The SpongeBob Movie: Sponge Out of Water (فيلم باب اسفنجی: اسفنجی بيرون از آب)

دوشنبه، 18 اسفند 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
The SpongeBob Movie: Sponge Out of Water (فيلم باب اسفنجی: اسفنجی بيرون از آب)
کارگردان : Paul Tibbitt نویسندگان : Glenn Berger, Jonathan Aibel صداپیشگان : Tom Kenny, Antonio Banderas, Bill Fagerbakke خلاصه داستان : باب اسفنجی در جستجوی دستور پخت مسروقه­ای وارد ماجرایی می‌شود که او را به دنيای ما می‌آورد، جایی که با يک دزد دريایی درگير می‌شود. اسفنجی بيرون از آب/The SpongeBob Movie: Sponge Out of Water» ۹۰ دقيقه پر از هيجان است که فهميدنش نياز چندانی به آشنایی با داستان اين شخصيت کارتونی تقريبا ۱۵ ساله ندارد. مطمئناً، شباهت‌هایی (و اشاره‌هایی برای طرفداران پر و پا قرص) در داستان اين دو وجود دارد اما اين فيلم در وهله اول هدفش شاد کردن کودکان و روده بر کردن بزرگ‌ترها است. البته گرچه تأثيرش بسيار زودگذر است، اما روی هم رفته در طول تماشای فيلم موثر است. دوربين فيلم‌برداری ابتدا ما را با آنتونيو باندراس، در هيبت انسانی، به عنوان دزد دريایی که مشغول سرقت کتابی درباره روستای بيکينی باتم، محل زندگی باب اسفنجی، است آشنا می‌کند. راوی ريشوی داستان با لهجه ايبری مبالغه شده‌اش شروع به گزافه گویی درباره دوستان انيميشنی دوست داشتنی ما می‌کند. باب اسفنجی، همانی که در مغازه آقای خرچنگ همبرگرهای مخصوص درست می‌کند. آقای خرچنگ، گرچه ممکن است کمی ناخن خشک باشد، اما هميشه حق با او است. پلانکتون، موجود بد ريزه ميزه، مدت‌ها است که در پی ربودن فرمول سری همبرگرهای آقاي خرچنگ است و بالاخره راهی برای ربودن آن از صندوقچه رستوران آقای خرچنگ پيدا می‌کند. يک اتفاق پيش بينی نشده باعث ناپديد شدن اين دستور پخت می‌شود و حالا باب اسفنجی و پلانکتون بايد با پيوستن به گروهی دنبال آن بروند چون نبود همبرگرهای آقای خرچنگ منجر به آشوب در دهکده بيکينی باتم شده است. (در چشم بر هم زدنی اين موجودات آبی بازيگوش به قهرمانان فراآخرالزمانی با لباس‌های چرمی و چيزهای ديگر تبديل می‌شوند). فيلم زوج هنری باب اسفنجی و پلانکتون پر است از ماجراهای مختلف مانند سفر فرضی درون مغز پشمکی باب اسفنجی و گشت و گذار در ماشين زمان. (در يکی از اين گشت و گذارها با ماشين زمان با اسکوييدواردسوروس رکس، نسخه ژوراسيکی غول پيکر اما با نمک صندوق دار خسيس آقای خرچنگ به نام اسکوييدوارد آشنا می‌شويم). گرچه بهترين قسمت فيلم گپ زدن بابلز، دلفين فوق‌العاده باهوشی که به صورت هرمی در فضا شناور است و مشغول مراقبت از کهکشان ما است، می باشد. اما هيچ يک از اين‌ها تأثيرگذارتر از باب اسفنجی الکی خوش، که انگار هميشه در بهترين حالت است، نيستند (و علاوه بر اين، بابلز اظهار نظرات هوشمندانه خود را با جيغ‌های غيرقابل کنترل قطع می‌کند.) اقدام آخر فيلم در آوردن اين گروه به دنيای واقعی حماقت را به درجه اعلی می‌رساند. در ساحلی پرجمعيت، نسخه های سه بعدی باب اسفنجی، اسکوييد وارد، پاتريک خُله (يک ستاره دريايی بنفش رنگ) و ديگران در جريان جستجوی همبرگرهای خرچنگ به دردسر می‌افتند. اينجاست که داستان با نشان دادن باندراس به عنوان عامل بدبختی‌های فعلي بيکينی باتم فرو می‌پاشد، نوعی به روز رسانی باگز بانی در داک آموک. منبع : نقد فارسی /987/


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.