به تمایل جنسی پسر به مادر - که همراه با حس رقابت با پدر است- عقده ادیپ گفته میشود. این کلمه برای اولین بار توسط فروید در کتاب «تفسیر خوابها» ابداع شد. انتخاب این کلمه بر مبنای سرگذشت شخصیت اسطورهای ادیپ بود که بر اساس آنچه در تقدیر او و پدرش پیش بینی شده بود، پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد. معادل زنانه عقده ادیپ، عقده الکترا است. فروید معتقد بود که این مرحله عقده ادیپ در رشد کودکان بین 3 تا 5 سال، چیزی طبیعی است و پایان آن زمانی است که کودک هویتش را با والد از جنس خودش، شناسایی کرده و امیال جنسیاش را سرکوب میکند؛ این فرایند در نظریه فروید باعث تشکیل فراخود میشود.
در آموزههای دین اسلام در عین حالی که محرمیت بین مادر و فرزند دائمی و تایید شده است، اما حفظ حدود در ارتباط بین مادر و فرزند در احادیث و شیوههای علمی زندگی که در سیره ائمه آموزش داده شده است. پوشش مادر در سالهای اولیه زندگی کودک، تصویری از زن برای او ایجاد میکند که در سالهای بعد نیز مرجع بازگشت به تعریف از زن، ناخودآگاه به آن بازخواهد گشت. وقتی کودک زودتر از سن بلوغ با مفهوم زن به عنوان جنس مخالف آشنا شود و در صدد شناخت و تشریح آن برآید، مشکلات اخلاقی بسیاری در خانواده و در زندگی شخصی آن پسر ایجاد خواهد شد.
مادری که حضور فرزند خردسالش را نادیده میانگارد، فرصتی نیز برای تشویق یا ترغیب و ارشاد یا ورود به سرگرمیهای کودک و کارهایی از این دست را ندارد. مستندات غیرقابل انکاری وجود دارد که نشان میدهد استکبار جهانی در کشورهای اسلامی، همزمان با دنبال کردن دو خط مشی کلان اسلام ستیزی (با رویکرد اضمحلال ایدئولوژیک) و گسترش فساد و فحشاء، مشروعیت بخشیدن به روابط ناسالم جنسی را به عنوان یک برنامه جدی تخریب کننده، تعقیب میکنند و از طریق شبکههای مجازی و برخی سایتهای هرزهنگار، توجه پسران را حتی به جاذبههای جنسی مادران خود و برقراری رابطه جنسی با آنان ترغیب میکند.
در نظریات روانشناسی فروید به تمایل جنسی پسر به مادر - که همراه با حس رقابت با پدر است- عقده ادیپ گفته میشود. این کلمه برای اولین بار توسط فروید در کتاب «تفسیر خوابها» ابداع شد. انتخاب این کلمه بر مبنای سرگذشت شخصیت اسطورهای ادیپ بود که بر اساس آنچه در تقدیر او و پدرش پیش بینی شده بود، پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد. معادل زنانه عقده ادیپ، عقده الکترا است. فروید معتقد بود که این مرحله عقده ادیپ در رشد کودکان بین 3 تا 5 سال، چیزی طبیعی است و پایان آن زمانی است که کودک هویتش را با والد از جنس خودش، شناسایی کرده و امیال جنسیاش را سرکوب میکند؛ این فرایند در نظریه فروید باعث تشکیل فراخود میشود.
در آموزههای دین اسلام در عین حالی که محرمیت بین مادر و فرزند دائمی و تایید شده است، اما حفظ حدود در ارتباط بین مادر و فرزند در احادیث و شیوههای علمی زندگی که در سیره ائمه آموزش داده شده است. پوشش مادر در سالهای اولیه زندگی کودک، تصویری از زن برای او ایجاد میکند که در سالهای بعد نیز مرجع بازگشت به تعریف از زن، ناخودآگاه به آن بازخواهد گشت. وقتی کودک زودتر از سن بلوغ با مفهوم زن به عنوان جنس مخالف آشنا شود و در صدد شناخت و تشریح آن برآید، مشکلات اخلاقی بسیاری در خانواده و در زندگی شخصی آن پسر ایجاد خواهد شد.
مادری که حضور فرزند خردسالش را نادیده میانگارد، فرصتی نیز برای تشویق یا ترغیب و ارشاد یا ورود به سرگرمیهای کودک و کارهایی از این دست را ندارد. مستندات غیرقابل انکاری وجود دارد که نشان میدهد استکبار جهانی در کشورهای اسلامی، همزمان با دنبال کردن دو خط مشی کلان اسلام ستیزی (با رویکرد اضمحلال ایدئولوژیک) و گسترش فساد و فحشاء، مشروعیت بخشیدن به روابط ناسالم جنسی را به عنوان یک برنامه جدی تخریب کننده، تعقیب میکنند و از طریق شبکههای مجازی و برخی سایتهای هرزهنگار، توجه پسران را حتی به جاذبههای جنسی مادران خود و برقراری رابطه جنسی با آنان ترغیب میکند.
پوشش مادر و تأثیر آن در فرزندان پسر
کلمه حجاب، هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب؛ این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده وسیله پوشش است. شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست، آن پوشش حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.
امام خمینی (ره)، نیز در خصوص میزان نفوذ و تأثیر تربیتی مادران در شخصیت کودکان میفرمود: «سعادت بچهها از دامن مادر شروع میشود. آن قدری که اخلاق مادر در بچه و کودک نورس تأثیر دارد و به او منتقل میشود، از دیگران عملی نیست. مادرها مبدأ خیرات هستند و اگر خدای نخواسته مادرانی باشند که بچهها را بد تربیت کنند، مبدأ شرورند. یک مادر ممکن است یک بچه را خوب تربیت کند و آن بچه، یک امت را نجات بدهد و ممکن است بد تربیت کند و موجب هلاکت امت بشود.»
از نظر حکم شرعی، واجب نیست مادر همه اعضای بدن خود را از فرزندان خودش بپوشاند. بنابراین باز بودن سر و گردن، دستها و پاها و ساق پا اشکالی ندارد با این همه از نظر تربیتی، پایههای اساسی رشد شخصیت کودکان و نوجوانان از طریق تقلید نهاده میشود و این شیوه تقلید هم از راه شنیداری و هم از طریق بصری حاصل میشود. بنابراین رفتار مادر تأثیر فراوانی بر روی کودکان دارد. کودک نمیتواند در کارهای شان هدفگیری درستی داشته باشد، لذا تمام توجهش به پدر و مادر و اطرافیان است، اعمال و حرکات آنها را مشاهده میکنند و از آنان تقلید میکنند. این امر در مورد پوشش نیز صدق میکند. اگر مادر همیشه با پوشش مناسب در مقابل فرزندان خود ظاهر شده باشد، کودک هم سعی میکند همان پوشش را از مادر تقلید کند و در دوران نوجوانی که نوبت به انتخاب میرسد، سعی میکند با مادر همانندسازی کند و همان شیوه مادر را برای خود انتخاب کند.
برخی از والدین تصور میکنند که کودکان شان متوجه رفتارهای و حرکات آنان نمیشوند لذا با پوشش نامناسب در مقابل فرزندان خود ظاهر میشوند. پوشش اطرافیان در بلوغ زودرس کودک نقش مهمی دارد. کودکی که قبل از سن نوجوانی هر روز با بدن نیمه عریان مادر و خواهر مواجه است، زمینه تحریک جنسی در او سریعتر و زیادتر میشود و باعث ظهور زودرس علائم بلوغ جنسی میگردد. هم چنین پوششهای نامناسب والدین در مقابل فرزندان، حیاء و عفت را در دید و منظر آنها کم اهمیت جلوه میدهد. بنابراین لازم است مادر قبل از پنج سالگی در مقابل کودکان پوشش مناسب داشته باشد تا تصویری که در ذهن کودک از مادر باقی میماند، تصویری زیبا و آراسته باشد و الگوی مناسبی از پوشش در ذهن کودک نقش ببندد.
امام خمینی (ره)، نیز در خصوص میزان نفوذ و تأثیر تربیتی مادران در شخصیت کودکان میفرمود: «سعادت بچهها از دامن مادر شروع میشود. آن قدری که اخلاق مادر در بچه و کودک نورس تأثیر دارد و به او منتقل میشود، از دیگران عملی نیست. مادرها مبدأ خیرات هستند و اگر خدای نخواسته مادرانی باشند که بچهها را بد تربیت کنند، مبدأ شرورند. یک مادر ممکن است یک بچه را خوب تربیت کند و آن بچه، یک امت را نجات بدهد و ممکن است بد تربیت کند و موجب هلاکت امت بشود.»
از نظر حکم شرعی، واجب نیست مادر همه اعضای بدن خود را از فرزندان خودش بپوشاند. بنابراین باز بودن سر و گردن، دستها و پاها و ساق پا اشکالی ندارد با این همه از نظر تربیتی، پایههای اساسی رشد شخصیت کودکان و نوجوانان از طریق تقلید نهاده میشود و این شیوه تقلید هم از راه شنیداری و هم از طریق بصری حاصل میشود. بنابراین رفتار مادر تأثیر فراوانی بر روی کودکان دارد. کودک نمیتواند در کارهای شان هدفگیری درستی داشته باشد، لذا تمام توجهش به پدر و مادر و اطرافیان است، اعمال و حرکات آنها را مشاهده میکنند و از آنان تقلید میکنند. این امر در مورد پوشش نیز صدق میکند. اگر مادر همیشه با پوشش مناسب در مقابل فرزندان خود ظاهر شده باشد، کودک هم سعی میکند همان پوشش را از مادر تقلید کند و در دوران نوجوانی که نوبت به انتخاب میرسد، سعی میکند با مادر همانندسازی کند و همان شیوه مادر را برای خود انتخاب کند.
برخی از والدین تصور میکنند که کودکان شان متوجه رفتارهای و حرکات آنان نمیشوند لذا با پوشش نامناسب در مقابل فرزندان خود ظاهر میشوند. پوشش اطرافیان در بلوغ زودرس کودک نقش مهمی دارد. کودکی که قبل از سن نوجوانی هر روز با بدن نیمه عریان مادر و خواهر مواجه است، زمینه تحریک جنسی در او سریعتر و زیادتر میشود و باعث ظهور زودرس علائم بلوغ جنسی میگردد. هم چنین پوششهای نامناسب والدین در مقابل فرزندان، حیاء و عفت را در دید و منظر آنها کم اهمیت جلوه میدهد. بنابراین لازم است مادر قبل از پنج سالگی در مقابل کودکان پوشش مناسب داشته باشد تا تصویری که در ذهن کودک از مادر باقی میماند، تصویری زیبا و آراسته باشد و الگوی مناسبی از پوشش در ذهن کودک نقش ببندد.
تأثیرات آشکار و پنهان بیبند و باری در پوشش مادر
بیبند و باری در پوشش مادر در منزل و حریم خانواده، تأثیرات آشکار و پنهانی برای کودکان به خصوص پسران دارد. حجاب علاوه بر آثار شخصی و شخصیتی، دارای آثار اجتماعی است. جامعهای که در آن بانوان با حفظ حدود و حقوق دیگران ظاهر شوند و موجب تخریب روح و جسم همنوعان خود نشده و محیط امن و آرامی را برای جوانان فراهم سازند، به سوی سعادت و سلامت روانی پیش خواهد رفت. امام خمینی درباره حدود حجاب برای زنان میفرماید: «واجب است تمام بدن زن به جز قرص صورت و دستها تا مچ از نامحرم پوشیده شود و لباسِ مذکور (لباس بلند آزاد و شلوار و روسری) اگر مقدار واجب را بپوشاند، مانع ندارد، ولی پوشیدن چادر بهتر است و از لباسهایی که توجه نامحرم را جلب میکند، باید اجتناب شود.»
اگر زنان جامعه باحجاب باشند، هم مردان از نظر طهارت روح و جسم سالم میمانند و هم در جامعه، سلامتِ خانوادگی ـ که به عنوان یک اصل تربیتی است ـ حفظ خواهد شد و محیط خانواده تحت تأثیر خودنماییهای عدهای از زنان بدحجاب و بیحجاب قرار نمیگیرد. مادر خانواده باید در تلاش باشد از لباسهایی که باعث تهییج بین فرزندان اعم از دختر و پسر میشود، خودداری کند زیرا ناخودآگاه پسران به دنبال جاذبیتهای بدنی یک زن و انحراف اخلاقی کشیده میشوند. آنچه به نام «هیزی» در فرهنگ عامه بیان میشود ناشی از عواملی است که برخی اعضای بدن یا پوششی خاص را برای مردان در سنین کودکی و نوجوانی برجسته کرده و تماشای آن توأم با لذت و سرخوشی هوس آلود برای مرد میگردد.
سوء رفتارهای گوناگون اعم از آزار زبانی تا تعرض را می توان ناشی از عدم ارضای نیازهای مردان در کودکی و نوجوانی یا تهییج بیش از حد بدون رعایت حریمها در خانواده دانست.
اگر زنان جامعه باحجاب باشند، هم مردان از نظر طهارت روح و جسم سالم میمانند و هم در جامعه، سلامتِ خانوادگی ـ که به عنوان یک اصل تربیتی است ـ حفظ خواهد شد و محیط خانواده تحت تأثیر خودنماییهای عدهای از زنان بدحجاب و بیحجاب قرار نمیگیرد. مادر خانواده باید در تلاش باشد از لباسهایی که باعث تهییج بین فرزندان اعم از دختر و پسر میشود، خودداری کند زیرا ناخودآگاه پسران به دنبال جاذبیتهای بدنی یک زن و انحراف اخلاقی کشیده میشوند. آنچه به نام «هیزی» در فرهنگ عامه بیان میشود ناشی از عواملی است که برخی اعضای بدن یا پوششی خاص را برای مردان در سنین کودکی و نوجوانی برجسته کرده و تماشای آن توأم با لذت و سرخوشی هوس آلود برای مرد میگردد.
سوء رفتارهای گوناگون اعم از آزار زبانی تا تعرض را می توان ناشی از عدم ارضای نیازهای مردان در کودکی و نوجوانی یا تهییج بیش از حد بدون رعایت حریمها در خانواده دانست.
راهکار
والدین باید حضوری مداوم، فعال و منظم در زندگی فرزندانشان داشته باشند؛ زیرا کودکان ارزشها را از طریق کنش دو طرفه میان خود و والدین و الگوگیری از آنان میآموزند؛ کنش متقابلی که نیازمند حضور فیزیکی، عاطفی، عقلانی و روحی والدین در زندگی با فرزندانشان است. حضور مؤثر و ارزشمند والدین در کنار فرزندان، پیوندهای عاطفی میان آنها را تقویت میکند، رفتارهای صحیح اجتماعی را به آنها میآموزد و حس احترام و اطاعت را در آنان برمی انگیزد. ازاین رو، ارزشهای اخلاقی و شخصیت در کودکان پایه ریزی میشود.
از راهکارهای مهم جلوگیری با رفتارهای مخرب در خانواده، نظارت درونی فرد بر رفتار خویش است زیرا در دنیای مدرن امروز امکان نظارت مستقیم و همه جانبه بر زندگی فرد هرگز امکان پذیر نیست. تعریف دقیق و روشن آموزههای دینی و همچنین جلوگیری از رواج نمادهای ایدئولوژی غربی به دستیابی به این هدف کمک خواهد کرد. فرد با بهره گیری از وجدان فردی، مبانی اخلاقی، تعهد دینی و نیز حقوق مدنی در نظام مدرن امروز، ابزار لازم برای خود کنترلی را فراهم میسازد. در این میان نقش نهادهای دینی به عنوان یکی از منابع هویت بخش به خصوص برای زوجهای جوان، با افزایش آگاهی به افراد در جهتدهی به سمت رفتارهای سالم و استفاده مناسب و کارا از رسانهها، میتواند بسیار مؤثر واقع شود.
نادیده گرفتن آموزههای دینی در رفتار اعضای خانواده و شیوع بیبند و باری رفتاری از طریق تماشای دسته جمعی برنامههای ماهواره، میتواند به این پدیده دامن زند. آموزش تربیت فرزند، بررسی آسیبهای ناشی از عدم رعایت نکات اخلاقی و دینی در زندگی خانوادگی برای زوجهای جوان، تقویت بنیانهای خانواده، آمورش خودکنترلی، تلاش برای نهادینه شدن لباسهای راحت و مناسب در جمع خانواده، بهبود وضعیت برسازی از مادر در رسانههای داخلی، تغییر الگوهای زیستی فرزندان و... در راستای بهبود مناسبات درون خانواده و ترویج اخلاق حسنه مطابق با شرع و عقل میتواند بسیار موثر باشد.
منبع: snn.ir
از راهکارهای مهم جلوگیری با رفتارهای مخرب در خانواده، نظارت درونی فرد بر رفتار خویش است زیرا در دنیای مدرن امروز امکان نظارت مستقیم و همه جانبه بر زندگی فرد هرگز امکان پذیر نیست. تعریف دقیق و روشن آموزههای دینی و همچنین جلوگیری از رواج نمادهای ایدئولوژی غربی به دستیابی به این هدف کمک خواهد کرد. فرد با بهره گیری از وجدان فردی، مبانی اخلاقی، تعهد دینی و نیز حقوق مدنی در نظام مدرن امروز، ابزار لازم برای خود کنترلی را فراهم میسازد. در این میان نقش نهادهای دینی به عنوان یکی از منابع هویت بخش به خصوص برای زوجهای جوان، با افزایش آگاهی به افراد در جهتدهی به سمت رفتارهای سالم و استفاده مناسب و کارا از رسانهها، میتواند بسیار مؤثر واقع شود.
نادیده گرفتن آموزههای دینی در رفتار اعضای خانواده و شیوع بیبند و باری رفتاری از طریق تماشای دسته جمعی برنامههای ماهواره، میتواند به این پدیده دامن زند. آموزش تربیت فرزند، بررسی آسیبهای ناشی از عدم رعایت نکات اخلاقی و دینی در زندگی خانوادگی برای زوجهای جوان، تقویت بنیانهای خانواده، آمورش خودکنترلی، تلاش برای نهادینه شدن لباسهای راحت و مناسب در جمع خانواده، بهبود وضعیت برسازی از مادر در رسانههای داخلی، تغییر الگوهای زیستی فرزندان و... در راستای بهبود مناسبات درون خانواده و ترویج اخلاق حسنه مطابق با شرع و عقل میتواند بسیار موثر باشد.
منبع: snn.ir