مردان ايكس: درجه يك (X-MEN:FIRST CLASS)

پنجشنبه، 14 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مردان ايكس: درجه يك (X-MEN:FIRST CLASS)

فيلمنامه نويسان: اشلي ادوارد ميلرو زك استنز، كارگردان: متيو وان

تهيه كننده: گريگوري گودمن، تدوين: ادي هميلتون، مدير فيلم برداري: جان متيسان، موسيقي، هنري جكمن، بازيگران: جيمز مكاوي، مايكل فاسبندر، رز برن، جنري جونز، ژانر: اكشن/ ماجرايي/ درام محصول 2011 آمريكا و انگلستان، 132 دقيقه، بودجه: 140 ميليون دلار، درآمد فروش فعلي: 348529513 دلار، پخش از توئنتي سنتري فوكس
خلاصه داستان:
در 1944 دكتر اشميت در كمپ آلماني ها در لهستان كودكي را مي بينيد كه در زمان جدا شدن از والدينش با كمك نيروي ذهني در آهني را خم مي كند. اشميت، لينشر را به دفترش مي آورد و از او مي خواهد همان كار را با سكه اي انجام بدهد و وقتي كودك نمي تواند اين كار را انجام بدهد، مادر او را مي كشد، در نتيجه قدرت مغناطيسي لينشر آشكار مي شود.
زاوير قدرت تله پاتي دارد و بعد از آشنايي با راون كه يك تغيير شكل دهنده است، درباره جهش ژني مطالعه مي كند.
در 1962 لينشر كه ديگر بزرگ شده است، به دنبال اشميت مي گردد تا از او انتقام بگيرد. زاوير در دانشگاه آكسفور پايان ناماه اش درباره جهش ژني را منتشر مي كند. اشميت كه با استفاده از جهش ژني سنش را حفظ كرده است، با نام جديد شاو به همراه دوستانش مشغول انجام كارهايي در لس آنجلس هستند. سناتور هندري در اتاق جنگ ارتش اعلام مي كند كه آمريكا بمب هاي هسته اي را در تركيه كار گذاشته است. شاو هندري را مي كشد.
مك تارگت از سي اي اي زاوير و راون را متقاعد مي كند تا به سيا بپيوندند. مدير سيا با نام مستعار « مردي با كت سياه» كه از پشتيبانان مالي جهش ژني است، آن دو را به انجمن ايكس دعوت مي كند. زاوير، لينشر را پيدا مي كند و او را نيز به انجمن مي آورد. زاوير، لينشر و راون گروهي از افراد را دور هم جمع مي كنند تا با كمك آنها به سراغ شاو بروند.
زماني كه فراست براي ديدار با ژنرال روسي مي رود، زاوير و لينشر او را دستگير مي كنند. در اين ميان عزازيل، ريپتايد و شاو به انجمن ايكس حمله مي كنند و گروهي را مي كشند. زاوير جهش يافته هاي باقي مانده را به عمارت خانوادگي اش مي برد تا به آنها تعليم بدهد. در مسكو، شاو ژنرال روسي را وادار مي كند تا در كوبا بمب هسته اي نصب كند.
در طول بحران بمب گذاري در كوبا، رئيس جمهور آمريكا مسير ورود كشتي هاي باري به كوبا را مي بندد تا مانع ورود بمب به اين كشور بشود. شاو براي در امان ماندن از ذهن خواني زاوير كلاه خاصي را به سر مي گذارد و به همكاري با اتحاديه شوري مي پردازد تا مطمئن شود كه عمليات بمب گذاري با موفقيت انجام بشود و جنگ جهاني سوم به راه بيفتد و او بتواند به جهش يافته ها تسلط پيدا كند.
در جنگي كه بين جهش يافته ها و شاو پيش مي آيد، لينشر موفق مي شود تا كلاه شاو را بردارد و زاوير با قدرت ذهني اش مانع حركت او مي شود. برخلاف مخالفت زاوير، لينشر با فرو كردن سكه اي آلماني در مغز شاو او را مي كشد.
ترس از جهش يافته ها سبب مي شود تا ناوگان دريايي به سمت آنها بمب اندازي كند. در كارزار جنگ، زاوير تلاش مي كند نگذارد لينشر ناوگان دريايي را نابود كند. مك تارگت لنشر را هدف مي گيرد، اما گلوله منحرف مي شود و به ستون فقرات زاوير برخورد مي كند. لينشر پشيمان، به همراه دوستانش آنجا را ترك مي كند. زاوير و جهش يافته ها به عمارت برمي گردند و او در آنجا مدرسه اي تأسيس مي كند.
منبع: نشريه فيلم نگار، شماره 106.



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما