جانسون و معضل شیوع کرونا
اصل ماجرا به زمانی بر می گردد که ویروس کرونا به تازگی وارد انگلیس و قاره اروپا شده بود. در آن زمان بوریس جانسون از جمله سیاستمدارانی بود که توصیه ها و هشدارهای بهداشتی در مواجهه با کرونا را مورد تمسخر قرار داده و تاکید می کرد که وی هیچ گاه این توصیه ها را رعایت نخواهد کرد! حتی جانسون با برخی افراد مبتلا به کرونا دست می داد و به جای مواجهه واقع بینانه با بحران جدید، به تمسخر آن می پرداخت. هم اکنون انگلیس در وضعیت بحرانی و سختی قرار گرفته است. وزارت بهداشت انگلیس اعلام کرد شمار قربانیان ویروس کرونا در این کشور طی 24 ساعت گذشته 439 نفر افزایش یافته و به 5373 نفر رسیده است. وزارت بهداشت انگلیس شمار مبتلایان به ویروس کرونا (بیماری کووید-19) در این کشور را نیز بالغ بر 51 هزار نفر اعلام کرده است. انگلیس از لحاظ تعداد قربانیان ویروس کرونا، پس از کشورهای ایتالیا، اسپانیا، آمریکا و فرانسه در رتبه پنجم جهان قرار دارد.استراتژی درمانی خطرناک دولت انگلیس
افزایش تعداد مبتلایان و تلفات مربوط به شیوع کرونا در انگلیس، معلول سیاستهای نادرست اولیه جانسون و همراهانش در مقابله با آن است. به عبارت بهتر، متخصصین امور بهداشتی در انگلیس معتقدند که افزایش شدید آمار مبتلایان کرونا در لندن و دیگر شهرهای انگلیس، معلول اصرار مقامات دولتی این کشور، خصوصا بوریس جانسون مبنی بر به کارگیری استراتژی" ایمن سازی جمعی" بوده است. بر اساس این استراتژی، جانسون هیچ یک از مراکز خرید، رستورانها و مکانهای عمومی در انگلیس را تعطیل نکرد تا با ابتلای بخش زیادی از جامعه به کرونا، در قبال این ویروس مصونیت جمعی ایجاد شود. این فرمول رفتاری، نه تنها مورد انتقاد سازمان بهداشت جهانی و پزشکان و ممتخصصین انگلیسی قرار گرفت، بلکه انتقاد شدید جامعه شناسان و متخصصین امور اجتماعی را نیز در انگلیس و غرب برانگیخت.آنها معتقد بودند که استراتژی "ابتلا و ایمن سازی جمعی" نماد بی توجهی به جان شهروندان و مصداق رضایت علنی دولت مبنی بر قربانی شدن صدها هزار نفر از افراد سالمند و آسیب پذیر در انگلیس می باشد. با این حال جانسون توجه چندانی نسبت به این موضوع نداشت! هر چند نخست وزیر انگلیس در نهایت پس از مشاهده ناکارآمد بودن این روش خطرناک آن را تغییر داد، اما آثار و تبعات غرور و تکروی جانسون، امروز گریبانگیر جامعه این کشور شده است. موضوعی که در آینده ای نزدیک و حتی در دوران پساکرونا می تواند به پاشنه آشیل دولت انگلیس تبدیل شود. به عبارت بهتر، جانسون زمانی به خود آمد که بیمارستانهای انگلیس دیگر جایی برای پذیرش بیماران کرونایی حاد نداشته و امکانات پزشکی و درمانی اولیه نیز برای رسیدگی به وضعیت هزاران انگلیسی که در روز به کرونا مبتلا می شوند در دسترس نبود.
امروزه همگان، حتی نزدیک ترین افراد به بوریس جانسون معتقدند که وی در ایجاد وضعیت بحرانی فعلی در جامعه انگلیس مقصر است. اگرچه ابتلای جانسون به ویروس کرونا در برخی شهروندان انگلیسی نسبت به وی دلسوزی ایجاد کرده است، اما نخست وزیر انگلیس به خوبی می داند که با ابتلای گسترده تر شهروندان به ویروس کرونا، وی نیز در آینده ای نزدیک به بازنده بزرگ این بازی تبدیل می شود؛ البته اگر در نهایت زنده بماند!
دغدغه های غیرکرونایی جانسون
شاید تصور شود که در صورت بهبودی جانسون و حضور دوباره وی در مسند قدرت، تنها دغدغه و هدف وی، مقابله جدی تر با شیوع کرونا در انگلیس است. با این حال به نظر می رسد چنین گزاره ای حداقل در خصوص بوریس جانسون صدق نمی کند! واقعیت امر این است که نگرانی بزرگ جانسون، نه ویروس کروناست و نه ابتلای اکثر شهروندان انگلیس به این ویروس! هم اکنون نگرانی بزرگ و اصلی نخست وزیر انگلیس، شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست. به عبارت بهتر، نخست وزیر انگلیس تا فرا رسیدن زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، عملا ثبات سیاسی چندانی در لندن و اروپا نخواهد داشت. فراتر از آن، مشاهده نظرسنجی های اخیر در آمریکا، نه تنها ترامپ، بلکه جانسون را نیز به شدت وحشتزده ساخته است. نظرسنجی های ایالتی و عمومی در آمریکا به خوبی نشان می دهد که ترامپ فعلا در وضعیت متزلزل و رو به افولی قرار دارد.وضعیتی که اگر ادامه پیدا کند، جایی برای بقای وی در قدرت باقی نخواهد گذاشت. در مقابل، جانسون به خوبی می داند که اگر ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر امسال شکست بخورد، او نیز عملا به پایان دوران خود خواهد رسید! میان سرنوشت سیاسی ترامپ و جانسون نوعی پیوستگی مستقیم وجود دارد. بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان مسائل بین الملل، جانسون را نسخه بدلی ترامپ در لندن می دانند. ترامپ نیز این اجازه را به خود می دهد که با جانسون به مانند یکی از اعضای کابینه خود برخورد کند. جانسون در بسیاری از محاسبات خود، بر روی بقای ترامپ در کاخ سفید طی 4 سال آینده حساب ویژه ای باز کرده است. حتی جانسون بخشی از مذاکرات خود و اتحادیه اروپا بر سر برگزیت را به پشتوانه همین مسئله پیش می برد. او حتی به صورت غیر مستقیم سران اروپایی را تهدید کرده است که اگر تن به خواسته های لندن طی مذاکرات باقیمانده تا پایان ماه نوامبر امسال ( آذرماه ) ندهند، خبری از یک توافق مدون و تعریف شده با اروپای واحد نخواهد بود و لندن عملا سرپرستی اقتصادی خود را به واشنگتن واگذار می کند.
وحشت دولت انگلیس از انتخابات آمریکا
همان گونه که اشاره شد، نظرسنجی های عمومی و ایالتی در آمریکا، خصوصا پس از ناتوانی ترامپ در مواجهه با شیوع گسترده کرونا و به دام افتادن وی در این دام خودساخته، حکایت از وضعیت بحرانی رئیس جمهر این کشور دارد. در صورت شکست ترامپ در انتخابات، رفتار مقامات اروپایی ( خصوصا آلمان و فرانسه) در قبال لندن نیز تغییر خواهد یافت. در این صورت، جانسون به گوشه رینگ رانده خواهد شد. در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016، سیاستمداران اروپایی مانند آنگلا مرکل و فرانسوا اولاند ( رئیس جمهور سابق فرانسه) از حضور هیلاری کلینتون در قدرت حمایت می کردند.در حال حاضر نیز مکرون و مرکل استمرار حضور ترامپ در کاخ سفید را به دلیل اختلافات موجود چندان بر نمی تابند. اگرچه سرنوشت سیاسی مکرون و مرکل به حضور یا عدم حضور ترامپ در کاخ سفید گره نخورده است، اما چنین قاعده ای در خصوص جانسون صادق نیست! او در انتخابات سراسری اخیر از حمایت مطلق ترامپ برخوردار بود و پیروزی وی نیز از یک سو معلول حمایت پشت پرده سرمایه گذاران وابسته به ترامپ از کمپین انتخاباتی حزب محافظه کار بود. جانسون در چنین شرایطی حاضر نیست در برابر خواسته های ترامپ، هر اندازه نیز که نامعقول باشند ایستادگی کند. اساسا نخست وزیر انگلیس نسبت به اینکه به مهره آشکار و اصلی بازی آمریکا در اروپا و نظام بین الملل تبدیل شود، احساس نارضایتی نمی کند!
جانسون قطعا از لابی های وابسته به حزب محافظه کار انگلیس که در ایالات متحده حضور دارند خواهد خواست تا از حضور مجدد ترامپ در کاخ سفید حمایت کنند. بوریس جانسون نمی خواهد ترامپ ببازد، زیرا در این صورت ناچار است با تبعات سخت این موضوع مواجهه شود. حداقلی ترین این تبعات، سردرگمی و انزوای شدید لندن میان بازی مشترک دولت جدید آمریکا و دو کشور اروپایی فرانسه و آلمان می باشد. در این صورت، بهترین و شاید تنها راه پیش رو برای نخست وزیر انگلیس، استعفاست.
پایگاه بصیرت