به نظر میرسد این به عادت مقامات آمریکایی تبدیل شده است که برای توجیه شکستها و عدم اعتراف به واقعیت نفرت عراقیها از تداوم حضور اشغالگرانه نیروهای آمریکایی، به فراکنی در مورد علّت و عوامل به مخاطره افتادن جان نیروهای نظامی خود در خاک عراق روی آورند. از طرف دیگر،کاخ سفید فشارها بر دولت عراق را از طریق تهدیدکردن به بستن سفارتخانه خود و همچنین تشدید ناآرامی در این کشور افزایش داده است تا از این طریق صحنه سیاسی عراق را به سمت تقابل گروههای ضدآمریکایی به ویژه در «حشدالشعبی» با دولت سوق دهد.
سناریوی آمریکا برای ضربه حشد الشعبی
آمریکاییها که با هدف اعمال فشار بیشتر بر نیروهای حشدالشعبی و خلع سلاح آنها سناریوی اتّهام زنی به مقاومتِ عراق را در پیش گرفته اند. بسیاری از کارشناسان و ناظران سیاسی بر این باورند که ایالات متحده آمریکا خود عامل اصلی حملات به منطقه سبز است. یکی از اهداف اصلی و اساسی تخریب حشدالشعبی در سایه حملات مشکوک به بغداد، بسترسازی برای خلع سلاح این گروه مقاومتی است. بر این اساس می توان گفت که:1- آمریکاییها در برنامهای هدفمند و از پیش طراحی شده حملات راکتی به منطقه سبز را ترتیب دادند و سپس حشدالشعبی را به دست داشتن حملات متهم کردند تا از این رهگذر، فشارها برای خلع سلاح مقاومت در عراق را به حداکثر ممکن برسانند. این همان سناریویی است که ایالات متحده آمریکا در قبال حزب الله در لبنان نیز به کار گرفته است و تلاش دارد تا از طریق افزایش فشارها، حزب الله را خلع سلاح سازد.
2-آمریکا از رهگذر معرفی حشدالشعبی به عنوان عامل اصلی حملات راکتی اخیر به بغداد تلاش میکند تا ضمن تحریک افکار عمومی علیه این گروه مقاومت، سلاح آن را تهدیدی برای امنیت ملی عراق جلوه دهد. واشنگتن بر این باور است که از این طریق میتواند برای خلع سلاح مقاومت در عراق بسترسازی کند. این درحالی است که سلاح مقاومت در عراق همواره در راستای تأمین منافع و مصالح ملی به کار گرفته شده و هیچگاه تهدیدی برای جامعه عراق نبوده است.
3- همزمانی اعلام تصمیم ایالات متحده آمریکا برای کاهش نیروهای خود در عراق با انجام حملات راکتی به منطقه سبز است. تنها اندکی پس از آنکه آمریکاییها اعلام کردند قصد دارند در آینده تعداد نیروهای نظامی خود در خاک عراق را کاهش دهند، شاهد آن بودیم که منطقه سبز بغداد هدف حملات راکتی قرار گرفت؛ دو اتفاقی که همزمانی آنها نمیتواند اتفاقی باشد.
ترامپ و تلاش برای تکمیل پازل فشار حداکثری
محتملترین گزینه که با اهداف متفاوتی میتواند به یک دستورالعمل در هیأتحاکمه آمریکا و متحدان منطقهایاش تبدیل شده باشد تلاش برای یک اقدام نظامی در ماه پایانی حضور در کاخسفید است، اقدامی که در اولین گام، تکه دیگری از فشار حداکثری باشد و بعد از عملیاتهایی با اهداف نظامی و هستهای یعنی ترور سرلشکر سلیمانی و سپس انفجار در تأسیسات نطنز و ترور دکتر فخریزاده اینبار یکی از تاسیسات اقتصادی ایران را هدف قرار دهد.برخی کارشناسان معتقدند در روزهایی که به قول «حسن روحانی» ایران تلاش میکند در دام ترامپ و صهیونیستها نیفتد، آمریکا با یک خودزنی مانند آنچه درخصوص سفارت این کشور در بغداد رخ داد، بهانه لازم برای اقدام را بهدست آورد و همزمان هم گام دیگری برای فشار به ایران و اقتصادش برداشته باشد و هم فرآیند بازگشت بایدن به توافق هستهای و جان گرفتن دوباره برجام را که اکنون محتملتر از هر زمان دیگری است را برای مدتی نامعلوم به تعویق بیندازد. این شرایط نهتنها برای ترامپ که برای متحدانش در منطقه از رژیمصهیونیستی گرفته تا مرتجعان، بهترین شرایط ممکن است و میتواند یک پایان ایدهآل برای دوران ریاستجمهوری ترامپ از دیدگاه حاکمان رادیکال منطقه باشد.لذا هدف آنها از این اقدامات، تأثیر بر اقتصاد ایران و موثر بودن برای تأخیر در بازگشت احتمالی آمریکا به برجام و همچنین یک قدم مانده به واکنش متقابل ایران در این موضوع یا درگیری جدی می باشد. ناگفته نماند که کارشناسان معتقدند که، درصدی از این سهم مربوط به دولت حسن روحانی است و اینطور می¬گویند:«در روزهایی که دولت حاضر نیست به هیچوجه بازگشت آمریکا به توافق هستهای دچار چالش شده و به تعویق بیفتد، زمینه برای اقدام رژیمصهیونیستی و آمریکا فراهمتر است،چراکه آنها فرصت را برای ضربات بیشتر مساعد میدانند».
هانی زاده،«کارشناس مسائل غرب آسیا» درباره احتمال درگیری ایران با آمریکا و رژیم صهیونیستی، اینطور می-گوید:
با توجه به اینکه در طول چهار سال حاکمیت دونالد ترامپ، شکستهای متعددی متوجه سیاستهای او شده بود، به نظر میرسد دونالد ترامپ در کمتر از یک ماه باقیمانده برای خروج از کاخ سفید تحت فشار لابی صهیونیستی و همچنین نخستوزیر رژیمصهیونیستی نتانیاهو برای ایجاد یک بحران جدید در منطقه قرار دارد. اتفاقات اخیر در عراق و پرتاب چندین راکت در منطقه سبز عراق که سفارت آمریکا در بغداد را هدف قرار داد، حرکت کاملا مشکوکی برای ایجاد بحران است تا اتهامزنی علیه ایران صورت گیرد. از سوی دیگر ورود زیردریایی آمریکا به خلیجفارس و مانور اخیر رژیمصهیونیستی در اراضی اشغالی نشان میدهد دونالد ترامپ در آخرین روزهای زندگی سیاسی خود تلاش دارد یک درگیری با ایران ایجاد کند تا بتواند مدت زمان بیشتری در کاخ سفید باقی بماند. دلیل این امر این است که اگر بحرانی برای آمریکا ایجاد شود، رئیسجمهوری که در انتخابات شکست خورده و قرار است کاخ سفید را ترک کند، برای مدت بیشتری در کاخ سفید باقی خواهد ماند، ازاینرو به نظر میرسد چنین رویکردی از سوی تیم ترامپ وجود دارد ولی اگر این اتفاق رخ دهد، آمریکا هزینه بسیار سنگینی پرداخت خواهدکرد.
حمله تلافی جویانه
مقامات آمریکایی از خشم ملت عزیز ایران و جبهه مقاومت،که این روزها با نزدیک شدن به سالگرد شهادت شهدای جبهه مقاومت در میان عراقیها شعله ورتر از گذشته شده است، نگران هستند. دلیل این امر علاوه بر محبوبیت مردمی سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس در عراق، به آگاهی ملت عراق و هم چنین نقش بیبدیلی¬که این شهیدان در شکست دادن گروه های تروریستی،که دست پرورده آمریکا، رژیم صهیونیستی و سعودیها بودند، برمیگردد.بدون تردید فرا رسیدن اولین سالگرد این جنایت شنیع از سوی آمریکا و از طرف دیگر موضع قلدرمأبانه مقامات کاخ سفید در نادیده گرفتن حاکمیت سرزمینی عراق با تداوم بخشیدن به حضور اشغالگرانه نظامی و تن ندادن به مصوبه پارلمان این کشور، عاملی مضاعف شده تا جریانهای ضد آمریکایی در عراق درسی عبرت آموز به دولت جدید آمریکا برای دنبال نکردن راه دولت ترامپ بدهند.اما در پایان نکته ای که درباره عملیات روانی آمریکا در این روزهای اخیر آمریکا باید بخاطر داشت این است که، هیچ یک از این اقدامات رویدادهای بی سابقه ای نیستند. پنتاگون در سالها و دهه های گذشته بارها برای رسیدن به اهدافی که مد نظر داشته دست به چنین اقداماتی روی آورده است.دولت ترامپ که بر پایبندی ایران به وعده ها به خوبی واقف است می داندکه این تهدیدات تو خالی نیست و ایران خود را محق به پاسخگویی مناسب به تجاوزات آمریکا و تحقق هدف اصلی انتقام خون فرماندهان شهید جبهه مقاومت و اخراج نیروهای تروریست آمریکایی از منطقه میداند.