یادداشت روزنامهها 2 اردیبهشت ماه
روزنامه کیهان
بن سلمان چه خوابی برای اردوغان دیده است؟ / جعفر بلوری
سوریه، عراق، لیبی، قبرس، یونان، ارمنستان و حالا یمن؛ کشورهایی هستند که ترکیه در آنها خیلی «رو» و علنی در حال ماجراجویی بوده است. در برخی از این کشورها، درگیر مسائل نظامی و در برخی نیز درگیر دعواهای شدید سیاسی شده که غالبا نیز رنگ و بوی «نفت»، «پول» و «گسترش سرزمینی» میدهد. دیروز پس از چند ماه رد و بدل شدن خبرهای ضد و نقیض از احتمال حضور نظامی ترکیه در جنگ یمن، خبر جدیدی منتشر شد که در صورت صحت، از ورود «رسمی» این کشور به جنگ یمن حکایت دارد. طبق این خبر، ترکیه در یمن، سیاستی شبیه به سیاست این کشور در سوریه را اتخاذ و با استفاده از تروریستهای اجارهای، شماری مستشار نظامی و پهپاد رسماً وارد جنگ «مارب» شده است.اردوغان از این همه ماجراجویی چه اهدافی را دنبال میکند و ورود این کشور به جنگ یمن، چه تاثیر و تبعاتی بر جنگ یمن خواهد داشت؟ برای ترکیه چطور؟ بخوانید:
۱- انقلابیون یمنی مدتی است، دست برتر را در جنگ یمن دارند. یعنی پس از تحمل حدود ۵ سال حملات بیوقفه از سوی عربستان و ۱۰ متحد این رژیم که در قالب «ائتلاف عربی» ظاهر شده بودند، توانستهاند ورق را در این جنگ برگردانند طوری که اکنون بیش از یک سال است که، مراکز حساس و نظامی عربستان را به راحتی و با دقت هدف قرار میدهند. «ائتلاف عربی» که حالا از ۱۱ عضو رسیده به دو عضو بهعلاوه مزدورانی از یکی دو کشور فقیر آفریقایی، در این مدت، از هیچ اقدامی برای شکست انقلابیون دریغ نکرده و با حمله به زیرساختهای این کشور و استفاده از تمام اهرمهای قانونی و غیرقانونیِ جنگ، و بهرهبرداری از سلاحهای بیولوژیک، خوشهای و حتی ویروسهای کشنده، تمام توان خود را برای شکست انقلابیون به میدان آورده بودند. در این بین سازمان ملل، آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای اروپایی نیز به اشکال مختلف به کمک ائتلاف سعودی آمدهاند، اما نتوانستهاند جلوی پیروزیهای این کشور را بگیرند. حالا و در آستانه آزادسازی شهر مهم «مارب» خبر رسیده که ترکیه برای جلوگیری از آزادسازی این شهر مهم، به کمک «بن سلمان» آمده است. این یعنی، جناب اردوغان تصور میکند، کاری را که آمریکا، رژیم صهیونیستی، انگلیس، فرانسه و آن ۱۱ کشور عضور «ائتلاف عربی» نتوانستهاند با کمک یکدیگر به سرانجام برسانند، میتواند به تنهایی به نتیجه برساند!
۲- «دیپلماسی پول»، روشی است که رژیم سعودی غالبا برای رسیدن به اهداف ریز و درشتش، در پیش میگیرد. خروج از باتلاق یمن، شاید درشتترین هدف بن سلمان در این روزها باشد. عربستان که با رفتن ترامپ، آن حمایتهای گرانقیمتِ قبلی را از دست داده و بیمیلیِ بایدن نیز آزارش میدهد، با دلارهای نفتی این بار سراغ ترکیه رفته است. اقتصاد ترکیه هم بنا به دلایل متعدد، از جمله ویروس «کرونا»، حال و روز خوشی ندارد و این کشور به این دلارها به شدت نیاز دارد. علاوه بر پول، آن روحیه گرایش به دولت عثمانی اردوغان نیز میتواند در ورود این کشور به باتلاق یمن، موثر باشد. اردوغان کاخ این امپراطوری موهوم را هم از مدتها قبل آماده کرده است. کافی است جمله «کاخ ۱۰۰۰ اتاقه اردوغان» را در موتورهای جست و جوگر، جست و جو و تصاویر آن را مشاهده کنید.
۳- انگیزه بن سلمان از کشاندن ترکیه به جنگ یمن «واضح» است. او نمیتواند شکست در «مارب» را تاب بیارود. «مارب» برای بن سلمانی که ائتلافش از هم فروپاشیده، نیروهای تحت امرش مناطق وسیعی را از دست داده و حتی کاخ خودش نیز از تیررس موشکهای مقاومت در امان نیست، حکم مرگ و زندگی را دارد. جنگ مارب به نوعی، سرنوشت جنگ یمن را تعیین میکند. نفسِ کمک گرفتن از ترکیه نیز، اعتراف به شکست در این جنگ است. شکست عربستان، آمریکا، رژیم صهیونیستی و آن چند کشور اروپایی. شاید هم عربستان به دنبال یک برگ برنده در مذاکراتی است که، گفته میشود با مقامات ایرانی و در عراق در حال انجام است. ما هم از صحت و سقم انجام مذاکرات بغداد بیاطلاعیم، اما در صورت درست بودن این خبر، ممکن است عربستان به دنبال این باشد که از ترکیه، به عنوان یک «ابزار فشار برای چانهزنی» در این مذاکرات استفاده کند؛ بنابراین ترکیه باید هوشیار باشد که به ابزار دست عربستان تبدیل شده است. اما انگیزه اردوغان چیست؟ اینکه واقعا «هدف اردوغان از این همه ماجراجویی چیست؟» را دقیقا نمیدانیم. پاسخ شاید همان باشد که در بالا گفتیم. او در رویای احیای امپراطوری عثمانی نفس میکشد. پیروزی بر ارتش نه چندان قوی ارمنستان نیز احتمالا توهم او را حادتر کرده. شاید هم به دنبال پول سعودیهاست. هدف هر چه هست، احتمالا برای شخص ایشان آنقدر مهم و باارزش بوده که حاضر شده برای رسیدن به آن، با عربستان، ائتلاف کند و با انقلابیون سرشاخ شود. نباید فراموش کرد که عربستان و ترکیه تا همین یکی دو ماه پیش، رقیب و در بسیاری حوزهها، دشمن یکدیگر بودهاند. در مجموع به نظر میرسد اردوغان این بار به کاهدان زده چرا که یمن، نه ارمنستان است، نه لیبی و نه حتی یونان و قبرس.
۴- انقلابیون یمن، ۶ سال است که در بدترین شرایط قابل تصور بشری، روزگار سپری میکنند. ورود کشوری در حد و اندازه ترکیه نیز تاثیر زیادی در وضعیت آنها ایجاد نمیکند. آنها اصلا، چیزی برای از دست دادن ندارند. در بدترین حالت، شاید ورود ترکیه به این جنگ، چند صباحی آزادسازی مارب را به تاخیر بیندازد. اما آیا ترکیه نیز چیزی برای از دست دادن ندارد؟ زیاد حاشیه نرویم. انقلابیون یمن امروز موشکهایی دارند که برد آنها قطعا به ترکیه میرسد و پهپادهایی میسازند که فرمانده نیروهای آمریکایی در غرب آسیا را به وحشت میاندازد: «حوثیها در چهار ماه نخست سال ۲۰۲۱ بیش از ۱۵۰ حمله موشکی علیه منافع عربستان انجام دادهاند. این برای نخستین بار از زمان جنگ کره است که ما، فاقد برتری هوایی در عرصه عملیاتی هستیم». (ژنرال فرانک مک کنزی، فرمانده نظامیان تروریست آمریکایی در غرب آسیا). بدون تردید در صورت صحت خبر ورود ترکیه به جنگ یمن، این کشور نیز مثل بسیاری از کشورهای درگیر در این جنگ، از تبعات آن مصون نخواهد ماند. گذشت زمان و نوع واکنش انقلابیون یمن بهتر از هر تحلیلگری نشان خواهد داد که، ترکیه وارد جنگ یمن شده است یا خیر. همینطور تبعات ورود اردوغان به جنگ یمن برای ترکیه را...!
روزنامه وطن امروز
تنفس مصنوعی غرب به غربدوستان داخلی در آستانه انتخابات/مهدی گرگانی
هر قدر به انتخابات ریاستجمهوری در ایران نزدیکتر میشویم، تکاپوی طرفهای غربی و دولت دوازدهم برای فشردهتر کردن مذاکرات هستهای در وین شدیدتر میشود. در حالی که مقامات آمریکایی اسفندماه سال گذشته تاکید میکردند عجلهای برای احیای برجام ندارند و زمانبندی برگزاری انتخابات در ایران اهمیتی برای آنها ندارد، اما قرائن و شواهد نشاندهنده مسائل دیگری است.«رابرت مالی» نماینده آمریکا در امور ایران اسفندماه سال گذشته تاکید کرد انتخابات ریاستجمهوری در ایران عاملی در تصمیمگیریهای دولت بایدن درباره چگونگی پیشبرد روند مذاکره با تهران نیست. مالی همچنین گفته بود دولت آمریکا به خاطر انتخابات ایران تلاش برای مذاکرات را سریعتر یا کندتر نمیکند و این فرآیند تنها در هماهنگی با منافع و امنیت ملی آمریکا پیش خواهد رفت. با این حال عجله دولت جو بایدن برای برگزاری مذاکرات مستقیم با ایران نشان داد مقامات آمریکایی چندان بیتوجه به انتخابات ریاستجمهوری در ایران نیستند و گفتار آنها در این زمینه با کردارشان یکسان نیست.
بهرغم پاسخ منفی ایران به درخواست آمریکا برای حضور مستقیم در مذاکرات وین، واشنگتن با کمک متحدان اروپایی خود فورا طراحی دیگری کردند و به بهانه برگزاری حضوری کمیسیون مشترک برجام در وین، از آمریکا نیز دعوت کردند در وین حاضر شود، اما در نشستهای برجام حضور نداشته باشد. این همان طرحی است که هماکنون در وین در حال برگزاری است. آمریکا در نشستهای مشترک حضور ندارد، اما به صورت غیرمستقیم با طرفهای دیگر در ارتباط است.
کد مرتبط کردن احیای برجام به انتخابات ریاستجمهوری را مقامات دولت دوازدهم از جمله محمدجواد ظریف، وزیر خارجه به طرفهای غربی ارسال کردند. ظریف اخیرا در یک مصاحبه به صورت تلویحی به آمریکا هشدار داد با توجه به احتمال زیاد پیروزی اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰، فرصت باقیمانده در دولت دوازدهم برای دست یافتن به توافق را از دست ندهد!
بلافاصله پس از این اظهارات بود که «فیلیپ تیئبو» سفیر فرانسه در تهران در مصاحبه با یک روزنامه داخلی صراحتا تاکید کرد آنها قصد دارند تا قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در ایران، توافق هستهای را احیا کنند. وی با اشاره به حمایت (!) کشورهای اروپایی از برجام طی سالهای گذشته، گفت در حال حاضر هم همین روند طی میشود و هدف هم این است که تا قبل از شروع انتخابات در ایران شاهد احیای کامل توافق باشیم.
اگر چه لغو تحریمها طبق فرمایشات رهبر حکیم انقلاب هر چه زودتر انجام شود خوب است، چه اینکه از زمان توافق برجام که هدف اصلی آن لغو کامل تحریمها بود تاکنون ۵ سال نیز به تاخیر افتاده است، اما گویا مختصاتی که طرفهای غربی برای احیای برجام در سر دارند با هدفی که نظام جمهوری اسلامی دنبال آن است تفاوت زیادی دارد و به نظر میرسد دولت دوازدهم نهتنها از آن غافل مانده، بلکه خود نیز در این دام گرفتار شده است.
کشورهای غربی تلاش میکنند از اهرم برجام برای تاثیرگذاری بر انتخابات ریاستجمهوری ما استفاده کنند و با تنفس مصنوعی به لیبرالهای داخلی، معادلات سیاسی ایران را به نفع خود رقم بزنند و دولت نیز ـ خواسته یا ناخواسته ـ در حال بازی در زمین غربیهاست. علاوه بر آمریکا و کشورهای اروپایی، دولت روحانی هم طی هفتههای گذشته نشان داده است از احیای برجام اهداف انتخاباتی دارد و این موضوع را پنهان نیز نکرده است. روحانی اخیرا در سخنان خود با مغلطهکاری توپ را به زمین مخالفان دولت انداخت و گفت: بعضیها میگویند باید دست ظالم قطع شود، اما نه اکنون، چرا که در اردیبهشت و خردادماه کراهت دارد. بگذارید به تیر برسیم آن وقت مشکلی ندارد. این حرفها چیست که باید دست ظالم را فوری قطع کرد.
با این حال وی در ادامه همین سخنان خود گفته: انتخابات بسیار مهم است، اما هیچ جناحی و هیچ فردی حق ندارد زندگی و معیشت مردم را برای انتخابات به گروگان بگیرد. بگذارید مردم راحت باشند و زندگی کنند و تحریمها برداشته شود، چرا که این به نفع انتخابات و حضور مردم در انتخابات است.
اما چه کسی بیشتر از خود دولت، سلامت و معیشت مردم را به گروگان گرفته است؟
رویکرد انتخاباتی دولت علاوه بر برجام، بر موضوع واکسن نیز سایه انداخته است و اینطور به نظر میرسد که اقدامات دولت در حال ایجاد اختلال در تلاشهای وزارت بهداشت برای تهیه واکسن و مبارزه خستگیناپذیر در برابر ویروس کروناست. روحانی شمشیر را از رو بست و بدون اشاره به تلاشهای مجموعه نهادهای داخلی برای تولید واکسن بومی، تاکید کرد هرکس و هر شرکت خصوصی که میتواند واکسن وارد کند مستقیما به دفتر من مراجعه کند. از سوی دیگر، کاظم جلالی، سفیر ایران در مسکو نیز اعلام کرد که مقدمات امضای توافق با روسیه برای واردات ۲۰ میلیون دوز واکسن اسپوتنیک از «خردادماه» فراهم شده است.این در حالی است که ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) اعلام کرده است خردادماه تولید انبوه واکسن بومی آغاز میشود و ماهانه بین یک میلیون و ۵۰۰ هزار تا ۲ میلیون واکسن تولید شده و در اختیار بخش بهداشت و درمان کشور قرار خواهد گرفت. در حالی که در قراردادی که دولت از آن صحبت میکند قرار است روسیه تا آذرماه ۱۴۰۰ این واکسن را در اختیار ما قرار دهد و با توجه به محدودیت ظرفیت تولید واکسن در روسیه و نیاز مبرم این کشور برای واکسینه کردن مردم خود، مشخص نیست آیا مسکو میتواند این تعهدات را از خردادماه عملی کند یا نه. با توجه به این شرایط، اعلام زمان واردات واکسن از روسیه درست از خردادماه ـ که اواخر همان ماه انتخابات ریاستجمهوری در ایران برگزار میشود ـ چه هدفی غیر از انتخابات و سیاسیکاری میتواند داشته باشد؟
به نظر میرسد کشورهای غربی با کمک غربدوستان داخلی در توافقی نانوشته با عجله در حال اجرای پروژه احیای برجام تا قبل از برگزاری انتخابات هستند. تعجیل در احیای برجام با اهداف سیاسی ـ انتخاباتی، صد درصد اهداف کلی نظام را در لغو همه تحریمها نادیده خواهد گرفت و همانند برجام، نوزاد ناقص دیگری برای دولت سیزدهم به ارث خواهد گذاشت.
روزنامه خراسان
دادگاه فلوید و نژادپرستی سیستماتیک درآمریکا/امیرعلی ابوالفتح
۱۰ ماه پس از قتل دلخراش جورج فلوید، جوان سیاه پوست در شهر مینیاپولیس، هیئت منصفه دادگاه، درک شووین را در قتل درجه دو و درجه سه گناهکار شناخت. پیش بینی میشود قاضی دادگاه تا ۷۵ سال زندان برای این پلیس خاطی حکم صادر کند. محکومیت شووین که روز ۲۵ مه ۲۰۲۰ با خونسردی، زانوی خود را بیش از ۸ دقیقه روی گردن فلوید قرار داد تا در نهایت به مرگ وی منجر شد، پیروزی بزرگی برای جنبش عدالت خواه و ضد تبعیض نژادی در ایالات متحده به شمار میآید. این دادگاه از مدتها قبل به طور جدی زیر نگاه رسانهها قرار داشت و حکم آن با حساسیت دنبال میشد. دویچه وله درگزارشی درباره آغاز این دادگاه نوشته بود: «بسیاری منتظرند تا نتیجه این دادگاه سندی برای مبارزه با نژادپرستی باشد.»کمتر از یک سال پس از قتل، دادگاه رسیدگی به این پرونده در شهر مینیاپولیس در ایالت مینه سوتا روز دوشنبه ۲۹ مارس آغاز شد. این سیاه پوست ۴۶ ساله روز ۲۵ مه ۲۰۲۰ در حالی که به اتهام استفاده از یک اسکناس ۲۰ دلاری تقلبی دستگیر شده بود، زیر فشار زانوهای یک پلیس سفیدپوست جان باخت. مرگ فلوید که در مقابل دوربین یک گوشی تلفن همراه رخ داد و تصاویر آن، آمریکا را لرزاند، یکی از نقاط عطف در تاریخ طولانی مبارزات نژادی در ایالات متحده به شمار میآید. اعتراضات و آشوبهایی که بعد از مرگ فلوید، سراسر آمریکا را در برگرفت، از بعد از دهه پرغوغای ۱۹۶۰ در این کشور بی سابقه بوده است. در این اعتراضات که دهها شهر را در بر گرفت و میلیونها تن را به خیابانها کشاند حتی مجسمه قهرمانان تاریخی آمریکا نیز در امان نماند.
البته فضای انتخاباتی در تابستان ۲۰۲۰ و اظهارات تحریک آمیز دونالد ترامپ، رئیس جمهوری وقت آمریکا، اعتراضات به قتل فلوید را تشدید کرد. با این حال، اصل ماجرای قساوت پلیس و تیراندازیهای بی دلیل ماموران پلیس سفید به جوانان و نوجوانان سیاه پوست به اندازه کافی خشم عمومی را برانگیخت. اکنون درک شووین در آستانه مواجهه با مجازات قتل یک انسان است؛ که گرچه زندگی از دست رفته جورج فلوید را جبران نمیکند، اما درد و غم بازماندگان وی را تا حدی تسکین خواهد داد. این بازماندگان نیز فقط خانواده یا بستگان فامیلی وی نیستند بلکه میلیونها شهروند آمریکایی هستند که برای سالیان متوالی، طعم تلخ تبعیض نژادی و رفتارهای خشن نیروهای پلیس را چشیده اند.
این گروه امیدوارند مقامات مسئول، دستورالعملهای انسانی برای ماموران پلیس در مواجهه با مظنونان یا حتی مجرمان تدوین کنند و آنان را از تیراندازی بی ضابطه به سوی رنگین پوستان بازدارند. از این رو، خواسته بعدی افکار عمومی در آمریکا بعد از محاکمه و مجازات قاتل فلوید، اصلاح قوانین پلیس در آمریکاست. هرچند که بدون یک دگردیسی بنیادین در سنتهای نژادپرستانه و تبعیض آلود فرهنگی در ایالات متحده، جلوگیری از تکرار فاجعه تلخ قتل فلوید سیاه پوست زیر زانوهای شووین سفیدپوست، بسیار دشوار خواهد بود.
به گفته جو بایدن، رئیس جمهوری کنونی آمریکا، نژادپرستی ساختاری، روح ملت آمریکا را آلوده کرده است. مبارزه با این نژادپرستی ساختاری به اقدامات عظیم تری همچون محاکمه پلیسهای قاتل نیاز دارد. چرا که همین قتل نیز با آن که در مقابل دوربینهای موبایلها و حضور رهگذران اتفاق افتاد و حتی دادستان هم در دادگاه در مقابل دفاع وکیل متهم با استناد به سخنان کودکی که در صحنه حاضر بود و خواستار رها کردن فلوید شده قتل را محرز و واضح دانسته بود که نیاز به طولانی کردن فرایند رسیدگی ندارد، اما یک سال طول کشید تا حکم صادر شود و به گفته اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا برای نخستین بار در تاریخ ایالت مینه سوتا، یک افسر پلیس سفید پوست، مسئول قتل یک سیاه پوست شناخته شود. ازاین رو میتوان گفت، همچنان راه درازی پیش روی ملت آمریکا قرار دارد تا بتواند از این آلودگی رهایی یابد.
روزنامه ایران
سربازان خط مقدم را از پشت نمیزنند/غلامرضا ظریفیان
در کمتـــــر کشــــوری میتوان سراغ گرفت در بحبوحه مذاکراتی که به امنیت و منافع ملی کشـــور مرتبط است، عده یا مراکزی در داخل، سیگنالهای غلط به افکار عمومی و کشورهای مقابل این مذاکرات ارسال کنند. اکنون مردم و صاحبنظران با این پرسش مواجه هستند که به چنین دوگانگیها، آن هم در حوزههای حساس و کلان کشور، چطور باید نگاه کرد؟ ریشه این مسأله چیست و راه حل آن چه میتواند باشد؟برای ارائه پاسخی به این پرسشها، باید مسأله را از زاویه دیگری بررسی کرد. اکنون در کشور، میان مسئولان عالیرتبه تا مردم و صاحبنظران عرصههای مختلف، اجماع حداکثری وجود دارد که تحریمهای ظالمانه و خصمانه سالهای اخیر جامعه ما را با بحرانها و مشکلات اساسی روبهرو کرده است. به عبارت دیگر، تحریم تجربهای است که بدون تحلیل، پرسش و پاسخ یا کنکاش و پژوهشهای عمیق، قابل لمس و اثرات آن مشهود است. امروز در هر عرصهای، میتوان آثار و پیامدهای مخرب تحریمها را به عینه دید. محسوسترین عرصه، ویروس کرونا و بیماری کووید ۱۹ است.
ایرانیان پس از ماهها درگیری نفسگیر با ویروس کرونا بحق چشم انتظار ورود واکسن و مصونسازی جمعیت کشور هستند. اما همگان میدانند که تحریمها دلیل اصلی عقب ماندن کشور در فرایند تأمین و تزریق واکسن است. بنابراین، واکسن و بیماری کرونا، وضعیتی است که مردم اثرات تحریم را با گوشت و پوست خود لمس میکنند. اما اثرات تحریم فقط به کرونا محدود نشده است. امروز فشارها و حصر اقتصادی کشور، پیامدهای مخربی در حوزه معیشت، سلامت، رفاه اقتصادی و حتی امنیت خاطر جامعه را به دنبال داشته است. زیرا بسیاری از این رانتها و فسادهایی که در چند سال اخیر جامعه با آن رو به رو شد، یا گسترش بی انصافیها و بی اخلاقیها، ناشی از ناهنجاریهایی بود که از ناحیه تحریم ایجاد شد. زیرا تحریم، روندهای مرسوم و مألوف هر جامعهای را تخریب کرده و به شیوههای غیرقانونی میدان میدهد.
به همین دلایل است که امروز سست کردن زنجیره تحریمها یا رفع کامل آنها - البته در کنار کارهای ضروری دیگری مانند افزایش تولید و رفع موانع این حوزه - اصلیترین و حیاتیترین کاری است که مسئولان میتوانند انجام دهند. حتی میتوان گفت رفع تحریم اصلیترین کاری است که مردم از مسئولان انتظار دارند. در کنار این، این را هم میدانیم که ریشه این تحریمها، خروج امریکا از توافق برجام است که متأسفانه برخی در خارج نیز با دولت ترامپ همصدا شدند تا شاید از این طریق به قدرت دست یابند. مطابق آنچه گفته شد، فرایند یا مذاکره برای رفع ظلم تحریم از ملت ایران را باید یک جنگ پیچیده و چند وجهی تصور کرد؛ درست مانند جنگ تحمیلی هشت ساله. از این رو کسانی که در خط مقدم این جنگ گفتمانی و دیپلماسی قرار دارند، همچون رزمندگان دفاع مقدس هستند که در خط مقدم و رو در رو با دشمن میجنگیدند.
نکته اینجا است که رزمندگان جنگ اخیر برای حل و فصل مسأله تحریم، به اعتبار فرمایش رهبر معظم انقلاب و بسیاری از مسئولان کشور، از نظر شخصیت، سلامت، ایمان و اعتقاد به مبانی نظام، اسلام و میهن دوستی، از افراد برجسته، معتمد و قابل اعتماد و قابل اتکا هستند. در عین حال که این سربازان دیپلماسی، مأموریت خود را از نظام و حاکمیت گرفته اند تا در یک فضای بسیار سخت، به نمایندگی از یک جامعه ۸۵ میلیونی با چند کشور و قدرت جهانی گفتگو کرده و منافع ملت و نظام را تأمین کنند. این تصویر، یادآور دوران جنگ تحمیلی است، یعنی زمانی که رزمندگان و فرزندان این مردم در جبههها حضور داشتند و مردم برای حمایت از آنان از ضرورتهای زندگی خود هم میگذشتند و آنها را به جبههها ارسال میکردند. در آن دوران اگر کسی در پشت جبهه به رزمندگان تعرض میکرد یا آنان را مورد شماتت قرار میداد، یا به هر وسیله ای، مانع از کار و نبرد آنان میشد، به سرعت و جدیت با شماتت جامعه مواجه میشد. درعین حال دستگاههای امنیتی نیز اقدامات کسانی را که مخل دفاع از سرزمین و میهن اسلامی ما بودند جرم تلقی کرده و آنان را مورد پیگرد حقوقی قرار میدادند.
اصلیترین گروهی که در دفاع مقدس، بویژه پشت جبههها سنگاندازی یا روحیهها را تضعیف میکردند، گروهک منافقین بودند که مورد نفرت ملت قرار گرفتند. امروز هم ما با یک شرایط بسیار پیچیدهتر از جنگ هشت ساله رو به رو هستیم. چرا که مسأله تحریم، فقط اقتصادی نیست، بلکه میتواند امید و سرمایه اجتماعی ملت ما را نیز هدف قرار دهد. کما اینکه در انتخابات گذشته مجلس، کاهش سرمایه اجتماعی و امید، زمینهساز کاهش مشارکت مردم در انتخابات هم شد.
با توجه به آنچه تاکنون گفته شد، وقتی جمعی از دیپلماتهای مؤمن و انقلابی کشور، با اعتبار و اعتمادی که از نظام دارند، تلاش میکنند گرههای زندگی یک جامعه ۸۵ میلیونی را باز و از استقلال کشور دفاع کنند، در چنین شرایطی خالی کردن پشت این سربازان خط مقدم دیپلماسی یا حتی بدتر از آن، شلیک کردن از پشت به کسی که در خط مقدم نظام بینالملل ایستاده است، امری ظالمانه، غیرمنصفانه و دور از اخلاق و میهن دوستی است. حمله به کسی که از منافع و کیان کشور مقابل بیگانگان دفاع میکند و همه دقت خود را به کار میبرد تا حداکثر منافع مردم و کشور حاصل شود، غیرمنصفانه و از نوع برخورد معاندانه محسوب شده و محکوم و مطرود است.
درست مانند دوران دفاع مقدس که هر تعرض و تعدی به یک رزمنده، حتماً باید مورد سؤال و پیگرد قرار میگرفت، این نوع برخوردها هم باید مورد سؤال و پیگرد مجرمانه قرار بگیرد تا کسانی که در خط مقدم هستند، با تکیه بر پشتگرمی داخلی، نقش خود رابه خوبی ایفا کنند. ضمن اینکه این برخوردها، به طرف بیگانگان نشان خواهد داد که سربازان دیپلماسی جمهوری اسلامی، مستظهر به پشتیبانی همه ملت هستند و همه ۸۵ میلیون جمعیت ایران آنان را حمایت و کمک میکنند. هرچند، متأسفانه به دلیل نگاههای جناحی یا بغضها و کینههای فرقهای، با نگرشهای افراطی مواجه هستیم که حیات خود را در تزاحمها و تنازعهای خودساخته میبینند.
روزنامه شرق
شیرین کردن یا شور کردن/سیدمصطفی هاشمیطبا
سرانجام موضوع استفاده از آب دریا برای مصارف مختلف شکل اجرائی به خود گرفت. برخلاف همه دنیا که شهرهای ساحلی دریا که نوعا فاقد آب شیرین هستند (برخی مانند خرمشهر یا ریودوژانیرو دارای آب شیرین هستند) و از آب دریا استفاده میکنند، ما سالها آب شیرین شهرهای دیگر را به ساحل میبردیم مانند آنچه درباره آب سد میناب رخ داد و آن را برای بندرعباس بردند که هم به میناب لطمه وارد کرد و هم تکافوی نیاز بندرعباس را نداد. البته به نظر میرسد طرحهای آبرسانی به داخل ایران اندکی جاهطلبانه باشد و علاوه بر آن پس از مدتی کفاف مصرف را ندهد. براساس آنچه گفته شده، حدود ۱۳۰ هزار میلیارد تومان هزینه سرمایهگذاری خطوط لوله شیرینسازی آب و آبرسانی است که رقم قابل توجهی است. در این رابطه نکات زیر قابل توجه است:اول آنکه حجم آبی که باید شیرین شود، بسیار زیاد است و نیاز به انرژی و تجهیزات بسیار زیادی دارد که البته سیستم به کار بردهشده برای نویسنده روشن نیست، اما بههرحال حسب آمار جهانی یا مصرف انرژی فوقالعاده دارد یا تغییر و جاگذاری برخی عناصر آبشیرینکن هزینه زیادی (و فعلا ارزی) میطلبد.
دوم آنکه آب از ساحل دریا با ارتفاع صفر علاوه بر پیمودن صدها کیلومتر یا در حد هزار کیلومتر باید به ارتفاع تا هزارو ۵۰۰ متر به شهرهای مقصد رسانده شود و بدیهی است به دلیل پستی و بلندیهای مختلف و طبعا پیروی فاصله لوله از سطح زمین و نبود امکان احداث تونلهای پیدرپی و طولانی برای نصب لوله، آب در دفعات مختلف باید به ارتفاع برده شود و حتی ممکن است در برخی نقاط به شیرهای فشارشکن نیاز شود. انتقال آب در لوله و طی پستی و بلندی آن نیاز به پمپهای قوی دارد و مصرف برق بسیاری را میطلبد.
سوم آنکه سرمایهگذاری این خطوط آب توسط چند شرکت بزرگ انجام شده است و طبعا شرکتهای یادشده که عمدتا متعلق به سهامداران مختلف هستند، توقع دارند که این سرمایهگذاری در حد معقول برای شرکت سودرسانی داشته باشد و اگر چنین نباشد، طبعا ظلمی بر صاحبان سهام آن میشود. از این رو قیمت فروش آب باید حسب قیمت تمامشده و سود منطقی محاسبه شود و به نظر میرسد قیمت هر مترمکعب این آب قابل مقایسه با قیمتهای رایج در کشور نباشد و این موجب دوگانگی در قیمتگذاری و بروز مشکلات میشود.
چهارم آنکه معمولا وقتی جریان آب به یک منطقه میرسد، برخلاف تعریفهای ابتدایی درباره مصرف آن مانند آنکه باید به مصارف شرب برسد، مشتریان جدیدی پیدا میکند و تصمیمات جدیدی از سوی مقامات سیاسی اتخاذ میشود و همین تصمیمات باعث ناکافیشدن آب برای مصارف تعیینشده میشود.
پنجم آنکه با توجه به نیاز آب در سراسر خط لوله، امکان نقبزدن و استفاده از آب سرراهی و بدون تعهد مالی بسیار است و چهبسا از چشم مسئولان پنهان بماند یا آن را پنهان نگاه دارند.
ششم آنکه چنین آب گرانبهایی (البته آب اصالتا بسیار گرانبهاست، ولی نزد عامه بیارزش است) را باید به قول معروف قطرهچکانی مصرف کرد و برای مصرف آن حدود و ثغور لازم و تمهیدات ضروری اندیشید درحالیکه ما معمولا آن را رها میکنیم، زیرا اگر قادر به انجام چنین کاری بودیم، آب کشور در سالهای گذشته و اکنون اینچنین دچار تاراج نمیشد. وقتی ما نمیتوانیم تعریفی برای مصرف آب و صرفهجویی در آن پیدا کنیم، آب شیرینشده دریا بهزودی دچار مصرف بیرویه میشود و هرچه تلاش کنیم، کمبود بیشتری را متوجه میشویم.
هفتم آنکه وجود آب سبب تقاضای کاذب و جدیدی میشود و این امر یک چرخه معیوب ایجاد میکند؛ یعنی آب زیاد، تقاضای زیاد، آب زیادتر، تقاضای زیادتر.
هشتم آنکه کار انجامشده بسیار خوب و قابل تقدیر است، ولی سؤال اینجاست که آیا از آبهای داخلی حسن استفاده را کردهایم. آیا به صدها طرح تصفیه فاضلاب شهری که دولت با افتخار چندتایی از آنها را امسال با کم و زیاد افتتاح کرد، نباید اولویت داده شود. میدانیم که هزینه تصفیه فاضلاب بسیار کمتر از سیستم نمکزدایی و انتقال آب است. تا وقتی آب را به مثابه یک موجود گرانبها درک نکنیم، اقدامات ابتر میماند. در همین تهران همواره با خواهش و التماس از مردم تقاضای کممصرفی شده و با شکست روبهرو شده است. امسال که سد امیرکبیر و سد طالقان خالی مانده است، چه باید کرد درحالیکه مردم عادت به مصرف بیرویه کردهاند و هنوز نیز تکمیل طرحهای فاضلاب شهری به کندی انجام میشود؛ هرچند نشتی آب از لولهها در تهران به قول سازمان آب ۳۰ درصد است و البته بعید به نظر میآید.
نهم آنکه میگوییم حق مردم دانستن است، ولی در عمل آن را مخفی نگاه میداریم. خوب است مسئولان بهروشنی درخصوص مسائل یادشده گزارش درستی به زبان فارسی قابل فهم (چون فارسی برخی گزارشات آنقدر پیچیده است که کلیلهودمنه جلوی آن لنگ میاندازد) تهیه کنند و در اختیار مردم و بهخصوص سهامداران شرکتهای سرمایهگذار بگذارند. در آخر اینکه اگر الگوی مصرف و روش مصرف را در کشاورزی، صنعت و مصارف خانگی با تأکید بر صرفهجویی حداکثر تعریف نکنیم، این طرحها فقط یک مسکن زودگذر است. راستی چرا ما آب شیرین کارون را شور میکنیم و حاضر به تصحیح آن نیستیم؟ چرا اهواز در کنار کارون در فاضلاب است و مردم آب شیرین ندارند؟
اخبار ویژه 2 اردیبهشت ماه
روزنامه کیهان
به راستیآزمایی نیاز داریم نه مذاکره با آمریکا
رئیس اسبق مرکز توسعه سازمان انرژی اتمی گفت بیشتر از مذاکره با آمریکا و غرب، به راستیآزمایی آنها نیاز داریم. حسین آبنیکی، با بیان اینکه غنیسازی ۶۰ درصد، توان فنی ایران را نشان داد، به روزنامه فرهیختگان گفت: ما به شدت باید بحث صنعت هستهای را جدی بگیریم، نیازهایی که ما در این صنعت داریم و برنامههایمان را باید به طور جدی دنبال کنیم. بحث پیشرانهای هستهایمان را که مصوبه مجلس هم دارد (و اتفاق قابل قبولی در این مدت در این حوزه نیفتاده است) باید به سرعت دنبال کنیم. رآکتور اراک را باید به سرعت اصلاح و ساخت و راهاندازی کنیم. آبنیکی گفت: بخش قابل توجهی از نیروهای توانمند هستهای در طول برجام رسما از سازمان اخراج شدند، نه اینکه از پستشان کنار گذاشته شده باشند بلکه از کل صنعت هستهای بیرون رانده شدند.بسیاری از آدمهای توانمند هستند و حالا که استراتژی دولت در صنعت هستهای عوض شده به شدت جای خالی این نیروها حس میشود. وی خاطرنشان کرد: ما نیاز داریم در حوزه فنی از توان آنها استفاده کنیم و سرعت ارتقای صنعت هستهای را با ورود این نیروهای توانمند بالا ببریم. این اقدامی است که مجلس میتواند روی آن تأکید کرده و سازمان را وادار کند، نیروهایی را که اخراج شدهاند، برگرداند. در حوزه سیاسی هم ما هیچ عقبنشینیای نباید در این موضوع داشته باشیم باید تأکید کنیم که آمریکاییها تعهدات برجامی خودشان را انجام دهند و این را هم راستیآزمایی کنیم.
این مسئله خیلی نیاز به مذاکره و رفت و آمد ندارد. آمریکا باید کار عملیاتی انجام دهد، هر جا لازم است مصوبهای در کنگره بگذراند یا هر اتفاقی را که نیاز دارد، انجام دهد. راستیآزمایی این موضوع هم قطعاً زمان میبرد، این طور نیست که یک روز یا دو روز باشد، این را باید جدی بگیریم. مباحث انتقال ارز و دلار و سوئیفت و... چیزی نیست که با یک روز بشود راستیآزماییاش کرد.
مشارکت معکوس سرمایهگذاران نتیجه سوءمدیریت دولت در بورس
دولت از یک سو به بیاعتمادی سهامداران دامن میزد و از طرف دیگر انتظار دارد کسری بودجهاش از طریق بورس تامین شود. به گزارش روزنامه اصلاحطلب ابتکار، بازار بورس و سرمایه مدتهاست رنگ آرامش به خود ندیده است. در این میان گهگاهی پیشنهادی برای بهبود وضعیت بازار مطرح میشود، اما روند بازار در این مدت نشان میدهد که پیشنهادها و راهکارهای ارائه شده نه تنها نتوانست آرامش را به بازار بازگرداند بلکه در برخی از موارد نیز به تنشها دامن زد و سبب سقوط بیشتر شاخص شد و آنطور که به نظر میرسد مشخص نیست که بورس چه زمانی به رنگ قرمز شاخص پایان میدهد.بازار بورس در هفتههای اخیر و در این روزها، ریزشهای ۵ تا ۹ هزار واحدی را تجربه کرده است. این ریزشهای پیدرپی سبب میشود که مسئولان به فکر راهکاری برای نجات شرایط باشند و هرازگاهی تصمیمی اتخاذ کنند. اخیرا محمدعلی دهقان دهنوی، رئیس سازمان بورس اعلام کرد که طبق مصوبه هیئت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار، دامنه نوسان قیمتها از ابتدای اردیبهشتماه به مثبت ۶ و منفی ۳ افزایش مییابد.
به گفته وی پیشتر و بر اساس مصوبه شورای عالی بورس، به هیئت مدیره سازمان بورس اجازه داده شد تا دامنه نوسان به صورت تدریجی افزایش یابد. این موضوع از ابتدای اردیبهشت اعمال میشود و تا پایان اردیبهشت برقرار است. سپس سازمان بورس نسبت به افزایش تدریجی و مجدد تصمیمگیری میکند. اما پرسش مهم این است که تصمیم اخیر شورای عالی بورس چه تاثیری بر بازار خواهد داشت؟ فردین آقابزرگی، کارشناس بازار بورس در پاسخ به این پرسش گفت: بعد از فراز و فرودهایی که از ابتدای سال ۹۹ در بازار سرمایه داشتیم شاخص به حدی رسید که باید در مسیر اصلاح قرار میگرفت. اصلاحاتی که از نیمه مردادماه رخ داد نظر همه را به خود جلب کرد. در این میان فعالان بازار و مسئولان اقتصادی در مجلس بارها مطرح کردند و گفتند که چرا دولت، جامعه را طی یک فراخوان عمومی به بورس دعوت کرد، اما اکنون که بازار دچار تنش شده حمایتی از بازار نمیکند؟ بهترین واکنش برای خنثیسازی این خواسته به حق فعالان، جلوگیری از ریزش شاخص بورس بود به همین دلیل راهکارهایی را ارائه دادند و اکنون سعی و تلاش بر این است که مانعی برای جلوگیری از افت شاخص ایجاد شود.
وی افزود: در حال حاضر انتشار اوراق بدهی که به نوعی استقراض دولت است، نقدینگی را با خود میبرد، به همین دلیل تلاقی این دو مورد (بازداشتن از اصلاح طبیعی سطح عمومی قیمتها و شاخص، و همچنین حجم گسترده انتشار اوراق و تامین مالی دولت از بازار سرمایه) دست نهادهای مالی درگیری که اوراق را میخرند برای حمایت از بازار سرمایه خالی میکند. به همین دلیل روند فعلی حتی با تصمیم اخیر سازمان (افزایش دامنه نوسان قیمتها به مثبت ۶ و منفی ۳) نه تنها هیچ تاثیری بر بازار نمیگذارد بلکه کماکان محدودیتها را افزایش میدهد.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به وضعیت اعتماد سهامداران ادامه داد: در روزهای اخیر، برای اولین بار مشارکت خریداران سهامداران خرد طی ۱۸ ماه اخیر به کمترین سطح خود رسید و این اتفاق نشان میدهد چنین تصمیماتی، موجب بیاعتمادی سهامداران خرد شده و این در حالی است که دولت به عنوان بزرگترین بنگاه اقتصادی انتظار بر این دارد که کلیه سازوکار بازار در جهت تامین خواستههای دولت که آن هم پوشش کسری بودجه است صرف شود.
وی اظهار کرد: مسئولان فعلی سازمان بورس نه مانند روسای قبلی که کارشان به استعفاء ختم شد باید به منظور حفظ منافع سهامدارانش در برابر برخی از خواستههای نابجا مقاومت کنند.
چنددستگی مدعیان اصلاحات در کلابهاوس بیرون زد
یک روزنامه اصلاحطلب معتقد است حزب کارگزاران و اعضای آن از تعادل خارج و دچار چنددستگی جدی شدهاند. آفتاب یزد نوشت: کلابهاوس باعث شده بیشتر و بهتر با سیاسیون و جریانهای سیاسی کشور آشنا شویم. در همین مدت کوتاه بسیاری از تصورات در اذهان در مورد شخصیتها و احزاب تغییر کرده است. جایگاه برخی بهبود و رشد پیدا کرده و بالعکس برخی هم به اصطلاح سوختند و تمام شدند!این برنامه حتی باعث تغییر و تحول در دوستیها نیز شده است! بالاخره صدای هر شخصی تاثیر مهمی بر ارتباطات وی دارد و برخی دوستیهای مجازی که تا پیش از این بر پایه متن استوار بود حالا بر پایه صدا از بین رفته است! در جریان برگزاری اتاقهای مختلف طی چند روز گذشته در کلابهاوس چند گفتگو و یا میزگرد بیش از دیگران به چشم آمده است. اولی حضور فائزه هاشمی فرزند مرحوم هاشمی و عضو ارشد حزب کارگزاران در یکی از رومها بود. وی در یک جلسه پرسش و پاسخ بود. او حرفهایی گفت که قابل انتشار در رسانههای داخلی نبود.
اما درست چند شب قبلتر، غلامحسین کرباسچی شهردار اسبق تهران و دبیرکل حزب کارگزاران نیز به اتفاق مصطفی تاجزاده فعال سیاسی اصلاحطلب در یک روم حضور یافت که این حضور همزمان باعث یک حاشیه شد. ماجرا از آنجا شروع شد که کرباسچی توئیتهای تاجزاده را خارج از اصلاحطلبی تعریف کرد و نسبت به رای ندادن او در انتخابات ۹۸ منتقد بود و حتی اعتقاد داشت سید محمد خاتمی و دیگر اصلاحطلبان حتی بهزاد نبوی با این رویه تاجزاده مخالفاند، در مقابل نیز تاجزاده اظهار کرد که حزب کارگزاران با لیست دادن در انتخابات مجلس یازدهم مصوبه اصلاحطلبان را نقض کرده است.
فکر میکنم اکنون تا حدود بسیاری بحث و مغز اصلی این وجیزه روشن شده است. در حال حاضر ما با حزبی روبهرو هستیم که یک سوی آن فائزه هاشمی است که مواضع او با توجه به برخی استانداردها به واقع ساختارشکنانه و تند است و سوی دیگر آن غلامحسین کرباسچی حضور دارد که جزو محافظهکارترین چهرههای سیاسی کشور است و فیالمثل معتقد است اصلاحطلبان تحت هر شرایطی ولو حمایت از یک کاندیدای اصولگرا مثل علی لاریجانی باید در انتخابات شرک کنند. طبعا چنین دیدگاهی کمترین طرفدار را در میان بدنه اصلی جریان اصلاحات دارد. جدا از بحث جریانی نکته مهم اینجاست چنین تفاوت دیدگاهی چگونه در یک حزب جمع میشود.
شاید گفته شود اختلاف دیدگاه در میان اعضای احزاب امری مرسوم و عرفی و وجود آن لازم است، ولی باید در پاسخ گفت ماجرای فائزه هاشمی و غلامحسین کرباسچی مثل آن است که صادق زیباکلام و حسین اللهکرم حزب تاسیس کنند!
گرانی خودرو در دولت روحانی بیش از ۸۰۰ درصد!
یک روزنامه اقتصادی اصلاحطلب ضمن یک بررسی اعلام کرد: قیمت خودرو در دولت روحانی بیش از ۸۰۰ درصد افزایش داشته است. روزنامه تعادل (دوقلوی اقتصادی روزنامه اعتماد وابسته به الیاس حضرتی) ضمن طرح این پرسش که بازار خودرو در فاصله سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ شاهد چه تحولات قیمتی بوده، نوشت: رصد آمارهای منتشرشده نشان میدهد قیمت خودروهای داخلی در این بازه زمانی بیش از ۸ برابر شده؛ به عبارت دیگر، نه تنها قیمت خودرو در این ۸ ساله کاهش پیدا نکرده، بلکه رکوردهای جدیدی را در جهش قیمت خودرو طی سالهای گذشته شاهد بودیم. برای مثال پراید ۱۳۲ که در سال ۱۳۹۲ بالغ بر ۱۷ میلیون تومان قیمت داشت در سال ۱۴۰۰ به ۱۱۲ میلیون تومان افزایش یافته؛ یا پژو ۴۰۵ که حدود ۲۶ میلیون تومان بوده به ۱۹۰ میلیون تومان و پژو ۲۰۶ تیپ ۵ نیز از ۳۶ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان به ۲۵۸ میلیون تومان رسیده است.اما در سال ۹۹ با توجه به سیاستهای داخلی و خارجی و نوسانات ارزی و ... بازار خودرو در چند مرحله دچار رکود و صعود شد که بیشترین عامل اثرگذار هم نرخ ارز بود. وضع ناآرام و غیرقابل پیشبینی در تیر، مرداد و شهریورماه ۹۹ سبب شد تا بازار با رشد حدود ۳ برابری قیمتها مواجه باشد، اما ترس از جاماندن از بازارها سبب شده تا بازار پررونقی را هم شاهد باشیم.
قیمت خودرو در سالی که گذشت دستخوش نوسانهای زیادی شد و عوامل متعددی در این خصوص نقش داشتند که مهمترین آنها را میتوان نوسان نرخ ارز، عرضه نامناسب خودرو از سوی خودروسازان و قیمت سازی بیضابطه دلالان در فضای مجازی عنوان کرد. در مجموع رصد بازار خودرو در این سالها نشان میدهد، مشتریان بیشتر از تغییرات شوکه بودند و بیشترین معاملات و خریدها توسط واسطهها و دلالان به منظور سرمایهگذاری و حفظ سرمایه اولیهشان انجام میشد و کمتر مصرفکننده واقعی به بازار مراجعه میکرد.
لطیفهگویی عبدی: بیکاری تقصیر دولت ۸ سال قبل است(!)
عضو حزب منحله مشارکت با بیان اینکه بیکاری در شمال تهران افزایش یافته، آن را به دولت احمدینژاد نسبت داد! عباس عبدی به روزنامه همشهری گفت: بیکاری در مناطق شمالی شهر تهران هم افزایش یافته است.این موضوع محصول عملکرد دوره ریاست جمهوری آقای احمدینژاد است که ظرفیت حدود پنج میلیون شغل نابود شد. نه به این معنا که از بین رفت، بلکه باید ایجاد میشد، اما این امر محقق نشد. عمده این پنج میلیون شغل متوجه نیروهای تحصیلکرده بود که بیشتر آنها را متولدین دهههای ۵۰ و ۶۰ تشکیل میدادند.این ادعای بیسند در حالی است که طبق آمار، خالص اشتغال ایجادشده در ۸ ساله دولت نهم و دهم، ۷۰۰ هزار شغل بیش از خالص اشتغال در ۸ ساله دولت روحانی بوده است. شایان ذکر است که عبدی خرداد ۹۵ به نشریه صدا گفته بود: باید قبول کرد بخشی از اصلاحطلبان در عمل، توجه گذشته خود به طبقات ضعیف را فراموش کردند یا کنار گذاشتند. زندگی شخصی آنها به طور ملموسی با گذشته فاصله گرفته بود. اگر آدرس محل سکونت را بنویسید، معلوم میشود بخش قابل توجهی از آنها در مناطق شمالی شهر هستند و زندگی آنها نیز، چون گذشته نیست. این نکته را هم باید یادآور شد که رکود تورمی موجود در اقتصاد کشور محصول ۸ سال تعلیق و انتظار کلیت دولت به امید معجزه برجام میباشد؛ سوءمدیریتی که ترمز حرکت و رونق اقتصادی را کشید.
عارف با وجود مخالفتها قدم به وادی انتخابات خواهد گذاشت
عضو ستاد انتخاباتی محمدرضا عارف از اینکه اصلاحطلبان عارف را هدف قرار میدهند، انتقاد کرد. علیرضا خامسیان مشاور رسانهای عارف و مدیر روابط عمومی بنیاد امید ایرانیان در روزنامه شرق نوشت: آنچه در ماراتن نفسگیر روزشمار انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ بیش از بیش برجسته شده، شکلگیری فضایی است که میتوان از آن به «انتخابات کشکولی» تعبیر کرد: یعنی به هر دلیلی از هر دری سخن گفته میشود، پراکندگیهای گروهی، عدم اجماع درونجناحی و مهمتر از همه نداشتن افق و دورنمای مشخص، سبب شده فضایی شکل بگیرد که در آن کشکولی از اعضا و نمایندگان مختلف برای ورود به مقوله نمایندگی «جمهور مردم» شکل بگیرد؛ اما در این میان، آنچه لرزه بر جریانهای موجود انداخته، شخصیتی سیاسی مجموعالاطراف به نام «عارف» است. جمیعالاطرافی که برای جریانهای افراطی به یک کابوس تبدیل شده است. این خصوصیات عارف، جریانها و جناحهای سیاسی را به تکاپو واداشته تا هجمه شدیدی از «عملیات تخریب روانی» را در قالب «نمایندگان پوششی» شکل دهند: طیف وسیعی از شخصیتهای مختلف و حتی چهرههای از یاد رفته سیاسی، به ناگاه با ژستی خیرخواهانه زنده شدهاند تا از فعال شدن انرژی بالقوهای به نام عارف و گفتمان جامعالاطراف ایشان جلوگیری کنند. در ریشهیابی فوبیای جریانها و شخصیتهای یادشده، چهار سناریوی قوی، اما محتمل را میتوان حدس زد:۱. معدل بسیار خوب دکتر عارف در «کارنامه اجرایی و تاریخیاش» که سپری قابل تامل در برابر لفاظیهای مرسوم و «برنامهریزی»های عمدتا پوچ قبل از انتخابات محسوب میشود. ۲. مقابله جدی با سهمخواهیهای مرسوم جریانها ۳. ورود دکتر عارف به وضعیت آشفته موجود به عنوان نماینده «بدنه اصلاحجوی واقعبین و انتقادی» در لبیک به دعوت نیروهای اصلاحطلب جوان. ۴. تلاش برای احیای نهاد «ریاستجمهوری» به عنوان یک حوزه مستقل و مبتنی بر «جمهور مردم»، نه نهادی و وابسته.
این یادداشت در حالی منتشر میشود که برخی افراطیون مدعی اصلاحات بارها از عارف به عنوان اصلاحطلب بدلی، قلّابی، برانگیخته نهادهای امنیتی، ضعیف و فاقد وجهه مدیریتی نام برده و او را به عنوان رئیس فراکسیون امید در مجلس دهم، متهم ضعف عملکرد این فراکسیون معرفی نمودهاند. این فشارهای سنگین چند ساله موجب استعفای آمیخته با اعتراض عارف از ریاست شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و انحلال این شورا شد.
عارف در انتخابات سال ۹۲ نیز نامزد بود، اما پدرخواندههای اصلاحطلبان با این توجیه که رای کافی ندارد، عارف را مجبور کردند به نفع روحانی کنار برود. عارف بعدها تصریح کرد روحانی نمیخواسته او حتی حضور جدی و موثر در دولت داشته باشد؛ در حالی که اگر واقعا جدیت داشت، باید وی را به عنوان معاون اول معرفی میکرد. شرق در یادداشت خود تصریح کرد هرچند نامزدی عارف قطعی نشده، اما به نظر میرسد او با مواضع روزآمد و مصلحانه قدم به وادی انتخابات خواهد گذاشت.
روزنامه وطن امروز
واکنش پرس تیوی به توئیت عراقچی
روز سهشنبه ساعاتی پس از پایان دور جدید نشست کمیسیون مشترک برجام در وین، منبع خبری شبکه «پرس تیوی» در وین درباره دستورالعمل آمریکا درباره نحوه رفع تحریمها، گزارش داد آمریکا قصد لغو تحریمها به صورت یکجا را ندارد و قصد دارد در مدت زمانی طولانی و طی مراحل متعدد اقدام به رفع موقت برخی تحریمها کند.منبع خبری پرس تیوی در وین اضافه کرد: «آمریکا صرفا با یک بازه زمانی کوتاهمدت یک هفتهای برای راستیآزمایی موافقت کرده است که در آن به صورت نمادین چند تراکنش انجام شود». به گفته منبع خبری پرس تیوی در وین، آمریکا تاکنون راستیآزمایی معقول و لازم را که برای معاملات نفتی، زمانی برابر حداقل ۳ تا ۶ ماه است، نپذیرفته است.
این منبع تصریح کرد: «قصد آمریکا از عدم لغو کامل تحریمها و اکتفا به رفع موقت برخی تحریمها، صرفا بازگشت به برجام است تا بتواند از امکان مکانیسم ماشه علیه ایران استفاده کند». به گفته منبع خبری پرس تیوی در وین، در صورت پذیرش این مکانیسم، یعنی رفع مرحلهای تحریمها یا تمدید بیاثر شدن آنها در بازههای زمانی ۱۲۰ روزه و ۱۸۰ روزه، علاوه بر شرطی شدن اقتصاد ایران، آمریکا خواهد توانست با گروگان گرفتن تمدید رفع تحریم، خواستههای دیگر خود موسوم به برجام ۲ و ۳ را نیز به ایران تحمیل کند.
همچنین این منبع خبری از تلاش آمریکا برای وادار کردن ایران به پذیرش رفع مرحلهای تحریمها خبر داد. منبع مطلع خبری پرس تیوی در وین گفت: با فشار آمریکا و کشورهای غربی، کارگروه سومی برای مذاکرات بعدی ایجاد شده است که دستور کار آن اقدامات گام به گام ایران و آمریکا است. به گفته این منبع خبری، آمریکا تلاش میکند طرف ایرانی را وادار به پذیرش رفع مرحلهای تحریمها کند تا در مقابل، به صورت مرحلهای، امتیازاتی از ایران بگیرد.
اما ساعاتی پس از انتشار این خبر، عباس عراقچی، رئیس هیات ایرانی حاضر در این نشست در صفحه توئیتر خود در واکنش به خبر منتشرشده از سوی پرس تی وی در ارتباط با روند مذاکرات به نقل از یک «منبع مطلع»، نوشت: «نمیدانم «منبع مطلع» پرس تیوی در وین کیست، اما هر که هست اصلا مطلع نیست». با این حال دقایقی پس از انتشار توئیت عباس عراقچی، صفحه توئیتر پرس تیوی در پاسخ به وی نوشت: بهتر است آقای عراقچی به جای زیر سوال بردن اعتبار منبع خبری پرس تیوی، اعلام کند دقیقا کدام بخش از اطلاعات ارائهشده توسط این منبع مخدوش است».
کارزار فشار حداکثری آمریکا علیه ایران شکست خورده است
میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین در تازهترین اظهارنظر توئیتری خود درباره برجام، درباره چرایی ضرورت احیای کامل این توافق هستهای توضیح داد. او در توئیت اول دیروز خود نوشت: «چرا همه کشورها از احیای برجام حمایت میکنند؟ برای اینکه (برجام) یک عنصر کلیدی در ساختار بینالمللی عدم اشاعه است. این توافق اگر احیا شود، میتواند درباره ماهیت مسالمتآمیز برنامه هستهای ایران از طریق راستیآزمایی فراگیر آژانس بینالمللی انرژی ضمانتهای معتبری ارائه بدهد».دیپلمات روس در توئیت دوم تصریح کرد: «برخی افراد با احیای برجام مخالف هستند، اما آیا جایگزین واقعگرایانهای (برای برجام) وجود دارد؟ نه (وجود ندارد). سیاست فشار حداکثری کاملا شکست خورده و فقط باعث گسترش برنامه هستهای ایران به فراتر از مؤلفههای سال ۲۰۱۵ (سال امضای برجام) شده است. این یک واقعیت است. آیا کسی خواهان این است که این روند (توسعه برنامه هستهای ایران) ادامه یابد؟»
نگرانی از ضربه سخنان روحانی بر تلاش تیم مذاکرهکننده
تحلیلگر ارشد سیاسی و متخصص مطالعات آمریکا با اشاره به مواضع اخیر روحانی گفت: بشدت نگرانم سخنان روحانی همانطور که ۵ سال پیش، بر تلاش و قدرت چانهزنی مذاکرهکنندگان ضربه اساسی زد، بار دیگر تکرار شده و خسارات جبرانناپذیری را به ملت تحمیل کند؛ خساراتی که سالها بعد، متوجه گستردگی ابعاد آنها خواهیم شد.دکتر سیدمحمد مرندی در گفتگو با فارس اظهار داشت: تنها مسیر منطقی، پذیرش کامل تعهدات مندرج در برجام از سوی آمریکا و لغو کامل تمام تحریمهای آمریکایی و اروپایی از تاریخ امضای برجام و راستیآزمایی اجرای تعهدات از سوی آمریکاییهاست که حداقل و در خوشبینانهترین حالت، نتایج آن، بیش از ۳ ماه بعد از شروع راستیآزمایی مشخص خواهد شد.
تحقیق و تفحص از نهاد ریاستجمهوری کلید خورد
محمدحسن آصفری، نایبرئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس شورای اسلامی در گفتگو با فارس، اظهار داشت: تحقیق و تفحص از نهاد ریاستجمهوری اخیرا از سوی من تهیه و تدوین شده است و بنا داریم در این تفحص نقش منتسبین به رئیسجمهور در مذاکرات برجام را بررسی کنیم.وی تصریح کرد: تحقیق و تفحص از نهاد ریاستجمهوری در قالب ۹ سوال تهیه و تنظیم شده است که تعداد زیادی از نمایندگان هم آن را امضا کردهاند و در روزهای آینده بررسیهای آن صورت میگیرد و نمایندگان مجلس بنا دارند با این تحقیق و تفحص نقش رئیس دفتر سابق رئیسجمهور در حوزههای اقتصادی و سایر مسائل دیگر مورد بررسی قرار گیرد. همچنین از دیگر اهداف تحقیق و تفحص از نهاد ریاستجمهوری، میتوانم به بررسی بودجهها و اعتبارات این نهاد و هزینهکرد آن و چرایی افزایش این بودجه اشاره کنم.
روزنامه خراسان
نرخ جدید عوارض خروج از کشور
تسنیم- نرخ جدید عوارض خروج از کشور به موجب قانون بودجه امسال، ابلاغ شد. بر این اساس و برای سفر مرتبه اول در سال، مسافران عادی ۴۰۰ هزار تومان، زائران حج تمتع و عمره ۱۳۲ هزار تومان، زائران عتبات از مرز هوایی ۳۷ هزار و ۵۰۰ تومان و زائران عتبات از مرز زمینی باید ۱۲ هزار و ۵۰۰ تومان بپردازند. این ارقام طبق جدول ارائه شده برای دفعات دوم، سوم و بالاتر، افزایش مییابد. به عنوان مثال، مسافران عادی برای سفر دوم طی امسال باید ۶۰۰ هزار تومان و برای سفر سوم به بعد ۸۰۰ هزار تومان عوارض خروج از کشور بپردازند.جزئیات ۹ استاندارد تعلیق شده صنعت خودرو
مهر- معاون سازمان استاندارد ضمن تشریح ۹ استاندارد تعلیق شده برای صنعت خودرو گفت: این استانداردها شامل حفاظت از عابر پیاده، نشانگر تعویض دنده، نشانگر فشار باد تایر، کنترل پایداری در ترمزگیری، چراغ رانندگی در روز، الزامات نصب چراغ، سیستم ترمز اضطراری پیشرفته، سیستم هشدار انحراف از مسیر و استحکام کابین خودروهای تجاری است. به گفته مرندی مقدم باید در نظر داشت وقتی میگوییم ۹ استاندارد تعلیق شده به معنای این نیست که همه خودروهای تولید شده این ۹ استاندارد را رعایت نکردهاند. شاید یک یا دو مورد از این استانداردها برای یک خودرو باشد. وی افزود: تولیدکنندگان داخلی در حال ساخت سیستم هشدار حفاظت از عابر پیاده و سیستم هشدار انحراف از مسیر برای نصب روی خودروهای تولید داخل هستند.نگرانی دلالان بازار ارز از ریزش قیمتها
ایرنا- قیمتها در بازار ارز با افزایش احتمال موفقیت مذاکرات وین، روندی کاهشی یافته است. بر این اساس، تردید و سردرگمی در میان دلالان بازار ارز مشاهده میشود که نشاندهنده انتظار برای کاهش بیشتر قیمتها در آینده نزدیک است. حتی برخی از دلار زیر ۲۰ هزار تومان در روزهای آینده سخن میگویند. تا بعد از ظهر دیروز نرخ فروش دلار در صرافیهای بانکی با ۷۴ تومان کاهش در مقایسه با روز کاری گذشته به رقم ۲۳ هزار و ۳۶۹ تومان رسید.افت ۴۰ هزار تومانی قیمت موز در ۲ماه!
مهر- رئیس اتحادیه فروشندگان میوه و سبزی تهران با بیان این که قیمت موز نسبت به اسفند ۹۹ حدود ۴۰ هزار تومان کاهش یافته است، افزود: قیمت این میوه، نیمه اول اسفند ۹۹ به ۶۵ تا ۷۰ هزار تومان رسیده بود و هم اکنون بیش از ۵۰ درصد کاهش یافته است. وی مشکلات ایجاد شده برای صادرات و ثبت سفارش را از جمله دلایل گرانی موز در اسفند اعلام و اضافه کرد: هم اکنون این مسائل حل شده، ضمن این که با گرم شدن هوا تقاضا برای موز هم کمتر شده است و قیمت این محصول کاهش خواهد یافت. وی با بیان این که هم اکنون جز هندوانه، چغاله و گوجه سبز میوه تابستانه دیگری در بازار نیست، افزود: از هفته آینده هلو و چند نوبرانه دیگر نیز وارد بازار خواهد شد.روزنامه ایران
اذعان فرمانده سنتکام به قدرت نظامی و توان پهپادی ایران
خبر اول اینکه، فرمانده سنتکام در جلسهای در کنگره امریکا با اشاره به توان نظامی ایران، آن را مانعی برای برتری کامل (دفاع) هوایی امریکا در منطقه تلقی کرد. به گزارش ایسنا به نقل از شبکه بلومبرگ، کنت مک کنزی، فرمانده مرکز فرماندهی نیروهای امریکایی در منطقه موسوم به سنتکام روز سهشنبه در یک جلسه استماع کنگره مدعی شد که ایران با کاهش برتری نظامی امریکا در منطقه، تهدیدی هر روزه برای امریکا و متحدانش در خاورمیانه دارد. مک کنزی در گزارشی مکتوب به کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان امریکا مدعی شد که آن چه نیروهای حوثی تحت حمایت ایران در یمن خواند، از ماه ژانویه بیش از ۱۵۰ موشک بالستیک، موشکهای کروز و حملههای پهپادی به اهداف نظامی، زیرساختی و غیرنظامی علیه عربستان سعودی انجام دادهاند. او هشدار داد که بهکارگیری گسترده پهپادهای کوچک و متوسط از سوی ایران برای آنچه «جاسوسی و حملات» میخواند به معنای آن است که «برای اولین بار پس از جنگ کره، ما در حال عملیات بدون برتری کامل (دفاع) هوایی هستیم». این فرمانده امریکایی ادامه داد که تا وقتی این سامانههای هوایی نامعلوم، مشخص نشوند و شکست داده نشوند، وضعیت به نفع حمله کننده خواهد بود.بقایی و مشایی عفو نشدهاند
خبر دیگر اینکه، یک منبع آگاه در قوه قضائیه از تمدید مرخصی آقایان بقایی و رحیم مشایی بهدلیل ادامه داشتن روند درمان خبر داد. به گزارش ایلنا، او با اشاره به انتشار اخبار و شایعاتی در مورد عفو حمید بقایی و اسفندیار رحیم مشایی، گفت: هیچ عفوی در مورد این دو محکوم قضایی صورت نگرفته است. وی تأکید کرد: برابر مقررات و طبق قانون به این افراد مدتی پیش مرخصی داده شده است که با توجه به گواهی معتبر پزشکی و شرایط جسمانی بقایی و مشایی، مرخصی آنها بهدلیل ادامه داشتن روند درمان تمدید شده است.تقدیر نماینده پارلمان اروپا از کمک ایران به عراق در مبارزه با داعش
شنیدیم که، یک نماینده پارلمان اروپا از کمک ایران به عراق در مبارزه با داعش تقدیر کرد. به گزارش ایلنا، میک والاس در توئیتر خود نوشت: زمانی که عراق از اوباما برای مبارزه با داعش کمک خواست؛ وی این درخواست را نپذیرفت، ولی ایران به آنها کمک کرد. در همان زمان، امریکا، کشورهای خلیج فارس و اسرائیل جهادیها را برای نابودی سوریه تسلیح کردند.بن سلمان به تهران پناه میبرد؟
دست آخر اینکه، حسین ابراهیم در الاخبار، چاپ بیروت نوشت: گزینههای محمدبن سلمان ولیعهد سعودی، روز به روز کمتر و سختتر میشود. چرا که وی نه حمایتی از طرف دولت جدید امریکا دریافت کرده تا بتواند به راحتی بر تخت پادشاهی بنشیند و نه توانسته راهی برای خروج از جنگ یمن بیابد که تبدیل به یک بحران داخلی بزرگ برای عربستان شده است. بنسلمان حتی نتوانسته از عادیسازی روابط با اسرائیل استفاده کرده و مذاکرات هستهای ایران را که به سرعت در حال پیشرفت است متوقف کند، از اینرو، بازگشایی خطوط تماس با تهران، یک گزینه منطقی و مطلوب برای سعودیها در شرایط فعلی محسوب میشود. به گزارش «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: آیا تنگنای محمد بن سلمان به حدی رسیده است تا به گزینه تلخ درخواست کمک از تهران برای نجات عربستان، بویژه در جریان جنگ یمن، پناه ببرد؟ جایی که تبدیل به باتلاقی برای سعودیها شده که روز به روز آثار آن در حال نفوذ به داخل عربستان بوده و موجبات ناامنی را برای این کشور به بار آورده است؟ چه بسا بن سلمان امیدوار است که تهران روی انصارالله فشار وارد کند تا حملات پهپادی و موشکی آنها به فرودگاهها و تأسیسات نفتی عربستان متوقف شود.روزنامه شرق