يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

محمود پولادین

محمود پولادین
در 1264 ش متولد شد. پدرش حسن خان در قزاقخانه درجه‏ى سرهنگى داشت. محمود پس از انجام تحصیلات مقدماتى وارد مدرسه‏ى قزاقخانه شد ولى قبل از اینكه تحصیلات خود را به پایان برساند، از مدرسه اخراج شد. علت اخراج وى از مدرسه‏ى نظامى دیویزیون قزاق، فعالیت او و پدر و برادرش براى مشروطیت بود. در استبداد صغیر، پولادین جذب نیروى یپرم خان شد و عازم رشت گردید و همكارى صمیمانه‏ى خود را با اردوى گیلان آغاز كرد. در تصرف رشت و قتل آقابالاخان حاكم گیلان و بعد در فتح قزوین و جنگ در بادامك كه منجر به شكست قواى محمدعلى شاه شد، فعالیت داشت و در همین نبرد چند گلوله خورد و چندى بسترى بود. پس از خلع محمدعلى شاه، سپهدار تنكابنى رئیس‏الوزراء، سردار اسعد بختیارى وزیر جنگ و یپرم خان رئیس نظمیه شدند. یپرم خان به نظمیه سر و صورتى داد و محمود پولادین را با درجه‏ى سلطانى به ریاست نظمیه‏ى قزوین گمارد. پولادین به انتظامات قزوین توجه نموده بود و كلانترى تأسیس كرد. پس از یك سال خدمت به تهران احضار شد و اواكیم ارمنى بجاى او رئیس نظمیه‏ى قزوین شد. وى پس از ورود به تهران، وارد مدرسه‏ى افسرى ژاندارمرى گردید و پس از طى مدرسه‏ى مزبور با درجه‏ى سلطانى وارد فوج سرباز شد. پس از چندى به ژاندارمرى دولتى انتقال یافت و مأمور در فوج ژاندارم اصفهان گردید و فرماندهى یكى از گروهان‏ها به او سپرده شد. این گروهان به دو مأموریت جنگى اعزام گردید. چندى سرگرم سركوبى لرهاى یاغى در بروجرد بود كه سرانجام آنها را تار و مار كرد. سپس براى دستگیرى سید محمد نامى در خوانسار كه عده‏اى تفنگچى به دور خود جمع كرده بود، مأموریت یافت. در این مأموریت نیز محمودخان پولادین و گروهانش فاتح شدند و در خوانسار امنیت كامل برقرار گردید. با آغاز جنگ بین‏الملل اول و هجوم قواى بیگانگان به ایران، عده‏اى از رجال و نمایندگان مجلس ابتدا به قم و بعد كاشان و اصفهان و كرمانشاه رفته، دولت موقت ملى به ریاست نظام‏السلطنه تشكیل دادند. در اصفهان فوج ژاندارمرى به فرماندهى یاور چیلندر سوئدى با مهاجرین همراه شد. افسران ایرانى فوج اصفهان عبارت بودند از سلطان عبدالعلى اعتماد مقدم، سلطان مهدى قلى خان تاجبخش، سلطان حسن خان ملكزاده، ماژور صادق خان كوپال، سلطان سیار، نایب تقى آلپ و سلطان محمودخان پولادین. عده‏اى از روحانیون و معاریف نیز با این نیروى ژاندارم همراه شدند و سرانجام به قصر شیرین و كرمانشاه رسیدند. محمود خان پولادین به سمت حاكم نظامى كرمانشاه منصوب گردید. از جمله اعمالى كه به پولادین در این ایام نسبت داده شده است، اعدام پنج نفر ایرانى بى‏گناه بدون محاكمه و اجازه از مقامات مربوط براى خوش‏آمد ترك‏ها در قریه‏ى قزلچه مى‏باشد. در قصر شیرین بین افسران ژاندارمرى اختلاف نظر ایجاد شد و در نتیجه فرماندهان عثمانى جانب دسته‏اى را گرفتند كه فرماندهى آن با كلنل محمدتقى خان پسیان بود و در نتیجه افسران دسته‏ى دیگر را كه عبارت بودند از اعتماد مقدم، تاجبخش، سیار و پولادین به موصل تبعید نمودند. این عده پس از چندى توسط انورپاشا وزیر جنگ عثمانى آزاد شدند و به استانبول عزیمت نمودند. پس از پایان یافتن جنگ بین‏الملل اول، وثوق‏الدوله رئیس‏الوزراى وقت، فرمان عفو عمومى براى افسران و مقاماتى كه بدون اجازه‏ى دولت به مهاجرین پیوسته بودند صادر نموده، از افسران ژاندارمرى خواست كه به خدمت بازگردند. محمودخان پولادین به ژاندارمرى بازگشت و با درجه‏ى ماژورى (سرگرد) به فرماندهى گردان قزوین تعیین شد و قریب سه سال در این مأموریت بسر برد. وى علاوه بر فرماندهى ژاندارمرى، ریاست ایلات قزوین را نیز بر عهده داشت و گردنكشانى چون محمد حسن خان ظفرنظام و عباس سلطان ضیاءآبادى را كه از یاغیان بنام قزوین بودند، سركوب نمود. پس از كودتاى سوم حوت 1299، سید ضیاءالدین براى سركوبى اكبر میرزا صارم‏الدوله والى كرمانشاه كه امكان حمله‏ى وى به تهران مى‏رفت، ماژور محمودخان پولادین را با اختیارات كامل به آن منطقه فرستاده و دستور داد فوج ژاندارم كرمانشاه تحت اوامر مشارالیه قرار بگیرد. پولادین در نیمه‏ى دوم فروردین ماه 1300 با قواى خود ارك دولتى و محل سكونت صارم‏الدوله را محاصره كرد و جنگ سختى بین قواى محلى و ژاندارم‏ها آغاز شد و تلفات سنگینى به طرفین وارد آمد و سرانجام صارم‏الدوله دستگیر و به تهران اعزام گردید. پولادین پس از انجام این مأموریت به تبریز اعزام شد و به فرماندهى فوج ژاندارم مقیم شرفخانه منصوب گردید. افراد این هنگ از افراد باقیمانده‏ى چند گردان ژاندارمرى بودند كه سمیتقو آنها را تار و مار كرده بود. علاوه بر آنكه ماهها حقوق خود را دریافت ننموده بودند، جیره نیز به آنها مرتباً داده نمى‏شد و رفتار ماژور پولادین با آنها نه تنها رفتار انسانى نبود بلكه از هرگونه توهینى به آنها خوددارى نمى‏كرد. در همان هنگام ماژور لاهوتى افسر سابق ژاندارم كه در اثر اعمال خلاف و قتل، متوارى و غیاباً محكوم به اعدام شده بود، به شفاعت حاج مخبرالسلطنه هدایت والى آذربایجان، مورد عفو قرار گرفته با همان درجه‏ى ماژورى به خدمت ژاندارمرى پذیرفته شد و به معاونت پولادین منصوب گردید. افسران فوج ژاندارم كه در شرفخانه اردو زده بودند، به علت سوء رفتار پولادین همدست شده، دست به كودتائى زدند و لاهوتى را به رهبرى خود انتخاب كردند. لاهوتى ابتدا ماژور پولادین و آجودانش را توقیف نمود و پس از قطع سیم‏هاى تلگراف، به شهر تبریز حمله برده ضمن توقیف مخبرالسلطنه و ساعدالسلطنه معاون والى، شهر را تصرف كردند و زد و خورد شدید بین قزاق‏ها و ژاندارم‏ها آغاز شد. پس از یك شبانه روز، لاهوتى به شوروى گریخته و همدستان او بازداشت گردیدند. پس از فرار لاهوتى، ماژور پولادین از زندان آزاد شده و درجه‏ى سرهنگ دومى گرفت و فرمانده فوج ژاندارمرى آذربایجان گردید. در نیمه دوم سال 1300 ش سمیتقو قلعه‏ى چهریق را پایگاه خود قرار داده و قصد حمله داشت. قوائى تحت فرماندهى سرتیپ امان‏اللَّه میرزا جهانبانى تشكیل گردید كه از 7 ستون تشكیل مى‏شد. ستون چهارم این قوا فوج ژاندارم تبریز و سواران چریك محلى به فرماندهى محمودخان پولادین بود كه در نتیجه قلعه چهریق فتح و سمیتقو متوارى شد. در اواخر سال 1300 پس از ادغام قزاقخانه و ژاندارمرى، محمودخان پولادین به قشون انتقال یافت و ریاست ستاد لشكر غرب به او واگذار شد. در آن موقع امیر احمدى متصدى لشكر غرب بود و با الوار مى‏جنگید. پولادین علاوه بر ریاست ستاد نیروى غرب، مدتى حاكم نظامى بروجرد و مدتى هم حكومت نظامى خرم‏آباد را عهده‏دار گردید و در غالب جنگ‏هاى امیر احمدى با الوار مشاركت داشت و در حقیقت بازوى راست فرمانده لشكر بود. پولادین در اواخر 1304 به تهران بازگشت و با ارتقاء به درجه‏ى سرهنگى، فرمانده فوج پیاده پهلوى شد. این هنگ پیاده حفاظت از كاخ‏هاى سلطنتى را نیز بر عهده داشت. پولادین در تاجگذارى رضاشاه، عنوان آجودانى شاه را گرفته و از افسران نزدیك به شاه تلقى مى‏شد. سرهنگ پولادین روى همرفته افسرى فعال، جنگجو، قدرت‏طلب، حساس و فحاش بود. ترقیات سریع بعضى از افسران ژاندارمرى و قزاقخانه مانند: محمد درگاهى، عبدالرضا افخمى، محمدحسین فیروز، حبیب‏اللَّه شیبانى، فرج‏اللَّه آق‏اولى، حیدرقلى پسیان، كریم بوذرجمهرى و محمد محتشمى او را سخت آزرده خاطر ساخته بود و به هیچ وجه تحمل عقب‏ماندگى خود را نداشت، مخصوصاً با خدماتى كه در نبردهاى لرستان انجام داده بود انتظار پاداش بیشترى داشت و از این رو فكر كودتا در مغز او به وجود آمد و چون به تنهائى قادر به اجراى چنین تصمیمى نبود، تدریجاً عده‏اى از افسران لشكر مركز و چند نفرى از خارج از نظام را با خود همراه ساخت كه عبارت بودند از: نایب سرهنگ نصراللَّه خان كلهر، یاور احمد همایون، یاور روح‏اللَّه خان (مشكین قلم)، یاور احمد پولادین، حیم كلیمى (نماینده‏ى دوره‏ى پنجم مجلس شوراى ملى)، شیخ‏العراقین‏زاده (محمدرضا تجدد)، سید كاظم اتحاد و آقا میرنامى. سه روز قبل از انجام كودتا، نقشه‏ى كودتا توسط یكى از همراهان (آقامیر) نزد رئیس نظمیه فاش شد و به دستور رضاشاه، پولادین و كلیه‏ى همراهان بازداشت و خلع درجه شدند. حیم كلیمى و احمد پولادین را براى تعقیب به عدلیه سپردند و سرهنگ پولادین و بقیه‏ى افسران، تحویل دادگاه نظامى شدند. یك دادگاه فوق‏العاده نظامى به ریاست سرتیپ جعفرقلى آقا بیگلرپور فرمانده تیپ سوار و عضویت سرهنگ محمد محتشمى و سرهنگ ابوالقاسم گرانمایه تشكیل گردید. پولادین در دادگاه صراحتاً اقرار به چنین كارى كرد و علت چنین تصمیمى را سوء رفتار سرهنگ بوذرجمهرى و تبعیضات زیاد در قشون قلمداد كرد. سرانجام دادگاه در روز 23 بهمن ماه 1306 حكم خود را به شرح زیر صادر نمود: 1- سرهنگ محمود پولادین محكوم به اعدام، 2- یاور احمد همایون 15 سال حبس، 3- سرهنگ نصراللَّه كلهر 7 سال حبس، 4- یاور روح‏اللَّه خان 5 سال حبس. در آن تاریخ مرسوم بود كه احكام دادگاه‏هاى نظامى بایستى به امضاى رئیس اركان حرب قشون برسد. وقتى حكم صادره را نزد سرتیپ حبیب‏اللَّه شیبانى رئیس اركان حرب بردند، وى از امضاى حكم خوددارى كرد و آن را صحیح ندانست. عمل سرتیپ نامبرده موجب تغیر شاه شد و وى را از سمتى كه داشت خلع نمود و به جاى وى سرتیپ محمد نخجوان رئیس مدارس كل نظام را انتخاب كرد. اجراى حكم اعدام درباره‏ى سرهنگ پولادین در نیمه‏هاى شب 24 بهمن ماه 1306 در میدان تیر لشكر مركز با فرمان سرهنگ احمد زاویه انجام گرفت.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.