سرمربی سابق پیکان با بیان اینکه کمیته داوران در نیم فصل اول چینش خوبی نداشت، معتقد است که پرسپولیس و سپاهان مدعیان قهرمانی هستند.
مجید جلالی در گفتگو با خبرنگارورزشی راسخون، در خصوص کیفیت نیم فصل اول لیگ برتر، وضعیت داوری، نحوه جدایی از پیکان، مدعیان لیگ و برخی مسائل دیگر به سوالات پاسخ داد که در ادامه می آید:
صحبت های خود را از کیفیت نیم فصل اول لیگ برتر شروع کنید. آیا از لحاظ فنی آنچه که انتظار داشتید، بود؟
با توجه به وقفه های گاه و بی گاه لیگ اگر بخواهیم بررسی کنیم، خوب نبود. این طور وقفه ها در لیگ می تواند کیفیت ها را نابود کند. در مورد بعضی از تیم ها هم این طور شد ولی با همه ی این اوصاف کیفیت کلی نیم فصل خوب بود. اگر بازی ها به صورت مداوم برگزار می شد، کیفیت لیگ امسال می توانست درخشان باشد. منتها این وقفه ها هم به خاطر تقویمی بود که تیم ملی داشت و باشگاه های آسیا هم برگزار می شد. این ها هم ضرورت داشت.
لیگ به خاطر تیم ملی تعطیل می شود اما آن طرف می بینیم که کی روش زیاد به بازیکنان لیگ بها نمی دهد.
اینها را باید از سازمان لیگ سوال کنید و ببینید که فلسفه شان چیست. ولی وقتی آنها این طور برنامه می دهند و می خواهند خوب تیم ها مجبورند که اطاعت کنند. تیم ها چاره ای هم نداشتند جز این که به این وقفه ها تن دهند.
مشکلات داوری ما در نیم فصل این قدر زیاد بود که تقریبا همه ی تیم ها شاکی بودند. آیا واقعا کیفیت داوری ما از فوتبال پائین تر است یا بحث دیگری وجود دارد؟
سطح داوری ما پائین نیست و خوب است اما یک سری اقداماتی بود که منجر به این می شد که وقتی داوران به زمین می رفتند، در محیط امنی قضاوت نمی کردند و آرامش نداشتند. مثلا درست شب قبل از بازی خیلی از باشگاه ها بیانیه می دادند علیه داور. خود این موارد می دانید چه فشاوری برای داور ایجاد می کند؟ یا جنجالهای کنار زمین؛ داوران را اذیت می کند. داور هم اشتباه کند، هیچ حامی ای ندارد. اول از همه خود مسئولین داوری کشور می آیند از تیم ها عذرخواهی می کنند. این عذرخواهی ها هم روی داوران فشار ایجاد می کند چون می بینند که حتی از سوی سازمان خود هم حمایت نمی شوند.
به نظر می رسد که کمیته داوران در چینش داوران هم دقت لازم را ندارد. چون مورد داشتیم که بعد از همین بیانیه دادن ها، بعضی داوران را عوض کردند.
چینش داوری واقعا خوب نبود. این را قبول دارم. به نظرم کمیته داوران در این مورد خوب عمل نکرد. خود ارنج داوری هم تحت فشار صورت می گرفت. بعضی از تیم ها می گفتند، این داور را برای ما نگذار. یا با فلان داور مشکل داریم. این صحبت ها و جبهه گیری ها به کسانی که داوران را می چینند هم فشار وارد می کند. حتی در احکام کمیته انضباطی هم این فشارها ملموس بود. مواردی پیش می آمد که به وضوح می دیدید که تحت فشار حکم دادند. بازی های عادی اگر جنجالی می شد، یک هفته ای حکم می دادند ولی بازی پیکان و صنعت نفت، این قدر کِش دادند، تا نزدیک به دوماه طول کشید. ماندند تا فضا آرام شود. احکام تحت تاثیر فشارهای بیرونی و حتی فشارهای روانی جامعه و سیاسی موجود صادر می شود. وقتی چنین فضایی باشد، تصمیم گیرندگان نمی توانند با قدرت کار خودشان را انجام دهند.
اینکه می گفتند برخی تیم ها با کمک داوری خود را بالا کشیده اند را چقدر قبول دارید؟
به نظرم اینها مسائل کاملا حاشیه ای است و آن قدر ارزشی ندارد که بخواهیم در موردش صحبت کنیم. کلا در حوزه رسانه، رسانه ی بی طرف خیلی کم هستند. حتی برنامه های تلویزیونی ای که در حوزه فوتبال هستند، هم بی طرف نیستند چه برسد به روزنامه ها و سایت ها. وقتی با آنها هم صحبت می کنید، دلایلی می آورند که شما را متقاعد می کنند. فضای بی طرفی نداریم. اما اگر بخواهیم منصفانه حرف بزنیم، واقعا چنین چیزی نیست که مثلا تیمی بخواهد با داوری بالا بیاید. مگر داوران چقدر می توانند به یک تیم کمک کنند؟
مجید جلالی در گفتگو با خبرنگارورزشی راسخون، در خصوص کیفیت نیم فصل اول لیگ برتر، وضعیت داوری، نحوه جدایی از پیکان، مدعیان لیگ و برخی مسائل دیگر به سوالات پاسخ داد که در ادامه می آید:
صحبت های خود را از کیفیت نیم فصل اول لیگ برتر شروع کنید. آیا از لحاظ فنی آنچه که انتظار داشتید، بود؟
با توجه به وقفه های گاه و بی گاه لیگ اگر بخواهیم بررسی کنیم، خوب نبود. این طور وقفه ها در لیگ می تواند کیفیت ها را نابود کند. در مورد بعضی از تیم ها هم این طور شد ولی با همه ی این اوصاف کیفیت کلی نیم فصل خوب بود. اگر بازی ها به صورت مداوم برگزار می شد، کیفیت لیگ امسال می توانست درخشان باشد. منتها این وقفه ها هم به خاطر تقویمی بود که تیم ملی داشت و باشگاه های آسیا هم برگزار می شد. این ها هم ضرورت داشت.
لیگ به خاطر تیم ملی تعطیل می شود اما آن طرف می بینیم که کی روش زیاد به بازیکنان لیگ بها نمی دهد.
اینها را باید از سازمان لیگ سوال کنید و ببینید که فلسفه شان چیست. ولی وقتی آنها این طور برنامه می دهند و می خواهند خوب تیم ها مجبورند که اطاعت کنند. تیم ها چاره ای هم نداشتند جز این که به این وقفه ها تن دهند.
مشکلات داوری ما در نیم فصل این قدر زیاد بود که تقریبا همه ی تیم ها شاکی بودند. آیا واقعا کیفیت داوری ما از فوتبال پائین تر است یا بحث دیگری وجود دارد؟
سطح داوری ما پائین نیست و خوب است اما یک سری اقداماتی بود که منجر به این می شد که وقتی داوران به زمین می رفتند، در محیط امنی قضاوت نمی کردند و آرامش نداشتند. مثلا درست شب قبل از بازی خیلی از باشگاه ها بیانیه می دادند علیه داور. خود این موارد می دانید چه فشاوری برای داور ایجاد می کند؟ یا جنجالهای کنار زمین؛ داوران را اذیت می کند. داور هم اشتباه کند، هیچ حامی ای ندارد. اول از همه خود مسئولین داوری کشور می آیند از تیم ها عذرخواهی می کنند. این عذرخواهی ها هم روی داوران فشار ایجاد می کند چون می بینند که حتی از سوی سازمان خود هم حمایت نمی شوند.
به نظر می رسد که کمیته داوران در چینش داوران هم دقت لازم را ندارد. چون مورد داشتیم که بعد از همین بیانیه دادن ها، بعضی داوران را عوض کردند.
چینش داوری واقعا خوب نبود. این را قبول دارم. به نظرم کمیته داوران در این مورد خوب عمل نکرد. خود ارنج داوری هم تحت فشار صورت می گرفت. بعضی از تیم ها می گفتند، این داور را برای ما نگذار. یا با فلان داور مشکل داریم. این صحبت ها و جبهه گیری ها به کسانی که داوران را می چینند هم فشار وارد می کند. حتی در احکام کمیته انضباطی هم این فشارها ملموس بود. مواردی پیش می آمد که به وضوح می دیدید که تحت فشار حکم دادند. بازی های عادی اگر جنجالی می شد، یک هفته ای حکم می دادند ولی بازی پیکان و صنعت نفت، این قدر کِش دادند، تا نزدیک به دوماه طول کشید. ماندند تا فضا آرام شود. احکام تحت تاثیر فشارهای بیرونی و حتی فشارهای روانی جامعه و سیاسی موجود صادر می شود. وقتی چنین فضایی باشد، تصمیم گیرندگان نمی توانند با قدرت کار خودشان را انجام دهند.
اینکه می گفتند برخی تیم ها با کمک داوری خود را بالا کشیده اند را چقدر قبول دارید؟
به نظرم اینها مسائل کاملا حاشیه ای است و آن قدر ارزشی ندارد که بخواهیم در موردش صحبت کنیم. کلا در حوزه رسانه، رسانه ی بی طرف خیلی کم هستند. حتی برنامه های تلویزیونی ای که در حوزه فوتبال هستند، هم بی طرف نیستند چه برسد به روزنامه ها و سایت ها. وقتی با آنها هم صحبت می کنید، دلایلی می آورند که شما را متقاعد می کنند. فضای بی طرفی نداریم. اما اگر بخواهیم منصفانه حرف بزنیم، واقعا چنین چیزی نیست که مثلا تیمی بخواهد با داوری بالا بیاید. مگر داوران چقدر می توانند به یک تیم کمک کنند؟
نیم فصل اول چه تیم هایی از نظر شما شاخصه های تیم های مدعی را داشتند. آیا شما هم معتقدید که عملکرد پدیده در نیم فصل دوم ادامه می یابد یا که فقط جرقه بود؟
تیم هایی که خودشان را مطرح کردند و به نظرم خیلی خوب هم پیش رفتند، پرسپولیس و سپاهان بودند. این دو تیم را مدعی اصلی می دانم. البته پدیده هم تا نیم فصل اول فوق العاده بوده است. اینکه بتواند شرایط خوب خود را حفظ کند و ادامه دهد، باید منتظر زمان بود. در کل هرازگاهی در لیگ پیش می آید که یک تیمی که هیچ کس روی آنها حساب نمی کند، به عنوان یک "پدیده" خود را مطرح کند. نمونه بارزشان همین استقلال خوزستان بود که قهرمان لیگ هم شد. اما بعدش ببینید به کجا رسید.
چه اتفاقی می افتد که تیم هایی مثل استقلال خوزستان بعد از قهرمانی به سمت سقوط پیش می روند؟
به خاطر اینکه این تیم ها زیرساخت هایی که لازمه تیم های بزرگ و قهرمان است را ندارند. اینها با قهرمانی کار را آغاز می کنند ولی برای بعد آن برنامه ای ندارند. مثل مس کرمان که تمام تلاش خود را کرد و سهمیه آسیا گرفت ولی بعد نتوانست از پس مشکلات برآید و نهایت کار به سقوط انجامید. وقتی جرقه وار پیشرفت کنی و برای آن پیشرفت هم هیچ زمینه ای آماده نکردی، منجر به سقوط می شود.
شما در پیکان تیمی را در اختیار داشتید که با توجه به بها دادن به جوانها، پشتوانه سازی خوبی کردید. آیا از ثمره کارتان راضی هستید؟
من به عنوان یک مربی وقتی که کاری را قبول می کنم و مسئولیت انجام آن را برعهده می گیرم، دوست دارم کاری کنم که برای آینده باشگاه هم تاثیرگذار باشد. فکر می کنم این کارم مرا راضی می کند. خوشحالم که ثمره ی کارم برای باشگاه پیکان می تواند ماندگار باشد. به هرحال جوانهایی که من در تیم پیکان به آنها بازی دادم و با کمک همکاران ساختیم، به درد آینده باشگاه و فوتبال ما می خورد.
با رضایت از پیکان جدا شدید یا نه؟ می خواستید که به کارتان ادامه دهید؟
مسائلی بین من و باشگاه به وجود آمد که واقعا ادامه ی کار میسر نبود. بیشتر نمی خواهم در مورد این قضیه صحبت کنم. من هم سعی می کنم در راستای فلسفه ی کاری خودم پیش بروم. قبول دارم که فوتبال ایران بیشتر سمت نتیجه گرایی پیش می رود تا ساختن بازیکن. به هرحال در این روش(نتیجه گرایی)، همه معمولا برای ارائه ی آمار، به نتایج کار دارند نه پشتوانه سازی. منم فلسفه ی کاری خود را بخشی از رزومه ی خودم می دانم و وقتی به عقب نگاه می کنم اصلا پشیمان نیستیم که به جای تمرکز روی نتیجه گرا بودن، سمت جوانگرایی و ساختن پشتوانه برای باشگاه رفتم.
گفتگو از سید مجتبی سیدی
تیم هایی که خودشان را مطرح کردند و به نظرم خیلی خوب هم پیش رفتند، پرسپولیس و سپاهان بودند. این دو تیم را مدعی اصلی می دانم. البته پدیده هم تا نیم فصل اول فوق العاده بوده است. اینکه بتواند شرایط خوب خود را حفظ کند و ادامه دهد، باید منتظر زمان بود. در کل هرازگاهی در لیگ پیش می آید که یک تیمی که هیچ کس روی آنها حساب نمی کند، به عنوان یک "پدیده" خود را مطرح کند. نمونه بارزشان همین استقلال خوزستان بود که قهرمان لیگ هم شد. اما بعدش ببینید به کجا رسید.
چه اتفاقی می افتد که تیم هایی مثل استقلال خوزستان بعد از قهرمانی به سمت سقوط پیش می روند؟
به خاطر اینکه این تیم ها زیرساخت هایی که لازمه تیم های بزرگ و قهرمان است را ندارند. اینها با قهرمانی کار را آغاز می کنند ولی برای بعد آن برنامه ای ندارند. مثل مس کرمان که تمام تلاش خود را کرد و سهمیه آسیا گرفت ولی بعد نتوانست از پس مشکلات برآید و نهایت کار به سقوط انجامید. وقتی جرقه وار پیشرفت کنی و برای آن پیشرفت هم هیچ زمینه ای آماده نکردی، منجر به سقوط می شود.
شما در پیکان تیمی را در اختیار داشتید که با توجه به بها دادن به جوانها، پشتوانه سازی خوبی کردید. آیا از ثمره کارتان راضی هستید؟
من به عنوان یک مربی وقتی که کاری را قبول می کنم و مسئولیت انجام آن را برعهده می گیرم، دوست دارم کاری کنم که برای آینده باشگاه هم تاثیرگذار باشد. فکر می کنم این کارم مرا راضی می کند. خوشحالم که ثمره ی کارم برای باشگاه پیکان می تواند ماندگار باشد. به هرحال جوانهایی که من در تیم پیکان به آنها بازی دادم و با کمک همکاران ساختیم، به درد آینده باشگاه و فوتبال ما می خورد.
با رضایت از پیکان جدا شدید یا نه؟ می خواستید که به کارتان ادامه دهید؟
مسائلی بین من و باشگاه به وجود آمد که واقعا ادامه ی کار میسر نبود. بیشتر نمی خواهم در مورد این قضیه صحبت کنم. من هم سعی می کنم در راستای فلسفه ی کاری خودم پیش بروم. قبول دارم که فوتبال ایران بیشتر سمت نتیجه گرایی پیش می رود تا ساختن بازیکن. به هرحال در این روش(نتیجه گرایی)، همه معمولا برای ارائه ی آمار، به نتایج کار دارند نه پشتوانه سازی. منم فلسفه ی کاری خود را بخشی از رزومه ی خودم می دانم و وقتی به عقب نگاه می کنم اصلا پشیمان نیستیم که به جای تمرکز روی نتیجه گرا بودن، سمت جوانگرایی و ساختن پشتوانه برای باشگاه رفتم.
گفتگو از سید مجتبی سیدی