در حالی که پیشتر نیز مقامات عالیرتبه ایرانی بهروشنی هشدار داده بودند که اقدام دزدی دریایی انگلیس در مدیترانه را تلافی خواهند کرد و محافل عمومی انتظار داشتند که انگلیس و آمریکا خود را برای واکنش به اقدام ایران آماده کرده باشند، اما از همان ساعات ابتدایی تحولات شاهد واکنش محتاطانه از سوی این دو کشور بودیم.
جرمی هانت، وزیر خارجه انگلیس گفت که این کشور تلاش میکند از طریق دیپلماسی نفتکش توقیفشده توسط ایران در خلیج فارس را آزاد کند. وی بدون اشاره به توقیف کشتی ایرانی در جبل الطارق و مسئولیت انگلیس در آزادی آن از ایران خواست که دریانوردان این کشور را آزاد کند.
در واکنشهای اولیه دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا هم شاهد بودیم که وی نهایت تلاش خود را کرد تا آمریکا را در این مسئله مستقیماً درگیر نکند، و فقط به این گفته بسنده کرد که با لندن در این باره گفتوگو خواهد کرد و باید صبر کرد و دید چه اتفاقی میافتد.
حال سؤال اینجا است که؛ چرا بهخلاف هیاهو و تبلیغات فراوان رسانهای هفتههای گذشته نسبت به هرگونه واکنش به اقدام ایران و بهخلاف انتظار افکار عمومی دنیا، کاری از دست آمریکا و انگلیس برنیامد؟
بررسی شرایط سیاسی کنونی در انگلیس و همچنین وضعیت کنونی روابط لندن و واشنگتن، علت این ناتوانی را بهتر مشخص میکند. پنج دلیل عمده و ریشهای برای دستبسته بودن انگلیس در این جریان وجود دارد؛
بدترین وضعیت سیاسی برای واکنش
توقیف نفتکش امپرو در زمانی اتفاق افتاده است که انگلیس در نابسامانی شدید سیاسی پیش از انتخابات و تضاد نامزدهای مطرح برای کسب نخست وزیری این کشور با مباحث مربوط به خروج انگلیس از اتحادیه اروپا بهسر میبرد. این کشور که اداره آن اکنون در دست حزب محافظهکار است شاهد تقابل دو وزیر سابق و کنونی یعنی بوریس جانسون و جرمی هانت خواهد بود، و نتایج آن سه روز دیگر اعلام خواهد شد و نخست وزیر جدید از چهار روز دیگر یعنی 24 جولای بر مسند قدرت خواهد نشست.هرگونه واکنش تند به توقیف کشتی از سوی هر یک از نامزدهای رقیب میتواند برنده میدان را عوض کند. تندروی در این رابطه و احتمال شکست در هر گونه رویکرد تند به این مسئله و واکنش احتمالی ایران شرایط سیاسی این دو رقیب را بهشدت تحت تأثیر میگذارد.
از سوی دیگر عدم واکنش مناسب هم میتوانست برای هر یک از طرفین سیاسی مخرب باشد، به همین منظور است که شاهد بودیم جرمی هانت بر دیپلماسی تأکید کرد تا بهقول سیاسیون خود را در حاشیه امن قرار داده و ضمن نشان دادن واکنش، کمترین آسیب سیاسی را به خود وارد کند.
دست پایین انگلیس در تقابل بهخاطر توقیف سوپرنفتکش ایران
میتوان گفت که توقیف نفتکش ایران در جبلالطارق نیز برای انگلیس در بدترین زمان اتفاق افتاده است چرا که دست لندن را برای واکنش به تحول اخیر در تنگه هرمز بسته است. تأثیر توقیف نفتکش گریس بر واکنش امروز لندن از دو منظر قابل بررسی است.همراهی افکار عمومی: افکار عمومی دنیا پس از لفاظیهای متقابل اخیر میان ایران و انگلیس پس از توقیف گریس در مدیترانه منتظر واکنشی از سوی ایران بودند و به این اقدام ایران، بهعنوان واکنشی بهتلافی به اقدام تهاجمی پیشین انگلیس نگاه میکنند و ایران را در این راه مقصر نمیدانند. انگلیس نیز چون میداند عامل تنش اولیه خود آن کشور بوده، افکار عمومی را در واکنش مجدد به ایران همراه نمیبیند.
همراهی دیپلماتیک: واکنش اولیه کشورها و محافل بینالمللی نیز نشان میدهد که انگلیس بهسبب اقدامی که علیه نفتکش ایرانی داشته با اقبال دیپلماتیک دیگر کشورها همراه نیست بهطوری که برخی از کشورها از جمله روسیه به ابراز نگرانی بسنده کردند.
ناتوانی نظامی و تأمین امنیتی در آبهای منطقه
از آنجا که انگلیس گمان میکرد که با توقیف گریس در جبل الطارق زورِ بازویی به ایران نشان میدهد اما اقدام ایران با وجود این که تلافیجویانه نبوده و پس از تخلف کشتی انگلیسی صورت گرفته، نشان داد که انگلیس حتی توانایی حفاظت از کشتیهای خود را ندارد و این برای لندن دردسرآفرین است و امکان ایجاد تلاش هماهنگ و مشترک علیه ایران از سوی غرب را سخت میکند. این امر بهخصوص پس از اتفاقات امنیتی اخیر در خلیج فارس، تنگه هرمز و آبهای عمان بیشتر بهچشم میآید. نمونه شکننده امنیتی در منطقه را میتوان در حمله به نفتکشها در بندر اماراتی فجیره و حادثه برای دو نفتکش در آبهای عمان مشاهده کرد.حوادث چند هفته گذشته در عین حال نشان داده که اضافه شدن نظامی آمریکا به این مقوله نیز کمک چندانی به تقویت این امنیت نمیکند. شکنندگی امنیتی بندر فجیره که گفته میشود امنیت آن در دستان آمریکا و انگلیس است کنار ساقط شدن پهپاد پیشرفته جاسوسی آمریکا و پیشافتادن ایران در نجات خدمه کشتیهای آسیبدیده در آبهای عمان نشان داد که حضور نظامی آمریکا نیز کمکی به ماجرا نمیکند.
دشواری واشنگتن در همراهی و بیتفاوتی ترامپ
بهطور سنتی، انگلیس سعی میکند در برخورد با این گونه مسایل کنار همتای قدیمی خود یعنی آمریکا قرار گیرد. حالا که این دو کشور بهخاطر وجود دونالد ترامپ در رأس آمریکا در ضرورت مشارکت آمریکا در برخی امور اختلاف دارند همراه کردن واشنگتن برای لندن کار دشواری بهنظر میرسد.این در حالی است که خود ترامپ نیز بارها بر عدم تمایل به نقشآفرینی آمریکا در امنیت کشتیرانی در خلیج فارس تأکید کرده است. وی پیشتر در توییتی نوشته بود که آمریکا احتیاجی ندارد در تنگه هرمز باشد چرا که چین 91% و ژاپن 62% نفت خود را از تنگه هرمز تأمین میکنند.
وی در سخنان شب گذشته و بعد از اعلام خبر توقیف کشتی امپرو نیز گفت که آمریکا تانکرهای زیادی آنجا ندارد.
از سویی علت بیتفاوتی آمریکا را شاید بتوان در این دانست که واشنگتن شاهد انگلیسی است که در تصمیمسازی سردرگم است و بوریس جانسون خود را جانشین ترزا می میبیند و جرمی هانت نیز دغدغهای غیر از اتفاق اخیر در خلیج فارس دارد.
اختلافات آمریکا و انگلیس؛ روابط تیره دو سوی اقیانوس اطلس
کنار این مشکلات که دست انگلیس را برای واکنش بسته نگه میدارد، اختلافات اخیر این دو کشور در روابط موسوم به روابط دوسوی اقیانوس اطلس نیز مزید بر علت است، میتوان به دو نمونه اخیر از این اختلاف اشاره کرد؛پس از خروج ترامپ از توافق هستهای برجام و تلاش انگلیس برای همراهی با آلمان و فرانسه بهعنوان طرفهای اروپایی برجام، شاهد تقابل دیدگاه آمریکا و انگلیس در قبال این توافق بودیم. انگلیس خواهان ادامه برجام است اما آمریکا از آن خارج شده است.
انگلیس اکنون در کشاکش دیپلماتیک با آمریکا بر سر «کیم داروش» سفیر خود در واشنگتن است. در این تقابل دو سوی اقیانوس اطلس، انگلیس بهطرز شدیدی تحقیر شده است، بهطوری که برخی استعفای اخراجگونه این سفیر از آمریکا را نقض حاکمیت ملی انگلیس تعبیر کردهاند، این رابطه در پایینترین حد خود است.
کنار همه این موارد، مسئله خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، هرچند بهنظر میرسد ارتباطی با موضوع نفتکشها نداشته باشد، اما ذهن همپیمانان اروپایی انگلیس را مشغول به خود کرده است.
گزارشی از: «عظیم امیدی» /خبرگزاری تسینم