بیست و نهم محرم؛ بر هم خوردن شادی دشمنان امام حسین (ع) با خشم الهی
شادی دشمنان امام حسین (ع) در منزلگاه مرزین به وسیله ابر و برق به هم خورد.
شنبه، 29 مهر 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده:
روابط عمومی راسخون
به گزارش راسخون به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، قافله از جبل جوشن گذشت. در راه به دیر راهبی رسیدند. به رسم همیشگی، سر را از صندوق بیرون آوردند و بر نیزه کردند. راهب دیرنشین شبانگاه دید که نوری از آنجا به سمت اسمان تابان است.
راهب به سمت لشکر آمد و پرسید:از کجا میآیید؟ گفتند:از سرزمین عراق. به جنگ حسین رفته بودیم و این سر اوست که برای یزید میبریم. راهب گفت:این حسین، همان است که پدر او پسر عم پیامبر شماست و مادر او دختر پیامبر شماست؟ گفتند:آری. راهب گفت:لعنت بر شما! اگر عیسی پسری میداشت ما او را بر دیدگان خود مینهادیم. آنگاه گفت:به بزرگ خود بگویید که دههزار درهم از پدرم به ارث رسیده است آن را از من بگیرید و سر این سرور را به من بدهید که امشب نزد من باشد. هنگام رفتن بازپس خوام داد. به عمر سعد گفتند و پذیرفت.
راهب دو کیسه زر را از دیر بیرون آورد و به آنان داد و عمر سعد پس از بررسی، کیسهها را مهر کرد و به خزانهدار خود سپرد و سر امام را به راهب داد. راهب سر را به دیر خود برد. صومعه او از نور آن سر منور شد و صدای هاتفی را شنید که گفت:خوشا به حال تو و خوشا به حال کسی که حرمت آن بزرگوار را بداند.
راهب سر را به گلاب شست و با مشک و کافور معطر گردانید بر سجاده خود گذاشت و رو به اسمان کرد و گفت:خدایا به حق عیسی امر کن که این سر بزرگوار با من سخن بگوید.
بنابراین گزارش، همه آنچه چند منزل پیش و مشابه همین صحنه در دیر راهب اتفاق افتاده بود، در این ماجرا تکرار میشود که نشان میدهد یا حادثه یکی است و به منازل دیگر نیز نسبت داده شده است یا حادثه در این منزل رخ داده است. یکی از نکات قابل تأمل در ذکر این داستان، همراهی عمر سعد با حاملان سر است که قطعا نادرست است.
در شام هیچ گزارشی دال بر حضور عمر سعد در مجلس یزید نیست. بیشک اگر عمر سعد همراه قافله بود گزارش کربلا را او به یزید میداد.
شایان ذکر است نخستین کتابی که به درنگ در منزلگاه مرزین اشاره کرده است، کامل بهایی است. در این کتاب آمده است:اول شهر از شهرهای شام است.
نصربنعتبه لعین حاکم آنجا بود. به پاس پیروزی یزید شادیها کرد و شهر را آیین بست و همه شب به رقص مشغول بودند. ابری و برقی پیدا شد و آیینها را بسوخت. عمر سعد و شمر گفتند:این قوم شوماند.
گفتنی است حرّان از توابع ترکیه کنونی است. نوشتهاند که حضرت ابراهیم (ع) پس از رهایی از آتش نمرود به این شهر هجرت کرد و این شهر نخستین شهری است که بعد از طوفان نوح بنا شده است. میان شهر رَقه و حران دو روز راه بوده است و در این شهر صابئین و یهود منزل داشتهاند. وقتی سرها نزدیک شهر حران رسید، مردی یهودی که او را یحیای حرانی میگفتند و در دیری مرتفع نزدیک شهر به عبادت مشغول بود، خبر یافت که کاروان اسیران-زن و مرد-همراه سرها به سمت حران در حرکت است.
وی بر فراز تپه به تماشا آمد و سرهای بریده را بر سنان و نیزهها دید و در پی سرها قافله اسیران را که حرکت میکردند. چشم یحیی به سر امام افتاد، ناگهان دریافت که لبها در حال حرکت است. نزدیکتر آمد و گوش سپرد و شنید که سر زمزمه میکند:و سیعلم الَذینَ ظلموا اَیَّ منقلبٍ ینقلبون.
با شنیدن این آیه، شگفتزده و هراسان، خود را به حاملان سر نزدیک کرد و از یکی پرسید:این سر کیست؟ پاسخ گفتند:سر حسین پسر علیبنابیطالب. پرسید:نام مادرش چیست؟ گفتند:فاطمه (س) دختر محمد مصطفی (ص). پرسید:این اسیران کیستند؟ گفتند:فرزندان و خویشان حسیناند!
یحیی به شدت گریست و گفت:سپاس خدای را که دریافتم راه حقیقت جز دین محمد مصطفی (ص) نیست و ضلالت جز جدایی از این راه و سرانجام گمراهان آتش جاودان. سپس عمامه خود را بین زنان تقسیم کرد و جامه خز خود را با هزار درهم به امام سجاد (ع) بخشید. گروهی او را از این کار منع کردند، شمشیر کشید و جنگید و پنج تن را کشت و کشته شد.
او را نزدیک دروازه حران دفن کردند و مزار او به «قبر یحیی شهید» مشهور است. در الامامالحسین و اصحابه آمده است که شهادتین گفت و لباس و غذا برای زنان و کودکان اهل بیت آماده کرد و با سپاه حاملان سر جنگید و تعداد زیادی کشته شدند و در باب جیران پس از شهادت دفن شد که احتمالا جیران همان حران باشد. یحیی را شهید حرانی نیز گفتهاند.
میافارقین نزدیک دیار بکر است که برخی بنای آن را تا عهد تئودوسیوس میرساند. با رسیدن کاروان به میافارقین، رؤسای شهر میکوشیدند تا سرها از دروازهای وارد شهر شود که متعلق به آنها بوده است. هر یک از قبایل دروازهای داشته و آن را آراسته بودند. همین اختلاف به جدال و جنگ کشید.
عمادالدین طبری تعداد کشتهشدگان این جنگ را چند هزار نفر ذکر کرده و میزان توقف در این شهر را ده روز دانسته است که هر دو رقم نادرست و اغراقآمیز است.
خاطرنشان میشود شبدیز واژهای فارسی است به معنای شبرنگ. وقتی کاروان به شبدیز رسید مردم شهر تصمیم گرفتند آنان را نه احترام کنند و نه آذوقه بدهند.
حتی قصد جنگیدن با آنان کردند. به ناگزیر از آنجا دور شدند، مردم در پی آنان افتادند و آنان را لعن و نفرین میکردند تا به ساحل فرات بازگشتند.
منابع:
۱. جلاءالعیون
۲. مدینةالمعاجز
۳. اثباتالهداة
۴. مقتل ابیمخنف
۵. المنتخب
۶. معالیالسبطین
۷. ینابعالمودة
۸. ناسخالتواریخ
۹. مقتلالحسین مقرم
۱۰. آینه در کربلاست (محمدرضا سنگری)
/2759/
اخبار مرتبط
حوادث تاریخی ماه صفر
سرنوشت شوم قاتلان امام حسین (ع) پس از واقعه کربلا
دفن امام حسین (ع) و سایر شهدای کربلا چگونه اتفاق افتاد؟
بیست و پنجم ذیالحجه؛ کاروان امام حسین (ع) به بطن عقبه (بطان) رسید
بیست و ششم ذیالحجه؛ برخورد با سپاه حُر
بیست و هفتم ذیالحجه؛ امام حسین (ع) به شایستگی خود برای رهبری امت اشاره کرد
بیست و هشتم ذیالحجه؛ امام حسین (ع) خطبه مشهور خود را ایراد کرد
بیست و نهم ذیالحجه؛ کاروان امام حسین (ع) به قُطقَطانیه رسید
اول محرم؛ پیوستن انسبنحارث به امام حسین (ع)
دوم محرم؛ ورود به کربلا
سوم محرم؛ ارسال نامه ابنزیاد به کربلا برای اباعبداللهالحسین / فرستادن عمر سعد به کربلا
چهارم محرم؛ رسیدن نامه عمرسعد به عبیداللهزیاد
پنجم محرم؛ نامه عبدالله بن زیاد به عمر سعد برای تنگناسازی در کربلا
ششم محرم؛ گزارشهای مخفیانه از کربلا
هفتم محرم؛ آغاز رسمی قطع آب در کربلا
هشتم محرم؛ جلوگیری از حفر چاه و تهدید عمر سعد
نهم محرم؛ تاسوعا/آمدن شمربنذیالجوشن ضبابی به کربلا
دهم محرم؛ عاشورا؛ روز معرفت، محبت، حماسه و سوگ
یازده محرم؛ عبور از کنار قتلگاه
دوازدهم محرم؛ ورود کاروان اسرا به شهر کوفه
سیزدهم محرم؛ ایراد خطبه پر هیمنه حضرت زینب کبری (س) در کوفه
پانزدهم محرم؛ فرستادن سرهای مطهر شهدا به شام
بیستم محرم؛ حرکت کاروان اسیران به سمت شام
بیست و چهارم محرم؛ اظهار بیزاری مسیحیان از دشمنان امام حسین (ع)
بیست و ششم محرم؛ خلوت راهب با سر مطهر امام حسین (ع)
بیست و هفتم محرم؛ محرومیت دشمنان امام حسین (ع) از آب
بیست و هشتم محرم؛ سنگباران سپاه خولی
اول صفر؛ ورود به شام
دوم صفر؛ انتقال اسرای کربلا به خرابه شام
دوم صفر؛ انتقال اسرای کربلا به خرابه شام
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
تازه های اخبار
سرمایه گذاری در بورس را از کجا شروع کنیم؟ 3 مرحله اصلی
رستوران و کافه نزدیک هتل لیلیوم کیش
فراخوان شصت و سومین سال جایزه (نخبگانی) سال 1404
آشنایی با برخی از بهترین باغ رستوران های اصفهان با موسیقی زنده
اقامتی رویایی در بهترین هتل های لوکس تبریز؛ تجربه ای فراتر از انتظار
ریل آسانسور چیست و چرا اهمیت دارد؟
رازهای پنهان شرکتهای لوله بازکنی در مشهد! خدمات رفع گرفتگی لوله در مشهد با روشهای تضمینی
از کجا شغل کافی نت را یاد بگیریم؟
چگونه بهترین اسم را برای فرزندمان انتخاب کنیم؟
آموزشگاههای زبان ایتالیایی در تهران؛ بهترین گزینهها
بیشترین بازدید هفته
اسامی تمام بازیگران مختار به همراه نقش آنها
داستانک های مادر | داستان کوتاه درباره مادر
تنظیم دستی فرکانس در گیرنده های دیجیتالی برای شبکه های صدا و سیما
صدور کارت هدیه آنی با طرح و جمله دلخواه از طریق کیوسک های بانکی بانک پاسارگاد + اسامی شعب
داستانک های زیبا از امام رضا علیه السلام
نام مادر امام جواد علیه السلام چیست؟
وضعیت سوریه در آخرالزمان
ماجرای فروش کفش زنانه در سایت دیوار چیست؟!
زیارت حضرت زینب سلام الله علیها + ترجمه
شعر طنز/مادر زن و داماد
موارد بیشتر برای شما
معرفی کوتاه بانوان خوشنویس
ولایت اهلبیت علیهم السلام نقشه راه سعادت
سرمایه گذاری در بورس را از کجا شروع کنیم؟ 3 مرحله اصلی
آموزشگاه زبان پردیسان ارائه دهنده دوره های متنوع و مدرن
ترسناک ترین مسیرهای ریلی جهان
«خط دیدار» مداحان اهلبیت علیهمالسلام
زمان امضا موافقت نامه ایران و روسیه از زبان بقایی
اعلام زمان دور جدید گفتوگوهای ایران و اروپا
وقتی تاد هم درد صهیونیستها را درمان نمیکند
تاجر برزیلی همه اعضای خانواده خود را به کشتن داد
دستگیری هنجارشکنان منطقه باغمیشه تبریز
دعای مادر شهیدی که برآورده شد
لحظه انهدام ادوات و نیروهای دشمن در شمال نوار غزه
سرلشکر سلامی: گروههای مقاومت خودشان سلاحشان را تولید میکنند
عملیات ضدصهیونیستی در قدس اشغالی