اقتصاد خانواده چیست؟ (بخش اول)

یکی از مسائل مهم در رشد و تحکیم خانواده، توجه به اقتصاد آن است. از همین روی مباحث قابل توجهی در این مورد بیان شده است. با ما همراه باشید تا در این مورد بیشتر بدانید.
سه‌شنبه، 6 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: محمد حسین افشاری
موارد بیشتر برای شما
اقتصاد خانواده چیست؟ (بخش اول)
اقتصاد خانواده امری است که با اقتصاد جامعه مرتبط است. 
 

مقدمه

شاید یکی از سئوالاتی که در این میان وجود دارد آن است که چرا باید از اقتصاد خانواده سخن گفت؟ خانواده جایگاه و محل سیر انسان به سوی کمالات است و هیچ پایگاهی همچون خانواده نمی‌تواند چنین نقش تکامل‌بخش و انسان‌سازی داشته باشد. انسان برای رشد و تعالی به آرامش روحی، جسمی و عاطفی نیاز دارد و این همه در خانواده تأمین می‌شود.

در دیدگاه اسلامی رکن اصلی خانواده زن و مرد هستند  و زن و مرد در چارچوب خانواده نقش ها وکارکردهایی دارندکه تناسب وثیقی با فطرت آنان دارد.
 

کارکردهای خانواده

مهمترین کارکردهای خانواده: تولید نسل، پرورش فکری روحی و بدنی فرزند، پرستاری از اعضای خانواده ، تامین آرامش خانواده ، انتقال فرهنگ، زبان و ادب خانواده و جامعه، تدبیر منزل، تربیت و پروش روحیه خلاقیت و آموزش فرزندان.
 
نفقه عیال بر دوش همسر است و با فرزند آوری نفقه فرزند نیز بر عهده پدر است. بنابراین در اشتغال اولویت اول اشتغال مرد خانواده است.  مدیریت کلان خانواده، کسب درآمد حلال و تامین نیازهای اقتصادی خانواده، تامین امنیت خانواد ، تربیت اجتماعی کودک و اداره اجتماع است.
 
هرچند در منابع دینی تشکیل خانواده، دارای حکمت‌هایی؛ مانند: ایجاد آرامش روانی، امکان بقای نسل، ایجاد مودت و رحمت، سازندگی اخلاقی، سازندگی اجتماعی و گسترش توحید است؛ اما باید دانست که این حکمت‌ها نه در عرض هم، بلکه از قبیل اهداف قریب، متوسط و غائی هستند. می‌توان گفت هدف اصلی از تشکیل خانواده پرورش یافتن انسان صالح است.
 
به همین دلیل از دیدگاه متون دینی ازدواج محبوب خداوند و یک پیمان مقدس شمرده شده و نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: مَا مِنْ شَیْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَیْتٍ یُعْمَرُ فِی الْإِسْلَامِ بِالنِّکَاح.[1]
 

چرا باید از اقتصاد خانواده سخن گفت؟

بنابراین، به این دلیل از اقتصاد خانواده بحث می‌کنیم که خانواده نهادی است که:
  • نیازمندیهای آن نیازمندی های جامعه.
  • موفقیت آن موفقیت جامعه.
  • مشکلات آن مشکلات جامعه.
  • حل مشکلات آن حل مشکلات جامعه.
در یک کلام خانواده  نمادی از جامعه؛ یا جامعه‌ای در ابعاد کوچک با هدف تربیت توحیدی است.
 
از آن روی که اقتصاد بخش مهمی از مسائل یک جامعه است باید بدان توجه کرد و این توجه باید از ساختار خانواده شروع شود. خانواده هایی که میانه روی را سرلوحه حرکت های اقتصادی خود قرار دهند می توانند یک جامعه مطلوب اقتصادی را شکل دهند و در سوی دیگر جامعه ای که خانواده ها در آن به فکر تجملات و فخرفروشی های اقتصادی هستند، جامعه ای معیوب به لحاظ اقتصاد و ... را شکل خواهند داد.
 

مسائلی که اقتصاد خانواده بدان ها می پردازد

پرسش هایی که مباحث «اقتصاد خانواده» به دنبال پاسخگویی بدان ها هست عبارتند از:
  1. منظور از خانواده چیست؟ چرا از تخصیص بهینه منابع در خانواده یا اقتصاد خانواده بحث می کنیم؟
  2. معنای تدبیر منزل یا تدبیر اقتصاد خانواده چیست؟
  3. چرا باید اقتصاد خانواده را تدبیر کرد؟
  4. سرپرست خانواده یا مدیر خانواده چگونه منابع را تخصیص دهد؟
  5. انسان مرکب از دو ساحت جسم و روح است. آیا منابع و درآمد خانواده تنها باید به نیازهای جسم او اختصاص پیدا کند؟ چگونه در اقتصاد خانواده در تخصیص منابع بین منافع دنیا و آخرت جمع کنیم؟
  6. چگونه درآمد کسب کنیم؟
  7. چگونه بهره وری اقتصاد منزل را ارتقا دهیم؟
  8. دولت چه مسئولیتی در قبال اقتصاد خانواده دارد؟
  9. خانواده ها نسبت به خانواده های فقیر چه مسئولیتی دارند؟ الگوی مناسب ایجاد و جریان درآمد در بین خانواده ها چه الگویی است؟
 

تعریف خانواده

خانوادۀ مورد نظر اسلام، جمعی است که با ازدواج دو جنس مخالف با شرایط خاص تشکیل و با تولید مثل و پذیرش هنجارهای دینی دربارۀ خانواده کامل می‌شود.
 
بنابراین، نوع مطلوب و کامل خانواده، از پدر ـ شوهر، مادر ـ بانو و فرزند یا فرزندانی تشکیل شده است که هر یک نسبت به دیگر اعضای خانواده از حقوق و مسئولیت‌هایی برخوردارند. خواه افراد دیگری با ایشان زندگی کنند و خواه به صورت مستقل و هسته‌ای باقی بمانند.
 
نخستین جایگاهی که در کوچک‌ترین خانواده‌ها نیز وجود دارد، جایگاه شوهری و بانویی است. با تولّد نخستین فرزند سه جایگاه جدید پدری، مادری و فرزندی به این نظام افزوده می‌شود و با تولد فرزند دوم با جایگاه خواهری یا برادری نیز روبه‌رو می‌شویم.
 
اگر افرادِ دیگری نیز در خانواده حضور داشته باشند، با جایگاه‌هایی مانند پدربزرگی، مادر بزرگی، خادم، دایه، پرستار و غیره و نیز به لحاظ حقوق و مسئولیت‌هایی که معطوف به افراد است با جایگاه‌های دیگری؛ هم‌چون سرپرستی و ریش سفیدی روبه‌رو خواهیم بود.
 
بنابراین اگر حداقل سه عضو (یعنی پدر، مادر و فرزند) در خانواده وجود نداشته باشد، خانواده ناقص خواهد بود. البته باید توجه داشت رکن اصلی خانواده در میان مرد، زن و فرزندان، زن خانواده است. از آن‌جایی که نقش اساسی در خانواده بر عهده زن است در واقعیت اجتماعی کمتر با خانواده‌ای روبه‌رو می‌شویم که بدون حضور زن پایدار بماند. لذا جایگاه زن در خانواده نباید سست شود.
 
بنابراین از میان خانواده‌های ناقص، خانوادۀ «زن سرپرست» بیشترین رواج را در جوامع دارد؛ زیرا زن خانواده را به وجود می‌آورد و اداره می‌کند. در دیدگاه متون دینی، خانوادۀ ناقص مطلوب نیست و باید با ازدواج دوباره، بازسازی شود. بنابراین باید نرخ خانواده‌های ناقص تا جایی که ممکن است، کاهش یابد.

پی نوشت:
[1] .  کافی، ج 5، ص 328.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
سبک زندگی مرتبط