علل سفر طالبان به تهران

کشور جمهوری اسلامی ایران همواره حامی ثبات و صلح در منطقه می باشد. دلیلش هم این است که همواره هزینه های زیادی را هم برای آن داده است. مطمئنا تنها راه حل ثبات افغانستان این است که تمام‌گروه های افغانستانی در آن فعالیت داشته باشند و آمریکای جنایتکار هم باید به تجاوز افغانستان پایان دهد و هرچه زودتر از این کشور خارج شود تا شاید بتواند مقداری از ظلم هایی را که به مردم مظلوم منطقه تحمیل کرده است راکاهش دهد.
پنجشنبه، 16 بهمن 1399
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : سعید ماماقانی
موارد بیشتر برای شما
علل سفر طالبان به تهران

سفر طالبان به تهران

سفر«هیأت سیاسی طالبان» به تهران و ملاقات با برخی مقامات کشورمان از جمله رویدادهای مهمی بود که توسط برخی رسانه‌های داخلی مورد نقد و تحلیل قرار گرفت. این سفر در‌حالی رخ داد که «گفت‌وگوهای صلح افغانستان» پیشرفتی نداشته است و با توجه به نزدیکی ملاحظات تهران با کابل در این خصوص، اگر طالبان، تهران را محل رجوع و واسطه خود ببیند، قطعا ایران می‌تواند به رفع این بن‌بست‌کمک زیادی بکند.
 
تحولات سیاسی در افغانستان با توافق سال گذشته میان طالبان و آمریکا وارد مرحله تازه‌ای شده و همین امر بازیگران خارجی به ‌ویژه طرف‌های منطقه‌ای ذی‌نفع در تحولات این کشور را به جنب و جوش‌ برای حفاظت از منافع خود در برابر بادهای شدید این اتفاقات واداشته است. در همین راستا جمهوری اسلامی ایران در مقام یک قدرت منطقه‌ای و همسایه دیوار به دیوار افغانستان که تحولات سیاسی اخیر را با دقت دنبال ‌می‌کند برای دومین‌ بار طی ماه‌های اخیر، از روز گذشته میزبان هیئتی بلندپایه از مقامات طالبان به سرپرستی «ملاغنی برادر» از چهره‌های اصلی و مذاکره کننده ارشد طالبان در مذاکرات صلح دوحه می‌باشد.
 

منافع و نگرانی‌های امنیتی- اقتصادی ایران

بازیگران منطقه‌ای از جمله ایران به این نتیجه رسیده‌اند که اگر کشورهای همسایه، افغانستان را به حال خود رها کنند، به میزان زیادی با توجه به استراتژی بلندمدت آمریکا در این کشور، مرزهای‌شان دچار چالش‌های امنیتی خواهد بود. ایران با داشتن 815 کیلومتر مرز مشترک همسایه دیوار به دیوار افغانستان محسوب می‌شود. تهران و کابل به حکم مؤلفه‌هایی همچون جغرافیا، تاریخ، اقتصاد، و فرهنگ بر همدیگر تأثیر گذاشته‌اند و از هم تأثیر می‌پذیرند.
 
ظهور طالبان و حوادث 11 سپتامبر2001 و حضور آمریکا در افغانستان و جنگ و ناامنی در این کشور موجب اهمیت بیشتر تحولات این کشور در ارتباط با امنیت ملی ایران شد. بدون شک می‌توان گفت، یکی از محورهای مهم گفتگو با هیئت طالبان بحث در مورد دغدغه‌های امنیتی ایران است. پس از دو دهه جنگ آمریکا و متحدانش در افغانستان برای نابودی طالبان، اما آنچه امروز می‌توان شاهد آن بود تسلط طالبان بر نیمی از خاک افغانستان است. این موضوع در کنار نشانه‌های حضورطالبان در آینده قدرت در افغانستان، اقدام ضروری ایران برای حفظ منافع امنیتی خود به‌ ویژه در مرزهای شرقی را گوش‌زد می‌کند.
 
امنیت مرزهای شرقی به دلیل حضورگروه‌های تروریستی‌که علیه امنیت شهروندان ایرانی در استان‌های شرقی اقدام می‌کنند و بعضاً در خاک افغانستان و پاکستان حضور دارند برای ایران از اهمیت به‌سزایی برخوردار است. از طرف دیگر‌ ایران نسبت به حضور داعش در افغانستان که در سال‌های اخیر پس از شکست در سوریه و عراق افغانستان را محل یارگیری و فعالیت خود قرار داده، نگرانی‌هایی دارد.
 
مواد مخدر هم از دیگر نگرانی‌های مهم ایران از تحولات افغانستان است. بیش از 70 درصد مواد افیونی در افغانستان تولید می‌شود و با وجود اعلام مقابله با تولید مواد مخدر به‌عنوان یکی از مأموریت‌های ناتو، تأثیری بر میزان تولید مواد مخدر در این کشور نداشته است. بنابراین ‌حفظ روابط اقتصادی و همکاری‌های سیاسی دوستانه با افغانستان نیز از دیگر نکات حائز اهمیت برای ایران درآینده معادلات سیاسی این کشور است. تهران و کابل در بخش‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با یکدیگر رابطه نزدیک و دوستانه‌ای دارند و دولت ایران طی ۱۹سال گذشته در عرصه‌های مختلف با دولت افغانستان همکاری کرده است ‌که مهمترین آن پروژه راه آهن هرات- خواف می‌باشد.
 

کمک به روند صلح

دعوت از هیئت طالبان برای سفر به تهران ناشی از بن‌بست به‌وجود آمده در روند مذاکرات صلح دوحه و توافقات طالبان با آمریکا می‌باشد. چرا‌که کابل از ابتدا منتقد مذاکرات دوحه بود و از طرف دیگر تمدید مأموریت « زلمی خلیل‌زاد» به‌عنوان نماینده آمریکا در امورافغانستان نشان می‌دهد ‌که بایدن همان‌ مسیر ترامپ را در افغانستان ادامه خواهد داد. اما ایران نقش‌ کاملا متفاوتی از دیگران به‌ویژه آمریکا در تحولات افغانستان دارد. لذا جنگ با اشغال‌گر بیگانه را متفاوت از مبارزه با دولت قانونی می‌داند. چراکه‌ ایران بارها اعلام کرده‌ که هرگونه مذاکره با طالبان را با آگاهی دولت کابل و ارائه جزئیات مذاکرات به دولت صورت می‌دهد.
 
در حالی‌‌که‌ آمریکا در روزهای اخیر و پس از آن‌که دولت جدید آمریکا اعلام کرد توافق حاصل شده بین طالبان و دولت دونالد ترامپ برای خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را مورد بازبینی مجدد قرار خواهد داد، مرحله دوم گفتگوهای دولت افغانستان و طالبان که از 6 ژانویه (16دی) در قطر از سر گرفته شد، با بن‌بست مواجه شده است و در مقابل خشونت‌ها در حال اوج گرفتن است. بنابراین ‌تلاش آمریکا برای تحمیل توافقات دوجانبه با طالبان بر ملت و دولت افغانستان (در حالی در پشت پرده توافقاتی اعلام نشده وجود دارد) برای طرف‌های منطقه‌ای رقیب آمریکا همچون ایران و روسیه نیز نگران کننده است و از این‌رو تلاش برای حفظ روند مذاکرات میان دولت مرکزی و طالبان و از طرف دیگر جلوگیری از افزایش خشونت‌ها و تأکید بر لزوم بی‌اعتمادی به وعده‌های آمریکا و لزوم حفظ دست‌آوردهای ملت افغانستان برای استقرار دموکراسی می‌تواند در رأس دیدگاه‌های تهران در خصوص مذاکرات صلح باشد.
 

انتقادات و تحلیل‎های اشتباه!

سابقه اختلافات‌ و دشمنی‌سیاسی و ایدئولوژیکی طالبان با ایران بر کسی پوشیده نیست و این واقعیت که تهران درباره بازگشت این گروه به عرصه سیاسی افغانستان ملاحظاتی دارد؛ قابل انکار نیست؛ به همین دلیل همین مسأله، از ‌‌سوی رسانه‌های داخلی و خارجی و خصوصاً «اصلاح طلبان» با روی‌کردهای متفاوت مورد نقد و تحلیل قرار گرفت.
 
به طورمثال: اصلاح طلبان که تا دیروز معتقد بودند با داعش هم باید مذاکره کرد، الان و در زمانی که حتی آمریکا هم پس از 20سال جنگ، واقعیت طالبان را در افغانستان پذیرفته، نسبت به مذاکره با طالبان دلواپس‌شده اند. یا در جای دیگر روزنامه جمهوری اسلامی با انتقاد از حضور طالبان در تهران، اینطور می‌نویسد ‌‎که: «تروریسم خوب هم داریم؟ تردیدی وجود ندارد‌ که طالبان یک گروه تروریستی است. تکلیف ما با گروه‌های تروریستی روشن است. حال چرا جمهوری اسلامی با چه منطقی یک گروه تروریستی را به‌عنوان مهمان رسمی در کشور می‌پذیرد و با نمایندگان آن مذاکره می‌کند؟»
 
عطاالله مهاجرانی، وزیر پیشین ارشاد ایران نوشته که «سیاست معادله تک مجهولى نیست. معادله مرکب است. آمریکا در ویتنام مردم را قتل عام مى‌کرد و با ویتکنگ‌ها مى‌جنگید. در سویس و فرانسه با هیات سیاسى ویتکنگ‌ها مذاکره مى‌کرد. همین ماجرا بین دولت فرانسه و انقلابیون جبهه تحریر بود. دعوت از طالبان و مذاکره با طالبان نشانه هوشمندى سیاسى.»
 
آقای مهاجرانی در توییت دیگری نوشته: «آمریکا اگر با طالبان مذاکره کند، بلکه خط مشى مذاکره دولت افغانستان و طالبان را طراحى کند، خوب است! پاکستان اگر با طالبان مذاکره کند، این هم خوب است! دولت افغانستان اگر با طالبان مذاکره کند، قابل قبول است. اما اگر ایران با طالبان مذاکره کند، آن هم با هماهنگى دولت افغانستان بد است.»
 
البته بیشترین انتقادات به این مذاکرات در خود افغانستان بود، تا جایی که رییس ستاد ارتش افغانستان خطاب به شمخانی که در صفحه توییتر خود اعلام کرده بود: «در ملاقات امروز با هیئت سیاسی طالبان، رهبران این گروه را در مبارزه با آمریکا مصمم دیدم» گفت: «متأسفانه درک و فهم شما به‌عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران نسبت به جنگ جاری در افغانستان نادرست است. طالب در برابر امریکا نی، بلکه در برابر مردم افغانستان می‌جنگد»
 
این در حالی است که مقامات کابل اعلام کرده اند این مذاکرات با اطلاع دولت رسمی افغانستان بوده است. زیرا منتقدان این گفتگوها با اتهامات متعدد جمهوری اسلامی را مخالف دولت رسمی افغانستان دانستند و مدعی شدند دکتر ظریف از اصطلاح «دولت فراگیر اسلامی» استفاده کرده است. خطیب‌زاده سخنگوی وزارت خارجه در واکنش به این شایعه گفت: اصطلاح «دولت فراگیر اسلامی» به هیچ وجه در سخنان دکتر ظریف نبوده و متاسفانه خبر این رسانه در این خصوص فاقد سندیت است.
 

جمع بندی

برقراری گفت‌وگوهای صلح میان تمامی طوائف و اقوام افغانستانی و استقرار آتش‌بس پایدار برای ایجاد فضای تفاهم می‌تواند توقف خون‌ریزی و فراهم شدن زمینه مراجعه به صندوق رأی و مشارکت واقعی مردم مظلوم افغانستان را در تعیین سرنوشتشان به‌دنبال داشته باشد. ضمنا میانجی‌گری ایران میان دو طرف تلاشی مسئولانه برای مجاب کردن طالبان به منظور بر زمین‌گذاردن سلاح و پیگیری مشارکت در حکومت آینده افغانستان از طریق گفت‌وگو با دولت قانونی و نمایندگان همه اقوام و طوایف در این کشور است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.