محرک اصلی در تحول سینما، مسئله کیفیت فیلم ها و ارزش محتوایی و ساختاری آنهاست و تا زمانی که سینمای ایران در این عرصه نتواند و یا نخواهد تا به پیشرفت جدی دست پیدا کند، همچنان باید آن را ورشکسته و بدون مخاطب قلمداد کرد؛ هر چند که در زمینه اقتصادی و سینمای گیشه ای، همچون امروز رشد محسوسی داشته باشد.
راسخون : در کنار تمامی پارامترهایی که به سینمای ایران در فروش بیشتر فیلمها کمک می کند، محرک اصلی در تحول سینما، مسئله کیفیت فیلم ها و ارزش محتوایی و ساختاری آنهاست و تا زمانی که سینمای ایران در این عرصه نتواند و یا نخواهد تا به پیشرفت جدی دست پیدا کند، همچنان باید آن را ورشکسته و بدون مخاطب قلمداد کرد؛ هر چند که در زمینه اقتصادی و سینمای گیشه ای همچون امروز رشد محسوسی داشته باشد.
سینمای ایران در سالهای اخیر رشد چشمگیری در آمار فروش داشته است.اما این افزایش آمار حاکی از افزایش مخاطب و بالا رفتن میزان استقبال مردم از سینما نیست. بلکه علت اصلی این رشد فرو ش،افزایش بی رویه قیمت بلیط سینماها میباشد.
این افزایش قیمت در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته است؛ به طوری که قیمت 3 هزار تومانی بلیط در سال 90 ، با افزایشی 250 درصدی در سال 97 به مبلغ 15 هزار تومان رسیده است.
این افزایش سرسامآور قیمت بلیط در طول این چند سال اگرچه توانسته تا بدنه اقتصادی سینما را تقویت و سینمای ورشکسته اواخر دهه هشتاد را جان تازهای ببخشد ،اما به حسب واقع تحول چندانی در پیشرفت کیفی و افزایش جذب مخاطب نداشته است.
هرچند که عدهای از سینماگران که نگاه گیشه ای صرف یه این رسانه دارند، این افزایش فروش اخیر سینمای ایران را به آشتی مخاطبان با سینما تعبیر میکنند، اما واقعیت امر چیز دیگری است و مخاطب سینما همچنان از وضعیت کیفی آثار تولیدی سینمای ایران گلهمند است.
نمود این نارضایتی را می توان در آمار مخاطبین فیلمها در سالهای اخیر مشاهده کرد که متاسفانه مسئولین سینمایی و گردانندگان سینمای گیشه محور، عمدتا از ارائه اینگونه آمار به صورت رسمی سر باز میزنند و اصرار عجیبی به برجستگی آمار فروش دارند تا آمار مخاطب!
سیاست افزایش پلکانی قیمت بلیط سینما در سالهای اخیر، تصمیم مضطرانه و بهناچار مسئولین سینمایی برای فرار از بحران «قهر مخاطب» بود که درست در سالهای رکود بیسابقه سینمای ایران یعنی سالهای پایانی دهه هشتاد انجام شد.در آن سالها گردانندگان صنعت سینمای ایران که شاهد افت محسوس کیفیت آثار سینمایی و ورشکستگی قریب به وقوع سینمای ایران بودند، به جای حل مشکل و معضل اصلی و به کارگیری عزمی جدی برای ارتقای کیفی تولیدات سینمایی، صورت مسئله را دور زده و در تصمیمی کاسبکارانه، سعی را بر این داشتند تا سینمای محتضر ایران را با همان میزان مخاطب محدود فعلی،زنده نگاه دارند. به همین جهت با چشماندازی چند ساله، طرح افزایش پلکانی قیمت بلیط سینما را اجرایی کردند تا بتوانند دستکم با همان تعداد محدود مخاطبین ثابت سینمای ایران، افزایش فروش فیلمها را رقم بزنند.
افزایش قیمت بلیط و به تبع آن افزایش آمار فروش فیلمها به نوعی کمک به افزایش مخاطب نیز داشت؛ به این صورت که اعلام آمار فروش و افزایش میزان آن، تحریکی برای مردم برای استقبال از فیلمهای در حال اکران به حساب میآمد. آن هم به خیال اینکه این افزایش چشمگیر آمار فروش نشان از ارتقای کیفیت محصولات تولیدی و به عبارت دیگر بهتر شدن فیلمها باشد.
اقدام دیگری که در راستای نجات سینمای ورشکسته سال های اخیر توسط گردانندگان سینما انجام گرفت،روی آوردن جدی به سینمای کمدی بود.سیاستگذاران این عرصه،با هدف تغییر ذائقه مخاطب سینما از فیلمهای ارزشی و هنری به سمت سینمای کمدی صرف (آن هم از نوع سخیف و نازل آن)،روند رو به رشدی را برای افزایش فروش گیشه رقم زدند. آنها که به تجربه فروش خوب فیلمهای کمدی در سینمای ایران واقف بودند،با روی آوردن افراطی به تولید فیلمهای کمدی در سالهای اخیر،تا حدود زیادی توانستند جان تازه ای به جسم نیمهجان سینمای ایران ببخشند.
نگاهی گذرا به جدول فروش فیلمهای سال های اخیر به وضوح نشان از فروش بالای فیلم های کمدی و قبضه بی چون و چرای صدر جدول فروش توسط آنها دارد. در حال حاضر هفت فیلم از فهرست 10 فیلم پر فروش تاریخ سینمای ایران را فیلم های کمدی تشکیل می دهند که از میان آنها فیلمهای «نهنگ عنبر2» ، «آینه بغل» ، «گشت 2» ، و «خوب،بد،جلف» به ترتیب ردههای اول تا چهارم جدول فروش را به خود اختصاص دادهاند.
اما مشکل تنها رشد قارچگونه فیلمهای کمدی در سینمای ایران نیست. بلکه مشکل اصلی سطح نازل این کمدی ها است. به جرأت میتوان گفت در سالهای اخیر آنچه که به عنوان کمدی در سینمای ایران تولید شده است، مجموعه آثاری مبتذل،سخیف و دم دستی است که از کمترین استاندارهای فیلمنامه و داستان برخوردار است. سناریوهای سطحی،شوخیهای اروتیک،داستان های بی سرو ته و مبتنی بر طنز موقعیت و به طور کلی کمدیهایی نازل که فقط برای گیشه ساخته میشوند و اتفاقا در بسیاری از مصادیق در این مورد نیز ناموفق عمل کرده و عمدتا با مخاطبانی که با نارضایتی از سالن خارج شده، روبهرو شده است.
پارامتر دیگری که در کمک به افزایش فروش برخی فیلم های سینمایی در سالهای اخیر میتوان به آن اشاره کرد،مسئله تبلیغ این فیلمها در شبکههای ماهوارهای فارسی زبان بوده است.برخی از سینماگران و تهیه کنندگان سینمایی با تبلیغ فیلمهای خود در این شبکهها، به فروش نسبتا خوبی دست پیدا کردند؛هرچند که قریب به اتفاق این سازندگان در انکاراتی کذب،از پخش تیزرهای تبلیغاتی فیلمهای خود در این شبکهها اظهار بیاطلاعی میکردند.
رشد بی سابقه اکرانهای مردمی با حضور بازیگران و عوامل فیلم که به نوبه خود رکوردی در سینمای جهان به حساب میآید نیز، یکی دیگر از اقدامات سینماگران برای دیده شدن فیلمهایشان است. بازیگران و سایر عوامل بنام فیلم در صفحات شخصی خود در فضای مجازی با اعلام حضور خود در فلان سینما و در فلان ساعت،به طور مستقیم برای فروش فیلم خود تبلیغات انجام میدهند. فیلم سینمایی «خفگی» یکی از همین فیلمها است که در نوع خود رکورددار اکران مردمی با حضور عوامل فیلم است که البته این فیلم با وجود همه این تبلیغات باز نتوانست درخشش خوبی در اکران داشته باشد و در نهایت با فروشی چهار میلیاردی به اکران خود پایان داد.
اما در کنار تمامی این پارامترها که در فروش بیشتر فیلمها به سینمای ایران کمک می کند، محرک اصلی در تحول سینما، مسئله کیفیت فیلم ها و ارزش محتوایی و ساختاری آنهاست و تا زمانی که سینمای ایران در این عرصه نتواند و یا نخواهد تا به پیشرفت جدی دست پیدا کند، همچنان باید آن را ورشکسته و بدون مخاطب قلمداد کرد؛ هر چند که در زمینه اقتصادی و سینمای گیشه ای، همچون امروز رشد محسوسی داشته باشد.
به قلم : محمد ابوالفضلی
راسخون : در کنار تمامی پارامترهایی که به سینمای ایران در فروش بیشتر فیلمها کمک می کند، محرک اصلی در تحول سینما، مسئله کیفیت فیلم ها و ارزش محتوایی و ساختاری آنهاست و تا زمانی که سینمای ایران در این عرصه نتواند و یا نخواهد تا به پیشرفت جدی دست پیدا کند، همچنان باید آن را ورشکسته و بدون مخاطب قلمداد کرد؛ هر چند که در زمینه اقتصادی و سینمای گیشه ای همچون امروز رشد محسوسی داشته باشد.
سینمای ایران در سالهای اخیر رشد چشمگیری در آمار فروش داشته است.اما این افزایش آمار حاکی از افزایش مخاطب و بالا رفتن میزان استقبال مردم از سینما نیست. بلکه علت اصلی این رشد فرو ش،افزایش بی رویه قیمت بلیط سینماها میباشد.
این افزایش قیمت در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته است؛ به طوری که قیمت 3 هزار تومانی بلیط در سال 90 ، با افزایشی 250 درصدی در سال 97 به مبلغ 15 هزار تومان رسیده است.
این افزایش سرسامآور قیمت بلیط در طول این چند سال اگرچه توانسته تا بدنه اقتصادی سینما را تقویت و سینمای ورشکسته اواخر دهه هشتاد را جان تازهای ببخشد ،اما به حسب واقع تحول چندانی در پیشرفت کیفی و افزایش جذب مخاطب نداشته است.
هرچند که عدهای از سینماگران که نگاه گیشه ای صرف یه این رسانه دارند، این افزایش فروش اخیر سینمای ایران را به آشتی مخاطبان با سینما تعبیر میکنند، اما واقعیت امر چیز دیگری است و مخاطب سینما همچنان از وضعیت کیفی آثار تولیدی سینمای ایران گلهمند است.
نمود این نارضایتی را می توان در آمار مخاطبین فیلمها در سالهای اخیر مشاهده کرد که متاسفانه مسئولین سینمایی و گردانندگان سینمای گیشه محور، عمدتا از ارائه اینگونه آمار به صورت رسمی سر باز میزنند و اصرار عجیبی به برجستگی آمار فروش دارند تا آمار مخاطب!
سیاست افزایش پلکانی قیمت بلیط سینما در سالهای اخیر، تصمیم مضطرانه و بهناچار مسئولین سینمایی برای فرار از بحران «قهر مخاطب» بود که درست در سالهای رکود بیسابقه سینمای ایران یعنی سالهای پایانی دهه هشتاد انجام شد.در آن سالها گردانندگان صنعت سینمای ایران که شاهد افت محسوس کیفیت آثار سینمایی و ورشکستگی قریب به وقوع سینمای ایران بودند، به جای حل مشکل و معضل اصلی و به کارگیری عزمی جدی برای ارتقای کیفی تولیدات سینمایی، صورت مسئله را دور زده و در تصمیمی کاسبکارانه، سعی را بر این داشتند تا سینمای محتضر ایران را با همان میزان مخاطب محدود فعلی،زنده نگاه دارند. به همین جهت با چشماندازی چند ساله، طرح افزایش پلکانی قیمت بلیط سینما را اجرایی کردند تا بتوانند دستکم با همان تعداد محدود مخاطبین ثابت سینمای ایران، افزایش فروش فیلمها را رقم بزنند.
افزایش قیمت بلیط و به تبع آن افزایش آمار فروش فیلمها به نوعی کمک به افزایش مخاطب نیز داشت؛ به این صورت که اعلام آمار فروش و افزایش میزان آن، تحریکی برای مردم برای استقبال از فیلمهای در حال اکران به حساب میآمد. آن هم به خیال اینکه این افزایش چشمگیر آمار فروش نشان از ارتقای کیفیت محصولات تولیدی و به عبارت دیگر بهتر شدن فیلمها باشد.
اقدام دیگری که در راستای نجات سینمای ورشکسته سال های اخیر توسط گردانندگان سینما انجام گرفت،روی آوردن جدی به سینمای کمدی بود.سیاستگذاران این عرصه،با هدف تغییر ذائقه مخاطب سینما از فیلمهای ارزشی و هنری به سمت سینمای کمدی صرف (آن هم از نوع سخیف و نازل آن)،روند رو به رشدی را برای افزایش فروش گیشه رقم زدند. آنها که به تجربه فروش خوب فیلمهای کمدی در سینمای ایران واقف بودند،با روی آوردن افراطی به تولید فیلمهای کمدی در سالهای اخیر،تا حدود زیادی توانستند جان تازه ای به جسم نیمهجان سینمای ایران ببخشند.
نگاهی گذرا به جدول فروش فیلمهای سال های اخیر به وضوح نشان از فروش بالای فیلم های کمدی و قبضه بی چون و چرای صدر جدول فروش توسط آنها دارد. در حال حاضر هفت فیلم از فهرست 10 فیلم پر فروش تاریخ سینمای ایران را فیلم های کمدی تشکیل می دهند که از میان آنها فیلمهای «نهنگ عنبر2» ، «آینه بغل» ، «گشت 2» ، و «خوب،بد،جلف» به ترتیب ردههای اول تا چهارم جدول فروش را به خود اختصاص دادهاند.
اما مشکل تنها رشد قارچگونه فیلمهای کمدی در سینمای ایران نیست. بلکه مشکل اصلی سطح نازل این کمدی ها است. به جرأت میتوان گفت در سالهای اخیر آنچه که به عنوان کمدی در سینمای ایران تولید شده است، مجموعه آثاری مبتذل،سخیف و دم دستی است که از کمترین استاندارهای فیلمنامه و داستان برخوردار است. سناریوهای سطحی،شوخیهای اروتیک،داستان های بی سرو ته و مبتنی بر طنز موقعیت و به طور کلی کمدیهایی نازل که فقط برای گیشه ساخته میشوند و اتفاقا در بسیاری از مصادیق در این مورد نیز ناموفق عمل کرده و عمدتا با مخاطبانی که با نارضایتی از سالن خارج شده، روبهرو شده است.
پارامتر دیگری که در کمک به افزایش فروش برخی فیلم های سینمایی در سالهای اخیر میتوان به آن اشاره کرد،مسئله تبلیغ این فیلمها در شبکههای ماهوارهای فارسی زبان بوده است.برخی از سینماگران و تهیه کنندگان سینمایی با تبلیغ فیلمهای خود در این شبکهها، به فروش نسبتا خوبی دست پیدا کردند؛هرچند که قریب به اتفاق این سازندگان در انکاراتی کذب،از پخش تیزرهای تبلیغاتی فیلمهای خود در این شبکهها اظهار بیاطلاعی میکردند.
رشد بی سابقه اکرانهای مردمی با حضور بازیگران و عوامل فیلم که به نوبه خود رکوردی در سینمای جهان به حساب میآید نیز، یکی دیگر از اقدامات سینماگران برای دیده شدن فیلمهایشان است. بازیگران و سایر عوامل بنام فیلم در صفحات شخصی خود در فضای مجازی با اعلام حضور خود در فلان سینما و در فلان ساعت،به طور مستقیم برای فروش فیلم خود تبلیغات انجام میدهند. فیلم سینمایی «خفگی» یکی از همین فیلمها است که در نوع خود رکورددار اکران مردمی با حضور عوامل فیلم است که البته این فیلم با وجود همه این تبلیغات باز نتوانست درخشش خوبی در اکران داشته باشد و در نهایت با فروشی چهار میلیاردی به اکران خود پایان داد.
اما در کنار تمامی این پارامترها که در فروش بیشتر فیلمها به سینمای ایران کمک می کند، محرک اصلی در تحول سینما، مسئله کیفیت فیلم ها و ارزش محتوایی و ساختاری آنهاست و تا زمانی که سینمای ایران در این عرصه نتواند و یا نخواهد تا به پیشرفت جدی دست پیدا کند، همچنان باید آن را ورشکسته و بدون مخاطب قلمداد کرد؛ هر چند که در زمینه اقتصادی و سینمای گیشه ای، همچون امروز رشد محسوسی داشته باشد.
به قلم : محمد ابوالفضلی
مطلب مرتبط :
آخرین آمار فروش فیلمها در سینما
مقدمه ای بر وضعیت سینمای تجاری ایران و حواشی پیرامون آن
کاهش مخاطبان سینما در نوروز 96 نسبت به نوروز 95