با فرارسیدن میلاد حضرت عیسی (ع) و صدور پیامهای تبریک مسئولین جمهوری اسلامی از جمله رئیس جمهور و وزیر امور خارجه و همچنین بازدید سخنگوی دولت از خانه سالمندان کلیمیان، برخی شبکههای ماهوارهای تفرقه افکن، این ایام را فرصت مناسبی یافتهاند تا اوهام خود را به مخاطبانشان القاء کنند؛ ربیعی در سخنانی به احترام نظام اسلامی به اقلیتهای دینی و مذهبی اشاره کرد و ضمن بیان اینکه مدارا، هم زیستی و احترام به هم از خصوصیات و نقاط قوت جامعه ایرانی است، اضافه کرد: همه ادیان در ایران از شرایط برابر از نظر احترام برخوردارند؛ اما نکتهی جالب ماجرا اینجاست که در زمان ولادت حضرت عیسی به اوضاع و احوال مسیحیان، کلیمیان و ارامنه ایرانی نمیپردازند و از خدمات جمهوری اسلامی به ایشان سخن نمیگویند. بلکه به دنبال اقلیتهای کم جمعیتی هستند که با سیاستهای استکباریشان مرتبط است و به اصطلاح برایشان نان و آب داشته باشد. در فضای کریسمس و به اسم اقلیتهای دینی به گروههای بهائیت اشاره میکنند که جمعیتشان در کل جهان حدود 7 میلیون نفر یعنی کمتر از 0.02 درصد از جمعیت جهان هستند؛ اما چرا این فرقه اینقدر برایشان مهم است؟!
بهائیان و رسانه های معاند
بهائیان همواره برای کشورهای استعماری متحدی استراتژیک بوده و علیه مردم مسلمان ایران عمل کردهاند. گروه کوچکی که هم عنوان و نامشان برای رسانههای استعماری مهم است و هم در عمل با یکدیگر همکاری دارند و اعضای این فرقه سیاستهایشان را اجرا میکنند. با نگاهی به وضعیت بهائیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مشخص میشود این گروه همواره در عرصههای حقوق بشری یکی از سوژههای تبلیغاتی دنیای غرب علیه جمهوری اسلامی بودهاند؛ گویا این جماعت، مظلومان و ساکتان تاریخ ایران بوده و در حق آنها ظلمی بزرگ رقم خورده است. شاید تا به حال فقط درباره این گروه این مطلب پر رنگ شده باشد که بهائیت، یکی از فرقههای انحرافی است و توسط کانونهای استعماری ایجاد شده است. اگرچه سرسپردگی این دین ساختگی و انحرافی جای سؤال و شک ندارد اما آنچه کمتر مورد بررسی و توجه قرار گرفته است اعمال شنیع این فرقه از آغاز حیاتش در قالب ترور، آدمکشی، قتل و کشتار بوده است.بهائیان در دوران قاجار
به نوشته فریدون آدمیت، بابیها و در ادامه این جریان بهائیان در ماجرای شورشهای خود در دوران ناصری، با مردم و نیروهای دولتی رفتاری سبعانه داشتند و «اسیران جنگی» را «دست و پا میبریدند و به آتش میسوختند». قساوت و توحّش فوق الذکر در ماجرای قتل شهید ثالث (حاج ملّا محمدتقی برغانی، 17 ذیقعده 1263 ق.)، نیز بهروشنی قابل مشاهده است. به طور کلی قتلهای انجام شده توسط بهائیان را میتوان به پنج گروه میتوان تقسیم کرد:اوّل، قتلهای سیاسی؛
دوّم، قتل برخی شخصیتهای مسلمان که تداوم حیات ایشان برای بهائیت مضر بود؛
سوم، قتل بابیان مخالف دستگاه میرزا حسینعلی نوری (بهطور عمده ازلیها)؛
چهارم، قتل بهائیانی که از برخی اسرار مطلع بودند یا به دلایلی تداوم حیات ایشان مصلحت نبود؛
پنجم، قتل بنا به اغراض شخصی سران فرقه بهائی.
بهائیان و رضاخان
در کودتای سال 1299 میلادی نیز که انگلیسىها در پی به قدرت رساندن رضاخان و گسترش نفوذ خود در ایران بودند، زمینه را براى نفوذ بهائیت در ایران هموار کردند و در مقابل بهائیان نیز تلاش کردند با حکومت رضاخان همراه شوند. از جمله بهائیانی که در این دوره به حمایت از رضاخان برخاست، حبیباللّه عینالملک، پدر امیرعباس هویدا بود که از سوى او به عنوان کارگزار وزارت خارجه این حکومت به سوریه رفت و در راستاى تحکیم فرقه بهائیت از هیچ کوششى دریغ نورزید. حبیبالله عینالملک آنچنان در تبلیغ این فرقه بىپروا بود که مردم سوریه خیال مىکردند مذهب رسمى ایرانیان، بهائى است. همچنین سران این گروه در دوره رضاخان در جلسات و سخنان خود از رضاخان به نیکى یاد مىکردند و سیاستهاى ضد دینى و مقابله او با علما را ناشى از علاقه رضاخان به فرقه بهائیت مىدانستند. در راستاى شناسایى فرقه بهائیت، بسیارى از محققان معاصر به پیوند مستحکم بهائیان با دولت استعمارى انگلستان پرداختهاند و دست پنهان این کشور را در گسترش و تداوم این فرقه در عصر قاجار و پهلوى مؤثر دانستهاند.بهائیان و کودتای 28 مرداد
نمونهی دیگری که در تاریخ اتفاق افتاده و بهائیان با آن همنوا بودهاند کودتای 28 مرداد است. با کودتاى 28 مرداد 1332 توسط آمریکاییان، بهائیان بهرغم ادعاى غیرسیاسى بودن خویش، هماهنگ با سیاستهاى مورد نظر رژیم پهلوی در جهت تثبیت موقعیت خود تلاش کردند. یکى از اهداف مهم آنان در این دوره، رسمیت بخشیدن به مسلک بهائیت در ایران بود. بیتالعدل اعظم و محفل آنها تلاشهاى زیادى کردند تا با ازدیاد نفرات از طریق تبلیغ و گسترش تشکیلات و دادن آمارهاى غیر واقعى، به این هدف دست یابند. علاوه بر این، از عوامل مؤثر در خیزش سیاسى بهائیان در عرصه سیاست و نفوذ در ساختارهاى اقتصادى، فرهنگى و نظامى رژیم پهلوى، حمایت کشورهاى اروپایى از جمله انگلیس و امریکا از آنها بود.بهائیان در فلسطین اشغالی
همچنین حضور بهائیان در فلسطین و فعالیت گسترده آنها در این سرزمین در گذر زمان، شرایط مناسبى را براى آنان فراهم کرد، به خصوص در جنگ جهانى اول، آنها براى تثبیت موقعیت خویش در خارج از ایران نیز رابطه دوستانهاى را با انگلیسىها علیه عثمانى آغاز نمودند. منابع از همکارى عبدالبهاء و اطرافیانش با ارتش انگلیس و نیز تهیه آذوقه براى آنها در جریان جنگ و بیرون راندن عثمانى از فلسطین گزارش دادهاند. بهائیان نمىخواستند مرکزیت سیاسى خود را در حیفا از دست بدهند، از این رو بعد از آنکه حیفا در سال 1918 میلادی به تصرف ارتش انگلیس در آمد، عبدالبهاء براى امپراتور انگلستان، ژرژ پنجم دعا کرد و از اینکه عدل در سراسر سرزمین فلسطین گسترده شده بر درگاه خداوند شکر گزارد.پایان سخن
اینها فقط چند نمونه از سیاستهای ضد انسانی و ضد ایرانی بهائیان در کشور است و برای اطلاع بیشتر میتوان به کتب و مقالات تاریخی که در این زمینه نوشتهشده، مراجعه کرد؛ اما آن چیزی که مشخص است، بهائیت مساوی است با تروریسم، اینیک ادعا نیست یک واقعیت تاریخی است. این فرقه سرسپرده که مقر اصلی آن، بیتالعدل در اراضی اشغالی و در حمایت رژیم صهیونیستی است، با پیوند به این موجود نامشروع از ابتدای ایجاد تاکنون با ریختن خونهای زیادی ریشه دوانیده و حالا با مظلومنمایی ادعای حقوق بشر دارد.مثلاً پس از بازداشت برخی از سرکردگان فرقه بهائیت به اتهام جاسوسی و فعالیتهای غیرقانونی در تهران، رسانههای بیگانه تلاش میکنند با خبرسازی مغرضانه، بازداشت این افراد را به صرفاً به دلیل بهایی بودنشان عنوان کنند. اعضای فرقه بهائیت خلاف پروپاگاندای رسانهای علاوه بر انحراف عقیده، فعالیتهای غیرقانونی عدیدهای دارند و علیرغم مظلومنمایی، عمده دستگیریهای اعضای این فرقه نه به واسطه بهائی بودن بلکه به دلیل فعالیتهای سیاسی و اقتصادی نامشروع است که با برخورد نهادهای قضایی مواجه میشوند. به عنوان نمونه گفتنی است به گزارش فارس، نیکی خانجانی از سرکردگان فرقه بهائیت به دلیل جعل، کلاهبرداری و اختلاس به ۱۲۰ میلیارد تومان جزای نقدی محکوم شده است.
برای همین به نظر میرسد در مجامع حقوق بشری جای مردم مظلوم مسلمان ایران به عنوان شاکی و سران و تروریستهای فرقه ضاله بهائیت به عنوان مدعی عوض شده است.