تمایز بین دو جنس و نحوه انجام نقشهای جنسی کودکان، از نحوه رفتار و منش والدین به او آموزش داده خواهد شد.
از بین رفتن عفت در پوشش در فضای عمومی و خصوصی
در زمینه تغییر الگوی لباس، ناصرالدین شاه را میتوان اولین کسی دانست که تغییر لباس مردم ایران را در برنامههای حکومت خود قرار داد. در دوره او کلاههای بلند از مد افتاد و کلاه و ماهوت سیاه برای مردان باب شد. جرج کرزن در کتاب خود به نام ایران و قضیه ایران، مینویسد: با تاسیس سلسله قاجار در صد سال پیش و تغییر وضع حکومت طرز و شکل لباس هم سادهتر گردید. عمامه به تدریج از میان رفت و حال فقط حاجیها و سیدها و ملاها بر سر دارند. لباس بلند و رنگهای زننده شرقی به صورت تنگتر و تمام یا نیمه اروپایی درآمد و رنگهای معتدل از قبیل قهوهای، مشکی و سبز و خاکستری و انواع دیگر با زمینه سیاه یک دست متداول گردید... ولی آن زرق و برقها و الوان تند و زیبنده که علامت شرق واقعی است در میان نیست.
در مورد زنان ابتدا روبند برداشته شد و جای آن را پیچه گرفت. سپس چادرهای گشاد و بلند جای خود را به چادرهای تنگ و کوتاه میدهد و لباس درونی زنان نیز به لباسهای فرنگی اروپایی تبدیل شده و آهسته آهسته دامن شلیته (چین دار)، دامن کوتاه، بلوز کوچک (ارخالق)، تنبان و جوراب شلواری رواج پیدا میکند و سایر آوار تمدن غرب را به همراه خود میآورد و کم کم زنان را به صحنههای تئاتر و تماشاخانهها میکشاند. پس از مرگ ناصرالدین شاه دوره مظفرالدین شاه آغاز شد و بخشی از سیاستها همچنان دنبال شد. در مدت اغتشاشات مشروطه خواهی و کودتای رضاخان، فعالیتها علیه حجاب کم رنگتر بود و پس از کودتای اسفند 1299 و روی کار آمدن رضاخان برنامهای که به تعویق افتاده بود در دستور کار قرار گرفت.
در دوران مشروطیت غربزدگی بیشتر در قلمرو اندیشه فکر و قانون رواج یافت. گام بعدی در شرایط نو استعماری و روند توسل به غرب برای توسعه، پس از کودتای رضاخان انجام گرفت. طرفداران غرب که مسحور تکنولوژی پیشرفته اروپا بودند، با مأموریت ساختن ایران نو به میهن برگشتند و پیشنهاد کردند جامعه ایران باید یک جامعه دنباله رو باشد و برای متجدد شدن از گذشته خود جدا شود.
درباره تاریخ کشف حجاب در ایران باید گفت که در اواخر حکومت قاجارها و شیوع مسافرت جهانگردان به ایران، زمزمههای بیحجابی شنیده شد اما آتش کشف حجاب در زمان رضاخان و به تقلید از نوگرایی آتاتورک در سال 1307 شعلهور شد. کشف حجاب از پیامدهای مدرنیزاسیون و غربگرایی تحمیلی در ایران و حاصل دخالت آنان در سست کردن باورهای دینی ایرانیان بود. به طور کلی باید گفت که رسمیت یافتن کشف حجاب، قانون اتحاد شکل البسه و تبدیل کلاه در چهار ماده و هشت تبصره در جلسه 6 دی 1307 و در سومین سال پادشاهی رضاخان به تصویب رسید.
در دوران پهلوی دوم نیز این روند ادامه یافت اما بیحجابی به صورت اجبارآمیز و به شدت دوران رضاخان نبود و افراد با حجاب نیز در شهرها دیده میشدند. در جریان انقلاب اسلامی، زنان به طور داوطلبانه با حجاب در تظاهرات علیه نظام شاهنشاهی حضور یافتند و بعد از پیروزی انقلاب نیز روند حجاب خواهی گسترش یافت اما رسانههای خارجی و بعدها داخلی، اینترنت، ماهواره و.... موج جدیدی از بیحجابی را در درون خانواده ایجاد کرد. کمتر کسی است که درباره کشف حجاب اجباری رضاخان اطلاعاتی نداشته باشد، اما آنچه مهم است، از بین رفتن عفت و حیای پوشش در درون مرزهای یک خانواده است.
بخش مهمی از اختلافات فکری- فرهنگی در آغاز پیروزی انقلاب، مسائل زنان (حجاب شرعی، اختلاط زن و مرد، سن ازدواج، سقط جنین، تفاوتهای زن و مرد درحق طلاق، قضا و سرپرستی و...) بود. همه عرفگرایان و بخشی از دین گرایان، به نسبت نوگرایی و تجددپذیری در این امور به حقوق و آزادیهای فرامذهبی تاکید کردند، نوع پوشش را در حد عرف، از امور شخصی و عقاید هرکسی میدانستند و اجباری بودن حجاب را روشی درست تلقی نمیکردند اما دینگرایان معتقد به اصالت فقه و جاودانگی و جهانشمولی ظواهر شریعت، حجاب و سایر احکام راجع به زنان را غالباً بیرون از حیطه تحولات و اموری مقدس و لازم الاجرا در هر شرایط میدانستند.
از سوی دیگر با گسترش بحثهای روشنفکری سکولار در عرصه حقوق زن، تلاش برای خروج دین از نهادهای اجتماعی و رواج مباحث عدالت جنسی در سالهای اخیر از طریق شبکههای تلویزیونی خارجی، اینترنت و هم چنین سریالها، فیلمهای سینمایی و داستانهای فارسی به تقویت جریانهای فمینیستی و افزایش مطالبات مغایر با عقل و شرع آنان منجر شد. فمینیسم در ایران همانند سایر کشورها قصد تخریب خانواده و آزادیهای تحدید نشده برای زنان است. این نگرش به گسترش انگارههای همجنس گرایانه و به رسمیت شناخته شدن همجنس بازی نیز ختم شده است. با گذشت چند سال از فعالیت شبکه فارسی وان، این شبکه با پخش سریالهای خانواده ستیز و رواج بیبند و باری عمومی در خانواده و عدم التزام به قوانین زناشویی سعی در نفوذ در فرهنگ ایرانی- اسلامی و متزلزل کردن بنیانهای آن دارد.
کم اهمیت جلوه دادن قوانین زناشویی و خانوادگی در سریالهایی همانند خواهر من، ویکتوریا، زندگی دوباره و.... همراه با نابودی ارزشهای اسلامی هر روزه به نمایش در میآمد و مخاطبان زیادی نیز از قشرهای مختلف جامعه را به خود جلب میکرد. در بسیاری از این سریالها نیز زنان در حرکتی اعتراضی، خانواده را فدای خواستههای شخصی و غالبا جنسی خود کرده و در انتقام از مرد خانواده به رفتاری همانند او دست میزند. آنان با کسب موقعیتهای شغلی همتای مردان و دستیابی به استقلال مالی، درصدد انتقام از سلطه مردانه هستند. در این بین با ترویج یک رفتار به طور عینی، تغییر رفتارهای ضمنی و پنهانی نیز در این سریالها دیده میشود. نوع پوشش و تغییر در رفتارهای خانوادگی مانند روابط زناشویی، روابط بین والدین و فرزندان، روابط جنسی و عاطفی خارج از چارچوب خانواده از مهمترین تغییرات انجام شده در سبک زندگی مسلمانان خاورمیانه، به مدد اهداف فرهنگی استعماری غرب بوده است.
در مورد زنان ابتدا روبند برداشته شد و جای آن را پیچه گرفت. سپس چادرهای گشاد و بلند جای خود را به چادرهای تنگ و کوتاه میدهد و لباس درونی زنان نیز به لباسهای فرنگی اروپایی تبدیل شده و آهسته آهسته دامن شلیته (چین دار)، دامن کوتاه، بلوز کوچک (ارخالق)، تنبان و جوراب شلواری رواج پیدا میکند و سایر آوار تمدن غرب را به همراه خود میآورد و کم کم زنان را به صحنههای تئاتر و تماشاخانهها میکشاند. پس از مرگ ناصرالدین شاه دوره مظفرالدین شاه آغاز شد و بخشی از سیاستها همچنان دنبال شد. در مدت اغتشاشات مشروطه خواهی و کودتای رضاخان، فعالیتها علیه حجاب کم رنگتر بود و پس از کودتای اسفند 1299 و روی کار آمدن رضاخان برنامهای که به تعویق افتاده بود در دستور کار قرار گرفت.
در دوران مشروطیت غربزدگی بیشتر در قلمرو اندیشه فکر و قانون رواج یافت. گام بعدی در شرایط نو استعماری و روند توسل به غرب برای توسعه، پس از کودتای رضاخان انجام گرفت. طرفداران غرب که مسحور تکنولوژی پیشرفته اروپا بودند، با مأموریت ساختن ایران نو به میهن برگشتند و پیشنهاد کردند جامعه ایران باید یک جامعه دنباله رو باشد و برای متجدد شدن از گذشته خود جدا شود.
درباره تاریخ کشف حجاب در ایران باید گفت که در اواخر حکومت قاجارها و شیوع مسافرت جهانگردان به ایران، زمزمههای بیحجابی شنیده شد اما آتش کشف حجاب در زمان رضاخان و به تقلید از نوگرایی آتاتورک در سال 1307 شعلهور شد. کشف حجاب از پیامدهای مدرنیزاسیون و غربگرایی تحمیلی در ایران و حاصل دخالت آنان در سست کردن باورهای دینی ایرانیان بود. به طور کلی باید گفت که رسمیت یافتن کشف حجاب، قانون اتحاد شکل البسه و تبدیل کلاه در چهار ماده و هشت تبصره در جلسه 6 دی 1307 و در سومین سال پادشاهی رضاخان به تصویب رسید.
در دوران پهلوی دوم نیز این روند ادامه یافت اما بیحجابی به صورت اجبارآمیز و به شدت دوران رضاخان نبود و افراد با حجاب نیز در شهرها دیده میشدند. در جریان انقلاب اسلامی، زنان به طور داوطلبانه با حجاب در تظاهرات علیه نظام شاهنشاهی حضور یافتند و بعد از پیروزی انقلاب نیز روند حجاب خواهی گسترش یافت اما رسانههای خارجی و بعدها داخلی، اینترنت، ماهواره و.... موج جدیدی از بیحجابی را در درون خانواده ایجاد کرد. کمتر کسی است که درباره کشف حجاب اجباری رضاخان اطلاعاتی نداشته باشد، اما آنچه مهم است، از بین رفتن عفت و حیای پوشش در درون مرزهای یک خانواده است.
بخش مهمی از اختلافات فکری- فرهنگی در آغاز پیروزی انقلاب، مسائل زنان (حجاب شرعی، اختلاط زن و مرد، سن ازدواج، سقط جنین، تفاوتهای زن و مرد درحق طلاق، قضا و سرپرستی و...) بود. همه عرفگرایان و بخشی از دین گرایان، به نسبت نوگرایی و تجددپذیری در این امور به حقوق و آزادیهای فرامذهبی تاکید کردند، نوع پوشش را در حد عرف، از امور شخصی و عقاید هرکسی میدانستند و اجباری بودن حجاب را روشی درست تلقی نمیکردند اما دینگرایان معتقد به اصالت فقه و جاودانگی و جهانشمولی ظواهر شریعت، حجاب و سایر احکام راجع به زنان را غالباً بیرون از حیطه تحولات و اموری مقدس و لازم الاجرا در هر شرایط میدانستند.
از سوی دیگر با گسترش بحثهای روشنفکری سکولار در عرصه حقوق زن، تلاش برای خروج دین از نهادهای اجتماعی و رواج مباحث عدالت جنسی در سالهای اخیر از طریق شبکههای تلویزیونی خارجی، اینترنت و هم چنین سریالها، فیلمهای سینمایی و داستانهای فارسی به تقویت جریانهای فمینیستی و افزایش مطالبات مغایر با عقل و شرع آنان منجر شد. فمینیسم در ایران همانند سایر کشورها قصد تخریب خانواده و آزادیهای تحدید نشده برای زنان است. این نگرش به گسترش انگارههای همجنس گرایانه و به رسمیت شناخته شدن همجنس بازی نیز ختم شده است. با گذشت چند سال از فعالیت شبکه فارسی وان، این شبکه با پخش سریالهای خانواده ستیز و رواج بیبند و باری عمومی در خانواده و عدم التزام به قوانین زناشویی سعی در نفوذ در فرهنگ ایرانی- اسلامی و متزلزل کردن بنیانهای آن دارد.
کم اهمیت جلوه دادن قوانین زناشویی و خانوادگی در سریالهایی همانند خواهر من، ویکتوریا، زندگی دوباره و.... همراه با نابودی ارزشهای اسلامی هر روزه به نمایش در میآمد و مخاطبان زیادی نیز از قشرهای مختلف جامعه را به خود جلب میکرد. در بسیاری از این سریالها نیز زنان در حرکتی اعتراضی، خانواده را فدای خواستههای شخصی و غالبا جنسی خود کرده و در انتقام از مرد خانواده به رفتاری همانند او دست میزند. آنان با کسب موقعیتهای شغلی همتای مردان و دستیابی به استقلال مالی، درصدد انتقام از سلطه مردانه هستند. در این بین با ترویج یک رفتار به طور عینی، تغییر رفتارهای ضمنی و پنهانی نیز در این سریالها دیده میشود. نوع پوشش و تغییر در رفتارهای خانوادگی مانند روابط زناشویی، روابط بین والدین و فرزندان، روابط جنسی و عاطفی خارج از چارچوب خانواده از مهمترین تغییرات انجام شده در سبک زندگی مسلمانان خاورمیانه، به مدد اهداف فرهنگی استعماری غرب بوده است.
نقش والدین در رفتارهای فرزندان
والدین، اولین و مهمترین الگوی رفتاری فرزندان محسوب میشوند. غالب رفتارهای کودکان یا شبیه رفتار آنان یا علیه آن تداوم یافته است. نحوه احوالپرسی، غذا خوردن، نشستن و برخاستن از رفتارهای عینی والدین اکتساب میشود. پوشش و لباسهای انتخابی نیز در این زمره قرار میگیرند. تمایز بین دو جنس و نحوه انجام نقشهای جنسی، بیش از آنکه از طریق غریزه به کودک منتقل شوند، از نحوه رفتار و منش والدین به او آموزش داده خواهد شد. پدر و مادر نباید با این شعار که چهار دیواری اختیاری است و به بهانه اینکه همه خانواده، محرم یکدیگرند، هرگونه خواستند، بپوشند و هرچه خواستند، با هم بگویند. چگونگی معاشرت در بین تک تک افراد خانواده هم باید تابع مقررات ویژهای باشد. مادر و دختران خانواده باید از پوشیدن لباسهای کوتاه، تنگ وآرایشهای زننده خودداری کنند.
ادامه دارد...
منبع: snn.ir
ادامه دارد...
منبع: snn.ir