یادداشت روزنامههای سه شنبه ۱۸ خردادماه
روزنامه کیهان
موقعیتهای جدید در جبهه مقاومت/سعدالله زارعی
«با تمام قدرت و توانایی در چارچوب محور مقاومت و در چارچوب معادله قدس حضور داریم و بخش جداناپذیر از معادلهای هستیم که سیدحسن نصرالله اعلام کرد و تهدید قدس یعنی یک جنگ منطقهای در چارچوب محور مقاومت ... مردم ما در همه امور و تا جایی که میتوانند با محور مقاومت برای ایستادگی در مقابل دشمن اسرائیلی و توطئههای آمریکا هماهنگ خواهند بود و مردم یمن به حق آزادی و استقلال و کرامت خود و مقاومت اسلامی در خلاصی از توطئههای آمریکا و اسرائیل پایبند است.»این فرازی از سخنان سیدعبدالملک بدرالدین الحوثی است که در روز پنجشنبه گذشته در سالگرد روز «فریاد بر سر مستکبران» بیان گردید. نکته این سخنان اعلام رسمی یمن مبنی بر قرار گرفتن در محور مقاومت است. اینکه یک ملت پس از هفت سال تحمل یک جنگ پرشدت و در حالی که «حمایت ایران» یکی از اتهامات سنگین و یکی از دلایل مورد حمله قرار گرفتن است، تاکید میکند که یکی از اعضای محور مقاومت است، ارزش بسیار زیادی دارد.
البته این دومین اتفاقی از این نوع بود که طی یک ماه اخیر رخ داده است. پیش از این، مقاومت فلسطین در حین جنگ و در حالی که به شدت زیر بمباران رژیم صهیونیستی قرار داشت، رسما اعلام کرد که فلسطین بخشی از محور مقاومت میباشد. در این میان تبادل چندین پیام بین آنان با رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده نیروی قدس در حین جنگ و پس از آن هرگونه تردید در اینباره را برطرف کرد. این واقعه اگر اهمیت بیش از پیروزی بر ارتش صهیونیستی نداشت کمتر از آن هم نبود چرا که از یکسو فضای ذهنی فلسطینیها و یأس آنان از محور عربی سازشکار را نشان میداد و این برای صهیونیستها، بسیار خطرناک به حساب میآید و از سوی دیگر از تعهد بقیه اعضای محور مقاومت در حمایت عملیاتی و نظامی از مقاومت فلسطین خبر میداد و این هم بیانگر وضعیتی جدید به ضرر رژیم اسرائیل به حساب میآید. کما اینکه سید عبدالملک بدرالدین در سخنان روز پنجشنبه خود با صراحت گفت ما در چارچوب معادله قدس حضور داشته و بخش جدائیناپذیر از این معادله هستیم. در این خصوص نکاتی وجود دارد:
۱- اظهارات یک ماه اخیر مقامات مقاومت فلسطینی، یمنی، لبنانی و سوری بیانگر آن است که تلاشهایی که طی حدود دو سال اخیر برای درگیرسازی هر بخشی از مقاومت با مسائل پیچیده اقتصادی سیاسی و اجتماعی و بازداشتن آنان از مسائل عمومی منطقه- و بهویژه موضوع حساس فلسطین- با شکست مواجه گردیده و حتی این توطئه پیچیده، سبب تصریح بیشتر این واحدها به حضور در جبهه مقاومت شده است. در اینجا رژیم صهیونیستی با سه حادثه قابل تامل مواجه گردید یکی از این حوادث شلیک چندین فروند موشک از خاک لبنان به سمت مناطق شمالی فلسطین اشغالی طی دو نوبت بود.
این حادثه باعث سراسیمگی زیاد رژیم صهیونیستی شد تا جایی که مقامات فرانسوی را وادار کرد تا در تماس با حزبالله از عدم مداخله لبنان در جنگ اخیر اطمینان حاصل کند. اتفاق دوم شلیک چند موشک از خاک سوریه به سمت مناطقی در شمال فلسطین اشغالی بود که در نوع خود مسبوق به سابقه نبود این موضوع هم سبب نگرانی رژیم اسرائیل شد به ویژه آنکه بشار اسد رئیسجمهور سوریه در حین جنگ ۱۲ روزه اخیر، همبستگی خود را با فلسطین، قدس و رزمندگان آن اعلام کرد که این هم در ۱۰ سال اخیر سابقه نداشت.
در واقع شلیک موشکها از قنیطره و اظهارات اسد نشان دادند سوریه در حال تغییر وضعیت میباشد. اتفاق سوم هجوم ساکنان فلسطینی اردوگاهها در لبنان و اردن به سمت مرزهای شمالی و شرقی فلسطین اشغالی بود که به شهادت دو نفر از آنان انجامید این واقعه نشان داد از این پس اردوگاهها هم وارد منازعه شده و بخشی از هر نوع جنگ که یک طرف آن اسرائیل باشد، به حساب میآیند که این هم بخشی از تغییر معادله امنیتی و سیاسی به ضرر اسرائیل است. این مسایل خود به خود وزن مواضع سیدعبدالملک بدرالدین و اسماعیل هنیه و یحیی سنوار را افزایش میدهد.
۳- نکته دیگر در اظهارات توأمان مقامات مقاومت در یمن، لبنان، سوریه و فلسطین نشان میدهد که پس از گذشت سالهای سخت، هماینک مخاطرات و هزینههای قرار داشتن در محور مقاومت- محور ضدآمریکایی و ضداسرائیلی- کم شده است و به بیان دیگر فصل سختی و هزینه به پایان آمده و فصل افتخار و نتیجهگیری فرا رسیده است.
یک زمانی کمتر انتسابی به جمهوری اسلامی سبب بروز انواعی از مشکلات برای فرد منتسب میشد. امروز به دلیل گسترش مقاومت در منطقه از یک سو و شکستهای پیاپی اجزای نظام سلطه در منطقه از سوی دیگر، هزینه حضور در محور مقاومت به شدت پایین آمده است. این موضوع خود میتواند بیانگر شروع فصل جدیدی از روابط درونی و بیرونی اجزای جبهه مقاومت با یکدیگر و کارآمدتر و علنیتر شدن این رابطه باشد. وقتی سیدعبدالملک با صراحت میگوید ما بخشی از محور مقاومت و بخشی از معادله قدس هستیم به این معناست که توانایی آن به نقطهای رسیده که میتواند در حین مواجهه با جنگ سنگین عربستان و امارات، از قدس و فلسطین حمایت نظامی کند.
این به خودی خود خروج منطقه از وضع گذشته را نشان میدهد. در سالهای اخیر تلاش زیادی صورت گرفت تا زیر چتر «عادیسازی رابطه کشورهای عربی و اسلامی منطقه و رژیم صهیونیستی» وضع منطقه تعریف و تحدید شود. دولت آمریکا و بعضی از رژیمهای عربی برای این کار زحمت زیادی کشیدند، اما به جایی نرسید تا جایی که سعودیها در حین جنگ ۱۲ روزه اخیر رژیم صهیونیستی و فلسطین، از موضع حمایت از فلسطین در برابر رژیم برآمد و به ایران هم پیغام داد که «این حمایت به معنای پایان پرونده عادیسازی روابط عربی با اسرائیل است». با این وصف میتوان گفت با پایمردی عناصر مقاومت در منطقه، زمان هزینههای سنگین مقاومت به پایان رسیده است. ان مع العسر یسرا.
۴. منطقه کمی قبل از شهادت سردار سرفراز اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی در عراق، لبنان و سوریه درگیر توطئهای پیچیده و سهمگین گردید و بیش از ۲۰ ماه به درازا کشید. این توطئه حدود چهار ماه پیش از شهادت جانگداز سردار سلیمانی شروع گردید و تا اوایل سال جاری استمرار پیدا کرد. مبنای این توطئه این بود که با یک طرح اقتصادی، پایههای امنیتی و سیاسی دولت در عراق، سوریه و لبنان فرو بریزد و بساط مقاومت در این کشورها برچیده شود.
در عراق با به میدان آمدن عناصری که وابستگی آنها به آمریکا روشن بود، از دولت مشروعیتزدایی شد و کابینه عادل عبدالمهدی ناگزیر به استعفا گردید پس از آن آمریکاییها طی چند نوبت حمله به اجزاء حشدالشعبی- بعنوان رکن مهم امنیتی در حفظ دولت و نظام سیاسی- صورت گرفت، اما این به نتیجه نرسید و آخرین برآوردهایی که آمریکاییها از صحنه داخلی عراق انجام دادند بیانگر آن است که با برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی در مهر ۱۴۰۰ بار دیگر همین گروههای پارلمانی موجود در عراق با اکثریت نسبی نیروهای مقاومت رأی میآورند بر این اساس در روزهای اخیر نغمه به تأخیر انداختن دوباره برگزاری انتخابات مطرح گردید که البته این هم چارهساز نیست چرا که برگزاری انتخابات در مهر ماه ۱۴۰۰ یا اردیبهشت ۱۴۰۱ تغییری در آرایش موجود پدید نمیآورد. در لبنان دولت حریری وادار به استعفا شد، اما با گذشت ۲۰ ماه شرایط داخلی لبنان تغییر عمدهای پیدا نکرده و حتی حریری - که از سوی عربستان به مماشات در برابر حزبالله متهم بود- نتوانسته کابینه جدیدی تشکیل دهد و اداره امور کماکان در اختیار حسان دیاب قرار دارد.
در سوریه نیز توطئه تحریمهای جدید اقتصادی، مردم را از حکومت جدا نکرد و نتایج انتخابات اخیر ریاست جمهوری که پس از حدود ۱۵ ماه از شروع تحریمهای سنگین قیصر برگزار شد، از ابطال تلاشهای آمریکا و عوامل منطقهای آن خبر میدهد.
آمریکا و عوامل آن گمان میکردند میتوانند با فشارهای اقتصادی و واداشتن دولتها در کشورهای مقاومت به کنارهگیری از قدرت، شرایط منطقه را دگرگون کنند و اساساً سردار شهید سلیمانی در این چارچوب تحلیلی به شهادت رسید، اما امروز با گذشت حدود ۲۰ ماه از این توطئه و علنی شدن شکست آن باید به سردار اسماعیل قاآنی دست مریزاد گفت. او در دوره کوتاه مسئولیت خود با ادراک دقیق شرایط منطقه و ظرایف آن و با به کار بستن تجربههای ارزشمندی که در دوره شهید به دست آمده است، این وضعیت پیچیده را به خوبی مدیریت کرده و به فتحالفتوحی بزرگ نایل آمده است.
امروز در شرایطی به راحتی میتوانیم از شکست توطئهها و پیروزی مقاومت حرف بزنیم که در متن قضایای ۲۰ ماه اخیر با مخاطرات پیچیدهای مواجه بودهایم. رسیدن لیر لبنان به پایینترین قیمت خود طی ۴۰ سال اخیر - از ۱۵۰۰ لیر در برابر یک دلار به ۱۲۰۰۰ لیر در برابر یک دلار طی حدود ۱۵ ماه- برای کشوری با اقتصاد کوچک لبنان رویداد سادهای نبود. مدیریت درست افکار جامعه لبنان برای سقوط نکردن در طراحی آمریکا در این شرایط بسیار دشوار بود کما اینکه رسیدن لیر سوریه از ۵۰۰ واحد در برابر یک دلار به ۱۰۰۰۰ واحد برای اقتصاد کوچک و در حال جنگ سوریه شرایط بسیار دشواری را پدید میآورد و امکان دوبارهای برای فعال شدن مخالفان بشار اسد ایجاد میکرد و مدیریت درست این صحنه کار به شدت پیچیدهای بوده که تجربه قبلی هم برای آن وجود نداشت؛ و بالاخره باید گفت پیوستن علنی و اعلامی مقاومت یمن و مقاومت فلسطین طی یک ماه اخیر به جبهه مقاومت، رویداد بسیار مهمی است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت. این موضوع هم چشمانداز جدیدی را به ما نشان میدهد و هم از ظرفیت جدیدی برای جبهه مقاومت خبر میدهد.
روزنامه وطن امروز
آخرین تکاپوی رقیب برای ایجاد دوقطبی/محمدحسین معصومزاده
امروز دومین مناظره از سهگانه مناظرات انتخابات ۱۴۰۰ با محوریت موضوعات اجتماعی برگزار خواهد شد. تجربه مناظره روز شنبه نشان داد دست نامزدهای منتسب به دولت بیش از هر زمان دیگری خالی است. همین امر موجب شد آرای اکثر کاندیداهای حاضر در انتخابات بیش از پیش تثبیت شود و در نتیجه مناظره اول تاثیر خاصی روی جابهجایی آرا نداشت. همتی و مهرعلیزاده که نماینده جناح حامی دولت هستند، در مناظره اول بسیار ضعیف ظاهر شدند و در بسیاری از لحظات نهتنها نتوانستند نامزدهای جریان انقلاب را با چالش جدی مواجه کنند، بلکه برخی صحبتهایشان به نفع کاندیداهای انقلابی نیز عمل کرد. با اینکه موضوع محوری مناظره اول حول مسائل اقتصادی میچرخید، اما این ۲ کاندیدا سعی داشتند با پیش کشیدن موضوعات حاشیهای همچون بحث احراز صلاحیتها، نبود کاندیدای زن، تحریک قومیتها، مظلومنمایی و مسائلی از این دست، شکافهای اجتماعی را فعال کنند تا به مانند دفعات پیش، رای قابل توجهی برای خود دست و پا کنند. در نهایت میتوان گفت این تلاشها به ناکامی گرایید و این ۲ کاندیدا بیشتر چهرهای پرخاشگر و فاقد مهارتهای پایهای سیاستورزی از خود به جامعه منتقل کردند.مناظره اول نتوانست کاندیداهای جناح دولت را به مقصود خود برساند، اما این پایان راه نیست و ۲ مناظره پیش رو همچنان میتواند تبدیل به تهدیدی برای کاندیداهای انقلابی باشد. برای جلوگیری از این مساله، نامزدهای جبهه انقلاب باید با سیاستورزی آرای خود را ضمن تثبیت، گسترش نیز دهند و همچنین در دام دوقطبی مطلوب جریان رقیب نیفتند.
نامزدهای جناح رقیب سعی در رادیکال کردن فضای مناظرات آینده خواهند داشت که این موضوع به همان ناکامی در مناظره اول بازمیگردد. تجربه نشان داده است زیست سیاسی این جناح در گرو برجسته ماندن مباحثی همچون فیلترینگ، آزادیهای اجتماعی نظیر حجاب و... است. پس طرح این قبیل مباحث از جانب کاندیداهای جناح رقیب دور از انتظار نیست. از این منظر کاندیداهای انقلابی نباید با پاسخهای خود به این مسائل به طرف مقابل امتیاز دهند و باعث فعال شدن گسلهای اجتماعی شوند. نامزدهای جریان انقلاب باید ضمن مدیریت فضای مناظرات، از رادیکال شدن فضای آن -که خواست طرف مقابل است- جلوگیری کنند. اگر این امر با موفقیت به سرانجام برسد میتوان این نوید را داد که پروژه دوقطبیسازی فضای انتخاباتی که در انتخاباتهای سابق شاهد آن بودهایم اتفاق نخواهد افتاد و مردم در فضایی عقلایی با مشارکت خود به تغییر وضع موجود رای خواهند داد.
روزنامه خراسان
درسهایی برای مناظره دوم/دکترسیدعلی علوی
مناظره اول نامزدهای ریاست جمهوری برگزار شد و امروز دومین مناظره رسمی نامزدها برگزار خواهد شد. براساس اتفاقات رخ داده در مناظره اول و آمارهای نظرسنجیها که به طور مفصل در صفحه ۱۲ امروز روزنامه آوردهایم، میتوان ادعا کرد مناظره اول بازی بازندگان شد. برخی نامزدها و رسانه ملی در همان مناظره باختند و برخی دیگر در برایند مناظره اول دچار ریزش سبد آرا شدند؛ بنابراین باتوجه به تجربه مناظره اول چند نکته به نظر میرسد.۱. سازوکار ناکارآمد تلویزیون در طراحی سناریوی مناظره اول
تجربه مناظره اول نشان داد که تقریبا بیش از ۵۰ درصد اظهارات مطرح و رد و بدل شده در این مناظره در سازوکار طراحی شده پیش نرفت، انحرافی که فارغ از اجرای سرد و کسل کننده مجری برنامه نشان از اشتباه بودن سناریوی طراحی شده دارد. در واقع اگر به کاندیداها اجازه یک صحبت اولیه داده میشد، اگر اجازه یک پاسخ گویی احتمالی بعدی داده میشد و اگر مجموعهای از سوالات اساسی و ثابت از هر هفت نامزد پرسیده میشد که هم نامزدها در پاسخ دقیق و کارشناسی رقابت کنند و هم مردم و مخاطبان امکان مقایسه و سنجش داشته باشند، چه بسا مناظره اول جذابتر میشد و برای مخاطبانش راه گشا. موضوعی که امیدواریم در مناظره دوم اصلاح شود.
۲. تخریب
اگر بخواهیم مناظره اول را در سه کلمه خلاصه کنیم، حتما یکی از آن سه کلمه «تخریب» است. متاسفانه تخریبهای مبتذل بخشی از مناظره اول بود، تخریبهای سطحی و کم اثر از سوی برخی نامزدها که تقریبا فاقد ریشه بودند و نه تنها برای مطرح کنندگان سود نداشت و رای نیاورد بلکه میتوان ادعا کرد که باعث ریزش سبد رای این نامزدها نیز شد.
۳. سطحی نگری
مواجهه ساده و سطحی با مسائل کشور یکی دیگر از نقاط ضعف برخی نامزدها در مناظره اول بود. برکسی پوشیده نیست که اقتصاد امروز مشکل اصلی کشور و مردم است، اما آن چه در مناظره اول قابل تامل بود، پرداختن سهل و ممتنع به مشکلات پیچیده کشور بود. موضوعی که فارغ از این که کدام از این نامزدها رای بیاورند، نگران کننده به نظر میرسد. واقعیت آن است که به دلیل مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی شرایط کشور دچار گرههای سختی شده است که برخورد ساده با آن و بازنمایی آن به جامعه میتواند موجی از مطالبات و توقعات را ایجاد کند که هر کارشناسی از آن به عنوان یک زنگ خطر یاد میکند.
۴. وعدههای غیر واقعی و عوام فریب
یکی دیگر از نمایههای تلخ مناظره اول به رغم تذکر رهبر انقلاب، مطرح کردن مجموعهای از وعدههای غیر واقعی از سوی برخی نامزدها بود. وعدههایی که به نظر میرسد تقریبا تمام کارشناسان اقتصادی به جز نامزدها و حلقه اطراف شان آنها را غیرواقعی ارزیابی میکنند. در واقع اعلام وعدههایی که گاهی به اندازه ۳۰ تا ۴۰ درصد بودجه کشور نیاز به اعتبار دارد، در سالهایی که به دلیل تحریمهای بین المللی درآمدهای ارزی به شدت بلوکه شده، چه توجیهی میتواند داشته باشد جز تلاش برای خرید رای مردم.
۵. نپرداختن به مشکل اساسی مردم
کنترل تورم، رونق تولید، حمایت از کارگاههای کوچک و متوسط، برخورد باابربدهکارها، مالیات بر عایدی سرمایه، کسری بودجه، توسعه درآمدهای غیر نفتی، نظام عادلانه مالیات، اصلاح نظام بانکی، کنترل واسطه گری و سیستم توزیع منابع تقریبا هیچ کدام در مناظره نخست که با محوریت اقتصاد بود، چندان به چشم نیامد ودر تحلیل محتوای مناظره اول اعداد و آمار حداقل تکرار را داشت وتقریبا کمترین آمار و اعداد ذکر شد.
۶. جای خالی شفافیت و صداقت
در مناظره اول به نظر میرسد آن چه جای خالی اش به شدت حس میشد، شفافیت و صداقت برخی نامزدهابود، در حالی که مسئله اصلی مردم کارآمدی اقتصادی است. چه میشد برخی نامزدها به جای تخریب و اتهام زنی و وعدههای فریبنده و نپرداختن به مسائل اساسی، شفاف و صادقانه از وضعیت کشور میگفتند. از محدودیتهایی که اجازه هر وعدهای را نمیدهد. چه میشد صادقانه از ظرفیتهای پیش رو میگفتند، چه میشد کم میگفتند، اما عملیاتی سخن میگفتند. چه میشد به جای رویکرد سلبی به گذشته، با رویکردی ایجابی، ولی واقع بینانه به آینده میپرداختند. شفافیت و صداقتی که برایند آن نگاه واقع بینانه مردم به آینده باشد. واقعیتی قابل تحقق با ضریب خطای قابل تحمل نه چشم اندازی رویایی و نابودگر اعتماد به انقلاب اسلامی.
۷. میراثی که میماند
چه خوب است نامزدهای ریاست جمهوری سیزدهم به این فکر کنند که اگر هرکدام شان بار دولت آینده را بخواهند به دوش بکشند آیا توان مدیریت این میزان از احساس ناامیدی، ناکارآمدی، خیانت، فساد و مطالبات غیر واقع بینانه با شرایط کشور را دارند یا نه؟ آیا برخی نامزدها که چنان تصویر سیاهی از اوضاع ترسیم میکنندبه این اندیشیده اند که از خود و این انتخابات برای مردم چه میراثی را خواهند گذاشت؟ آیا این میراث را که بر پایه ناکارآمدی مطلق وضع موجود و القای فساد فراگیر و... است، میتوان به یکباره از فردای انتخابات از حافظه جامعه پاک کرد؟
واقعیت آن است که فارغ از این که این نامزدها به این سوال چه پاسخی بدهند یا به چه نیتی استراتژی مناظره اول را طراحی کرده بودند، آن چه اتفاق افتاده این است که اکنون و پس از مناظره اول شاخص بی تفاوتی بیش از ۴۵ درصد است یعنی برای ۴۵ درصد از مردم فرقی نمیکند که چه کسی رئیس جمهور شود. میزان آرای سرگردان به بیش از ۵۲ درصد رسیده و میزان مشارکت حدود ۴۳ درصد است. طبیعتا شرایط امروز اعتماد و مشارکت حاصل مجموعهای از عوامل در طول زمانی چند ساله است. اما بی شک بازهم براساس نتایج روندی نظرسنجیها مناظرات میتواند در افزایش مشارکت، کاهش آرای سرگردان و کاهش احساس بی تفاوتی موثر باشد. موضوعی که امیدوارم صداو سیما و نامزدها در بازطراحی سریع استراتژی هایشان در مناظره دوم و سوم به آن توجه کنند.
اخبار ویژه سه شنبه ۱۸ خردادماه
روزنامه کیهان
اتاق بازرگانی: رئیسجمهور جدید بدنه فرسوده دولت را اصلاح کند
اتاق بازرگانی تهران ضمن انتقاد از سیاستهای اقتصادی دولت تصریح کرد: اصلاحات اقتصادی باید جای پولپاشی را بگیرد. روزنامه دنیای اقتصاد به نقل از پیشنهادهای اتاق بازرگانی تهران به نامزدها نوشت: کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری به جای تمرکز بر «پولپاشی» که نماد اداره نادرست اقتصادی است، راه اصلاحات ساختاری اقتصاد را که برای افراد و دولتها نیکنامی به همراه میآورد، در پیش گیرند. مردم کشش اصلاحات ساختاری را دارند، ولی دیگر کشش فریب خوردن بابت وعدههای موقتی و بیسرانجام دولتمردان را ندارند.دولت آینده باید عزمی راسخ برای انجام اصلاحات ساختاری سخت، ولی ضروری از خود نشان دهد. از آنجا که استمرار وضعیت نابسامان فعلی به صلاح نیست، دولت سیزدهم حتی به بهای برخورد جدی با گروههای ذینفع به سمت اصلاح اقتصاد گام بردارد. در این مسیر «توقف توزیع فقر» و «افزایش درآمد همه» که از طریق تامین رشد پایدار اقتصادی و توزیع برابر فرصتها حاصل میشود، یک ضرورت است. تورم بالا یکی از اجزای مهم نبود ثبات اقتصادی و همچنین کاهش قدرت خرید جامعه است. تورم دورقمی و از دست دادن ثبات اقتصادی، فضای نااطمینانی و عدم قطعیت را در اقتصاد تشدید میکند. ضرورت دارد ضمن اقدام برای کاهش نرخ تورم، به طور جدی از اعمال هر نوع سیاست اقتصادی ناسازگار با این هدف، جلوگیری شود.
این کار مستلزم انجام اصلاحات ساختاری با تاکید بر کاهش مستمر کسری عملیاتی بودجه دولت است. بهبود فضای کسبوکار، پیشنهاد بعدی است. لازمه این کار، حذف دخالتهای دولت، یکساننگری و عدم تبعیض در اعطای تسهیلات دولتی و حذف موانع اداری و مقررات دست و پا بسته، تقویت حاکمیت قانون است.
اتاق تهران همچنین انتظار دارد دولت با تجدید رویکرد، ساختار و ماهیت مرکز شورای رقابت از قیمتگذاری کالاها به تدوین سیاستهای لازم برای حذف انحصارات در اقتصاد کشور در این زمینه راهگشا باشد. یکسانسازی و واقعی کردن نرخ ارز و پرهیز از تبدیل فرصت مزیت نرخ ارز افزایش یافته برای توسعه صادرات به تهدید، دیگر موضوعی است که باید مورد توجه مقامات دولت بعدی باشد؛ چرا که تحمیل هزینه جدید از ناحیه شوک کاهش آن بر بخش خصوصی اثر بالایی دارد.
یکی از چالشهای مهم کشور، عدم اجرایی شدن برخی از سیاستهای اقتصادی درست در دولتهاست. گزارشهای متعددی از طولانی بودن فرآیندها، تصمیمات غیرکارشناسی، همچنین بسته بودن بدنه اجرایی فرسوده دولت وجود دارد که نیازمند اصلاح است. افزایش نرخ بیکاری به ویژه بیکاری جوانان تحصیلکرده و بحران رشد منفی بهرهوری نیروی کار در کشور از جمله چالشهای مهم اقتصاد ایران است که از عدم رشد اقتصادی مناسب و عدم امکان جذب نیروهای کارآمد کیفی در بخشهای مولد اقتصادی کشور ناشی میشود. در این راستا اتاق تهران انتظار دارد این اقدامات مدنظر دولت قرار گیرد:
نخست اینکه توسعه و فرصتدهی به کارآفرینان جوان و استارتآپها و فعالیتهای دانشبنیان از طریق رفع موانع اداری برای تسهیل حضور و فعالیت آنها ضمن ارائه مشوقهای مالی اثر بخش در بازه زمانی مشخص و کوتاهمدت مورد توجه قرار گیرد. در عین حال، دولت آینده بر توسعه بخش خدمات به ویژه خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات و دیجیتال تاکید بیشتری داشته باشد.
وقتی متهمان چند برابر شدن تحریمها دست پیش را میگیرند!
محافل و نشریات همسو با دولت در حالی میگویند موضوع تحریم، غایب مناظره انتخاباتی بود که تحریمها باید سال ۹۴ با امضای برجام لغو میشد و ظرف ۵ ماه گذشته نیز دولت آمریکا ضمن وقتکشی، از لغو تحریمها به عنوان تعهد خود سرپیچی کرده است. اخیرا در پی برگزاری اولین مناظره اقتصادی، برخی مقامات دولتی از اینکه موضوع تحریم در مناظره مطرح نشده انتقاد کردند. روزنامههایی مانند ایران و آفتاب یزد نیز همین موضوع را به تیترهای اصلی خود تبدیل کردند.روزنامه ایران در همین زمینه نوشت: «نامزدهای حاضر در انتخابات در حالی دولت را متهم به ضعف و ناکارآمدی میکنند که دو متغیر اصلی تاثیرگذار بر زندگی ایرانیان در سالهای اخیر یعنی تحریم و کرونا را نادیده گرفتهاند. دولت تدبیر و امید که با شعار تعامل با جهان و سازندگی بر سر کار آمد، با هدف باز کردن رشتههای تحریم از دست و پای اقتصاد ایران، مذاکرات هستهای را بر اساس وظایف محوله در دستور کار قرار داد و با استفاده از توانمندیهای دیپلماتهای متبحر دستگاه دیپلماسی توافق هستهای را به سرانجام رساند. با این حال با تغییر دولت در آمریکا و حضور ترامپ در کاخ سفید، لابیهای ضدایرانی فضا را مساعد دیده و عملا ترامپ را به خروج از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری علیه ملت ایران هدایت کردند.
سیاست فشار حداکثری و جنگ اقتصادی ترامپ در سه سال اخیر حداقل منجر به ضرر ۲۰۰ میلیارد دلاری به درآمد ایران شد ابعاد این فاجعه در اقتصاد کوچک ایران قابل محاسبه نیست. چرا در سه ساعت مناظره با موضوع اقتصاد در مورد خشنترین و بیسابقهترین جنگ اقتصادی تاریخ معاصر هیچ پرسشی مطرح نشد؟
بی انصافی است اگر کسی اقدامات و تلاشهای شبانهروزی دولت تدبیر و امید و دستگاه دیپلماسی در مهار سرکشیها و خیرهسریهای ترامپ و متحدان آن را نادیده بگیرد. از این جهت هرچند مردم ایران بیسابقهترین فشارهای اقتصادی را متحمل شدند با این حال نباید فراموش کرد که ایران توانست سیاستها و رفتارهای خصمانه آمریکا و متحدانش را مدیریت کند».
درباره این فضاسازی محافل دولتی، چند نکته قابل ذکر است. نخست اینکه مقامات دولت و وزارت خارجه درباره احتمال نقض برجام و وعده اخذ تضمین کافی، به تمسخر و تحقیر منتقدان پرداخته و ادعا میکردند آنها سواد ندارند. ثانیا پس از آن هم که پیشبینی منتقدان - ابتدا در همان دولت اوباما و سپس در دولت ترامپ - در قالب نقض و ابطال برجام عملی شد، متاسفانه دولتمردان نقشه جایگزین نداشتند و بهویژه سه سال اخیر را هم نیز همچنان کشور را معطل و منتظر مذاکرات نگه داشتند. از این بدتر در حالی که واقعیتها حاکی از عدم تمکین آمریکا به حداقل حقوق ایران بوده، هر ماه چند نوبت به دروغ طوری فضاسازی کردند که مذاکرات انجامگرفته موفق بوده و در حال نتیجه دادن است. به نحوی که با انتشار متن وعدههای مقامات دولتی (شخص آقای روحانی) و برخی اظهارات مقامات وزارت خارجه درباره قریبالوقوع بودن یک توافق جدید ظرف سه سال اخیر (و از جمله یعنی ۵ ماه گذشته) میشود چند جلد کتاب منتشر کرد و حال آنکه واقعیتها، همیشه و امروز، از گردنکشی آمریکا حکایت میکرده است.
ثالثا موضوع تحریمها، موضوع عبرتآموز و اسباب شرمندگی است و نه سند افتخاری که در مذاکرات بازخوانی شود. تحریمهای ویزا و آیسا و سیسادا در دولت اوباما و سپس تحریمهای کاتسا (بالغ بر ۱۵۰۰ تحریم جدید)، سند روشنی بر خطا بودن مسیر اجرای یکطرفه برجام بوده و این مسیر، از همان سال ۹۵ بلافاصله پس از نمایش بدعهدیهای دولت اوباما متوقف میشد و دولت دنبال راههای جایگزین میرفت، نه اینکه صبر کند تا تحریمها در پسابرجام چند برابر شود، صادرات نفت ایران به مراتب کمتر از قبل برجام شود، و فعالان اقتصادی هم مجبور باشند به تبع بیعملی و فرصتسوزی و آدرسهای دروغین دولت، سه چهار سال آزگار را دست روی دست بگذارند.
کاهش مجموعه درآمدهای نفتی ما با برجام در مقایسه با دوره قبل از برجام، اتفاقا سند روشنی بر غلط بودن این مسیر است و اگر ۲۰۰ میلیارد دلار کاهش درآمد ارزی داشتهایم این را باید همانهایی پاسخگو باشند که وعده میدادند به واسطه امتیاز دادن و تعطیلی برنامه هستهای میتوان، آمریکا را وادار به تعهد متقابل و پایبندی به اخلاق و تعهدات کرد.
از همه اینها مهمتر، این واقعیت تلخ است که مقامات دولتی قبل از سر کار آمدن تصریح میکنند ۱۰ تا ۳۰ درصد مشکلات اقتصادی به تحریمها برمیگردد و ۷۰ تا ۹۰ درصد بقیه به سوءمدیریت دولت برمیگردد. بسیار خوب! دشمن در آن ۱۰ یا ۳۰ درصد کارشکنی کرد و معلوم هم بود که بنا ندارد مجال گشایش درآمدی ایجاد کند و از دشمن توقعی جز این نبود. شماها درباره آن ۷۰ تا ۹۰ درصد مسئولیت خود چه کردید؟ چرا چوب حراج به ۱۸ میلیارد دلار و ۳۳ میلیارد دلار از ذخایر ارزی در چند سال گذشته زدید و در حلقوم رانتخواران ریختید؟ چرا دهها شرکت و کارخانه دولتی را با حیف و میل و با پایینترین قیمت، در اختیار مشتی عناصر رانتخوار قرار دادید تا این کارخانهها را زمین بزنند؟ چرا سامانه جان تجارت را برای رصد رفت و برگشت ارزهای دولتی در چرخه صادرات و واردات راهاندازی نکردید؟
چرا اجازه دادید میلیونها تن کالای اساسی برای ماهها در گمرکات و بنادر دپو شود؟ چرا با وجود محدودیتهای درآمدی، هزینههای جاری، ریخت و پاشهای دستگاهها و شرکتهای دولتی را چند برابر کردید؟ چرا به نحوی مدیریت کردید که تولید پرهزینه، و سوداگری ویرانگر جذاب شود؟ چرا بخشهای پیشران اقتصادی مانند مسکن و کشاورزی را به جای حمایت، زمینگیر کردید؟ چرا ساخت مسکن یا پالایشگاهسازی را مسخره کردید؟ و... دهها پرسش بیپاسخ دیگر که نه تنها ربطی به تحریمها ندارد بلکه اگر پاسخ درست داده شده و مسیر اصلاح میگردید، میتوانست از تحریمها فرصت رونق اقتصادی بسازد؟ با این اوصاف، موضوع تحریمها، از هر طرف که به آن نگریسته شود، اسباب سرشکستگی و سند بیکفایتی مدیریت اشرافی حاکم بر برخی دستگاههای دولتی است.
از «امضای کری تضمین است» تا «مقابل آمریکا کوتاه بیایید»!
پس از پنج ماه مذاکرات فرسایشی بیسرانجام در وین، روزنامه زنجیرهای شرق، تیتر زد: «مذاکره بار دیگر بینتیجه تمدید شد؛ این تمدیدهای اعصاب خردکن». این روزنامه که نامش با تیتر فریبکارانه «امضای کری تضمین است» گره خورده، در گزارشی تحریفآمیز که به نوعی میکوشد توپ را در زمین ایران بیندازد، مینویسد: «مذاکرهکنندگان برای مشورت به پایتختها بازگشتند. این جمله مثلا خبری را در ماههای گذشته و البته سالهای اخیر به دفعات شنیدهایم. چه زمان مذاکرات هستهای و اکنون که گفتگوهایی برای احیای برجام در وین در حال انجام است.شما فکر میکنید چرا به دفعات مهلت مذاکره تمدید میشود؟ چرا توافق اینهمه دور از دسترس است؟ آنچه اکنون در حال مذاکره است همان برجام است، توافق جامعی که بین ایران و کشورهای ۱+۵ تیرماه سال ۹۴ به دست آمد و اکنون قرار است راهی برای احیای همان توافق به دست آید. راهی برای انتفاع ایران از لغو تحریمها و روابط اقتصادی سالم برای کشور و لغو همه مسیرهایی که ادعای خطرناکبودن برنامه هستهای ایران را ثابت میکند.
اما بدون شک این نوبت این کار از جهاتی سختتر و از جهاتی راحتتر است. اکنون متن اولیهای وجود دارد و قرار است به همان متن بازگردند و از این منظر شرایط مذاکره نسبت به نوبت قبل اندکی سهلتر است. اما از همین منظر کار میتواند سختیهایی هم داشته باشد. آنهم خروج ترامپ از برجام و کاهش گامهای محدودیت در برنامه هستهای ایران است. یعنی وضعیت برنامه هستهای اکنون با آنچه در فاصله ۱۳ فروردین ۹۴ تا ۲۴ تیرماه همان سال از لوزان تا وین مورد مذاکره قرار گرفت تفاوتهایی یافته است. حجم اورانیوم غنیشده، میزان و سطح سانتریفیوژها تغییر یافته و همه اینها نحوه توافق را متفاوت و پیچیده میکند. وقتی کشورهای متعددی را درگیر پرونده خود کردیم، متوجه تبعات آن نبودیم. زمانی که در نوبت اول ایران بر سر برنامه هستهای خود در سعدآباد به توافق رسید، طرفین مذاکره سه کشور اروپایی و مسئول سیاست خارجی اتحادیه بودند، اما درست استفادهنکردن از فرصت سعدآباد و قطعنامههای متعدد تحریمی بعد از آن، مسیر را برای ورود آمریکا، روسیه و چین به پرونده هستهای ایران باز کرد.
اما وقتی شش کشور قدرتمند و صاحب سخن در جهان در عرصه روابط بینالملل، انرژی، اقتصاد و انرژی هستهای را روی میز مذاکره با خود مینشانیم و یک نماینده هم از بخش سیاست خارجی اتحادیه اروپا مسئول هماهنگی مذاکرات میشود یعنی به چندین عضو نقش دادهایم و باید به سخن آنها گوش دهیم و برایشان نقش در مذاکره قائل شویم.»
نویسنده شرق در ادامه آسمان و ریسمان کردن و به هم بافتن موضوعات بیربط مینویسد: «نهادهای تصمیمگیر داخلی ممکن است ملاحظاتی را در نظر داشته باشند؛ زیرا وزیر خارجه و رئیسجمهور به عنوان مدافعان برجام در شورای امنیت ملی صاحب یک رأی هستند و اکنون بر کسی پوشیده نیست که شورا و دبیر آن بر مسیر مخالف برجام ساز مینوازند. اگرچه ملاحظاتی که رهبری در این دوره زمانی ممکن است درمورد مذاکرات هستهای و توافق احتمالی داشته باشند، فعلا روشن نیست که احتمالا برای مخفیانهبودن مذاکرات ضروری به نظر میرسد. با این حال، فرایند و مسیر تصمیمگیری، نهادهایی که در موضوع هستهای ایران دخیل شدهاند، رفت و برگشتهای تصمیمگیری و نهایتا مصالح داخلی کشور و حتی چرخش با برخی بازیهای سیاسی داخلی و... همه و همه میتواند مسیر تصمیمگیری در داخل را کند کنند. اگر هیچ نشانه دلگرمکنندهای دیده نمیشد بدون شک تمدیدی در کار نبود.
مذاکره به ذات خود بدهبستان و تعامل بر سر موضوع یا موضوعاتی است که نیاز به چانهزنی، بالا و پایین کردن و تنظیم برنامه و محتوای توافق و... دارد. در اغلب دانشگاههای معتبر که روابط بینالملل در آن تدریس میشود، دیپلماتها دورهای میگذرانند که به فرد آموزش میدهد جای طرف مقابل خود بنشیند و با خود و استدلالهای خود جدل کند.»
خواندن این متن ضعیف، قبل از هرچیز، این پرسش را به ذهن متبادر میکند که آیا متن مذکور واقعا در یک نشریه ایرانی منتشر شده یا متن تحلیلی یک نشریه آمریکایی علیه ایران است؟! آیا واقعا نویسنده شعورش قد نمیدهد، یا مأمور است واقعیت روشن را که آمریکا نقض عهد کرده، اما نمیخواهد به تعهدش برگردد، انکار کند؟! اگر برجام با همه ایراداتش، سقف امتیازات قابل واگذاری ایران و کف حقوق دریافتیاش بوده و حالا همین توافق توسط آمریکایی زیر پا گذاشته شده، در اینجا باید طلبکار آمریکا بود یا طرف ایرانی را سرزنش کرد که چرا کوتاه نمیآید؟ وقتی آمریکاییها به صراحت میگویند جز چند مورد محدود تحریم، آن هم به شکل مورد و مقطعی و فصلی را حاضر نیستند حتی تعلیق کنند و شاکله تحریمهای پسابرجامی (کاتسا، آیسا، سیسادا و...) را حفظ میکنند، توافق دوباره چه معنایی جز امضای بازگشت آمریکا به برجام و امکان استفاده از مکانیسم ماشه علیه ایران میتواند داشته باشد؟
نکته شایان توجه این است که کشورمان به مدت دو سال پس از خروج رسمی آمریکا از توافق، همچنان اغماض کرد و تازه سال سوم بود که قانون بازدارنده مجلس به عنوان اقدام متقابل در دستور کار قرار گرفت و همان هم بود که غرب را به تکاپو انداخت. اما نویسنده شرق طوری ماجرا را روایت میکند که انگار طرف متهم ماجراست. ضمنا تلاش میکند مسئولیت بنبست در مذاکرات را از روی دوش دولت آمریکا بردارد و بر دوش روسیه و چین بیندازد! انگار که مثلا چین و روسیه هستند که نمیپذیرند تحریمهای کاستا و آیسا و سیسادا و ویزا لغو شود؟!
به راستی از این احمقانهتر میشود سیاستهای خصمانه آمریکا را توجیه کرد و برای شش سال وقتکشی اخیر و بهویژه فرصتسوزی ۵ ماه گذشته توجیه تراشید؟! چرا ۵ ماه به علاوه ۵ سال به مردم درباره قریبالوقوع بودن توافق و لغو تحریمها دروغ گفتند و حالا هم به جای ابراز شرمندگی و عذرخواهی از مردم، همچنان سنگ آمریکا را به سینه میزنند؟!
بیش از ۵۹ میلیون نفر واجد شرایط رأی دادن هستند
سخنگوی ستاد انتخابات کشور گفت: در کشور ۵۹ میلیون و ۳۱۰ هزار و ۳۰۷ نفر واجد شرایط رای دادن هستند که انشاءالله شاهد حضور آنها در پای صندوقهای رای خواهیم بود. سیداسماعیل موسوی در مصاحبه با خبرگزاری صداوسیما افزود: همچنین بیش از ۷۲ هزار شعبه اخذ رای در سراسر کشور پیشبینی کردهایم که به عنوان شعبههای ثابت و سیار، کار اخذ رای را در ۲۸ خرداد انجام میدهند. سخنگوی ستاد انتخابات کشور درباره تعرفههای ارسال شده به استانها و تفاوت تعرفههای ۴ انتخابات نیز افزود: تعرفههای انتخابات هر کدام از ۴ انتخابات (ریاستجمهوری، شوراهای اسلامی شهر و روستا، میاندورهای مجلس شورای اسلامی و میاندورهای مجلس خبرگان رهبری) بر اساس تعداد افراد مورد نیاز طراحی و چاپ شده است. وی درباره برگزاری انتخابات الکترونیک شوراها در برخی شهرها هم گفت: در ۲۴ مرکز استان و البته غیر از تهران، انتخابات به صورت الکترونیک برگزار خواهد شد، بنابراین در این مراکز استانها از تعرفه کاغذی استفاده نمیکنیم و از صندوقهای رای معمول نیز استفاده نخواهیم کرد، بلکه صندوقهای رای الکترونیکی خواهیم داشت که افراد با وارد کردن کد هر یک از نامزدها میتوانند به نامزد مورد نظر خود رای بدهند.زنگنه امروز در مجلس به نمایندگان پاسخ میدهد
مجلس شورای اسلامی امروز جلسه علنی خواهد داشت و بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت برای پاسخ به سوال ملی ۳ نماینده مجلس در صحن علنی حضور مییابد.مجلس این هفته روزهای سهشنبه و چهارشنبه جلسه علنی دارد و لایحه نظام رتبهبندی معلمان به عنوان نخستین دستور در صحن علنی به بررسی گذاشته میشود. همچنین طرح اصلاح موادی از قانون تأسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشوپرورشی غیردولتی، طرح تقویت امنیت قضایی دولت و رفع موانع تولیدات کشاوزی، طرح الحاق یک تبصره به قانون بیمه محصولات کشاورزی، لایحه شیوهنامه حفاظت از تنوع زیستی، الحاق به کنوانسیون چارچوب حفاظت از محیطزیست دریای خزر، طرح تشکیل سازمان پدافند غیرعامل و لایحه اصلاح قانون بیمه اجباری خسارات وارد شده به شخص ثالث بر اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه از جمله دستورهای علنی مجلس شورای اسلامی امروز خواهد بود.
۲۰ خرداد آغاز تبلیغات انتخابات شوراها
رئیس هیات مرکزی نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا از پایان یافتن بررسی صلاحیتهای کاندیداهای این انتخابات خبر داد. سیدحمیدرضا کاظمی، رئیس هیات مرکزی نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در گفتگو با تسنیم، از پایان یافتن بررسی اعتراضات نامزدهای ردصلاحیتشده در این انتخابات در این هیات خبر داد و گفت: اسامی نهایی کاندیداهای انتخابات شهر و روستا به وزارت کشور ابلاغ شده است تا از طریق فرمانداریها به کاندیداها اعلام شود. وی با اعلام اینکه از ۲۰ خرداد نیز تبلیغات کاندیداهای انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا آغاز خواهد شد، عنوان کرد: شرایط تبلیغات با توجه به میزان شیوع کرونا در شهرهای مختلف متفاوت است، لذا این شرایط از طریق فرمانداریها به کاندیداها اعلام میشود. رئیس هیات مرکزی نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا با اشاره به آمار نهایی تأیید صلاحیتها در این انتخابات، تصریح کرد: پس از رسیدگی به صلاحیتها، صلاحیت ۲۲۵ هزار و ۵۵۴ نفر تأیید شد.نیروی دریایی سپاه تمام تحرکات دشمن را رصد میکند
فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت: رزمندگان نیروی دریایی سپاه همه تحرکات دشمن را رصد میکنند و آمادگی کامل برای صیانت از منافع نظام اسلامی در خلیجفارس و دریاهای دوردست را دارند.دریادار علیرضا تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه به همراه جمعی از فرماندهان و معاونان این نیرو از جزایر تنب بزرگ و بوموسی در خلیجفارس، بازدید و ضمن بررسی آخرین وضعیت آمادگیهای رزمی رزمندگان مستقر در این جزایر و گفتوگوی میدانی با آنان، بر حفظ آمادگیها، افزایش توان رزم، هوشیاری و اشراف هوشمند اطلاعاتی بر حوزه جغرافیایی و محیط پیرامونی منطقه مأموریتی تأکید کرد. وی هدف از بازدیدهای عملیاتی مستمر را تقویت روحیه معنوی و جهادی رزمندگان و اطمینانبخشی کامل از وضعیت مطلوب آمادگیها و ارتقای توان رزم و سفارش همگان به انجام صحیح تکلیف مقدس جهاد فی سبیلالله عنوان کرد. فرمانده نیروی دریایی سپاه در ادامه تأکید کرد: رزمندگان دریادل نیروی دریایی سپاه هوشیارانه همه تحرکات دشمن را رصد میکنند و آمادگی کامل برای حفظ و صیانت از منافع نظام اسلامی در خلیجفارس و دریاهای دوردست را دارند.
روزنامه خراسان
نرخ سود بازار بین بانکی ۱۸.۵ درصد شد
ایرنا- براساس اعلام بانک مرکزی، نرخ سود بازار بین بانکی در سال ۱۴۰۰ روند نزولی داشته و از کانال ۱۹ درصد گذشته و به ۴۹/۱۸ درصد رسیده است. بازار بین بانکی یکی از ارکان بازار پول است که در آن بانکها و موسسات اعتباری برای تامین مالی کوتاه مدت و ایجاد تعادل در وضعیت نقدینگی خود با یکدیگر معامله میکنند تا در فاصله زمانی کوتاه و با نرخ سودی معلوم بازپرداخت کنند. در این بازار، بانکهایی که دارای مازاد منابع هستند به بانکهای دچار کسری قرض میدهند تا بتوانند از طرف دیگر نرخ سود را در بازار مدیریت کنند. همچنین این بازار کمک میکند تا بانکها برای تامین نقدینگی به بانک مرکزی مراجعه نکنند در نتیجه از انبساط حجم نقدینگی جلوگیری میشود.بخش خرده فروشی دچار رکود شد
مهر - بررسی گزارش دوره دوازدهم طرح شاخص مدیران خرید خرده فروشی بیانگر رکود وضعیت بخش خرده فروشی در فروردین ۱۴۰۰ نسبت به اسفند ۹۹ است. به گزارش اتاق اصناف ایران، عدد شامخ کل (۶۲/۳۴) نشاندهنده رکود وضعیت بخش خرده فروشی در فروردین ۱۴۰۰ نسبت به اسفند ۹۹ (۳۳/۵۸) است. این کاهش متأثر از تعطیلات نوروز و گسترش موج چهارم کرونا از تاریخ ۱۶ فروردین و تعطیلی برخی مشاغل و اعمال محدودیتهاست.رتبه جهانی اقتصاد ایران در شاخص فلاکت
ایسنا - به گفته «استیو هانکه»، تورم بالا اصلیترین دلیل بالا بودن شاخص فلاکت اقتصادی در ایران و کاهش ارزش ریال، مهمترین عامل بالا بودن تورم است. شاخص فلاکت معرفی شده توسط استیو هانکه، شامل جمع نرخ تورم، بیکاری و نرخ بهره بانکی منهای درصد تغییر سرانه تولید ناخالص داخلی حقیقی است. استیو هانکه درباره رتبه ایران در شاخص فلاکت طبق شاخص تعدیل یافته فلاکت گفت: در بین ۱۵۶ کشور رتبه بندی شده، ایران در رده هشتم قرار میگیرد. بالاترین میزان فلاکت اقتصادی هم مربوط به کشورهای ونزوئلا، لبنان، زیمبابوه، سودان، سوریه، آرژانتین و ترکیه است.عرضه یوان دیجیتال در چین با قرعه کشی!
تسنیم - مقامات چین اعلام کردند که به عنوان بخشی از آزمایش جدید ارز دیجیتال این کشور، حدود ۴۰ میلیون یوان دیجیتال (۲/۶ میلیون دلار) به ساکنان پکن به صورت قرعه کشی هدیه داده میشود. به گزارش راشاتودی، اداره نظارت و مدیریت مالی محلی پکن رسماً اعلام کرده است که به عنوان بخشی از آزمایش جدید ارز دیجیتال چین، حدود ۴۰ میلیون یوان دیجیتال (۶.۲ میلیون دلار) به ساکنان این شهر به صورت قرعه کشی توزیع میشود. پیش بینی شده است که یوان دیجیتال جایگزین پول نقد در گردشهای مالی شود.روزنامه ایران
رئیس جمهوری میخواهیم که سرباز ولایت باشد
خبر اول اینکه، حجتالاسلام والمسلمین حاجی صادقی نماینده، ولی فقیه در سپاه با تأکید بر اینکه با یک دولت انقلابی دینگرا، جوانگرا، ولایتپذیر و تحولخواه، مشکلات کنونی کشور برطرف خواهد شد، گفت: ما به دولتی نیاز داریم که نسبت به، ولی فقیه فرمانبردار باشد، دولتی میخواهیم که در امتداد ولایت فقیه باشد؛ ما رئیس جمهوری میخواهیم که مانند حاج قاسم سلیمانی سرباز محض ولایت باشد و همزمان دارای روحیه استکبارستیزی و مبارزه با دشمنان انقلاب باشد. به گزارش ایسنا، حاجی صادقی با اشاره به اینکه اگر امروز اسلام به عنوان یگانه راه نجات بشر در دنیا شناخته میشود، اگر امروز رژیم غاصب صهیونیستی در مرزهای جعلی خود محدود شده و برای بقا به ایران اسلامی التماس میکند به دلیل اقتدار و قدرت انقلاب اسلامی است تأکید کرد: امروز ایران به جایگاهی از بازدارندگی رسیده که اگر صهیونیستها بخواهند تعرضی در زمین، هوا و دریا علیه ایران اسلامی کنند جواب آن را در سریعترین زمان میبینند.هشدار موحدی کرمانی به رد صلاحیت نامزدها
خبر دیگر اینکه، یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و امام جمعه موقت تهران با انتقاد از روند برگزاری اولین مناظره تلویزیونی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری گفت: زمانی که تعیین کرده بودند خیلی کوتاه بود یعنی فرد هنوز وارد بحث نشده بود، میگفتند تمام شد و نامزد انتخابات حرف خود را ناقص و ناتمام بیان میکرد. به گزارش مهر، آیتالله موحدی کرمانی با اشاره به آنچه که توهین علیه یک نامزد ریاست جمهوری خواند افزود: اینکه دهان خود را باز میکنید و حرف میزنید، میلیونها آدم دارند میشنوند و ممکن است میان آنها آدمهای سادهلوحی باشند که شنیدههای خود و دروغهای شما را باور کنند. واقعاً باید خجالت کشید. وی ضمن هشدار به نامزدهایی که در روند مناظره رویه اهانت را در پیش گرفتند، تأکید کرد: بترسید که گرفتار رد صلاحیت خود توسط شورای نگهبان شوید که در این صورت مبتلا به رسوایی و خواری در دنیا و عذاب الهی در آخرت خواهید شد.خانواده شهید سلیمانی از هیچ نامزدی حمایت نمیکند
دست آخر این که، دختر شهید سلیمانی اعلام کرد که خانواده این شهید از هیچ نامزدی در انتخابات حمایت نمیکند. به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، در پی انتشار مطلبی مبنی بر مسئولیت دختر شهید سردار سلیمانی در ستاد انتخاباتی آقای رئیسی، زینب سلیمانی اعلام کرد: مسئولیت من در ستاد آقای رئیسی کذب محض است و همانطور که قبلاً گفتهام خانواده سردار سلیمانی در انتخابات از هیچ کاندیدایی حمایت نخواهد کرد. وی افزود: از طرفداران کاندیداهای محترم تقاضا داریم از نام سردار شهید و خانواده ایشان سوءاستفاده نکرده و تقوا را رعایت نمایند.روزنامه شرق
پوتین قانون خروج از پیمان «آسمانهای باز» را امضا کرد
با امتناع دولت جدید آمریکا از پیوستن مجدد به پیمان «آسمانهای باز»، رئیسجمهور روسیه هم قانون خروج از این پیمان را امضا کرد. به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک، این معاهده که در سال ۱۹۹۲ امضا و از اول ژانویه ۲۰۰۲ اجرائی شد، به یکی از مهمترین توافقهای اعتمادساز پس از جنگ سرد تبدیل شد. معاهده آسمانهای باز به کشورهای عضو اجازه میدهد از حریم هوایی یکدیگر برای پروازهای تجسسی استفاده کنند. این معاهده بین ۳۴ کشور جهان منعقد شده و هدف از آن ایجاد درکی متقابل بین کشورهای امضاکننده درخصوص تحرکات و فعالیتهای نظامی احتمالا نگرانکننده بوده است.دولت ترامپ در ۲۲ نوامبر ۲۰۲۰ در بیانیهای از خروج رسمی آمریکا از پیمان آسمانهای باز خبر داد و در ۲۲ نوامبر همان سال آن را اجرائی کرد؛ اما مسکو گفته بود در این پیمان میماند. در ۱۵ ژانویه سال جاری میلادی، وزارت خارجه روسیه اعلام کرد مانند آمریکا از این معاهده خارج میشود. با امضای قانون خروج از معاهده آسمانهای باز ازسوی پوتین، روسیه نیز از امروز رسما آن را به اجرا میگذارد.
این در حالی است که ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو، با توجه به تنش حاکم مقامات روسیه را دعوت به گفتگو کرد. او گفت: «من میخواهم بار دیگر از روسیه برای شرکت در نشست شورای ناتو – روسیه دعوت کنم». او افزود: «ما موضوعات زیادی برای بحث و گفتگو داریم که بیانگر منافع مشترک ناتو و روسیه است». به گفته استولتنبرگ، پیمان ناتو پیشنهاد برگزاری نشستی جدید را بیش از یک سال پیش مطرح کرد، ولی واکنشی ازسوی مسکو دریافت نکرد. او افزود: «توپ اکنون در زمین روسیه است». دبیرکل پیمان آتلانتیک شمالی همچنین تصریح کرد که روابط بین ناتو و روسیه در پایینترین سطح خود از پایان جنگ سرد به اینسو است. او در این رابطه متذکر شد: «گفتگو بهترین راه برای رفع تنشهاست و شورای ناتو– روسیه چارچوبی مناسب برای انجام گفتگو. هر دو طرف سر یک میز نشستهاند».
استولتنبرگ همچنین گفت که شورای ناتو–روسیه اکنون ۱۹ ماه است که نشستی نداشته است. از دید او، مسائلی مانند «اطلاعرسانی درباره مانورهای پیشرو برای جلوگیری از سوءتفاهم» میتواند از موضوعات محوری این گفتگوها باشد. به عقیده او، موضوع دیگر ایجاد شفافیت کافی درباره فعالیتهای نظامی دو طرف با هدف اجتناب از رویدادهای غیرعمدی در دریا و هواست. شورای ناتو– روسیه در سال ۲۰۰۲ بنیانگذاری شد تا روسیه بیشتر در جریان فعالیتهای نظامی ناتو قرار گیرد و همچنین اعتماد لازم میان طرفین به وجود آید. از ژوئن ۲۰۱۴ تا آوریل ۲۰۱۶ این شورا به خاطر درگیری و بحران اوکراین فعالیت نداشت و از آن زمان تاکنون نیز بهصورت نامنظم تشکیل جلسه داده است.
رهبر گروه افراطی بوکوحرام کشته شد
یک گروه رقیب از «کشتهشدن» ابوبکر شیکاو، رهبر گروه افراطگرای بوکوحرام، خبر داده است. دولت نیجریه و گروه بوکوحرام که در این کشور فعالیت دارد، هنوز به این خبر واکنش نشان ندادهاند. گروه افراطی «ولایت آفریقای غربی» ازطریق بیانیهای صوتی که در اختیار خبرگزاری فرانسه قرار داده، اعلام کرد ابوبکر شیکاو، رهبر بوکوحرام، در نبرد با اعضای این گروه در جنگلهای شمال شرق نیجریه کشته شده است.«ولایت آفریقای غربی» از گروههای رقیب بوکوحرام در نیجریه محسوب میشود. این نخستینبار نیست که از کشتهشدن ابوبکر شیکاو سخن میرود. در این بیانیه گفته شده است نیروهای «ولایت آفریقای غربی» به خانه شیکاو حمله کردند، او، اما موفق شد بههمراه ستیزهجویان خود به جنگل بگریزد. طبق این بیانیه، رهبر بوکوحرام وقتی خود را تحت محاصره دیده و هیچ راهی برای نجات نداشته، ترجیح داده خود را در انفجاری خودخواسته بکشد.
بیانیه صوتی مزبور که در اختیار خبرگزاری فرانسه قرار گرفته، ظاهرا از سوی ابومصعب برناوی، رهبر «دولت اسلامی غرب آفریقا» خوانده شده است. تاکنون نه گروه افراطگرای بوکوحرام به خبر «کشتهشدن» رهبر خود واکنش نشان داده است و نه مقامات ارتش نیجریه.
ابوبکر شیکاو در سال ۲۰۰۹ میلادی پس از کشتهشدن محمد یوسف، رهبر و بنیانگذار بوکوحرام، هدایت این گروه افراطگرا را بر عهده گرفت. «ولایت آفریقای غربی» که به داعش نزدیک است، در سال ۲۰۱۶ از بوکوحرام منشعب شد. در جریان جنگ و درگیریها میان ارتش نیجریه و گروههای افراطی تاکنون بیش از ۴۰ هزار نفر کشته و دو میلیون نفر آواره شدهاند.