یکی از مهم ترین دلایل ضعف ناتو به واگرایی برخی از اعضای ناتو برمیگردد. در واقع اعضای این سازمان در برابر بحرانهای موجود نتوانستهاند یک رویکرد ثابت و مشخص اتخاذ کنند. به عنوان مثال ترکیه اخیرا به شمال سوریه حمله کرده که این مسئله با مخالفت اعضای ناتو مواجه شد. خرید سامانه های دفاعی اس400 روسیه توسط ترکیه نیز به معنای عدول کامل آنکارا از ناتو بود. در واقع اقدامات ترکیه باعث شده تا اتحاد داخلی ناتو با چالشهای اساسی مواجه شود. خروج انگلیس از اتحادیه اروپا که با "برگزیت" در حال تحقق است، به معنای تلاشهای احزاب انگلیسی برای تجدید نظر در پیمانهای اروپایی است. به همین دلیل برخی معتقدند که انگلیس به عنوان یکی از قطبهای ناتو با خروج خود از اتحادیه اروپا، ناتو را نیز بیش از پیش با چالش مواجه خواهد کرد.
ترامپ، بزرگترین آفت برای ناتو
از دونالد ترامپ به عنوان مهمترین عامل تضعیف ناتو نیز نام میبرند. ترامپ در دوران مبارزات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، ناتو را یک سازمان نظامی منسوخ شده دانسته بود. اشاره ماکرون به مرگ مغزی ناتو بدون شک به سیاست متفاوت دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا در این خصوص است. از مجموع هزار میلیارد دلار بودجه نظامی کشورهای عضو ناتو۷۵۰ میلیارد دلار آن متعلق به بودجه نظامی آمریکا است. در حقیقت ماشین نظامی آمریکا با قدرت از نظم حاکم بر دنیای سرمایهداری دفاع کرده و در سایه آن (به خصوص پس از جنگ سرد) کشورهای اروپایی از بودجه نظامی خود به مقدار چشمگیری کاستهاند و در کنار این کاهش بودجه نظامی، مبالغ بیشتری را به حوزه خدمات اجتماعی اختصاص دادهاند. با این حال به نظر میرسد که آمریکا به عنوان ستون اصلی توانمندی پیمان نظامی ناتو پس از بحران سال۲۰۰۸ میلادی، آن توان سابق را برای دفاع از سایر اعضا از دست داده است. در چنین شرایطی است که مهمانی برای سایر کشورهای عضو پیمان ناتو به پایان رسیده و ترامپ مشارکت جدیتر آنان را در تأمین بودجه نظامی این نهاد و رسیدن به ۲درصد تولید ناخالص ملی مطالبه کرده است. از همینرو است که ماکرون به صراحت از مرگ مغزی ناتو سخن میگوید، چراکه امیدی به بازگشت روزهای خوش قبلی و استفاده بیقید و شرط از چتر نظامی ناتو را ندارد. در واقع همزمان با 70 سالگی ناتو، این سازمان تقریبا در مسیر مبتلا شدن به سرنوشت پیمان ورشو حرکت میکند.
نواندیشها در برابر سنت گراها
در شرایط کنونی در اروپا دو نگاه در مورد ناتو وجود دارد. برخی از سنت گراها مانند «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان، همچنان معتقد به تقویت ناتو هستند. اما در برابر این طیف، جریان نواندیشی مانند «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه قائل به عبور از ناتو و تشکیل «ارتش اروپایی» هستند. درخواست مکرون از یکسو و مخالفت آلمان از سوی دیگر دو نگاه متفاوت از اروپا را نشان میدهد. نگاه سنتی مرکل و نگاه جوانی که یک اروپای آرمانگرا را میخواهد، نه یک اروپای سنتی غرق شده در خاطرات و مصیبتهای جنگ! این مسئله باعث شده است تا قدرت ناتو نیز بسیار تضعیف شده و ایندو طیف در بسیاری از موضوعات در برابر یکدیگر قرار بگیرند و قدرت و صدای واحدی از ناتو ارائه نشود.از بین رفتن فلسفه وجودی بند 5 ناتو
یکی از مهمترین بندهای ناتو «بند 5» آن است که حمله به یکی از اعضا به منزله حمله به تمام اعضا است. در شرایط کنونی این بند به نظر میرسد فلسفه وجودی خود را از دست داده است. ماکرون در اظهاراتش درباره آینده بند ۵ پیمان آتلانتیک شمالی در همبستگی نظامی اعضا، در مقابل حمله علیه یکی از آنها گفت: «آینده بند ۵ چه میشود؟ اگر بشاراسد، رئیسجمهوری سوریه تصمیم به جواب دادن به حمله ترکیه بگیرد، آیا ما درگیر خواهیم شد؟» این سئوال واقعی است. «عبدالباری عطوان» نویسنده سرشناس جهان عرب تاکید کرده که ماکرون به این پرسش پاسخ نداد، چرا که به خوبی میداند ناتو، ترکیه را زمانی که در آستانه رویارویی نظامی با روسیه در پی سرنگونی یکی از هواپیماهای این کشور در نزدیکی مرز ترکیه با سوریه در سال ۲۰۱۵ قرار گرفت، تحقیر کرد؛ مسألهای که باعث شد اردوغان به مسکو برود و از ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه عذرخواهی کند و با او برای خریدن اس۴۰۰ توافقنامه امضا کند و خط لوله گازی «ترک استریم» را ایجاد کند و همچنین توافقنامه افزایش تبادل تجاری به ارزش بیش از ۱۰۰میلیارد دلار را امضا کند. پس از آن رئیسجمهوری ترکیه به طور کامل به این پیمان که کشورش یکی از برجستهترین مؤسسان آن بود، پشت کرد و تهدید کرد که صدها هزار پناهنده سوری و غیرسوری را روانه اروپا میکند.
عدم پیروی اعضای ناتو از ترامپ
به نظر میرسد که ناتو را باید یک سازمان شکست خورده دانست، که در مسیر فروپاشی حرکت می کند. به عنوان مثال دونالد ترامپ بهعنوان رئیس جمهور مهمترین عضو ناتو در برابر ایران یک ائتلاف دریایی حمایت از کشتیرانی تشکیل داد، اما تنها دو عضو ناتو به این ائتلاف پیوستند. این مسئله خود به تنهایی تاییدی بر عدم هماهنگی و اتحاد اعضای ناتو در برابر پدیدههای مختلف است.
فرجام سخن
چالش ها و مشکلات داخلی و پیرامونی سازمان ناتو به نقطهای رسیده که اکنون پایان ناتو را ترسیم کردهاند. روزنامه انگلیسی گاردین در مقالهای با تأیید سخنان رئیسجمهور فرانسه درباره مرگ مغزی «ناتو» نوشته، حق با ماکرون بود. ناتو مرده و الان وقت دفنش است. ناتو از ابتدا قرار بود اتحادی دفاعی باشد اما از حدود 30سال پیش با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و متعاقباً انحلال «پیمان ورشو»، پیمان ناتو نیز با مشکل مواجه شد. زیرا دیگر دشمنی برای دفاع در مقابلش وجود نداشت و ماهیت چنین اتحادی توجیه خود را از دست داده بود. اقدام منطقی در آن زمان انحلال ناتو بود، اما در عوض کاری که انجام شد دشمنسازی به قصد توجیه ادامه حیات این پیمان بود. «دویچه وله» آلمان نیز اعلام کرده: «ناتو مدتهاست در حالت کما قرار دارد. از نظر سیاسی ناتو هرگز تا این اندازه ضعیف نبوده است. ناتو به نوعی فاقد مغز و حیات سیاسی است، یعنی ارگانی که بتواند همزمان تجزیه و تحلیل کرده و تصمیماتی را اتخاذ کند ندارد». بری بوزان، نظریه پرداز واقع گرای آمریکایی هم اعلام کرده، «اکنون ناتو پس از 70 سال به روزهای پایانی خود نزدیک شده است». سوال اساسی آن است که ضعف یا از بین رفتن ناتو میتواند بر منطقه ما اثر بگذارد؟ و آیا موازنه قدرت در جهان را تغییر میدهد؟
محمد مرادی