محمدرضا طالقانی در گفتگو با خبرنگار ورزشی راسخون در خصوص مسائل مختلفی حرف زد که در ادامه می آید:
آقای طالقانی از وضعیت کشتی ایران باخبرید؟ تغییراتی که ایجاد شده می تواند وضعیت را بهبود ببخشد؟
خیلی وقت است که صحبتی در مورد کشتی نمی کنم؛ چون نیستم. وقتی هم نیستم به خودم اجازه نمی دهم حرف بزنم چون این کار تخصصی است. وقتی نیستم و به موضوع احاطه ندارم، چه حرفی بزنم؟ متاسفانه الان 90 درصد مردم ما تنها کاری که دخالت نمی کنند، کار خودشان است و در همه ی کارها دخالت می کنند و حرف می زنند! من هم چندین سال است چون دورو بر کشتی نیستم، اجازه دهید حرف نزنم. این قدر دوستان من هستند که بخواهند در مورد کشتی حرف بزنند.
مدت زیادی است که در رسانه ها صحبتی نداشتید. کمی از شرایط فعلی تان برای ما می گوئید؟
خدا را شکر من خوبم. "روزگارم بد نیست /خرده هوشی دارم/ سر سوزن ذوقی". نوکر مردمم هستم و آرامش دارم. عضو چندین موسسه حمایتی و خیریه و سفیر بهزیستی و بیماری های نادر و صعب العلاجم. آرامش بسیار زیادی دارم که با هیچ چیز عوض نمی کنم. 20، 30 سال از جوانی و عمرم را در ورزش گذاشتم و تازه فهمیدم که باید آرامش داشته باشم. حالا خدا را شکر آن آرامشی که دنبالش بودم را به دست آوردم. من نه تلویزیون می بینم و نه رسانه ای را دنبال می کنم. تمام زندگی ام را با گل ها و کتاب هایم می گذرانم. بقیه ی فعالیتم مربوط به کارهای خیری است که مردم به من مراجعه می کنند. چون این کارها مجانی است و پولی در آن نیست، کسی به من حرفی نمی زند. اگر پولی در کار بود، قطعا هزار حرف برای من در می آوردند.
یعنی از دور بودن از کشتی و ورزش راضی هستید؟
از ورزش دور نیستم. یک روز در میان استخر می روم. با دوستان ورزشی ارتباط دارم. ولی وارد حیطه کاری ورزشی ها نمی شوم. در بین ورزشکارها فکر کنم تنها کسی هستم که نه در اینستاگرام صفحه دارم و نه در فضای مجازی فعالیت می کنم. وارد این بازی ها نمی شوم چون تازه آرامش پیدا کردم و این طور راحتم.
از فدراسیون کشتی جویای احوال شما هستند؟
راستش را بخواهید من دنبال این نیستم که کسی احوالم را بپرسد چون معتقدم "کار" گم نمی شود. نه من مشکلی ندارم و آقایان هم این قدر گرفتاری دارند، که به امثال من نمی رسند! من هیچ وقت ورزش نکردم که طلبکاری کنم. خودم را مدیون مردم و مملکت می دانم و بدهکارم و از کسی انتظاری ندارم. چون پول بیت المال خرجم شده تا ورزشکار و مدیر شدم. تا آنجا که توانستم کار کردم و کار هم گم نمی شود. همین که بعد از 15 سال یکی از من سراغی نمی گیرد ولی در خیابان مردم به من محبت دارند، کافی است. می فهمم که کار خوب فراموش نمی شود.
متاسفانه مملکت ما به لحاظ مدیریتی برعکس همه ی دنیا می کند و این اشتباه است. در همه ی کشورها وقتی ورزشکاری یا فردی، تجربه دارد، بیشتر برای او ارزش قائل می شوند ولی در ایران وقتی کسی پا به سن می گذارد، می گویند، پیر شده و به درد نمی خورد. البته موضوع اشتغال برای جوانها مهم است ولی نباید به راحتی تجربه افراد متخصص را نادیده گرفت. تا جوانها بخواهند این تجارب را کسب کنند سالها زمان و هزینه لازم است. در ایران متاسفانه زود می پوشند و زود آدم ها فراموش و برگ سوخته می شوند. البته بعضی ها کارهای ماندگاری که کردند، فراموش نمی شوند و مستثنی هستند. برای همین است که مملکت ما به جایی رسیده که همان 4 نفر آدمی که در ورزش کاری بلد بودند، گذاشتند و رفتند. این نقصان بد و بزرگی برای ورزش کشور است.
شما هم جزو کسانی هستید که فراموش نخواهید شد.
شما اگر با من نیم ساعت همراه شوید، می بینید که بعد از 15 سال که هیچ جایی نبودم و باندی نداشتم، چقدر مردم محبت و لطف دارند. از کنار هر خیابانی که رد می شوم، نیم ساعت باید با مردم حرف بزنم. به شهرستانها که می روم، طوری محبتشان شامل من می شود که انگار از صبح تا شب در تلویزیون هستم!
صحبت خاصی اگر دارید، بفرمائید.
آرزوی توفیق و سلامتی برای مردم و ورزشکاران عزیزمون دارم. امیدوارم مسئولین هم کمی انصاف داشته باشند و بیشتر به ورزش بها بدهند و هزینه کنند. ما اگر به ورزش برسیم و بودجه بدهیم، می توانیم جلوی تمام پولهایی که برای مواد مخدر خرج می کنیم، را بگیریم. متاسفانه به ورزش نمی رسیم. به هر شهرستانی که می روم متاسفانه معضل بیکاری و اعتیاد بیداد می کند. ما به جای اینکه برای ورزش پول بدهیم، هزینه می کنیم تا مواد مخدر را منهدم کنیم. در حالی که اگر برای جوانها خرج کنیم و ورزشکار بسازیم، این معضلات از بین می رود.
گفتگو از سید مجتبی سیدی