بحران کرونا و دعوای مسئولان!

درگیری و دعوا میان مسئولان هر کشور در حالت عادی مذموم است، چه رسد به وضعیت های بحرانی! ایجاد اضطراب و ناامیدی و بیشتر کردن سختی های شهروندان هر کشوری در بحران ها گناه بزرگ و خطای مدیریتی است. اختلاف مدیران هرچه باشد باید در بحران به اتحاد و همبستگی و هم کلامی تبدیل شود، تا موفقیت حاصل گردد. کرونا یکی از این بحران هاست که باید از توان زدایی در مقابله با آن جلوگیری شود.
دوشنبه، 3 آذر 1399
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : سید حسین خاتمی
موارد بیشتر برای شما
بحران کرونا و دعوای مسئولان!
با گذشت یک‌سال از شروع بیماری کرونا هنوز حال همه مردم جهان بد است. کرونا چهره جهان را برای مدتی دگرگون کرده و انسان‌ها را با سوالات زیادی مواجه نموده است. سوال اساسی این است که در حین و بعد از کرونا چطور باید زندگی کنیم؟ انسان‌ها با سوالات متعدد، چالش‌های گوناگون و سختی‌های غیرمنتظره دست و پنجه نرم می‌کنند. ناامیدی‌ها و رنج‌های فراوان، تجارب جدید و نقش‌های مختلف باعث شده همه ما به دنبال نگاهی نو به زندگی باشیم و آینده‌ای روشن ترسیم کنیم. کرونا مانند بسیاری از مسائل جهانی حاشیه‌های فراوانی دارد. هر‌کسی آن را به شکلی متفاوت می‌بیند. این پدیده اما کاری بس مهم هم انجام داد؛ شکست را در اختلافات و تفرقه‌ها نمایان کرد و بر پیروزی در اتحاد و اتفاق تاکید کرد.

در این بین مسئولان مختلف در کشورهای مختلف نیز برنده یا بازنده بازی کرونا شدند. تلاش‌ مسئولان و مدیران گاهی برخواسته از امیال شخصی‌شان بود و گاهی با مراجعه به اهل فن کار خود را انجام دادند. مردم هم به واسطه این مدیریت توانستند از پس این بیماری بربیایند و گاهی هم نتوانستند. آنچه به نظر می‌آید مدیران و مسئولان در کشورهای مختلف جهان می‌توانند با تصمیمات درست جان شهروندان خود را نجات دهند. در طول تاریخ هم مثل امروز شاهد این موفقیت‌ها و شکست‌ها بودیم، موفقیت در نجات جان انسان‌ها با دور کردن جنگ، بیماری، قحطی، اختلافات درونی، بی‌فرهنگی، بی‌نظمی و... و عدم موفقیت با از دست رفتن جان انسان‌ها در کشاندن مصائب گوناگون به شهرها و خانه‌های مردم! به عبارتی سلامت و امنیت و حیات مردم هر کشور فقط در جنگ به خطر نمی‌افتد، بلکه می‌تواند در اتفاقات گوناگون و با تصمیم‌های غلط هم از بین برود.
 

دعواهای مدیریتی

هفته گذشته وزیر بهداشت انتقاداتی را به تیم تحقیقاتی وزارتخانه داشت، در واکنش به این سخنان و یک روز قبل از اجرای طرح دوم محدودیت‌های کرونایی دکتر ملک‌زاده معاون تحقیقات و فناوری وزیر بهداشت استعفا داد و در یادداشتی به مدیریت وزیر انتقاد کرد و آن را زیر سوال برد. ملک زاده با صراحت تمام بالا رفتن آمار مرگ‌و‌میر هم‌وطنان را مدیریت اشتباه وزیر بهداشت دانست. پس از این حمله، برخی از مسئولان وزارت بهداشت به دکتر ملک‌زاده حمله‌ور شدند و خطا بودن تصمیمات او در مورد نظریه «فراگیری توده‌ای» را به باد انتقاد گرفتند. البته این سوال در ذهن مردم بدون پاسخ ماند که اگر کار ملک زاده اشتباه بود چرا زودتر تکلیفش را تعیین نکردید. شاید بگویند بنا بود عزل شود، اما با مدعای شما ملک زاده باید همان ابتدای فراگیری کرونا کنار گذاشته میشد و قس علی هذا...!
 
هرچند وزیر بهداشت توقعی جز همکاری محققان در مهار کرونا نداشت و به گفته خود در این مورد پیگیری‌های زیادی انجام داده بود، اما چیزی که دندان گیر باشد به او ندادند. مهم این است که طرح ها و پیگیری‌ها تاکنون نتوانسته کرونا را کنترل کند. اگرچه به گفته مسئولان دانشگاهی و پژهشگران توفیقات زیادی در دارو و واکسن کرونا نصیبمان شده است. اما تا واکسن و دارو از راه برسد نمی‌توان کرونا را رها کرد و در مقابل فراگیری آن نایستاد.
 
پس از این دعواها بود که تازه مردم فهمیدند علت تعلل دولت در تعطیلی و یا محدودیت‌ها شدید چه بود؟! ظاهرا مسئولان وزارت بهداشت به «ایمنی توده‌ای» قائل بودند و با تأخیر و تعلل در برخوردها و ایجاد محدودیت‌ها فکر می‌کردند این بیماری می‌تواند به آرامی در بین مردم شیوع پیدا کند و ایمنی شهروندان خود به خود و بدون استفاده از واکسن بالا برود.
 
اگر این نظریه را بخواهیم به زبان عامیانه ترجمه کنیم، می‌شود «همه کرونا بگیرند، هر کسی مُرد که مرده، هر کسی هم که نمرد ایمن می‌شود»! خب این قاعدتا غیرانسانی‌ترین تصمیم است که در این وضعیت می‌شد به آن روی آورد و منتظر ساخت دارو و واکسن هم نماند.
 
در هر صورت این تصمیم گرفته شد و وضعیتی که اکنون شاهد آن هستیم به‌وجود آمد. البته قبل از آنکه بخواهیم مسئولان را بازخواست کنیم آنها دفاعیه‌هایی صادر کردند. دکتر نمکی وزیر بهداشت اشتباهات در تصمیم‌گیری را حاصل پیش بینی‌های اشتباه و تصورات غلط دانست و در همان سخنرانی جنجال برانگیز گفت: «درمورد کووید۱۹، یک مدل به بنده بدهید که پیش‌بینی‌ها درست بوده باشد. حتی یکی از پیش‌بینی‌ها هم درست نبوده است...» حال نمی‌دانیم منظور دکتر نمکی از عبارت اشتباه در پیش‌بینی، ناشناخته بودن کرونا است یا استدلال‌های اشتباه مسئولان تحقیق؟!
 
ظاهرا کرونا بدجور همه را ضربه فنی کرده و نفس مسئولان را گرفته است. اما این سوال پیش می‌آید که چرا برخی کشورهای توانستند این بیماری را کنترل و حتی مهار کنند، اما برخی دیگر نتوانستند. چرا ما به برخی دستورالعمل‌های سازمان بهداشت جهانی عمل نکردیم؟! چرا کشورهای قدرتمند و توسعه یافته البته به همراه ایران، نتوانستند بر کرونا پیروز شوند، ولی برخی کشورهای فقیر و غیرتوسعه یافته توانستند؟ این سوال را می‌توان به صورت‌های مختلف جواب داد و دلیل‌های مختلفی آورد که در این یادداشت نمی‌گنجد. فقط می‌توان گفت این بیماری حریفی قدرتمند است و مسئولان به همین راحتی نمی‌توانند خودخواهانه و خودمحورانه در مورد آن تصمیم بگیرند. ما درهای جهان را به روی خود بستیم و به تنهایی به جنگ کرونا رفتیم. مسئولان حتی از بسیاری ظرفیت‌های داخلی مانند داوطلبان فاصله گرفت تا به خیال خود با ایمنی توده‌ای این بیماری را کنترل کند. این بزرگترین خطای مسئولان بود.
 

تجارب جهانی

باتوجه به بالا رفتن ارتباطات، از ابتدای کرونا کار مسئولان کشورهای مختلف را دیده‌ایم _جز امریکا که تنور انتخاباتش داغ بود_ هیچ کشوری را ندیدیم که در شرایط اسفناک کرونایی وظایف و تعهدات خود را کنار بگذارند و در فضای عمومی جامعه دعوا راه بیاندازند. اما در کشور ما هر روز خبری از مدیران کرونایی به ما رسیده که یا گلایه دارند، یا می‌خواهند استعفا بدهند، یا استعفا دادند، یا دیگران را متهم می‌کنند، یا تصمیمات غلط می‌گیرند، یا حاشیه‌ دارند، یا هزینه‌سازی می‌کند و...
 
ظاهرا مشکل کشور ما در تمام زمینه‌ها «فرد محور» بودن مسئولیت‌هاست. بازی با جان مردم اصلا شوخی خنده‌داری نیست و موضوعی کم اهمیت به‌نظر نمی‌آید. «گروه محور» بودن و «متخصص محور» بودن به همراه استفاده از تجربه کشورهای دنیا و به‌روز شدن لحظه‌ای در مهار کرونا موثر است.
 
گروه محور بودن به معنی تداوم تشکیل ستاد و گروه نیست، به معنای حضور موثر و عالمانه است. تا به حال چندین کمیسیون، گروه، ستاد، دسته و هرچه که می‌شود آن را به عنوان یک جمعیت نامید، تشکیل شده ولی نتوانسته آن‌طور که باید عمل کند. از ابتدای کرونا تاکنون دولت هزاران راه را رفت و برگشت، اما از موضع ایمنی توده‌ای دست نکشید. شاید دلیل نابسامانی امروز ما همین اصرار بر این استدلال تلخ بوده. اگر دولت به‌شدت روزهای اول همت و فکر داشت و با دنیا تعامل می‌کرد و مدام در پی اثبات برتری خود نبود مشکل کرونا به حداقل می‌رسید. آری، دولت باید تعامل کند، الگوهای موفق را پی‌بگیرد و خودمحوری را کنار بگذارد تا در جنگ با کرونا پیروز میدان شود.
 
شاید با خواندن این مرقومه به خود بگویید رفتار مسئولان ما در مواجه با کرونا و اینکه دائما می‌خواهند موفقیتی به نام خود ثبت کنند مانند رفتار ترامپ در امریکا است که می‌خواهد هر کشف و ابتکاری را به نام خود ثبت کند! بله، شاید این باشد، اما مسئولان ما کمی ریاکارانه‌تر عمل می‌کنند و آن بی‌پروایی ترامپ را ندارند. پس بنا نیست راهی را برویم ولی رهروان دیگر را از خود ندانیم.
 

بازخواست مدیران و اصلاح رویه ها

دعوای مسئولین بیش از آنکه توان مردم را فرسایش دهد، توان خودشان را می‌گیرد و کاری می‌کند که در وظایف محوله کمر خم کنند. اینکه کشور ما سیستمی ندارد که در آن مسئولان و هرکسی که با تصمیماتش جان، مال و امنیت مردم را به خطر می‌اندازد بازخواست شود، دلیل بر نبود این سیستم در عالم نیست. هرکسی با تصمیمش مشکلی برای مردم ایجاد کند در این دنیا عاقبت رفتار خود را می‌بیند. اما در عین حال وجود این سیستم در عالم نفی حضور مسئولان قضایی و ناظران بر عملکرد مسئولان نیست. چطور اگر یه شهروند عادی با یک رفتار اشتباه خطری را ایجاد کند و جان فردی را بگیرد، سالها تحقیق می‌شود تا تقصیرش محرز گردد و به جزای عمل خود برسد، اما مسئولان با اشتباهات خود همه دارایی مردم چه مادی چه معنوی را تباه می‌کنند و کسی نیست آنها را بازخواست کند؟!

هرچند حجت‌الاسلام نصرالله پژمان‌فر رییس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی، در صفحه شخصی خود در توئیتر اعلام کرده که «تاکنون بیش از ۴۰ شکایت از شخص آقای ملک‌زاده معاون پژوهشی مستعفی وزارت بهداشت در ماه‌های گذشته به کمیسیون اصل ۹۰ واصل شده است و طبق قوانین کمیسیون اصل نود با استفاده افراد پیگیری شکایات متوقف نمی شود و فرد باید پاسخگوی عملکرد خود باشد.» اما بعید می دانیم این اتفاق بیوفتد.
 
عادی شدن اشتباهات مسئولان بزرگترین خطر برای امنیت یک کشور و عزت یک نظام است. مسئولان قضایی ما نباید فقط به هشدار و تذکر بسنده کنند، باید با کمک مجلس رویه‌ها و قوانین را اصلاح و مسئولان را محصور پاسخگویی کنند و نگذارند هر رفتاری که می‌خواهند انجام دهند و با یک استعفا کارشان را تمام کنند. با اصلاح قانون باید مدیران مجاب شوند به پاسخگویی تا هر تصمیمی که می گیرند با تضمین و تعهد باشد و قبل از اجرای آن تصمیم تعهدات لازم از مدیران گرفته شود و در صورت اشتباه بودن تصمیمات و ایجاد خسارت به هر نحوی مدیر و مسئول تصمیم گیرنده را پاسخگو و جبران کننده بدانند.
 
انتظار می‌رود از تجارب امروز استفاده کنیم برای برخورد با هر پدیده نو و جدید که در پیش پای ما قرار می‌گیرد. روش‌های موثر در مواجه با مشکلات و ایجاد ساختاری محکم برای رشد پایدار باید در برنامه آینده ما قرار بگیرد.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما