یادداشت روزنامهها 4 اردیبهشت ماه
روزنامه کیهان
گاو بالدار و ۷ دروغ شاخدار/محمد صرفی
«چشمانداز بدون استراتژی یک توهم است»؛ پس از گذشت ۸ سال دولت همچنان بهدنبال لغو تحریمهاست. چشماندازی که بهدلیل نداشتن استراتژی کارآمد و درست، هیچگاه از توهم فراتر نرفته است. هفته پیش وقتی خبرنگار ما از سخنگوی محترم دولت پرسید برجام چه عبرتی برای دولت داشته است، پاسخ مفصل و عجیب جناب ربیعی به این سؤال ساده، اما اساسی نشان داد، هیچ چیز عوض نشده و در بر همان پاشنه سابق میچرخد.دولت روحانی در ماههای پایانی عمر خود همچنان مشغول پیگیری و پیشبرد ایده مرکزی لغو تحریمهاست. به قول چرچیل؛ «هر چقدر استراتژی زیبا باشد، باید گهگاه به نتایج نگاه کنید.» دولت چنان غرق چشمانداز رویایی «صبح بدون تحریم» است که نه انگیزهای برای بازنگری در استراتژی خود دارد و نه توجهی به نتایج این استراتژی که «تقریباً هیچ» بوده است. اما در عین حال هرقدر در رسیدن به این چشمانداز ناموفق بوده، باید اعتراف کرد در فرافکنی، تحریف واقعیتها، متهم کردن دیگران و اتخاذ مواضعی که با واقعیت نسبت چندانی ندارد، موفق بوده است. هفت محور اصلی این فرافکنیها از این قرار است؛
۱- «همه مشکلات به خاطر تحریم است»؛ این خلاصه و چکیده نظر دولت درباره مشکلات کشور و مردم است. بگویید گرانی مرغ، میگویند تحریم، گرانی و کمبود مسکن، تحریم، رکود و سختی کسبوکار و تولید، باز هم تحریم و حتی آب خوردن هم مربوط به تحریم است. نکته جالب توجه اینکه هشت سال پیش در همین روزها آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود میگفت «نباید ناکارآمدیها را به پای تحریم نوشت»! آنهایی که اهل تولید و تجارت هستند که خوب میدانند و آنهایی هم که نیستند کافی است از یک تولیدکننده بپرسند بهراستی چند درصد موانع و مشکلاتی که پیش روی اوست مربوط به تحریم بوده و چند درصد ناشی از ناکارآمدیها، سنگاندازیها، ناهماهنگیها و شاید مشکلات داخلی است. دولت در این میدان پا را از مشکلات واقعی نیز فراتر نهاده و برای پیشبرد سیاست خود، به فضاسازیهای عجیب و غیرواقع نیز میپردازد. نمونه مشهور آن جمله «خزانه خالی است» در آستانه مذاکرات سال ۹۲ از سوی رئیسجمهور است که اولاً منطبق بر واقعیت نبود و حتی اگر چنین بود کدام سیاستمداری در چنین موقعیتی چنین سخنی میگوید؟!
۲- «تنها راه رفع تحریم مذاکره است»؛ این دومین گزاره خلاف واقعی است که با لطایفالحیل گوناگون در جامعه جا انداختهاند و به خورد همه دادهاند. حال آنکه اگر یک راه باشد که با اطمینان بتوان گفت هرگز به لغو تحریم منتهی نخواهد شد، همین راه مذاکره است. چرا که تحریمکنندگان ایران جز تحریم تقریباً هیچ ابزار دیگری در دست ندارند و سقف زورگویی و زیادهخواهی آنان بسیار فراتر از مسئله هستهای است. کما اینکه این روزها هم به صراحت میگویند ابزار تحریم را برای گرفتن امتیازات موشکی و منطقهای حفظ خواهند کرد. تصور یک گاو بالدار و در حال پرواز، واقعیتر از لغو تحریمها با مذاکره است.
۳- «منتقدان کاسب تحریم هستند، نگاه انتخاباتی دارند»؛ تهمت اول مربوط به مذاکرات منتهی به برجام است. چنان جوّ خیالی و در عین حال رعبانگیزی برای همه ساخته بودند که کمتر کسی مرعوب این صحنهآرایی نمیشد و جرأت میکرد، لب به انتقاد بگشاید. معدود کسانی هم که این فضا را شکسته و لب به انتقاد میگشودند به کاسبی از تحریم متهم میشدند. انتقادهای کارشناسی و اصولی به نحو سخیفی مورد تمسخر و طعنه قرار گرفته و خبری از پاسخگویی در فضایی منطقی و عالمانه نبود. تنها فرق امروز با آن سالها در این است که نوع تهمت عوض شده و هرکس به مذاکرات وین نقدی داشته باشد با برچسب «نگاه انتخاباتی» مواجه میشود. جالب اینجاست که برخی از دولتمردان و طرفهای غربی به صراحت گفتهاند سعی دارند پیش از انتخابات در وین به توافق برسند، اما برچسب «نگاه انتخاباتی» را به دیگران میزنند! بهراستی اگر هدف تامین منافع ملی است، چرا باید به انتخابات بهعنوان یک نقطه زمانی چشم داشته باشند؟!
۴- «مذاکرات با رهبری هماهنگ و در چارچوب خط قرمزهای نظام است»؛ این گزارهای است که پیش از انعقاد برجام و پس از آن بهطور مکرر از سوی دولتمردان و مذاکرهکنندگان شنیده شد. حال آنکه بعدها مشخص شد به هیچ عنوان صحت نداشته و رهبر انقلاب در جزئیات توافق دخالتی نداشتهاند و به شروط مهم و حیاتی ایشان در نامه مهرماه ۱۳۹۴ در تایید مشروط برجام نیز هرگز عمل نشد. امروز نیز مذاکرهکنندگان و دولت و حامیان آنها برای بستن دهان منتقدان و فرار از پاسخگویی، از رهبری خرج کرده و مدعی حرکت در چارچوب خط قرمزهای نظام هستند. حال آنکه خود بهتر از هرکسی میدانند چنین نیست و پیشنهادها و طرحهای آنان با سیاست قطعی نظام، مغایرت آشکار دارد. پس چرا به ادامه این راه و تکرار این ادعای غلط اصرار دارند؟ سؤالی مهم که پاسخ به آن فرصتی مجزا و مبسوط میطلبد.
۵- «اسرائیل مخالف توافق است و منتقدان با آن همصدا هستند»؛ این یکی دیگر از برچسبهایی است که به منتقدان زده میشود تا جامعه اساساًً رغبتی برای شنیدن منطق و استدلال آنها نداشته باشد. رژیم صهیونیستی در یک بازی سیاسی خود را مخالف توافق با ایران جا میزند، حال آنکه مواضع آشکار این رژیم چیزی جز تکمیلکننده پازل آمریکا نیست. آمریکاییها بارها و به صراحت اعلام کردهاند که یکی از اهداف اصلی آنها از مذاکره و توافق با ایران، تامین امنیت رژیم صهیونیستی است و همیشه پیش و پس از مذاکره در ژنو، لوزان، وین و... با اسرائیلیها هماهنگ بودهاند.
۶- «مذاکرات مثبت است و به خوبی پیش میرود»؛ اگر مواضع برخی از دولتمردان را بشنوید چنان سرشار از امید و دلگرمی است که گمان میکنید ماهی مذاکرات به دمش رسیده و امروز و فرداست که تحریمها لغو شوند. (البته اگر کاسبان تحریم و همنوایان با اسرائیل بگذارند!) نمونه اخیر آن موضع آقای روحانی که گفته است ۷۰-۶۰ درصد کار در وین پیش رفته است. اما آیا بهراستی چنین است؟ کافی است سخنان مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا را که اخیراً درباره وضعیت مذاکرات بیان شده، بخوانید. میگوید راه درازی در پیش است، راستیآزمایی را نمیپذیرند، همه تحریمها رفع نمیشوند، راستیآزمایی را قبول ندارند، تحریمها یک باره رفع نشده و روندی گامبهگام در پیش است. مجموعه این اظهارات نشان میدهد، روند مذاکرات وین با سیاست قطعی ایران کاملاًً متناقض بوده و فاصلهای بسیار زیاد دارد. اما چرا دولتمردان اصرار دارند وانمود کنند روند مثبت و امیدوارکننده است؟ برای عبور از خطوط قرمز باید فشار ایجاد کرد و ایجاد فشار نیز نیازمند فضاسازی کاذب است.
۷- «اخبار منابع داخلی درست نیست»؛ تیم مذاکرهکننده به سیاق مذاکرات منتهی به برجام از ارائه هرگونه جزئیات مذاکرات خودداری میکند. علاوه بر این اقدام غیرقابل قبول و روند غلط، در برابر خبررسانی دیگران نیز موضعگیری کرده و اصرار دارد افکار عمومی و کارشناسان از جزئیات روند مذاکرات بیاطلاع باشند. چند روز پیش بود که یک منبع داخلی برخی از جزئیات مذاکرات وین و طرح آمریکاییها را فاش کرد. مقامات وزارت امور خارجه بشدت این اخبار را تکذیب کردند، اما آنچه دو روز پیش از سوی وزارت خارجه آمریکا منتشر شد نشان میدهد اتفاقاً آن اخبار صحت داشته است! پیشبرد مذاکره در تاریکی و عدم اطلاعرسانی به افکار عمومی، تاکتیک مورد اتفاق دولت است. چرا؟ چون اگر جزئیات فاش شود، روشن میشود از خطوط قرمز عدول شده، خبری از رفع همه تحریمها و آن هم یکباره نیست، راستیآزمایی واقعی انجام نمیشود و در یک کلام گاو بالدار، توهمی بیش نیست.
روزنامه وطن امروز
پس از پریدن جام از دست پرسپولیس مقابل کاشیما، مطلبی نوشتم که بعضی به ناحق آن را توجیه دانستند./مهدی طاهرخانی
همه داستان این است؛ نقش تک ستارههای چند میلیون یورویی رقبای آسیایی ما در بزنگاههای بزرگ نمایان میشود. چهارشنبه شب مایکل اولونگا یک تنه همه داشتههای استقلال را بر باد داد، آیا واقعا نتیجه عادلانه بود؟ شاگردان مجیدی در نیمه دوم به واسطه عملکرد بسیار بد زوج علی کریمی و کریم بوضیاف در میانه میدان، چنان بر میدان مسلط شدند که گویی حریف یک تیم متوسط است. به زحمت کار را به تساوی کشاندند، اما همانی که نباید، رخ داد. هواداران آبی نشئه دبل دریبل دیدنی مهدی قائدی روی بازیکن شماره ۷ الدحیل بودند که ناگهان همان بازیکن تحقیر شده، پاس گل چهارم را داد و تمام.اولونگای کنیایی فرق بزرگ استقلال و الدحیل بود. بیهیچ توجیه و بهانهجویی این واقعیت فوتبال ما است؛ حتی اگر تیمهای ما بر حریفان خود مسلط شوند، حتی اگر مالک توپ و میدان شوند، حتی اگر کار را به تساوی بکشانند، باز یک تکستاره خارجی میآید و همه چیز را به نفع آنها به هم میزند. پرسپولیس چرا ۲ فینال لیگ قهرمانان آسیا را واگذار کرد؟ حقیقتا روی کاغذ و روی زمین آیا آن کاشیما از السد در همان سال قویتر بود؟ آیا اولسان در حد و اندازههای النصر سعودی بود؟ پرسپولیس همه غولها را پشت سر گذاشت، اما همیشه در مرحله آخر یک خارجی گرانقیمت میآید و همه چیز را خراب میکند. در روزی که علی علیپور از فاصله ۳ متری نتوانست دروازه کاشیما را باز کند، ۲ بازیکن برزیلی تیم ژاپنی آمدند و فرق را نمایان ساختند؛ لئو سیلوا و سرجینیو که رقم قراردادشان روی هم رفته از همه بازیکنان پرسپولیس بیشتر بود تفاوت را رقم زدند، آن روز آن جام پرید، چون تفاوت را همین جزئیات رقم میزند. در فینال دوم باز هم یک برزیلی گرانقیمت دیگر کار هموطنانش را این بار در لباس اولسان تکرار کرد. احمد نور و شیری هدیه را فرستادند و نگرائو باز نکرده قبول کرد و حسرت را به دل میلیونها پرسپولیسی گذاشت.
آن شب نوشتم مادامی که رقبای ما چنین بازیکنان خوب و باکیفیتی داشته باشند با وجود برتری و مالکیت توپ بهتر و بیشتر باز هم قربانی میشویم، نه اینکه لزوما این قانون ابدی و همیشگی باشد، اما دستکم تا امروز بیکم و کاست اجرا شده و ما ضرر دیده این موضوع هستیم. حالا بازگردیم به استقلال، آیا آنها مستحق دریافت ۴ گل بودند؟ جوابش هر چه باشد مهم نیست، چون یک خارجی گرانقیمت به نام مایکل اولونگا در زمین بود که از ۳ موقعیت به دست آمده براحتی ۳ گل زد، بدون دور ریز و خرابکاری.
تصور کنید این مهاجم کنیایی بازیکن استقلال بود یا اصلا درون زمین نبود.
بله! با کار تیمی، بازی هماهنگ و تیم بودن به معنای واقعی کلمه، میشود از هر حریفی گذشت، ولی باید پذیرفت رقبای ما متاسفانه به تکتیراندازهایی مجهزند که این اسنایپرها در بزنگاههای بزرگ کار را تمام میکنند.این واقعیت است. باید پذیرفت که فوتبال ما در رده باشگاهی در این چند ساله شدیدا از این قاتلها متضرر شده است؛ یک شب عمر خریبین و یک روز دیگر هموطنش سوما. بغداد بونجاح و حالا اولونگا. اهل تبعیض نیستند؛ استقلال و پرسپولیس هم ندارد، حتی تیم ملی. عبدالرزاق حمدالله مراکشی را هم از قلم نیندازید اگر چه تک گلش فصل قبل در دوحه برابر پرسپولیس منجر به شکست و حذف نشد. هواداران سرخابی برای مزاح نام این قاتلان بالفطره را برای هم بازگو میکنند و یادآوری میکنند قصه تحقیر را. به قول گزارشگر شاعر مسلکمان (پیمان یوسفی)، این قصه سر دراز دارد! آن هم چه...
روزنامه خراسان
منطقه در فاز تفاهم؟ /دکتر سید علی علوی
اخبار خروج نیروهای آمریکا از افغانستان، کاهش حضور درعراق و جنگ اقتصادی آمریکا با چین که به نظر میرسد از رویکردهای مشترک دموکراتها و جمهوری خواهان است، این روزها تا حدی بخشهایی از دورنمای سیاست خارجی آمریکا را آشکار میکند.در واقع هزینههای چند صد هزار میلیاردی آمریکا برای حضور مستقیم در منطقه، مخالفتهای مردمی، مبارزه جریان مقاومت در منطقه و توسعه سریع قدرتهای شرقی همچون چین و هند، شرایط را برای ایالات متحده به گونهای شکل داده که مرکز توجهش را از آسیای جنوب غربی به شرق آسیا معطوف کند، موضوعی که در اسناد راهبرد دفاع ملی آمریکا نیز به آن تصریح شده است؛ رویکردی که البته دفعی و سریع نخواهد بود.
به نظر میرسد پس از تلاش آمریکا طی دو دهه گذشته به ویژه پس از جنگ افغانستان و عراق، جنگ ۳۳ روزه لبنان و ظهور و سقوط داعش و شکست پروژه تولد خاورمیانهای جدید، ایالات متحده در حال تغییر استراتژی حضور خود در منطقه آسیای جنوب غربی است. اگرچه این به معنی حضور نداشتن آمریکا دراین منطقه نخواهد بود و آمریکا حداقل همچنان سعی خواهد کرد نفوذ و سیطره خود را بر برخی دولتهای منطقه، برای پیشبرد اهداف خود حفظ کند، اما به نظر میرسد دورانی از تمرکز و توجه کاخ سفید به شرق آسیا برای کنترل چین آغاز شده است که میتواند فرصتهایی را برای همگرایی بین کشورهای منطقه فراهم کند.
اخبار غیر رسمی مربوط به مذاکرات ایران و عربستان با میانجی گری عراق را شاید بتوان تاحدی نشانهای از حرکت به سمت بالفعل کردن این ظرفیتها در منطقه دانست. اگر چه درباره عربستان سعودی این نکته را نباید از نظر دور داشت که حاکمان سعودی پس ازتجربه دخالت در لبنان، عراق و سوریه و اینک جنگ در یمن نه تنها نتوانسته اند این زورآزمایی منطقهای را به نفع خود به پایان برسانند بلکه عملادر باتلاقی گیر کرده اند که هر لحظه بیشتر در آن فرو میروند. ضمن این که تغییر دولت در آمریکا که به بن سلمان و حاکمان سعودی به عنوان همراه جدی رقیب انتخاباتی خود یعنی ترامپ مینگرد،وضعیت بغرنج آنها را بدتر کرده است؛ بنابراین در این شرایط عربستان میداند که برای خروج آبرومندانه از این بحران به کمک ایران نیاز دارد و بدیهی است ایران نیز با وقوف به این مسئله عملا همان سیاست همیشگی خود یعنی استقبال از گفتگو وهمراهی منطقهای را در پیش گرفته است. در واقع مذاکره ایران با طالبان، عربستان سعودی، کشورهای حاشیه خلیج فارس همچون امارات و ... توافق بر سر منطقهای است که امنیت اش درون زا و نه متاثر از عوامل مداخله گر خارجی باشد؛ رویکردی که یکی از الزامات خروج پایدار آمریکا از منطقه است.
به نظر میرسد پس از «فاز درگیری» که در کشمکشهای دو دهه گذشته در منطقه از لبنان، افغانستان، عراق، سوریه و یمن شاهد بوده ایم، قدرتهای منطقهای اکنون براساس واقعیتهای عرصه میدانی به توان و ظرفیتهای یکدیگر اشراف پیدا کرده و نشانههایی از ورود به «فازآتش بس» را نشان داده اند که میتواند بستر ورود به «فاز تفاهم» برای رسیدن به یک منطقه عاری از نیروهای خارجی یا حداقل حضور مستقیم آمریکا در منطقه باشد.
از طرفی به موازات همگرایی و نزدیکی بیشتر کشورهای منطقه، با توجه به منافع کلان نفتی و اهمیت رژیم صهیونیستی برای آمریکا، ادامه مقاومت در برابر آمریکا اجتناب ناپذیر است چرا که اگرچه دولتمردان کاخ سفید اعلام کرده اند نیروهای عملیاتی خود را تا سپتامبر (شهریور) امسال از افغانستان خارج و به سمت کاهش حضور در منطقه و به ویژه عراق حرکت میکنند، اما نمیتوان از این مسئله غافل ماند که این تصمیم فقط معطوف به تغییر راهبرد امنیت ملی این کشور به سمت خاور دور نیست بلکه افزایش هزینههای حضور این کشور در منطقه و تلفاتی که به دلیل حملات گروههای مقاومت برای آمریکا ایجاد شده است هم یکی از اصلیترین دلایل این تغییر فاز است. کافی است به اظهار نظرهای دولتمردان این کشور مبنی بر این که میلیاردها دلار در منطقه هزینه کرده، اما بهرهای نبرده اند توجه کرد؛ بنابراین بالا بردن هزینههای حضور آمریکا در منطقه یکی از عوامل موثر در خروج آمریکا از منطقه خواهد بود.
براین اساس میتوان امیدوار بود که پس از دو دهه بی ثباتی و درگیری، منطقه غرب آسیا در آستانه ورود به دوره جدیدی است؛ دورهای برای شکل گیری تفاهمهایی براساس پذیرش قدرتهای منطقهای، حضور نداشتن عوامل مداخله گر خارجی، دخالت نکردن در حاکمیتها و اعتماد به افکار عمومی ملتها و مرحلهای که اگر در یک دهه آینده به خوبی و براساس ظرفیتهای درون زای منطقه شکل بگیرد، میتواند ظرفیت آن را داشته باشد که در دهه آینده شاهد منطقهای عاری از نیروهای آمریکایی باشیم.
روزنامه ایران
در موضع اشتباه تاریخی ایستادهاید! /علی ربیعی
همزمان با انجـام مـــذاکـــرات احیـــای برجام که بعد از اعتـراف امریـکا به شکســت سیاســـت فشار حداکثری و اعلام آمادگی برای بازگشــــت به توافق آغاز شــده، دو جریان کینهتوز بدخواه ایران در خارج که سابقه دیرین علیه ملت ما را در کارنامه خود دارند و هر دو جریان نیز سابقه وحشتآفرینی و ترور را داشتهاند، دچار نگرانی و وحشت شدند و حتی دست به اقدامات فیزیکی زدند. یک جریان گروههای سیاسی که هیچ حرف ایجابی برای ملت ایران نداشتند و صرفاً با خشونت، نفی و حذف فیزیکی و همکاری با سازمانهای جاسوسی به حیات ناسالم خود ادامه میدهند. سوی دیگر رژیم صهیونیستی است که عملیات روانی علیه ذهنیت مردم ایران تا تحریک کشورهای منطقه و در نهایت با استیصال تمام ترور و خرابکاری در ایران را ادامه داد که این مذاکرات به ثمر نرسد.از این دو جریان چنین انتظاری میرفت و کاملاً قابل پیشبینی بود؛ در هر حالتی هر نوع موفقیت ایران در عرصه بینالملل را برنمیتابند و همواره درصدد کوچک شدن ایران و ضعف ملت ایران هستند، اما شگفتی در آنجاست که عدهای با اهداف سیاسی حقیر و کوتاهمدت ساز ناسازگاری را در داخل مینوازند و بیاعتنا به دستاوردهای مقاومت حداکثری که سرانجام ایالات متحده را به کنار گذاشتن مشی اشتباه خود وادار کرده و بیاعتناتر به حق مردم در شکستن حصر اقتصادی و برخورداری از زندگی منهای تحریم، موج تازهای از حملات را به دولت آغاز کردهاند. این حملات پیاپی که از مستندنمایی گرفته تا جعل خبر در رسانههای خبری و تصویری که از پول ملت ارتزاق کرده و باید حافظ منافع جامعه و مردم باشند، چنان با افترا و دروغپراکنی در هم آمیخته که برای وزارت امور خارجه که در کانون این حملات ناعادلانه قرار گرفته، چارهای باقی نگذاشت جز آنکه با صدور بیانیه از خود در برابر حملات پشتسر دفاع کند. البته برای آنهایی که هویت سیاسی خود را در مقابل برجام و تنها به سبب نقش دولتهای یازدهم و دوازدهم در آن تعریف کرده اند، هیچ منطق و استدلالی کارساز نیست، اما برای آنهایی که دلسوزی برای انقلاب، مردم و منافع ملی دارند، میتوان واقعیتهای برجام را به هدف روشن شدن و اجتناب از تحریف حقایق تکرار کرد.
در سالهای اخیر درد و رنج مردم بهدنبال خروج ذلت بار ترامپ از برجام موجب شد که تبلیغات منفی و غالباً دروغین درباره ماهیت و محتوای برجام شنوندگانی پیدا کند، اما همانطور که در این مدت پیشبینی میکردیم، سرانجام دوران سیاه ترامپ به آخر رسید و دولت جدید امریکا در یک عقبنشینی اجتنابناپذیر برای خروج از انزوا، نه تنها به بیفایده بودن سیاست تحریم علیه ایران اعتراف کرد بلکه مقامهای امریکایی به صراحت از «غیرمشروع بودن» تحریمهای ناقض برجام در دوره ترامپ سخن به میان آوردهاند. امروز تقلای رژیم اسرائیل برای منصرف کردن امریکا از بازگشت به برجام آشکارا نشانگر دلواپسی این رژیم از خسارتهایی است که برجام به منافع آن زده و اکنون که یکبار دیگر دولت امریکا ناچار از بازگشت به این توافق است، سرگردانتر از همیشه در جستوجوی راه گریز از انزوایی هستند که با احیای کامل برجام نصیبشان خواهد شد. هراس صهیونیستها و طرفداران آنها از برجام از آگاهی نسبت به چند واقعیت سرچشمه میگیرد که متأسفانه در کشورمان زیر گرد و غبار سیاست بازیهای نامیمون مستور مانده است.
اول این واقعیت که برجام به داستان کهنه و جعلی رژیم صهیونیستی در امنیتی نمایاندن برنامههای هستهای ایران و حتی بهطور کلیتر، هر مسأله مرتبط با ایران از جمله مبادلات تجاری خاتمه میدهد و این بهانه را از آن رژیم میگیرد که به یاری ایرانهراسی، حیات نژادپرستانه و گسترشطلبانه اش را تداوم ببخشد. دوم؛ کاهش تنش در روابط ایران و غرب به همسایگان ایران نیز فرصت میدهد که با دل بریدن از نتایج تنشآفرینیهای بینالمللی، به دنبال حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات خود با ایران برآیند. با پیشامد این رویداد، برنامه تفرقهافکنانه رژیم صهیونیستی میان ایران و همسایگانش که هدف غایی آن دور کردن توجهات از خطرات و شرارتهای آن رژیم است، به شکستی فاجعهبار خواهد انجامید. سوم؛ با وجود برجام و آزاد شدن نسبی اقتصاد ایران از بند تحریم، ایران میتواند به قدرتی پویاتر تبدیل شود که رژیم صهیونیستی آن را به منزله کابوس خود میداند. چهارم اینکه، برجام نمادی از توانایی ایران در ارائه واقعیت و حقانیت خود و نشان دادن نقش مؤثر خود در صلح و امنیت بینالملل و کاستن از تنشهای مصنوعی ایجاد شده بود؛ بیآنکه جمهوری اسلامی از سرشت استکبارستیزانه اش ذرهای عقبنشینی کند. برجام معادله جمع جبری صفر را در نظام ظالمانه بینالملل به معادله برد- بردی تبدیل کرد که میتواند در آینده الگویی برای جلوگیری از تنشهای اجتنابپذیر باشد. روشن است که چنین چشماندازی لرزه بر اندام رژیم اسرائیل میاندازد.
پنجم و واپسین نکته اینکه، رژیم اسرائیل بخوبی میداند که برجام چیزی جز دنباله استراتژی مقاومت، اما این بار با زبان دیپلماسی و حقوق بینالملل نبود. این توافق و سیر دستیابی به آن نشاندهنده مرحله جدیدی از درک استراتژیک ایران در به رسمیت شناختن ابزارهای گوناگون در عقب راندن مظاهر زورگویی و استکبار از جمله تحریمهای ناعادلانه و ستاندن اهرمهای فشار و تبلیغات منفی علیه ایران بود. برخلاف آنچه گاهی در داخل فهمیده میشود، برجام، جبهه مقاومت را در برابر دشمنانش نیز تقویت کرد از همین رو بود که سیدحسن نصرالله این سید مقاومت در فروردین ۹۴ برجام را «توافقی بزرگ و مهم» برای منطقه خواند.
با این توضیحات هنوز جای شگفتی است که برخی با چشم بستن به این واقعیتهای اعتراف شده در مجامع غربی و منطقه ای، لحظهای از پیگیری عداوت نسبت به برجام فقط به سبب نیات و انگیزههای داخلی و انتخاباتی دریغ نمیورزند. البته دولت و مذاکره کنندگان ما بیتوجه به جریان تخریب و تحریف و تنها در چارچوب اعلام شده از سوی رهبری معظم و تحت نظارت همه جانبه ایشان، تا به نتیجه رسیدن تلاش برای احقاق حق مردم ایران و تأمین عالیترین سطح منافع ملی به وظایف محوله ادامه خواهند داد و اطمینان دارند که خداوند متعال، مردم و نسلهای آینده کسانی را که در این روزهای تعیین کننده لجوجانه با اهداف سیاسی محض در موضع اشتباه تاریخی ایستادهاند، قضاوت خواهند کرد.
روزنامه شرق
استراتژی تعلیق/احمد غلامی
تأخیر در اعلام حضور نامزدها در انتخابات خواسته یا ناخواسته تبدیل به یک استراتژی انتخاباتی شده است. اگر در دورههای قبل حضور نامزدها تاحدودی عیان بود و این عیانبودگی به شور انتخابات دامن میزد، در این دوره شاهد سیاست یا استراتژی تعلیق هستیم. اگر در دورههای گذشته دوقطبیسازی تنور انتخابات را گرم میکرد، در این دوره تعلیق این کار را انجام میدهد؛ استراتژیای که درنهایت به دوقطبیسازی میانجامد. در این میان هرچقدر به روزهای انتخابات نزدیک میشویم، سیاست تعلیق بیشتر میشود و مردمی که تا دیروز با بیاعتنایی از کنار انتخابات و نامزدهای آن میگذشتند، گوشهایشان تیز شده و درصددند بفهمند درنهایت چه کسی نامزد خواهد شد.این نتیجهگرایی از ویژگیهای بارز سیاست تعلیق است: «چه خواهد شد؟ چه کسی خواهد آمد؟ چه کسی پیروز خواهد شد؟». اینک بر کسی پوشیده نیست برخی که تا دیروز به انتخابات بی اعتنا بودند، این روزها با این پرسش روبهرویند که چه کسی نامزد خواهد شد: «آیا رئیسی میآید؟ ظریف چه خواهد کرد؟ آیا لاریجانی در لحظههای پایانی نامنویسی خواهد کرد؟ اگر رئیسی نیاید حضور قالیباف جدی است؟». این پرسشها به تعلیق روایت و کشش آن میانجامد. پس میتوان اینگونه نتیجه گرفت که روایتسازی انتخابات تعلیقی است و ایجاد تعلیق از عرصه ادبیات و سینما به سیاست گام نهاده است. تعلیق در رمان و فیلم نقشی اساسی دارد.
برخی از فیلمسازان بر این باور افراطیاند که تماشاگر در همان پنج دقیقه اول تصمیم خود را برای ماندن یا نماندن در سالن سینما خواهد گرفت و البته خوانندگان رمان صبورترند و دو فصل اول و دوم را اگر چندان بلند نباشند، دوام خواهند آورد. اگرچه آثار بزرگ و ماندگاری در سینما و ادبیات از تعلیق سود جستهاند، اما قابلانکار نیست ایجاد تعلیق در خواننده بیش از هر چیز استراتژیای پوپولیستی است برای جذب و پای کار نگاهداشتن خواننده و تماشاگر. این استراتژی پوپولیستی در سیاست تأثیری دوچندان دارد؛ چراکه با امر واقع یعنی معیشت و چگونگی شیوه زندگی مردم گره خورده است و بعید است مردم به سرنوشت خود حتی در ناباوری به بهبود اوضاع بیاعتنا بمانند.
از اینرو هرچقدر به انتخابات نزدیک میشویم، تنور انتخابات گرم شده و اینبار هم با گرمشدن تنور انتخاباتی اصلاحطلبان اقبال بیشتری خواهند داشت. پس جای شگفتی نیست که آنان با همه بی مهریهایی که دیدهاند، بیش از دیگران در پی یک انتخابات پرشور باشند. آنان در انتخاباتی پیروز خواهند شد که سد رأی ایدئولوژیک اصولگرایان را بشکنند. این کار، کار بسیار دشواری است، خاصه اگر نامزد اصولگرایان ابراهیم رئیسی باشد. امروز اصلاحطلبان بیشازپیش این وضعیت را درک کردهاند که چه زود دیر میشود. ابراهیم رئیسی که در مناظرههای سال ۹۲ ضربات سنگینی را تحمل کرده است، اینک با عملکرد نهچندان موفق روحانی به میدان بازگشته تا آن شکست را جبران کند و تماشاگران چشم به موفقیت او دوختهاند.
این همان روایت سیاست تعلیق یا استراتژی تعلیق است. این شرایط زمانی دگرگون خواهد شد که اصلاحطلبان در روزهای باقیمانده به موفقیتهایی جدی در عرصه بینالمللی دست یابند که اگر چنین شود، اینبار اصلاحطلبان با محمدجواد ظریف پا به میدان خواهند گذاشت. گرانیگاه سیاست تعلیق همینجاست که از دل آن مجددا دوقطبی تازهای خلق خواهد شد. در غیراینصورت با انتخاباتی آرام روبهرو خواهیم بود که به پیروزی یکی از نامزدهای اصولگرایان میانجامد. در این شرایط و بیرون از شرایط دوقطبی، قالیباف و جلیلی از سوی اصولگرایان اقبال بیشتری خواهند داشت و اعتدالیون هر دو جناح، اصلاحطلب و اصولگرا که بیش از هر چیز سودای ماندگاری در قدرت را دارند چشم به علی لاریجانی خواهند دوخت.
حمایت از نامزدی علی لاریجانی فارغ از هر نتیجهای برای اصلاحطلبان شکستی جدی در عرصه سیاست است. در این دوره نامزدهای حاشیهای را هم نباید نادیده گرفت. چهرههایی همچون سعید محمد و آذریجهرمی که در یک گسست میتوانند به پدیدههای انتخاباتی تبدیل شوند و به پیروزی برسند. دولت و ملت ایران تجربه سالهای ۸۴ را هرگز فراموش نخواهد کرد. این صورتبندی بیش از آنکه منجر به آگاهی از پیروزی چهره یا جناح سیاسی در آینده انتخابات باشد، نشانگر تأثیر استراتژی تعلیق یا سیاست تعلیق در همه ابعاد این انتخابات است.
اخبار ویژه 4 اردیبهشت ماه
روزنامه کیهان
این نمودار درآمد سرانه که سند محکومیت شماست؟!
وزیر ارتباطات میگوید: تحریم بودن افتخار نیست. آذری جهرمی با انتشار نموداری که کاهش درآمد سرانه از سال ۹۰ تا ۹۸ را نشان میدهد در صفحه مجازی خود نوشته است: تحریم چه اثری بر زندگی مردم گذاشت؟ این نمودار، درآمد سرانه هر ایرانی را از سال ۹۰ تا ۹۸ ترسیم کرده است. مشخصا با آغاز دور اول تحریمها، سفره مردم کوچکتر شده است، برجام با توقف فرآیند کوچک شدن سفره مردم، ترمیم گذشته را آغاز کرده است.رفتارهای ظالمانه دولت ترامپ و وضع فشار حداکثری اینگونه که در شکل فوق دیده میشود؛ مجددا بر زندگی مردم اثر مستقیم و منفی گذاشته است. دولت آمریکا و بهویژه ترامپ مدعی بود که فشارهای او برای حمایت از مردم ایران است، اما مثل تمام دروغهای او، معیشت مردم ایران نشانه بود. تحریم بودن افتخار نیست، همانگونه که تسلیم بودن هم افتخار نیست. مذاکرات هم جزیی از زنجیره مقاومت ملی ایرانیان علیه استکبار است که انشاءالله با هدایت رهبر معظم انقلاب (حفظهالله) و تلاش تیم مذاکره کننده به سرانجام مطلوب ملت ایران خواهد رسید.
وی در پایان نوشت: توصیه میکنم پس از «پایان بازیِ» مدیران صداوسیما، این متن را چند بار بخوانند شاید متوجه بازیشان با سفره مردم بشوند». یادآور میشود طبق نمودار مدنظر آذری جهرمی، «درآمد سرانه به قیمت ثابت»، در سال ۹۰ معادل ۷۳/۷ میلیون ریال، سال ۹۱ معادل ۶۲/۲ میلیون ریال و در سال ۹۲ معادل ۶۰/۵ میلیون ریال بوده است. اما همین درآمد در سال ۹۶ در اوج برجام، ۵۶/۵ میلیون ریال در سالهای دیگر دولت روحانی ۴۸ تا ۵۲ میلیون ریال بوده است؟! بنابراین آقای آذری جهرمی باید توضیح دهد که چرا درآمد در بهترین حالت اجرای برجام، ۴ میلیون ریال کمتر از سال ۹۲ و ۱۷ میلیون ریال کمتر از سال ۹۰ بوده است؟ و آقای جهرمی چرا برای این کاهش سئوالبرانگیز، منت سر مردم میگذارد؟!
در واقع به واسطه برجام، کشور هم از توانمندیهای هستهای خود که پس از یک دهه میتوانست در مقیاس صنعتی فعالیت کند و آوردههای عظیم اقتصادی و فنی داشته باشد، محروم شد و هم اقتصاد کشور، به بیسابقهترین رکودهای تورمی مبتلا گردید. بازی با سفره مردم یعنی اینکه قدرت خرید مردم به نسبت قبل از برجام و روی کار آمدن دولت روحانی، یک هشتم شده و با این وجود، برخی مدیران بیسواد، اما مغرور، همچنان طلبکاری میکنند.
خسته نباشید به روحانی و جهانگیری در سالگرد مناظرههای انتخاباتی
دولت روحانی نمادی از بازی با روان جامعه با آمیزهای از «وحشت» و «آرزو» است. به نوشته وطن امروز، آقای روحانی سومین مقام دولتی است که در چند هفته گذشته بابت عدم وقوع قحطی به خودش خسته نباشید و خداقوت گفته است. پیش از این اسحاق جهانگیری، معاون اول او و عباس آخوندی، وزیر سابق راهوشهرسازی نیز ادعاهای مشابهی را طرح کرده بودند و عدم وقوع قحطی را نشانه مدیریت موفق دولت دانسته بودند. فارغ از شکاف میان این خرسندی از «عدم وقوع قحطی» در سال پایانی دولت و وعده «آنچنان رونق اقتصادی» در تبلیغات انتخاباتی سال ۹۲، سوال اصلی نه صحتسنجی این ادعا که چرایی طرح آن است. واقعا چرا؟ چه دلیلی دارد که یک دولت در پایان عمر ۸ ساله خود اینگونه به سختیهای مردم خود افتخار میکند؟ اگر هدف این است که به مردم بگویند بالاتر از سیاهی رنگهای جدیدی پیدا شده، میتوان افتخار ثبت و حقوق مؤلفش را به نام دولت روحانی ثبت کرد؛ شاید حداقل این را بتوان در لیست سرشار از تهی دستاوردهای دولت گنجاند و با آن یک پایان آبرومندانه برگزار کرد.دولت روحانی نمادی از بازی کردن با روح و روان جامعه در آمیزهای از «وحشت» و «آرزو» است. روزی پیش از انعقاد برجام آنقدر برای مردم آرزو خلق میشد تا اصطلاحا آرزودان جامعه پاره شود و روزی دیگر وقتی برجام به بنبست میخورد، یکباره در کلام رئیسجمهور کاشف به عمل میآمد که اگر برجام نبود تا الان جنگ سراسر ایران را گرفته بود!
واقعیت این است که چند هفته دیگر چهارمین سالگرد مناظرات انتخاباتی سال ۹۶ فرا میرسد؛ مناظراتی که آقای جهانگیری دائما از مردم میخواست یادشان بماند کره نداشتهاند، قیمت دلار لحظه به لحظه بالا میرفته و... و در نهایت به آنها وعده داد تا سال ۱۴۰۰ لذت سهامداری را بچشند و فقر مطلق را دیگر بر سیمای شهر خود نبینند. حالا، اما هیچ کدام از وعدهها محقق نشده، خواهی نخواهی بازگشت به همان روزها، آرزوی بسیاری از مردم شده است. در چنین موقعیتی ترساندن بیشتر آنها بابت رخ ندادن جنگ، قحطی و... چه فایدهای دارد؟ اینکه بگویند خدا را شکر «عوضش روحانی را داریم»؟
این روزنامه با بیان اینکه قحطی واقعی، قحطی مدیریت در دولت است میافزاید: در ۸ سال گذشته نرخ تورم عمومی کالاها به بالاترین میزان خود پس از دهه ۷۰ رسید، رتبه اول تورم مربوط به دولت مرحوم اکبر هاشمیرفسنجانی است که حالا دولت حسن روحانی با تورم ۳۶/۵ درصدی یک پله پایینتر قرار دارد. البته این دولت با ثبت رکورد تورم نقطه به نقطه بیش از ۶۰ درصدی اقلام خوراکی در اسفندماه سال گذشته، رتبه نخست تورم اقلام خوراکی را نصیب خود کرده است.
غیر از تورم و گرانی، عجز در توزیع کالاهای اساسی مانند روغن و مرغ در برخی موارد نان و اقلام کنسروی باعث ایجاد صحنههای تلخ شد. در این ۸ سال مسلما قحطی را ندیدیم و حرجی بر این ادعای روحانی نیست، اما درآمد سرانه از ۹/۲ میلیون تومان در سال ۹۰ به ازای هر نفر در سال ۹۸ به ۸/۴ میلیون تومان (به قیمت ثابت سال ۹۰) کاهش یافته است. این یعنی درآمد نه تنها افزایش نیافته که کاهش هم یافته است.
فاصله غنی و فقیر با پشت پا زدن به سیاستهای حمایت اقتصادی و ایضا تورم فزاینده هر روز بیشتر و بیشتر شد تا به خلق ضریب جینی ۴۰ درصدی رسید؛ نابرابری توزیع ثروتی که در ابتدای دهه ۹۰ با اجرای طرح هدفمندی یارانهها و تبدیل یارانههای غیرمستقیم به مستقیم، در کنار اقداماتی مانند مسکن مهر و سهام عدالت تا حدودی بهبود یافته و در سال ۹۲ به رقم ۳۶ درصد رسیده بود.
سوءمدیریت تولید مرغ در تولید گندم تکرار میشود؟!
سوءمدیریت دولت در زمینه حمایت از تولید و خودکفایی گندم، انتقاد نشریات حامی و منتقد دولت را برانگیخته است. روزنامه جوان در این باره نوشت: پس از ماهها انتظار، دولت در یک بدعت تازه با دور زدن قانون بهجای اصلاح نرخ خرید تضمینی گندم از کانال شورای قیمتگذاری محصولات استراتژیک، در ستاد هماهنگی اقتصادی هزار تومان جایزه سرعت در تحویل، به نرخ قبل اضافه کرد. به عبارت دیگر نرخ پایهای که ۴ هزار تومان قبلاً تعیین شده بود، همچنان بر قوت خود باقی ماند.طی سالهای اخیر قانون خرید تضمینی محصولات کشاورزی به بهانههای مختلف نقض میشود. با اصلاح قانون خرید تضمینی در ۱۲ آذر ۹۹ و لازمالاجرا بودن آن برای سال زراعی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ کشاورزان قدری نسبت به آینده تولید امیدوار شدند و گندمکاران هم تصور میکردند که با اصلاح قانون خرید تضمینی محصولات کشاورزی از سوی مجلس، تخلفات دولت در تعیین این نرخ به پایان برسد، اما تصمیم دولت نشان داد که نهتنها مصوبه مجلس برایشان اهمیتی نداشته، بلکه با تعیین قیمت ۵ هزار تومان برای هر کیلو گندم، زمینه را برای واردات گندمهای ۸ هزار تومانی آماده کردهاند.
همچنین ماحصل اقدام غیرقانونی دولت، یعنی نرخ ۵ هزار تومان به استناد آنالیز قیمتی که مورد تأیید وزارت جهاد کشاورزی هم قرار گرفته، همچنان غیراقتصادی بوده و منجر به بیانگیزگی کشاورزان در تحویل گندم به دولت میشود و در نهایت دولت را ناچار خواهد کرد برای تأمین نیازهای کشور، بیش از نیاز ذخایر استراتژیک، اقدام به واردات کند. این موضوع در شرایط فعلی که صرفهجویی ارزی بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد، محل تأمل است، بهویژه آنکه هزینه تمام شده واردات هر کیلوگرم گندم، حتی اگر نرخ خرید داخلی هر کیلوگرم ۵ هزار و ۸۰۰ تومان باشد، ۳۰ درصد بیشتر از نرخ داخلی است. اتفاقی که متأسفانه درباره مرغ رقم خورد و در شرایطی که دولت میتوانست با اتخاذ تصمیمات درست، مانع تضعیف و افت تولید داخلی شود، اما بهدلیل سوءتدبیر ناچار تن به واردات مرغ داد. همچنین بر اساس برآورد تشکلها، دولت در پایان سال زراعی جاری احتمالاً نمیتواند بیش از ۵ میلیون تن گندم از کشاورزان خریداری کند و با احتساب ذخایر استراتژیک ناچار به واردات حدود ۸ میلیون تن گندم خواهد بود. در صورتی که اگر نرخ عادلانهای برای گندم تعیین کند، میتواند کفه این ترازو را به نفع تولید داخل سنگین کند.
روزنامه آفتاب یزد هم در گزارشی مینویسد: با توجه به مشکلات کمبود آب و بارندگی در کشور، استفاده حداکثری از توان داخلی اهمیت فراوانی دارد، اما برخی سیاستهای اجرایی خطراتی را در این حوزه به وجود آورده است. اگر نرخ خرید تضمینی گندم تغییر نکند، احتمال شکلگیری بازار سیاه و قاچاق وجود خواهد داشت. درخصوص نرخ تضمینی خرید گندم از کشاورزان متأسفانه با شرایط ناگواری مواجهیم. بهای اولیهای که دولت در سال گذشته تعیین کرد، مناسب نبود و با وجود اینکه تغییراتی در نرخها اعمال شد؛ هنوز نرخ مذکور عادلانه نیست.
اگر این تجربه دوباره تکرار شود و برای نرخ تضمینی خرید گندم از کشاورز، قیمت عادلانهای اعلام نشود، همین مقدار تولید کم که بهواسطه کمآبی سال جاری، تأمینکننده نیازها نخواهد بود؛ یا از مرزها خارج میشود و یا برای آن بازار سیاهی شکل میگیرد. نتیجه آن خواهد شد که دولت در ماههای آتی با قیمت بالاتری محصول را از دیگر کشورها خریداری و وارد کند. این جنس مسائل قابل بررسی، چارهجویی و پیشگیری است و از این منظر، باید امروز دولت برای آن اقدام کند تا فردا بحران و چالشی در بازار و در بخش تقاضا رخ ندهد.
این روزنامه میافزاید: نبود نهاده کافی برای دامداران از یک سو و ناامیدی گندمکاران از قیمت مصوب مناسب برای خرید تضمینی گندم از سوی دیگر، موجب شده تا «اجاره مزارع سبز گندم» برای «چرای دام» در کشور افزایش نگرانکنندهای داشته باشد!
محمد هاشمی: فائزه هاشمی سرتق است حرف زدن با او فایدهای ندارد
عموی فائزه هاشمی میگوید: او سرتق و حرف زدن با وی فایدهای ندارد. محمد هاشمی در گفتگو با شرق و در پاسخ این سوال که آیا درباره مواضع فائزه هاشمی با وی حرف میزنید؟ اظهار داشت: «متاسفانه نه» و در توضیح چرایی آن گفت: ایشان سرتق است؛ البته خودش میگوید من سرتق هستم. خب اینچنین آدمی حرف گوش نمیکند؛ آدم با کسی حرف میزند که بداند روی او تاثیرگذار است، بنابراین روی این ملاحظاتی که هست به سمت ایشان نمیروم، مگر آنکه از من بخواهند با ایشان صحبت کنم.برادر مرحوم هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه «خیلی با ایشان (فائزه هاشمی) دیگر مراوده نداریم»، درباره تذکر برادر مرحومش نسبت به دیدار فائزه هاشمی با بهائیان گفت: زمانه، تغییراتی در انسانها به وجود میآورد. عضو سابق کارگزاران همچنین درباره کنارهگیری سیدحسن خمینی از نامزدی انتخابات گفت: از همان روزهایی که بحث حاج حسن آقا مطرح بود، برخی اصلاحطلبان نگران وضع او بودند.
دو بعد دارد، هم رایآوری و هم تایید صلاحیت، اما مرحله اول آن بود که ایشان تایید صلاحیت میشود یا خیر. محمد هاشمی در پاسخ این سوال که آیا «شما موافق نامزدی آقای حسن خمینی در انتخابات بودید؟» گفت: من برای ایشان نامه نوشتم که نامزد انتخابات نشود و به چند دلیل مخالف بودم که ایشان نامزد انتخابات شود. حاج حسن آقا وابسته به بیت امام (ره) هستند و شرایط امروز کشور نیز سخت است. رئیسجمهور شدن او نمیتوانست شرایط را عوض کند.
مشکلات کشور روی دوش رئیسجمهور است، شما امروز میبینید که بیشتر از آنکه دولت روحانی نقد شود؛ خود ایشان مورد فشار جامعه است. من تمایل نداشتم حسن خمینی میراثدار تمام مشکلات کشور در حال حاضر باشد و سیبل شود. محمد هاشمی درباره فقدان سابقه کار اجرایی برای سیدحسن خمینی گفت: آنهایی که حسن خمینی را نامزد کرده بودند، میخواستند برای او معاون قوی بگذارند. میخواستند از وجهه بیت امام (ره) استفاده کرده و دولت را خودشان مدیریت کنند؛ من با این موافق نبودم. من برای ایشان نامه نوشتم و گفتم مخالفم که وارد این وادی شوید. ایشان توجه کردند، البته حرف مقام معظم رهبری نیز روی ایشان تاثیر داشت، من هم ادلهای به حاج حسن آقا داده بودم.
بالاخره اصلاحطلبان میخواستند از امتیاز حسن آقا و بیت امام (ره) در مقاصد سیاسی استفاده کنند. نکته مهم آن است که امام متعلق به یک حزب سیاسی یا حتی یک قوه نیست؛ این سرمایه بزرگ حیف است فدای انتخابات شود. من مخالف بودم؛ اما آنسو بسیاری تشویق میکردند.
دولت چگونه چوب حراج به ذخائر طلا و ارز کشور زد؟
سه سال از سیاستگذاری ارزی دولت در حراج ارز دولتی به قیمت ۴۲۰۰ تومان گذشت. وطن امروز در سالگرد این تصمیم نادرست نوشت: رشد شدید تقاضای واردات نخستین تاثیر اجرای سیاست تخصیص ارز دولتی در سال ۹۷ بود. طبق اذعان مسئولان دولت، ارزش ثبت سفارش واردات پس از اعلام سیاست ارز ۴۲۰۰ تومانی به چندین برابر سالهای قبل افزایش یافت. رشد شدید تقاضای ارز در پی این سیاست، دولت را ناگزیر به تجدید نظر در تخصیص ارز دولتی کرد. پس از این بود که دولت اعلام کرد ارز دولتی تنها به کالاهای اساسی تخصیص داده میشود.محدود شدن دامنه کالاهای مشمول ارز ۴۲۰۰، اما نقطه پایان حواشی و جنجالهای این سیاست نبود. رشد شدید قیمت کالاهای مشمول دریافت ارز ۴۲۰۰ با وجود تخصیص ارز بسیار زیاد یکی دیگر از این حواشی و جنجالهاست. بسیاری از کالاهایی که دولت برای واردات آنها ارز دولتی به واردکنندگان داد، با قیمتی نزدیک به بازار آزاد به دست مردم رسید. این اتفاق باعث شد مهمترین هدف مدنظر دولت برای اجرای این سیاست از بین برود. جنجال دیگر این سیاست، نامعلوم ماندن بخش عظیمی از ارزهای دولتی تخصیص داده شده بود. سال گذشته در همین ایام بود که رئیس پیشین دیوان محاسبات با قرائت خلاصهای از گزارش تفریغ بودجه اعلام کرد سرنوشت حدود ۴/۸ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ تخصیص داده شده نامعلوم است و به ازای آن هیچ وارداتی نشده است.
این نخستینبار نبود که دولت تدبیر و امید چوب حراج بر داراییهای بانک مرکزی میزند. اواخر اسفند ماه ۹۶ دولت تصمیم به پیشفروش سکه گرفت که به واسطه آن در مجموع ۶۲ تن طلای بانک مرکزی در قالب ۷ میلیون و ۶۵۰ هزار قطعه سکه و در دامنه قیمت یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان تا یک میلیون و ۴۷۵ هزار تومان فروخته شد. این پیشفروش در حالی تا اردیبهشتماه ۹۷ ادامه یافت که بهای سکه تا پایان همان سال از ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان هم فراتر رفت. به عبارت دیگر ارزش ۶۲ تن طلای بانک مرکزی در کمتر از یک سال حدود ۳/۵ برابر شد. اکنون هم بهای سکه در دامنه ۱۰ میلیون تومان قرار دارد.
روزنامه وطن امروز
بیانیه ارتش به مناسبت سالروز تأسیس سپاه پاسداران
روابط عمومی ارتش جمهوری اسلامی ایران همزمان با سالروز تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بیانیهای صادر کرد. در بخشی از این بیانیه آمده است: کارنامه درخشان این نهاد انقلابی در ۴ دهه گذشته مؤید تلاش مخلصانه و مومنانه کارکنان خدوم سپاه با تفکر انقلابی و ولایتمداری برای حفظ و حراست از انقلاب و دستاوردهای آن است و امروز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ارتش جمهوری اسلامی ایران و مجموعه نیروهای مقتدر مسلح کشورمان دست در دست یکدیگر، چون ید واحده، سربلندی نظام و یأس و ناامیدی دشمنان را رقم زدهاند.ضربه پاسداران گمنام امام زمان (عج) به باند بزرگ قمار
پاسداران گمنام امام زمان (عج) در سازمان اطلاعات سپاه، یک باند بزرگ قمار را در مشهد شناسایی و متلاشی کردند. با تلاش پاسداران گمنام امام زمان (عج) در سازمان اطلاعات سپاه استان خراسان رضوی، در راستای مبارزه با جرائم سازمانیافته، یک باند بزرگ قمار در شهر مقدس مشهد با گردش مالی بالایی معادل چند میلیارد تومان، شناسایی و متلاشی شد. در این رابطه ۱۸ گرداننده اصلی باند قمار و ۸۰ نفر از مباشران که به عنوان قمارباز در این باند فعالیت داشتند، دستگیر و تحویل مراجع قضایی شدند. همچنین از ۱۰ مکان استقرار و فعالیت این باند، آلات و ادوات قمار، مشروبات الکلی، مواد مخدر، دستگاههای کارتخوان فروشگاهی، رایانه و نیز مقادیری مهمات جنگی کشف و ضبط شد.مقام آمریکایی: برای عدم ترک برجام تضمین نمیدهیم
مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا گفت: هیچ تضمین کتبی برای ماندن طرفهای برجام وجود نخواهد داشت، اما دستورکار مذاکرات وین، تعهد کامل در برابر تعهد کامل است. به نوشته پایگاه اینترنتی وزارت خارجه آمریکا، این دیپلمات ارشد آمریکایی در پاسخ به سوالی درباره احتمال تضمین واشنگتن درباره پایبند ماندن به توافق هستهای با ایران گفت: «درباره تضمین کتبی، فکر میکنم روشن است که چنین تضمینی وجود ندارد». مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا که بدون فاش شدن نامش به سوالات پاسخ میداد، افزود: «این یک تفاهم سیاسی است که در زمان انعقاد برجام هم روشن بود حق مستقل هر کدام از مشارکتکنندگان است که تصمیم بگیرند میخواهند همچنان عضوی از آن باشند یا خیر». او در ادامه گفت: «اگر دولت بایدن به درک مشترکی با ایران و دیگر اعضای ۱+۵ برسد و تصمیم بگیرد به برجام برگردد، با حسننیت خواهد بود و بدون دلیل از آن خارج نخواهد شد. اما چیزی تحت عنوان تضمین وجود نخواهد داشت».مقام آمریکایی توضیح داد: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ایران تفاهماتی فنی دارند. همچنین انتخابات ایران [نزدیک]است و به همین دلیل صاحبنظران از رسیدن به توافق تا میانه ماه مه صحبت میکنند. رسیدن به توافق تا آن زمان را رد نمیکنم. امید ما این است که در اسرع وقت به آن دست یابیم و با نهایت سرعتی که بتوانیم پیش میرویم».
محمدجواد لاریجانی: روند مذاکرات وین موضع دقیق ایران را هدر میدهد
رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی و معاون اسبق وزارت امورخارجه گفت: موضع ایران درباره بازگشت آمریکا به برجام توسط حکومت خوب بیان شد، ولی بد عمل شد! وقتی که گفته شد «نیاز به جلسه و گفتگو نداریم، آمریکا عمل کند، راستیآزمایی شود، بعد جلسه بگذارند» درست و دقیق بود. اما مذاکرات وین تمام این مبنا را هدر داده و میدهد!محمدجواد لاریجانی در بخشی از یادداشت خود در خبرگزاری تسنیم نوشت: «وقتی آمریکا از برجام خارج شد، جمهوری اسلامی با سرعت تشکیل ۱+۴ را متعهد شد و این در واقع برجام نیمهجانی بدون آمریکا بود که تمام بندهای مربوط به آمریکا از آن باید حذف شود. حالا آمریکاییها هم از همین تکنیک دارند استفاده میکنند! یعنی اگر ایران و ۴ عضو میتوانند اعلام برجام ۱+۴ کنند، آمریکا هم همین را انجام میدهد. آمریکا هم ۴ عضو دیگر بدون ایران درست میکند! مشکل شکلی که ایالات متحده دارد «خارج بودن» او از برجام است که تقلید از روش ایران را برای او ناموجه مینماید. البته اگر در آن موقع ما تعهدی برای خود قائل نمیشدیم و صرفا همراهیهای داوطلبانهای را مطرح میکردیم، امروز در شرایط قانونی بهتری بودیم. واقعیت تأسفبار این است که برجام متنی است که «چفت و بست» حقوقی ـ جز علیه ایران ـ ندارد! لذا ورود و خروج آن برای همه طرفها جز ایران هزینهبر نیست! لذا تنها پشتوانه حقیقی آن توانمندیهای جمهوری اسلامی است و بس».
امضای توافق ایران و چین نشاندهنده اقتدار جمهوری اسلامی است
رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس گفت: امضای توافق ایران و چین و تمایل پکن نسبت به این توافق نشاندهنده اقتدار جمهوری اسلامی ایران است.حجتالاسلام نصرالله پژمانفر در گفتگو با فارس، ادامه داد: همانند توافق با چین که قطعا در یک فضای تفاهمی با حفظ منافع ۲ کشور ادامه خواهد یافت، با کشورهای متعدد دیگری از جمله کشورهای همسایه نیز میتوانیم توافقهای زیادی را داشته باشیم و قطعا بازنده این بازی اروپاییها و آمریکاییها هستند.
روزنامه خراسان
۲۰ میلیون تومان جایزه برای معرفی مراکز غیرمجاز رمز ارز
تسنیم- معاون برنامهریزی و اقتصادی شرکت توانیر گفت: هموطنان میتوانند با معرفی مراکز غیر مجاز استخراج رمز ارزها تا ۲۰ میلیون تومان جایزه دریافت کنند و تاکنون ۷۰۰ میلیون تومان پاداش در این خصوص پرداخت شده است. وی تاکید کرد اطلاعات هموطنانی که گزارش مراکز غیر مجاز رمز ارزها را میدهند محرمانه خواهد ماند و پیگیریها نیز محرمانه انجام میشود.سازندگان مسکن رو به تخفیف آوردند
قرار گرفتن در ماه نیمه تعطیل فروردین، اپیدمی ویروس کرونا، تعطیلی دفاتر املاک همزمان با موج چهارم کرونا و البته رشد سنگین قیمتها بازار مسکن شهر تهران را به رکود کشانده است و دفاتر املاک از ارائه تخفیفهای ۱۰ تا ۱۵ درصدی از سوی برخی سازندگان خبر میدهند.کرمان موتور گران کرد؛ ایرانخودرو تکذیب
در حالی که چند هفته از بحثهایی درباره افزایش قیمت مصوب خودروها برای سه ماه نخست سال جاری میگذرد، اما همچنان شورای رقابت منتظر اعلام نرخ تورمی فصلی از سوی بانک مرکزی و سپس تصمیمگیری برای قیمت خودروهاست. در این شرایط و هنوز مصوبه افزایش قیمت صادر نشده، کرمان موتور در بخشنامه جدید فروش جک S ۳، قیمت آن را افزایش داده است. از سوی دیگر شایعه افزایش قیمت محصولات ایرانخودرو نیز طی چند روز اخیر بهگوش میرسید، اما این خودروسازی پنج شنبه در اطلاعیهای، این موضوع را تکذیب کرد.رقم جدید صادرات نفت ایران
ایران با وجود تحریمهای آمریکا ۵۰۰ هزار بشکه در روز نفت خام از طریق تغییر نام محمولهها و انتقال کشتی به کشتی صادر میکند. به گزارش اویل پرایس، این رقم کمتر از صادرات نفت ایران در ماه گذشته است، اما نسبت به سال قبل افزایش دارد.رواج معاوضه خودرو با بیتکوین
بعد از معاوضه ویلاهای لاکچری با بیتکوین حالا نوبت به معاوضه خودرو با بیت کوین رسیده است. نمونه آن آگهی معاوضه ۲۰۶ با بیت کوین در شهر مشهد است. نایب رئیس اتحادیه نمایشگاهداران خودرو گفت: دولت اعلام کرده که هر گونه خرید و فروش یا معاوضه کالا با ارزهای دیجیتال غیرقانونی است؛ بنابراین به مردم توصیه میکنیم خودروی خود را با ارزهای دیجیتال معاوضه نکنند. نعمت ا... کاشانی نسب معتقد است: معاوضه خودرو با بیت کوین غیرقانونی است و چنان چه بعد از معامله خریدار یا فروشنده نسبت به دریافت ارز دیجیتال متضرر شود، مقصر خود معاملهکنندگان هستند.فاسد شدن ۳۰ درصد پرتقال شب عید
۱۰۰ هزار تن پرتقال در انبارها دپو شده است. به گفته رئیس اتحادیه بارفروشان، بیش از ۳۰ درصد پرتقالهایی که در انبارها دپو شده بود، خراب شده است، زیرا پرتقال تنظیم بازار با قیمت بالاتر عرضه شد و روی دست دولت ماند.روزنامه ایران
امریکا به رویارویی نظامی با ایران کشیده نخواهد شد
خبر اول اینکه، ژنرال «کنت مککنزی» فرمانده نیروهای سنتکام با تکرار برخی ادعاهای بیاساس، ایران را بزرگترین تهدید برای خاورمیانه خواند، ولی در عین حال گفت که کشورش هرگز به درگیری نظامی با تهران کشیده نخواهد شد. به گزارش ایلنا، وی که در کنفرانسی خبری در پنتاگون صحبت میکرد، با تکرار برخی ادعاها در خصوص ماهیت برنامه هستهای ایران، گفت کارهایی که این کشور در رابطه با غنیسازی اورانیوم برای کاربرد در تسلیحات انجام داده است، نهایی نبوده و آنها هیچ کاری انجام ندادهاند که برگشتناپذیر باشد. مککنزی با ادعای اینکه ایران به ایجاد بیثباتی در منطقه ادامه میدهد، گفت که حمایت این کشور از لبنان و همچنین برنامه موشکهای بالستیک تهران برای واشنگتن بسیار نگرانکننده است.دولت اسلامی باید راه بهشت رفتن را هموار کند
خبر دیگر اینکه، یک عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: دولت اسلامی باید راه رفتن به بهشت را هموار و تعداد جهنمیها را کاهش دهد، اما متأسفانه نگاه بعضی از مسئولان در این زمینه اصلاً قابل توجیه نیست. به گزارش ایسنا، حجتالاسلام محمد حاج ابوالقاسم دولابی در ادامه سلسله مباحث تفسیر قرآن کریم در حرم کریمه اهلبیت در قم افزود: تلاش در راستای گسترش خداترسی و تقوا میان مردم از اصلیترین شاخصههای دولت اسلامی بر اساس آیه ۹۶ سوره اعراف است. بهگفته استاد حوزه علمیه، راه نجات از مشکلات در صورت داشتن تقوا ایجاد خواهد شد و بر اساس آیات راه نجات خداترسی است و دولت اسلامی در مرحله اول باید خود را مستلزم به رعایت تقوا بداند و در مراحل بعدی این صفت را در جامعه گسترش دهد.وی گفت: میزان برخورداری از روحیه امید و امیدبخشی در جامعه از شاخصههای دولت اسلامی است و مؤمنان نیز باید در جامعه امیدوار به نصرت الهی باشند و سختیها را تحمل کنند. خداوند به جبهه مقاومت امید پیروزی و نصرت را داده است در حالیکه جبهه دشمن نقطه امیدی ندارد. به گفته این عضو خبرگان، کسی که مصالح نظام را فدای اهداف شخصی کند و از سعهصدر برخوردار نباشد صلاحیت تصدیگری دولت اسلامی را نخواهد داشت.
توقیف ویژه برنامه آستان قدس از سوی صداو سیما
شنیدیم که، برنامه ویژه آستان قدس رضوی با عنوان «قرار سحر» برای نیمه شبهای ماه مبارک رمضان که با اجرای فرزاد جمشیدی از ابتدای ماه مبارک، بهصورت زنده و از طریق اپلیکیشنهای پخش آنلاین و روبیکا منتشر میشد با دستور صداوسیما به همراه اول، توقیف شد! به گزارش جماران به نقل از دنیای سینما، این برنامه که در برهوت برنامههای امسال تلویزیون، با استقبال مردم مواجه شده و بخشهای مختلفی از آن در شبکههای اجتماعی وایرال شده تاکنون میزبان چهرههای محبوبی، چون محمدرضا طالقانی، محمد معتمدی، محمد اصفهانی و... بوده و هر شب دریافت کننده هزاران پیام تصویری و ویدیویی از سوی مردم بود. برنامهای ترکیبی و مناسبتی که ظاهراً برنامههای بیرونق و تکراری تلویزیون را اذیت کرده!درگیری با یک گروهک تروریستی در مریوان
دست آخر اینکه، روابط عمومی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) نیروی زمینی سپاه از درگیری رزمندگان این قرارگاه با عناصر یک گروه تروریستی در شهرستان مریوان خبر داد. به گزارش مهر، روابط عمومی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) در این اطلاعیه اعلام کرد: ساعت ۲۰ اول اردیبهشت رزمندگان بومی شهرستان مریوان با عناصر ضدانقلاب درگیر شدند. در این درگیری دو نفر ازعناصراین گروه تروریستی ضد انقلاب به هلاکت رسیدند و تعدادی از آنان نیز زخمی شده و اعضای باقی مانده با توجه به شرایط منطقه متواری شدند. بنابر اعلام روابط عمومی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع)، در این درگیری دو نفر از رزمندگان غیور اسلام به فیض عظمای شهادت نایل شدند.روزنامه شرق